آن سخنگو لااقل شما نیستید

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

این مسخره بازیهای دولت در تبعید چیست؟ حکومت دمکرات آینده ی ایران چه ربطی به اسلامگرایان و سازندگان رژیم جنایت محور خمینی دارد؟ سخنگو بابد در سابقه اش همکاری با جنایتکاران و خمینی نباشد. و معلوم است که آن سخنگو لااقل شما نیستید. دیگر مردم برای سخن بدبخت کنندگانش تره خورد نمیکند. راستی آقای بنی صدر این سؤال یادم رفت که آیا پس از سی سال باز هم از موی خانمها اشعه ی مغناطیسی تششع میشود یا نه ؟ و در ضمن چرا جواب نامه ی سرگشاده ی دکتر کاظم رنجبر را نداده اید؟ در صورت جواب دادن ، لطفا جوابتان را بدون فرافکنی و طرح سؤالهای نامربوط ، بدهید. http://www.iran-tribune.com/2009-02-16-23-03-32/2009-03-15-18-26-32/11312-2011-02-02-04-29-15 کاظم رنجبر: نامهً سر گشاده به آقای بنی صدر کاظم رنجبر چهارشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۸۹ – ۰۲ فوریه ۲۰۱۱ – ۰۵:۵۸ نامهً سر گشاده به آقای بنی صدر در رابطه با مصاحبه ایشان با رادیو فردا . Kazem.randjbar@yahoo.fr سیاسی/ایران بنی صدر: آنچه که از انقلاب نا کام ایران آموختیم . با عرض سلام و ادب به آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر و شنوندگان رادیو فردا . آقای بنی صدر ،شما می فرمائید :«…درسی که متاسفانه از انقلاب ایران گرفتیم این بود که بیشتر سازمانهای سیاسی خود را به دموکراسی متعهد نکردند. در نبودِ یک جبهه متحد، آنها یک یک هدف روحانیون قدرت خواه شدند و به کنار زده شدند. » (ماًخذ ۱) آقای بنی صدر ، شما بنده راقم این سطور را نمی شناسید،چون من مثل شما مشهور نیستم ودر طول عمرم دنبال شهرت نبودم و بعد از این هم نیستم . اما من شما را از طریق سازمانهای دانشجوئی در دوره دانشجوئی خودم قبل از انقلاب می شناسم وچندین بار در سخنرانی های شما در این پاریس ، قبل از انقلاب شرکت کرده ام (اعتصاب غذای دانشجویان در اعتراض به اعدام خسرو گلسرخی و کرامت الله دانشیان در سیته ) هم چنین از طریق استاد مشترکمان «پل وییی –Paul Vieille» شما را می شناسم،و همچنین مسئولیت ، و مقامی که به عنوان اولین رئیس جمهور « جمهوری ابتر اسلام ناب محمدی آقای خمینی » می شناسم. آقای بنی صدر ، می توانم دهها مثال زنده بیاورم ،که شما هرگز و هرگز یک فرد د موکرات ، پایبند به اصول دموکراسی ، احترام به حقوق فردی و اجتماعی انسان نبودید وهنوزهم نیستید. یک نمونه می آورم. آیت الله خمینی را شما و دوستان شما به پاریس آوردید. آیت الله خمینی در پاریس چه وعده هائی و چه تعهد هائی به ملت می داد ؟ به عنوان مثال : ما مدافع آزادی های فردی و اجتماعی هستیم. زنان مجبور نیستند ،حجاب بر سربکنند … ولی وقتی که همین «آفت الله » به کمک شما ، وامثال شما ،و اربابان فراملی اش به ایران رفت و به قدرت رسید، چند هفته بعد شعار :یا روسری یا توسری ، فضای ایران راگرفت. یک مشت لومپن های اسلامی به زنان و دختران ایرانی حمله کردند و آنها را به حجاب اجباری مجبور کردند. شما در مقابل این تحجر فکری،و این خیانت به آرمان های این ملت ، وقتی که روزنامه نگاری از شما عقیده تان را در رابطه با حجاب اسلامی اجباری سئوال کرد ، خاطرتان هست چه جواب دادید؟ اگر خاطر تان نیست ، من برای طراوت بخشیدن به خاطرات و هوش وحافظه تان ، عرض می کنم. شما فرمودید: از موی خانم ها ، اشعه مغناطیسی متشعشع می شود،و این اشعه ، مردان را تحریک می کند ، لذا لازم است ، که خانم ها حجاب بر سر بکنند !!! اما زنده یاد مهندس بازرگان ، که یک عمری در بین ملت ایران ، آبرو و حرمت داشت ، وقتی این رفتار های خمینی و دارو دسته های تشنه قدرت و ثروت را دید ، رفت پیش خمینی و گفت : حاجی آقا شما در پاریس ، یک چیزهائی می گفتید ،وعده هائی به ملت می دادید ، امروز درست برعکس عمل می کنید !!! امام سیزدهم مردم مظلوم و ساده اندیش ملت ایران ، آقای خمینی ، در جواب بازرگان گفت : خدعه کردیم .آقای بنی صدر این ها تاریخ است ، گفته من رنجبر نیست. آقای بنی صدر ،من نه در نظام شاهنشاهی ، نه در نظام شیخ شاهی ، در هیچ یک از رفرندام ها و انتخابات کذائی شرکت نکرده ام البته نه بخاطر بی تفاوتی به سرنوشت ملت و مملکت خودم ، بلکه بخاطر داشتن یک مقدار بسیار بسیار جزئی :شعور سیاسی و تحصیلات ام در رشته جامعه شناسی سیاسی در این فرانسه است.اگرچه من هم ۴۱ سال است در تبعید نا خواسته ، دور از وطن زندگی می کنم ، اما من سابق افسر ارتش بودم ،و مدت ۱۱ سال عمرم را در واحد های رزمی در مرزهای وطنم گذرانده ام وافتخار می کنم ،که یک سرباز وطن ام بود م. از دوران افسری ام ، یک سخنی از یک فرمانده پاک و نجیب خود دارم ،که لازم است اینجا برای همه هموطنان ام بخصوص به فعالان سیاسی و آزادیخواهان وطنم بیان بکنم. آن فرمانده من که می دانم امروز در این جهان نیست ، می گفت : وقتی که انسان به دنیا می آید با یک سرمایه عدد ۱ به دنیا می آید و هر عمل شایسته که نسبت به وطن و ملت و مملکت خود انجام می دهد ، جامعه و افکار عمومی در سمت راست این عدد ۱ ، یک صفر یا دو صفر و یا سه صفر می گذارند . آن عدد ۱ می شود :۱۰ یا ۱۰۰ ، یا ۱۰۰۰- هر اندازه که کار خوب و منطقی و به نفع جامعه انجام می دهد بر تعداد این صفر ها ، در سمت راست این عدد ۱ اضافه می شود . امٌا آری امٌا اگر روزی بر خلاف منافع ملت خود ، عملی انجام داد ، به ملت دروغ گفت ، به آرمان های ملت پشت کرد ، آنروز از تعداد صفر های دست راست کم نمی کنند ، بلکه آن عدد۱ را برمی دارند. وقتی عدد ۱ را برداشتند ، باقی مانده صفرهای متعددی است ،چون این صفر ها ۰۰۰۰۰۰۰۰۰ که اعتبار شخصی ، اجتماعی و سیاسی فرد را نشان می دهد .یاد آن فرمانده گرامی ام جاویدان باد . با نهایت احترام : کاظم رنجبر ، دکتر در حامعه شناسی سیاسی ، پاریس ۱ فوریه ۲۰۱۱. ماٌخذ (۱) به زبان فارسی ۱- http://www.radiofarda.com/content/o۲_banisadr_what_i_learned_from_iran_failed_revolution/۲۲۹۳۱۸۶.html

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.