آقای عزیز ، سکولاریزم ، بنا به تعریف من “حاکمیت فراتر از دین توسط مردم” یا” حاکمیت کامل و فرا دینی مردم” ، فقط این نیست که هر طور دلمان میخواهد لباس بپوشیم یا بخوریم ،بنوشیم و کنار دریا برویم!! و شاه در چگونکی خرج کردن پول نفت به مردم بگوید ، این چیزها به شما ربطی ندارد و مردم نیز هیچ روزنه قانونی برای برکناری وی بدون کشته شدن نداشته باشند . چرا؟ اگر از گیر منطقی که صدمه دیکتاتوری طولانی است خارج شویم و از دید سیاسی-حقوقی منابع شناخته شده مشروعیت مقام اول را مرور کنیم می بینیم : در سیستم جمهوری که حکومت مردم بر مردم و فرادینی و سکولار است ، تمام مقامات بدون استثنا از رای مردم مشروعیت میگیرند و هر وقت خواستن و یاحداقل در مدت کمی میتوانند رای خود را پس بگیرند. اما در سیستم های غیر مردمی مثل پادشاهی موروثی و عمامه ای فعلی در ایران ،مشروعیت مقام صاحبان مقام از الله یا خدا میآید . بقول ملاه ها در حد و چارچوب اسلام، که در آن همه چی مال امام زمان وشرکا خودی است و مردم ناخودی و تقریبا بی حق هستند . آقای صالحی تفاوت را اگر نمی بینید شاید بیماری “گیر منطقی” دارید. یا منافع و عدم صداقت مانع از درک این مسائل سیاسی- حقوقی ابتدائی شده اند ؟!! در انقلاب فرانسه که سلطنت طلبان ، بقول شما بورژوا ها و همچنین بعضی از کشیش ها نیز شرکت کردند ، موقع نوشتن قانون اساسی جمهوری را و نه کارکاتوری از آن را، انتخاب کردند. اما در موقع نوشتن قانون اساسی مشروطه ماده مربوط به رژیم سلطنتی زیر نظر و زور دربار و شخص محمد علیشاه قاجار نوشته شد و نه بخاطر نفوذ ملاها!! بخصوص محمد علیشاه روی اضافه کردن کلمه الله برای اعطا مقام شاهی درکنار کلمات”بدست مردم” برای محکم کاری اصرار داشته است . نکته در آنست که با قبول رژیم پادشاهی موروثی، چه مشروطه و تشریفاتی یا پادشاهی مطلق مقام پادشاه به اراده الله بستگی دارد و نه اراده مردم . پادشاهی به اراده و فرمان الله روی سینی توسط مردم خادم و “جان نثار ” ، یا کفن پوشان شیغه امام زمانی به خانواده شاه تقدیم می شود . محمد پیامبر یک حاکم بود وچانشینانش هم حاکمان هستند اسلام برای آنها ساخته شده و بخصوص موروثی مثل پادشاهی و خلیفه گری است . برای ملاه ها نیست . ملا را بوجود آوردند که بخش جلال و امتیازات دنیوی محمد پیغمبر، برای پادشاه و یا خلیفه باشد و بخش جانماز آبکشیدن برای ملا دهاتی . ملا در واقع همیشه صلیب شاهان و خلیفه ها را بدوشت کشیده است . هم معاش گیر آورده و هم معاد!! ضمنا سکولاریزم از روم قذیم نبوده است . سابقه جدائی دین از حکومت در تاریخ بشری بقول ضرب المثل ” هرکس به دین خود” ، به “تالوریشن” ایرانیان باستان ،قبل از دستکاری ساسانیان ، میرسد. بنظر میآید آقای بیات زاده درست فهمده اند و صداقت هم دارند.خلاصه خیلی کار داریم . بهتر است که مردم را ساده لوح ندانیم ضمنا برای ایده ها و کلماتی چون سکولاریزم کلمات برابر بیابیم. کلمه خارچی اگر چون تک کلمه بکار رود اشکال زیادی ندارد . ولی برای نامیدن یک جنبش ، یا جزب با محدوده وسیع حقوقی، همانطور که مثلا آقای اسماعیل نوری علا بکار میبرند ، قابل فهم برای مردم نخواهد بود . مثل کلمات عربی مردم نمی فهمند و محل نمیگذارند. شاید بعضی ها کارشان نمایشی و برای خارج از ایران است11 اتفاقا آقای نوری علا نیز دست الله را پشت سر پادشاهی نمیبیند و فقط عمامه چشمش را گرفته است. ایشان هم میگویند بین جمهوری و پادشاهی تشریفاتی فرقی نیست !! محمد علبشاه پادشاه مشروطه و باصطلاح تشریفاتی بود ، گوشت در دسترسش بود و گربه حیا نکرد و خورد . یا مثل رضاشاه یا محمد رضا شاه و تا دنیا دنیاست. فکر نمبکنم هنوز شخصیتی داشته باشیم که از مصدق قوی تر باشد . محمد رضا شاه کودتا کرد و گوشت را خورد. از
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو
