عزیز دل برادر شما هم اگر جای شاه بودید و عقل سالمی هم در سرتان بود نمی توانستید ازادی سیاسی به موجود خطرناکتر از خمینی یعنی کیا نوری و حزب توده و چپها و … بدهید. اینها فقط ظاهر یک حزب را داشتند اما دمشان وصل به رفیق استالین بود. دادن آزادی معمول به احزابی که از پشتوانه یک ابر قدرت خونخوار بهرمند بود مساوی نابودی و تجزیه ایران بود. واقعا شما مثل اینکه در رویا سیر می کنید. ببینید همین احزاب چپ اروپای شرقی را به چه لجن زاری تبدیل کرده بودند. امتزاج این کثافت فکری با کثافت فکری دیگری که همانا ایدولوژی اسلامی باشد هم نتیجه اش می شود مجاهدین خلق. انصافا ببینید که الان مسعود رجبی با اعضای گروهش چه می کند. اخر عقل هم چیز خوبی است. شاه نگون بخت تازه از اواخر دهه 40 به درآمدهای نفت دسترسی مستقیم داشت. در همین مدت کوتاه کشور را ساخت. هرچه که امروز در ایران قابل استفاده است ساخت اوست. معلوم است که در این مدت 17 سال نمی توانست فقر را از بین ببرد اما مهم این است که کوشش در این راه بود. در این مدت جامعه قرون وسطایی ایران که از بهداشت و پوشش و سواد عاری بود به سرعت در حال دگرگون شدن بود. سواد اجباری شده بود خدمات بهداشتی در حال فراگیر شدن بود. صتایع با شتاب در حال رشد بود عزیزم دلار 7 تومان بود اگر خوابی بیدار شو اگر خودت را به خواب زدی پس راحت بخواب
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو