با درود امروز به نوشته تازه ای از بهرام رحمانی برخوردم با عنوان: “عراقق در حال حاضر، به سه بخش کردی، شیعی و سنی تقسیم شده است!” هنگامی که نوشته طولانی بهرام رحمانی دیدم با خودم گفتم شاید ایشان دل بدریا زده و در رابطه با واقعیات زمینی اظهار نظر کرده است. شوربختانه مثنوی هفتاد من ایشان عبارت است از بهم چسبانیدن اخبار و اطلاعات صادره از خبرگزاریهایی از ایران تا العربیه تا عراق و از جمله بازگو کردن سفر « انوشیروان بارزانی» به ایران و رفقا حتا به خودشان زحمت درست نویسی نام او را هم نمی دهند! جمهوری اسلامی از اسم انوشیروان واهمه دارد شما چرا؟ خلاصه رفیق توانای ما بهرام رحمانی در اخر نوشته فرموده است: ” در چنین شرایطی، عملا تقسیم عراق به سه بخش کردی، شیعی و سنی آغاز شده است. طرحی که قبلا مدنظر برخی محافل سیاسی در حاکمیت آمریکا بود. احتمالا تاثیر این تقسیم بندی نیز صرفا به مرزهای عراق محدود نخواهد ماند و کشورهای هم جوار عراق همچون اردن و ایران را نیز تکان خواهد داد.” می بینید اگر رفیق این فرمایشات را صادر نمی فرمودند حالا تکلیف مردم منطقه جه بود؟ باز هم رفیق توانا اثر انگشت امریکای جنایت کار را در بوجود اردن توطئه ای دیگر کشف کرده است اما این رفیق توانای ما نفرموده است که ایا این تقسیم شدن عراق به سه قسمت موافق اصل حق جدایی خلق های در زنجیر است؟ بنظر ایشان ایا تقسیم شدن عراق به سه بخش پذیده ای مثبت است یا منفی؟ بالاخره این خلقهای در زنجیر منطقه تا به کی باید منتظز نتیجه استخاره رفیق باشند؟ نمی دانم چرا تیتر نوشته ایشان مرا بیاد شعر زیر انداخت٬ اول تیتر نوشته ایشان “عراق در حال حاضر، به سه بخش کردی، شیعی و سنی تقسیم شده است” ! (بهرام رحمانی) حال بفرمایید شعری را که اشاره کردم بخوانید لطفا عجله کنید تا سرد نشده: کرامات شیخ از کرامات شیخ ما اینست – شیره را خورد و گفت شیرین است از کرامات شیخ ما چه عجب – پنجه را باز کرد و گفت وجب آنچه در جوی میرود آب است – آنچه در چشم میرود خواب است زیر ابروی آدمی چشم است – نمد سبزوار از پشم است دست دارای پنج انگشت است – متضاد جلو، همان پشت است مرغ نر را خروس میگویند – زن نو را عروس میگویند
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو