بزرگترین بدبختی چپ ایران در افتادن در باتلاق اسلامگرایی ناخودآگاه است. چپ ایران در این پنجاه سال گذشته حتا یک خط در مورد اسلام و ضدیتش با پیشرفت و انسانیت ننوشته است. و این در حالی ست که روحانیون نه تها علی را خودشان آدمکشی قهار می نامند و سربریدن هزاران نفر و خصوصا نهصد نفر یهودی را از افتخارات آن حضرت میدانند بلکه او را یک فئودال و ٍروتمندی و سرمایداری معرفی میکنند که نحلستانها داشته است٬ همین طور امام رضا و سایرین امامها. چپ ایران در یک خانه تکانی باید خودش را با مردم ایران که امروز از دین و اسلام گریزانند وفق دهد واز خودش بپرسد که چرا جایگاه چپ در ایران امروز تقریبا خالی ست. چرا چپ ایران برایش گوش شنوایی وجود ندارد!!؟؟ چرا چپ ایران اینچنین از یاد رفته است. چپ ایران باید همانند چپ سایر کش.رهای مترقی اولا در پی احیا و بروز شدن خود باشد و دوم اینکه همانند چپ کشورهای دموکراتیک که موضعی شفاف در برابر کلیسا دارند آنها نیز با شفافیت تمام و تمام قد در برابرمسجد و حسینیه قد برآفراشند و بگویند چه دارند از اندیشه و نظر و مردی و زور . تناسب قوا در کجاست!!! چپ ایران در ضمن باید از گذشته ی خود انتقاد کند و اشتباهاتش را برسمیت بشناسد. چپ ایران اشتباه بسیار کرده است. یک نمونه قتل چندین پاسبان در سیاهکل است. این آخر چه افتخاریست که شما ها چند تا پاسبان بدبخت را که باید کارگران امنیتی جنگلشان نامید را بکشید و پنجاه سال در سالروزش جشن بگیرید. بنده از اصفهان امیدوارم که آقای قاسم فرهنگ این نوشته ی مرا سانسور نکند. چرا که شاید بزعم ایشان این نوشته افترا باشد و تهمت.
ایرانیان سلطنت و رژیم مذهبی را تجربه کرده اند و برای آینده به راه و روش مصدق روی آورده اند
فریبا امینی تقدیم به برادرم محمد که در این نوروز با ما نیست امروزه هنوز و باز هم کودتای ۱۹۵۳ همچنان مورد بحث است، به