دربارۀ پناهجویان و مشکلات مهاجرین

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

با تشکر از استاد گرامی آقای فرهنگ قاسمی نگاه من به این داستان پناهجویان که در بسیاری موارد ساختگی می باشد و متأسفانه برای انهایی که جانشان واقعا در خطر است راه چاره ای وجود ندارد. با این وجود برای کمک به آنهایی که با تخیلات کاملا تحریف شده از غرب ازاد و دموکراتیک و ثروتمند و سرشار از امکانات زیستی و تحصیلی و غیره به موقعیت پناهندگی تن می دهند، کاری از عهدۀ ایرانی ها ساخته نیست. ببینید آمریکایی ها برای نگهداشتن ارتش خودشان در افغانستان گویا مبلغی معادل 125 یا 135 میلیارد دلار در سال هزینه می کند. پیش از این یکی از انجمن های ایرانی در پاریس اعلام کرده بود که در پاریس، در کل حدود 155 پناهجوی ایرانی وجود دارد که در موقعیت بسیار نامناسبی به سر می برند. مشکل تنها این پناه جویان نیستند، باید دید که انهایی که به اصطلاح در موقعیت تثبیت شده ای به سر می برند در چه شرایطی زندگی می کنند. خصوصا در فرانسه یکی از بدترین کشورها برای ایرانیان بوده است. محمد بهرامیان که در موزۀ لوور کار می کرد، به دلیل اختلافی که با ادارۀ موزه داشت خودش را از ساختمان موزه پرت کرد پائین و جان به جان آفرید سپرد. همین هایی که حقوق حداقل می گیرند واقعا در شرایط تحقیر آمیز و حتی تهدید آمیزی زندگی می کنند. تهدید آمیز زیرا که دائما تحت فشار قطع نان روزمره شان هستند. تنها آنهایی که به گروه ها و سازمان های خاصی تعلق دارند وضعیت مطمئنتری دارند. به اعتقاد من این موقعیت باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد. در مورد دانشگاه ها واقعا باید افشاگیری هایی صورت گیرد و ما باید بدانیم که افرادی که الان در دانشگاه های فرانسه پست و مقام دارند به کجا وابسته هستند. زیرا که اگر حساب و کتاب خاصی در کار نباشد امکان ندارد که به ایرانی ها در دانشگاه هایشان پست بدهند. همین فرانسه که برای ثبات جایگاه مجاهدین خلق در زمینۀ بین المللی از دانشگاه ها و مراکز پژوهشی به عنوان ابزار استفاده می کرد در عین حال دانشجویان مستقلی که با هزار دردسر و قبول کارهای پست و قبول مخاطرات آن (مانند کورسیه، من خودم با رکورد 4 تصادف و یک مهرۀ ستون فقرات آسیب دیده از آن بیرون آمدم) مخارج تحصیلشان را تأمین می کردند، به راحتی پژوهش هایشان را پایمال کردند. (در حال حاضر حسین دولت آبادی نویسندۀ ایرانی برای ادامۀ حرفۀ رانندگی به دلیل بیماری کسب صلاحیت شده و باز نشستگی اجباری در انتظارش است. ولی با جسم در هم شکسته در کار.) من خودم یکی از این دانشجویان بودم. در پی این قضیه اگر باشید، افراد بسیاری را پیدا خواهید کرد که داستان های زیادی برای گفتن خواهند داشت + تجربیات آنها در رویارویی با نژاد پرستی رایج در فرانسه که واقعا غیر قابل تحمل است. یعنی این که ما در فرانسه در محیط سالمی زندگی نمی کنیم، محیط آلوده است. آلوده به نژاد پرستی در سطح قوانین…با بحران اقتصادی نخستین گروه اجتماعی که سنگینی نگاه های وحشت زده را احساس می کند همین مهاجرینی هستند که در فقر زندگی می کنند. به ویژه ما ایرانی ها واقعا در خطر هستیم، زیرا اگر جنگی در گیر شود، نحوۀ واکنش کشورهای میزبان واقعا غیر قابل پیشبینی خواهد بود. کوتاه سخن این است که به اعتقاد من مسئله بین المللی است و شما به هیچ عنوان نمی توانید یک صندوق دائمی ایجاد کنید که ایرانی ها بیایند در آن پول بریزند. بی پول ها که بی پول هستند، پولدارها هم کاری به این حرفها ندارند.اپوزیسیون های ایرانی نیز کاملا در خدمت اهداف کشورهای امپریالیستی و ناتو هستند. هر موردی که بتواند حقانیت دموکراسی و حقوق بشر در فرانسه و یا یکی از کشورهای امپریالیستی را خدشه دار کند، از اپوزیسیون هایی که شما به آنها اشاره کرده اید هیچ انتظاری نباید داشته باشید. آنها هم مثل جمهوری اسلامی با خون شهدا صورتشان را سرخ نگهمی دارند. با سپاس از خوانش شما

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.