به شاعر با شعور افغان و فغان از اسلام که ما و شما را تبدیل که عبد الله و عبدالحسین و عبد المحمد و عبد ال…فلان کرد

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

خوشم آمد از شعر باشعور افغانی فغانمند! چقدر خوب بود که اینهمه خشم و فغان و اینهمه نعره بر علیه ظلم را کسی رهبری میکرد. آقای فرهنگ قاسمی دستبکار شوید. مستقلان فکر و اندیشه برای ایران را گرد آورید. این ثروت عظیم اپوزیسیون را کسی در کانال صحیح بیندازد. من فکر میکنم باید یک اتحاد بدور ضدیت با حکومت دینی بوجود آید. از فرزند شاه گرفته تا فرزند چپ و تا فرزند راست و فرزند لیبرال و فرزند رادیکال فقط دو شرط و آن ضدیت با حکومت اسلامی و دینی در هر نوع و احترام به تمامیت ارضی ایران. چرا که در هر کشور دموکراتیکی تمامی این اجزائ وجود دارند. برای من یک موضع قابل انتقاد است و آن اینکه یکم: چرا وقتی در صف در هر شب نشینی در هر مجلس و در اتوبوس و در تاکسی و مترو پهلویها در نور مردمی غرقند چرا روشنفکران راستین و دروغین در اختلاط مشروطه طلبان با دیگر اپوزیسیون امتناع می ورزند. و دوم چرا رضا پهلوی که میداند دوران سلطنت به سر آمده در نطق راست و درست و شفاف اعلام نمی کند که مثل پدربزرگش جمهوریخواه است تا یکی از پایگاههای جمهوری اسلامی را تصرف کند. در هر حال من به فرزند شاه پیشنهاد می کنم و همچنین به مجاهدین خلق که شما دو گروه اگر اعلام انحلا بکنید و بخ اپوزیسیون غیر مدعی تبدیل شوید که ادعایش همراه و همسنگ کل مردم ایران است ٬ انوقت واقعا میتوان قدم مهمی برداشت. این نظر من است که روز چهار ساعت در تهران و حومه مسافر کشی میکنم. تمامی تهران و حومه! در عین حال نه خواهان رهبر شدنم و نه وابسته ی گروه و مسلک خاص. من فقط یک دموکرات هستم و روز که اسلام از سیاست خلع ید شود و روزی که صدای اسلام از مسجد بیرون نیاید من از نو مدافع او خواهم شد. دین باید تبدیل به یک امر صد در صد خصوصی شود. دین باید تمام بساطش را از خیابان و صدایش را از کوچه خیابان به مسجد اساس کشی کند. هر نوع تظاهر به دینداری باید قدغن شود. اگر تجربه و آزمایش بود اگر هوس بود اگر امتحان بود سی و پنج سال کافی بود. بنا بر این زنده باد مردمی که به خیابان بیاید و تحت یک رهبریت ایرانی و صد در صد ایرانی تا خلع ید غیر خشن از روحانیون در خیابان بماند. باور کنید ما می توانیم از اسکاتلند و اسپانیا و اینک هنگ کنگ درس بگیریم. اما تاریخ به ما نشان داده که شاگردان خوبی نیستیم. چرا که اصدصلا با درس و کتاب به معنای مطلق آن قهریم. آشتی کنیم و از این زمانه آموزگاری که به شدت فعال است درس بگیریم.

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.