جناب حمید وقتی از غرب سخن میرود از یک دولت سخن نمی رود. از یک جریان انسانساز انسانگرایی سخن می رود که ولتر و روسو و اسپینوزا و کانت و دکارت و امروزیترها نیچه و سارتر و استفان هسل … ودیگرا معماران آنند. و از لطف افکار آنها ست که امروز حتا خود تو هم اگر قرار باشد بروی جایی پناهنده شوی حتا یک کشور اسلامی نیست که بتوانی سرت را به امنیت آن بسپاری تا صبح شود. از افغانستان گرفته تا عربستان و تا سوریه و عراق و خلاصه در هر کجا که این کلمه نحس الله هست سرت را شبانه خواهند برید. دوست عزیز برای بقیه ی نوشته ات تنها واژه نسبیت را صرفت می کنم. بله غرب بد است اما نسبت به همه جاهای دیگر و ایده های دیگر برتر است و بی وقفه در حال خود اصلاحی ست. در هر حال من با خواندن این نظرات کیف می کنم. چرا که در کنج جنوب شهر تهرانم و در عذابی دردناک روز و شب می گذرانم. امید من بروزی ست که بر سر هر درخت و هر تیر چراغ برق یک آخوند را آویزان ببینم. برای همین هم من با مردم ایران هم صدا می گویم زنده باد غرب و مرگ بر اسلام. ایرانیان اسلام را در ذهن و روح و روان خود کشته اند و بزودی آنرا در هر کوی و برزن فریاد خواهند کرد. البته ایجادی نوشته هایش غالبا سطحی ست٬ اما هر سطحی عمقی نیز دارد. حالا ممکن است عمقش در جای دیگری باشد. برو دنبالش پیدا خواهی کرد.
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو