اخباروگزارشات کارگری13اردیبهشت1394

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

اخباروگزارشات کارگری13اردیبهشت1394

– خانواده آقایان مددی و رضوی از اتهام ایشان بی خبرند!

– صدورقراربازداشت15روزه برای محمود صالحی و عثمان اسماعیلی!

– جلوگیری ازورود6تا8کارگر معترض شرکت قالبهای صنعتی سایپا و زمزمه اعتراض و اعتصاب در شرکتهای تابعه سایپا با هزاران کارگر

– کارگران نورد لوله صفا در چهاردهمین روز اعتصاب تهدید به اخراج شدند

– برگزاری مراسم روز معلم بر سر مزار معلم شهید ابوالحسن خانعلی

– کارگران روزمزد آب ‌بندان قرق دراعتراض به عدم پرداخت حقوقشان توسط جهادکشاورزی  دست از کارکشیدند!

– تجمع اعتراضی ساکنین مسکن مهرماهدشت کرج ودخالت نیروی انتظامی

– اخراج8 کارگران سد زاگرس گیلانغرب

– خودداری اداره تامین اجتماعی سمنان از تایید حکم بازنشستگی حدود ۲۰ نفر از کارگران کارخانه ماشین لنت!

– اعتراض اتحادیه جهانی سندیکاهای کارگری و فدراسیون جهانی کارگران حمل ونقل به بازداشت فعالین کارگری درایران!

– در دفاع از کارگران مهاجر افغانستانی

– جان باختن 1891  کارگر در حوادث ناشی از کار

برجا ماندن30 هزار و 30 مصدوم  ازحوادث کار

-2کارگرجان باخته حادثه پنجم اردیبهشت فازهای ۱۷ و ۱۸ منطقه عسلویه قربانی ناهماهنگی مسئولین!

خانواده آقایان مددی و رضوی از اتهام ایشان بی خبرند!

یکشنبه صبح همسران آقایان ابراهیم مددی و داوودرضوی برای پیگیری وضعیت این دو کارگر زحمتکش بازداشت شده ،به شعبه شش دادسرای اوین (شهید مقدسی)مراجعه نمودند، متاسفانه موفق به ملاقات و حتی تماس تلفنی با ایشان نشدند و به آنها گفته شده آنها در بازداشت موقت هستند و معلوم نیست تا کی ادامه دارد و اتهام این دو کارگر نیز به همسرشان گفته نشده است.

سندیکا  زندانی کردن کارگران حق طلب را محکوم کرده و خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط آنان می باشد.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

13اردیبهشت1394

صدورقراربازداشت15روزه برای محمود صالحی و عثمان اسماعیلی!

با گذشت 5 روز از بازداشت دو فعال کارگری محمود صالحی و عثمان اسماعیلی امروز بعد از مراجعه به شعبه 5 دادیاری دادسرای انقلاب سنندج و ملاقات با قاضی این شعبه متوجه شدیم که این دو فعال کارگری به اتهام ایجاد تشکل های کارگری ،15روز قرار بازداشت برایشان صادر گردیده است.

ما خانواده های محمود صالحی و عثمان اسماعیلی ضمن محکوم کردن بازداشت آنها خواستار آزادی هرچه زودتر این دوفعال کارگری هستیم.

جلوگیری ازورود6تا8کارگر معترض شرکت قالبهای صنعتی سایپا و زمزمه اعتراض و اعتصاب در شرکتهای تابعه سایپا با هزاران کارگر

زمزمه اعتراض و اعتصاب در شرکتهای تابعه سایپا با هزاران کارگر

اتحادیه آزاد کارگران ایران: صبح امروز بدنبال ممانعت از ورود 6 نفر از کارگران شرکت قالبهای صنعتی سایپا، زمزمه اعتراض و اعتصاب در این کارخانه در میان کارگران بالا گرفت.

جلوگیری از ورود این کارگران (بنا بر برخی خبرها 8 نفر) به کارخانه بدنبال آن صورت میگیرد که در پی اعتراضات سال گذشته آنان، مدیریت کارخانه اعلام کرده بود از سال جدید برخورد با اعتراضات کارگران را تشدید خواهد کرد.

از اواخر تابستان سال گذشته، اعتراض به پایین بودن مزد در اغلب شرکتهای تابعه سایپا از جمله شرکت قالبهای صنعتی، مگاموتور، سایپا پرس و سایپا آذین و … ادامه داشته است. بطوریکه کارگران مگاموتور و سایپا پرس در مواردی دست به اعتصاب زدند و کارگران شرکت قالبهای صنعتی نیز که حدود 1500 نفر می باشند بارها در محوطه کارخانه اقدام به تجمع کردند. در شرکتهای تابعه سایپا هزاران کارگر مشغول بکارند.

بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، در زمستان سال گذشته مدیریت شرکت قالبهای صنعتی سایپا در پاسخ به مطالبات کارگران برای افزایش مزد پایه و همگن سازی پرداختها در این شرکت (با شرکت مادر- کارخانه خودرو سازی سایپا) که خواست اصلی کارگران بوده است اقدام به بازنگری طرح طبقه بندی مشاغل، اجرای قانون مشاغل سخت و زیان آور و همچنین پرداخت ناچیری حق آکورد، با هدف افزایش دریافتی کارگران نمود اما تن به خواست اصلی آنان یعنی افزایش مزد پایه و همگن سازی دستمزدها نداد.

بنا براین گزارش، دور جدید زمزمه اعتراض کارگران شرکت قالبهای صنعتی سایپا از هفته گذشته از آنجا آغاز شد که کارخانه سایپا(کارخانه مادر) با آغاز سال 94 علاوه بر حداقل مزد مصوب شورایعالی کار، 6 درصد نیز بر روی حداقل مزد کارگران این شرکت گذاشت اما مدیریت شرکت قالبهای صنعتی و دیگر شرکتهای تابعه سایپا نه تنها به همگن سازی پرداختها به عنوان خواست اصلی کارگران این شرکتها وقعی ننهادند بلکه افزایش 6 درصدی مزد کارگران سایپا را نیز در این شرکتها اعمال نکردند.

بنا بر اظهار کارگران شرکت قالبهای صنعتی سایپا، تفاوت دستمزد مهندسین شرکتهای تابعه سایپا با شرکت مادر (کارخانه سایپا) یک الی یک و نیم میلیون تومان و تفاوت دستمزد کارگران 400 الی 500 هزار تومان است. این در حالی است که کارخانه سایپا بدون تولیدات این شرکتها قادر به تولید خودرو نیست و به لحاظ اهمیت شغلی، کار کارگران شرکتهای تابعه سایپا با کار کارگران شرکت مادر (کارخانه سایپا) تفاوتی ندارد.

خواست اصلی کارگران شرکتهای تابعه سایپا از جمله کارگران شرکتهای مگاموتور، سایپا آذین، شرکت قالبهای صنعتی سایپا و سایپا پرس پایان دادن به تبعیض در پرداختها و همگن سازی دستمزها با دستمزد کارگران کارخانه مادر است. اما بدلیل بی توجهی شرکت سایپا به خواستهای کارگران شرکتهای تابعه، هم اکنون زمزمه اعتصاب و اعتراض در میان کارگران این شرکتها بالا گرفته است بطوریکه صبح امروز مدیریت شرکت قالبهای صنعتی سایپا با هدف مرعوب کردن کارگران و جلوگیری از اعتراض آنان، از ورد 6 نفر از کارگران به کارخانه جلوگیری کرد که این امر اعتراض کارگران را برانگیخت. کارگران شرکت قالبهای صنعتی سایپا اعلام کرده اند چنانچه همچنان از ورد همکارانشان به کارخانه جلوگیری شود اعتراضات خود را تشدید خواهند کرد.

اتحادیه آزاد کارگران ایران – 13 اردیبهشت ماه 1394

کارگران نورد لوله صفا در چهاردهمین روز اعتصاب تهدید به اخراج شدند

اتحادیه آزاد کارگران ایران: امروز سیزدهم اردیبهشت ماه، 14 روز از اعتصاب متحدانه بیش از 1000 هزار کارگر نورد لوله صفا گذشت. این کارگران از چهارده روز پیش که دست به اعتصاب زده اند خواهان پرداخت عیدی و پاداش و دستمزدهای معوقه خود هستند اما کارفرما در پی این اعتصاب فقط 75 درصد از عیدی و پاداش آنان را در روز اول اردیبهشت ماه پرداخت کرد و کارگران نیز حاضر به خاتمه اعتصاب نشدند.

در ادامه این اعتصاب هفته گذشته کارفرما 25 درصد باقی مانده عیدی و پاداش کارگران را پرداخت کرد و با هدف فشار آوردن بر آنان اقدام به حذف شیفت شب کاری نمود. اما کارگران اعتصابی زیر بار فشار کارفرما نرفتند و به اعتصاب ادامه دادند.

بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران در ادامه کشمکش کارفرما و کارگران، روز چهارشنبه هفته گذشته کارفرما برای درهم شکستن اعتصاب از مسئولین کارخانه خواست تا یک لیست سی چهل نفره ای از کارگران را جهت اخراج آماده کند اما بدلیل تعطیلات روزهای پنج شنبه و جمعه و شنبه این مسئله بار دیگر امروز مطرح شد.

بنا  بر این گزارش در پی درخواست کارفرما برای تهیه لیست سی چهل نفره از کارگران برای اخراج، صبح امروز کارگران اعتصابی نورد لوله صفا بطور یکپارچه ای اعلام کردند لیست میخواهید چکار، حق و حقوق ما را بدهید همه ما را اخراج کنید، اگر قرار بر اخراج باشد باید همه ما را اخراج کنید.

کارگران نورد لوله صفا از هفته گذشته همچنان بر پرداخت یکماه از دستمزد معوقه خود اصرار دارند و کارفرما نیز حاضر به برآورده کردن خواست آنان نیست.

بنا بر آخرین گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، مدیریت کارخانه امروز در یک عقب نشینی برقراری مجدد شیفت شب را اعلام کرد و مسئله تهیه لیست سی چهل نفره از کارگران جهت اخراج را پس از اعتراض متحدانه آنان مسکوت گذاشت.

کارگران نورد لوله صفا اعلام کرده اند چنانچه در حال حاضر کارفرما اقدام به پرداخت یکماه از دستمزد معوقه شان نکند و متعهد به پرداخت مابقی آن نشود دست از اعتصاب نخواهند کشید. این کارگران در حال حاضر 4 ماه دستمزد معوقه دارند و نزدیک به 17 ماه از حق بیمه های آنان به حساب صندوق سازمان تامین اجتماعی واریز نشده است.

اتحادیه آزاد کارگران ایران – 13 اردیبهشت ماه 1394

برگزاری مراسم روز معلم بر سر مزار معلم شهید ابوالحسن خانعلی

گزارش دریافتی:دیروز در روز معلم، جمعی از معلمان تهران و برخی شهرهای دیگر بر سر مزار ابوالحسن خانعلی، سمبل مبارزات آزادیخواهی جنبش معلمان در ابن بابویه جمع شدند. با وجود فضای امنیتی این مراسم به خوبی برگزار شد. یکی از شرکت کنندگان در مراسم می گوید:

“مراسم امروز بر سر مزار شهید خانعلی مراسم خوب وپرشوری بود که با حضور همکاران از شهر های دور ونزدیک واعضای کانون صنفی معلمان ایران برگزار شد.دراین مراسم اقای زینالزاده از اعضای هیات مدیره کانون، یادداشتی را در وصف شهید خانعلی و سیر تاریخی جنبش معلمان را قرائت کردند و پس از ایشان، اقای عبدی دبیر کانون صنفی سخنانی را در تبیین فضای کنونی و تشریح تجمعات سراسری معلمان در طول یکسال اخیر ارائه کردند.در این مراسم از معلمان دربند بداقی ،باقری و هاشمی یاد شد و حاضران ضمن گرامیداشت یاد این عزیزان بر ارامگاه شهید فاطمی ،مرحوم صدیقی و جهان پهلوان تختی حضور بهم رساندند.

توضیح:

پس از آنکه در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ تجمع صنفی گروهی از معلمان در میدان بهارستان به خشونت کشیده شد  معلمی به نام ابوالحسن خانعلی‌جان خود را از دست داد.

این تجمع در اعتراض به پایین بودن حقوق معلمان و تبعیض های بی شمار موجود برگزار گردید. در جلسه روز یکشنبه دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۰ مجلس بود که جهانشاه صالح وزیر فرهنگ وقت، لایحه «اشل حقوقی جدید فرهنگیان» را تقدیم مجلس شورای ملی کرد. به موجب این لایحه که دارای جدول حقوقی بسیار مفصلی بود، حداکثر حقوق آموزگاران ۱۰۶۰ تومان و حقوق دبیران ۱۴۵۰ تومان پیش‌بینی شده بود. این لایحه دارای جدول حقوقی و بسیار مفصل بود. انتشار خبر بردن لایحه به مجلس، واکنش معلمان به خصوص دبیران دبیرستان‌ها را برانگیخت. و همین مساله موجب ارسال طومارهای اعتراضی معلمان و شکل گیری تجمع دوازدهم اردیبهشت گردید.

روزنامه اطلاعات همان زمان، شرح شهادت خانعلی را اینگونه نوشت:

“ساعت ۸:۳۰ معلمین به میدان بهارستان رسیدند و چون جلوی خیابان اکباتان قبلا توسط ماموران انتظامی بسته شد، در خیابان شاه‌آباد و اول بهارستان بر روی زمین نشستند. رفته رفته با تحریک نیروی شهربانی درگیری معلمان با پلیس آغاز شد و ماموران از ماشین آب‌پاش برای متفرق کردن استفاده کردند، اما معلمان علیرغم اینکه خیس شده بودند از جای خود بلند نمی‌شدند… پس از مدتی اولین برخورد صورت گرفت. عده‌ای به طرف ماشین‌ها رفتند تا سر لوله های آب را به سمت دیگر بازگردانند.

 دقایقی بعد معلمان با پیکر خونین سه معلم روبرو شدند. دو نفر توسط چاقو زخمی شده بودند و یک نفر از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود. سرگرد شهرستانی، رییس کلانتری با اسلحه کمری خود به سر معلمی به ‌نام خانعلی شلیک کرده بود. ابوالحسن خانعلی، اهل روستای کن تهران، مجرد و دبیر فلسفه و عربی دبیرستان جامی در غرب تهران بود. خانعلی با مدرک لیسانس معقول و منقول در سال ۱۳۳۵ به استخدام وزارت فرهنگ درآمد. هنگام شهادت علاوه بر شغل معلمی دانشجوی دوره دکترای فلسفه دانشگاه تهران بود. خانعلی گرایش سیاسی معینی نداشت و در تظاهرات میدان بهارستان هم نقش رهبر، سخنران یا سخنگو نداشت. او معلمی بود که مانند هزاران تن دیگر برای دفاع از حقوق صنفی خود در یک اجتماع صنفی شرکت کرده بود……….”

کارگران روزمزد آب ‌بندان قرق دراعتراض به عدم پرداخت حقوقشان توسط جهادکشاورزی  دست از کارکشیدند!

کارگران روزمزد لایروبی کانال آب‌بندان قرق با حضور در دفتر دهیاری به نشانه اعتراض دست از کار کشیدند.

به گزارش 13اردیبهشت نیلکوه، تعدادی از کارگران لایروبی کانال آب ‌بندان روستای قرق از توابع بخش لوه شهرستان گالیکش روز  یکشنبه با حضور در دفتر دهیاری روستا ضمن تعطیلی کار خود خواهان رسیدگی به وضعیتشان شدند.

براساس این گزارش،قراربراین بود در پایان هرروز دستمزد کارگران پرداخت شود اما چند روزی که حقوق کارگران پرداخت ‌نشده است.

کارگران روزمزد به دستور رییس جهاد کشاورزی شهرستان گالیکش توسط دهیاری قرق به جهت لایروبی کانال منتهی به آب‌بند روستا به کار گرفته‌شده‌اند اما مسئولین جهاد از پرداخت دستمزد روزانه طی چند روز گذشته طفره رفته‌اند و این موضوع باعث اعتراض کارگران شده است.

تجمع اعتراضی ساکنین مسکن مهرماهدشت کرج ودخالت نیروی انتظامی

شماری از ساکنین واحدهای مسکن مهر درماهدشت کرج روز یکشنبه در اعتراض به توجه نداشتن مسوولان به مشکلات این واحدها در منطقه، تجمع برگزار کردند.

به گزارش13اردیبهشت ایرنا، تعدادی از ساکنان واحدهای مسکونی مهر که شمار آنان به 50 نفرمی رسید، با حضور در خیابان ماهدشت – کیانمهر تردد دراین مسیر را نیز بامشکل مواجه کردند.

تعدادی از شرکت کنندگان در این تجمع، با استقرار نیروی انتظامی پراکنده شده اند اما بخشی از معترضین به حضور خود در این خیابان ادامه داده اند.

تجمع کنندگان شعارهایی را علیه شهردار ماهدشت مبنی بر تاخیر در دریافت خدمات رفاهی برای این واحدهای مسکن مهر سر می دهند. معترضین با سردادن شعارهایی خواستار توجه ویژه مسوولان استان البرز به مشکلات مسکن مهر دراین منطقه شدند.

اخراج8 کارگران سد زاگرس گیلانغرب

مصادف با روزجهانی کارگر خبر نا خوشایند اخراج تعداد 8 نفر از کارگران سد زاگرس گیلانغرب از سوی پیمانکار آب منطقه ای صادرشد.

 به گزارش 13اردیبهشت مطلع الفجر ،پیمانکار  شرکت سهامی آب منطقه ای کرمانشاه که روند ساخت سد زاگرس در گیلانغرب را بر عهده دارد  اخیرا اقدام به اخراج  تعدادی از کارگران بومی فعال در سد زاگرس نموده که اکثراً سابقه چندین ساله در اجرای این طرح را دارند.

این کارگران گفتند:با وجود اینکه هنوز کار و فعالیتهای سد زاگرس  ادامه دارد چرا باید ما که بومی منطقه هستیم و حق اولاتری در شرکت در کارهای عمرانی و ساخت و ساز سد به عنوان کارگر داریم توسط پیمانکارمجری سد  از کار اخراج شویم؟

خودداری اداره تامین اجتماعی سمنان از تایید حکم بازنشستگی حدود ۲۰ نفر از کارگران کارخانه ماشین لنت!

اداره تامین اجتماعی سمنان از تایید حکم بازنشستگی حدود ۲۰ نفر از کارگران کارخانه ماشین لنت که از سال ۹۱ بیکار شده‌اند، به بهانه درج عناوین شغلی غیر واقعی در لیست بیمه‌ای کارگران خوداری می‌کند.

به گزارش13اردیبهشت ایلنا، نماینده کارگران اخراجی شرکت ماشین لنت سمنان در این باره گفت: اداره تامین اجتماعی سمنان به بهانه غیر واقعی بودن احکام شغلی ثبت شده در لیست‌های بیمه تامین اجتماعی ۲۰ نفر از کارگران بین سالهای ۷۷ تا ۸۸، آنان را از دریافت مزایای مشاغل سخت و بازنشستگی پیش از موعد محروم کرده است.

به گفته نماینده کارگران اخراجی، در کارخانه ماشین لنت بیش از ۱۵ سال است که طرح طبقه بندی مشاغل   اجرا شده و عنوان شغلی کارگران مشخص است اما تامین اجتماعی این سند را نمی‌پذیرد.

او با بیان اینکه برخی کارفرمایان و مدیران کارگاه‌ها آگاهانه یا غیر آگاهانه از درج عنوان شغلی واقعی کارگران در لیست بیمه سازمان تامین اجتماعی خودداری می‌کنند، افزود: با وجود اینکه اداره کار سمنان قرارگرفتن کار کارگران کارخانه ماشین لنت را در رده مشاغل سخت و زیان آور تایید کرده‌ است اما تامین اجتماعی سمنان مدعی است چون عنوان شغلی در لیست بیمه‌ای قید نشده بنابراین شرایط استفاده از تسهیلات مشاغل سخت و زیان آور شامل این کارگران نمی‌شود.

نماینده کارگران اخراجی ماشین لنت درباره این مشکل توضیح داد: این مشکل رایج علاوه بر کارگران کارخانهٔ ماشین لنت، در بسیاری از کارخانه‌های سراسر کشور به دلیل غیر واقعی بودن احکام شغلی که توسط کارفرما در لیست‌های بیمه کارگران به تامین اجتماعی گزارش شده است، دیده می‌شود. به عنوان مثال ممکن است در یک واحد تولیدی حرفه تراشکاری به دلیل شرایط محیطی، سخت و زیان آور تلقی شود اما در عمل چون کارفرما در لیست بیمه ماهیانه سازمان تامین اجتماعی برای کارگران تراشکار از عنوان دیگری مانند کارگر، کارگر ساده و… استفاده کرده است این کارگران نمی‌توانند از مزایای بازنشستگی پیش از موعد استفاد کنند.

به گفته این کارگر هرچند در ‌‌‌‌نهایت برخی کارگران از طریق هیات‌های تشخیص و حل اختلاف اداره کار نسبت به اصلاح سمت شغلی واقعی خود اقدام می‌کنند اما اداره تامین اجتماعی سمنان همچنان با استناد به سوابق قبلی از قبول این احکام جدید خودداری می‌کند.

همچنین این کارگر کارخانه ماشین لنت نبود آیین نامه‌ای مشخص در این مورد خاص را دلیلی دانست تا کارگران بسیاری در بخش‌های مختلف تولیدی، صنعتی و خدماتی کشور نتوانند از مزایای بازنشستگی مشاغل سخت و زیان آور استفاده کنند.

اعتراض اتحادیه جهانی سندیکاهای کارگری و فدراسیون جهانی کارگران حمل ونقل به بازداشت فعالین کارگری درایران!

به : آیت آلله سید علی خامنه ای

دفتر مقام رهبری جمهوری اسلامی

آدرس: انتهای خیابان شهید کشور دوست، تهران ،جمهوری اسلامی ایران

از: شارون بارو، دبیرکل، آ تی یو سی

استفان کاتن ، دبیر کل آ تی اف

۳۰ آپریل ۲۰۱۵

آیت الله خامنه ای،

هدف ما از نوشتن این نامه فوری سوال کردن در مورد دستگیری و حبس گزارش شده داود رضوی و ابراهیم مددی در روز گذشته ، همچنین دستگیری و حبس محمود صالحی و عثمان اسماعیلی در این هفته از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تسکل های کارگری می باشند.

این برای ما غیر قابل باور است که این افراد یک بار دیگر مورد آزار(اذیت) برای انجام دادن فعالیتهای قانونی و حقوقی اتحادیه شان (صنفی) قرار گرفته اند.در مورد پرونده ابراهیم مددی، آخرین حبس او یک حرکت دیگر در ادامه ی رشته بلند و شرم آور آزار و اذیت است که شدیدا مانند یک تلاش مشخص و از روی بد خواهی برای رنجاندن (آسیب رساندن) او است.

به همین خاطر ما از شما می خواهیم که شرایط بازداشتهای اخیر را بررسی کرده و برای برگردان این شرایط مداخله کنید.

ارادتمند شما

شارون بارو، دبیرکل ، آتی یو سی (اتحادیه جهانی سندیکاهی کارگری)

استفان کاتن ، دبیرکل، آ تی اف (فدراسیون جهانی کارگران حمل ونقل)

رونوشت: رئیس جمهور روحانی

جعفر عظیم زاده : در دفاع از کارگران مهاجر افغانستانی

کاری که روز 11 اردیبهشت ماه در رابطه با کارگران مهاجر افغانی در مراسم دولتی خانه کارگر در حاشیه نماز جمعه تهران صورت گرفت بیش از هر چیزی ماهیت ضد کارگری این نهاد دست ساز را در برابر چشمان همگان قرار داد.

این اولین بار نیست که نهادهای دست ساز کارگری به عریان ترین شکلی، کارگران مهاجر افغانی را مورد تهاجم قرار می دهند، بویژه که اتفاق دیروز در مراسم دولتی اول ماه مه، موضوعی در حاشیه این مراسم نبود، بلکه کل این مراسم را نمایندگی کرد.

سر ریز کردن بار بحران بیکاری در ایران بر دوش کارگران افغانی و  بالا بردن پرچم نفرت و انزجار بر علیه این کارگران، آنهم در مراسمی به مناسبت روز جهانی کارگر که نماد اتحاد و همبستگی جهانی کارگران است، کاری است که تنها از دست قسم خورده ترین دشمنان طبقه کارگر بر می آید.

آنچه که در مورد کارگران افغانی در ایران بر همگان آشکار است این است که آنان از بیش از سه دهه پیش،  از جنگ و ناامنی  در افغانستان گریخته و به ایران پناه آورده اند و این چرخه، بدلیل تداوم جنگ و ناامنی در این کشور تا به امروز ادامه داشته است.

اینان، پناهندگان جنگ و ناامنی و خانه خرابی در کشور  افغانستان بوده اند و خیلی روشن و بدیهی است که به دنبال مامن و پناهگاهی برای ادامه حیات باشند و همنوعانشان در سایر نقاط دنیا و منجله ایران برای آرامش و راحتی شان هر کاری بکنند.

اما کاری که در ایران توسط دولت و صاحبان سرمایه با مهاجرین افغانی صورت گرفته است  چیزی جز تحمیل بدترین شرایط کار و زیست برای آنان نبوده است. شدت استثمار بالا، محرومیت از تامین اجتماعی و بیمه های همگانی، پرداخت نازل ترین مزد در سخت ترین کارها و هزار و یک مصیبت دیگر، تنها چیزی بوده است که سرمایه داری ایران، نصیب این انسانهای پناهنده از جنگ و ناامنی کرده است.

اما واقعیت این است که سیستم سرمایه داری، ضد انسانی تر از آن است که وجود کارگران مهاجر، فقط خوان یغمائی برای سود آوری باشد و همه چیز صرفا به بهره کشی بی حد و حصر از آنان محدود بشود.

تحقیر و توهین و نفرت پراکنی نسبت به کارگران مهاجر افغانی برای توجیه بیکاری در کشور، سوی دیگر ستم مضاعفی است که در طول بیش از سی سال گذشته بر این کارگران رفته است. طوریکه از این منظر ظالمانه روزی نبوده است که دولت و نهادهای دست ساز کارگری برای سر ریز کردن بار بحران بیکاری بر دوش کارگران مهاجر افغانی، آنان را گوشت دم توپ نکنند، دست به تبلیغات نژاد پرستانه بر علیه آنان نزنند و یا هر از چند گاهی با یورش به محیطهای کار، با توهین  و تحقیر  آنان را  روانه مرزها ننمایند.

کاری که خانه کارگر در مراسم فرمایشی روز جهانی کارگر در حاشیه مراسم نماز جمعه انجام داد رذیلانه ترین و سخیف ترین کاری بود که از سوی یک نهاد دست ساز کارگری میتوانست صورت بگیرد. دیروز خانه کارگر ماهیت ضد کارگری خود را بیش از پیش به نمایش گذاشت و در اول ماه مه روز همبستگی بین المللی طبقه کارگر پرچم نفرت از کارگران مهاجر افغانی را بالا برد.

پدیده کارگر مهاجر چیزی نیست که مختص به ایران باشد. این پدیده به مثابه یکی از ظالمانه ترین مظاهر ستم بر انسان در نظام سرمایه داری، پدیده ای جهانی است و همین امروز دو برابر کارگران مهاجر افغانی در ایران، کارگران مهاجر ایرانی در سایر نقاط جهان مشغول بکارند و روزی نیست که  در نتیجه تحمیل فقر و فلاکت بر طبقه کارگر ایران، مهاجرین ایرانی همچون جنگ زدگان بی پناهی طعمه ی راه مهاجرت، غرق در دریاها و یا کمپ های پناهندگی نشوند.

ادعای دروغین و نفرت پراکنانه خانه کارگریها در مورد کارگران مهاجر افغانی به عنوان دلیل بیکاری ما کارگران ایرانی، در شرایطی است که این کارگران اغلب در کارهای سخت و غیر فنی کار میکنند و در بسیاری از استانهای کشور و یا  کارخانه های متوسط و بزرگ  حضور ندارند. در حالی که روزی نیست که دهها و صدها کارگر در جای جای کشور و صنایع مختلف از کار بیکار نشوند و یا دستمزد ناچیز شان توسط کارفرمایان بخش دولتی و شبه دولتی و خصوصی مورد دست اندازی قرار نگیرد.

اینان حداقل مزد 712 هزار تومانی را که کفاف خرج توی جیبی یک خانواده چهار نفره را نیز نمیدهد بر ما کارگران تحمیل میکنند و بدلیل همین مزد خفت بار، میلیونها کارگر به ناچار برای گذران زندگی شان، یا به شغل  دوم وسوم روی می آورند و یا  روزانه 12 تا 18 ساعت کار میکنند و در نتیجه ی این وضعیت، دیگر جائی برای اشتغال کارگران بیکار و  میلیونها جوان آماده ی کار باقی نمی ماند، آنوقت هم طبقه های افغان مان را به عنوان عامل بیکاری میلیونها کارگر و جوان تحصیلکرده، به ما کارگران نشان میدهند.

نشان دادن کارگران افغانی به ما کارگران ایرانی به عنوان عامل بیکاری مان،  اگر نشانه حماقت اینان نباشد(که نیست) بی تردید نشانه واماندگی و سر گیجگی آنان در برابر پیشروی روز افزون جنبش کارگری ایران است.

12 اردیبهشت ماه 1394 – جعفر عظیم زاده

جان باختن 1891  کارگر در حوادث ناشی از کار

برجا ماندن30 هزار و 30 مصدوم  ازحوادث کار

در سال گذشته یکهزار و 891  نفر در حوادث ناشی از کار جان خود را از دست دادند.

به گزارش13اردیبهشت اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان پزشکی قانونی کشور،‌ از کل تلفات حوادث کار در سال گذشته (1393)، یکهزار و 878  نفر مرد و 13 نفر زن بودند؛ این در حالی است که در سال 1392 حوادث کار منجر به مرگ یکهزار و 967 نفر مرد و  27 زن شده بود.

بر اساس این گزارش در این مدت استان های تهران با 433، اصفهان  با 159 و خراسان رضوی با 142 نفر بیشترین و استان های کهگیلویه و بویراحمد با پنج، خراسان شمالی با 10 و ایلام  با 12 فوتی کمترین آمار تلفات حوادث کار را داشته اند.

مطابق آمارهای موجود در حوادث کار سال گذشته سقوط از بلندی با 45.6 درصد بیشترین علت مرگ در حوادث کار را به خود اختصاص می دهد. پس از آن اصابت جسم سخت با 22.1 و برق‌گرفتگی با 15.1 درصد بیشترین دلایل مرگ در حوادث کار را در برمی گیرند. بر این اساس از کل تلفات حوادث کار سال گذشته 862  نفر به دلیل سقوط از بلندی، 418 نفر بر اثر برخورد جسم سخت، 286 نفر به دلیل برق‌گرفتگی، 98 نفر به دلیل کمبود اکسیژن، 72 نفر بر اثر سوختگی و 155 نفر به دلیل سایر موارد جان خود را از دست داده‌اند.

این گزارش می افزاید: در حوادث کار سال گذشته همچنین 30 هزار و 30 مصدوم حوادث کار به مراکز پزشکی قانونی مراجعه کرده‌اند که در مقایسه با سال 1392، 2.7 درصد رشد داشته است.

یادآور می شود با وجود روند صعودی مرگ های ناشی از حوادث کار در سال های گذشته و رشد این آمار از 697 فوتی در سال 1383 به یکهزار و 994 نفر در سال 1392، در سال گذشته این آمار روندی نزولی در پیش گرفت و با 5.2 درصد کاهش به یکهزار و 891 نفر رسید.

2کارگرجان باخته حادثه پنجم اردیبهشت فازهای ۱۷ و ۱۸ منطقه عسلویه قربانی ناهماهنگی مسئولین!

با گذشت 9 روز از کشته شدن دو کارگر در عسلویه به دلیل کار نکردن دستگاه تهویه در مخزن گاز هنگام حضور کارگران، یک کار‌شناس حفاظت فنی و ایمنی کار در منطقه ویژه عسلویه اعلام کرد در زمان حادثه «تمامی مجوزهای لازم برای کار تعمیراتی» صادر نشده بود و این دو کارگر به دلیل ناهماهنگی کشته شده‌اند.

 به گزارش13اردیبهشت ایلنا، این کار‌شناس حفاظت فنی و ایمنی کار منطقه ویژه عسلویه پیرامون حادثه‌ای که در تاریخ پنجم اردیبشهت ماه منجر به مرگ دو کارگر فازهای ۱۷ و ۱۸ منطقه عسلویه شد؛ گفت: به نظر می‌رسد در روز حادثه تمامی مجوزهای لازم برای فعالیت این کارگران صادر نشده بوده و همین مسئله باعث  کشته شدن دو کارگر بر اثر نبود اکسیژن کافی در اتاقک مخزن شده است.

به گفته این منبع آگاه طبق شواهد موجود واحد ایمنی کارگاهی که حادثه در آن اتفاق افتاده است از قبل برای کارگران کشته شده مجوز کلی انجام کار را صادر کرده بود اما بصورت مشخص در زمان حادثه به این کارگران هیچ اجازه‌ای برای ورود به مخزن و فعالیت در داخل آن داده نشده بود.

وی یادآور می‌شود: «از نظر اصول علم پزشکی اگر میزان اکسیژن موجود در فضایی که افراد در آن حضور دارند کمتر از نوزده‌ و نیم درصد باشد خطر خفگی، تمامی افراد حاضر در آن محیط را تهدید می‌کند».

براساس آخرین اخبار بنقل از فعالان کارگری منطقه عسلویه ، در حادثه روز پنجم اردیبهشت دو نفر از کارگران فازهای ۱۷ و ۱۸ منطقه ویژه عسلویه پس از هماهنگی واحد ایمنی برای شستشوی فضای داخلی یک مخزن دو هزار لیتری به درون مخزن می‌روند اما به دلایل نامعلوم ساعتی پس از آغاز به کار این کارگران، واحد بهر ه‌برداری شیرهای ورودی گاز ترش به داخل این مخزن را باز می‌کند که در نتیجه براثر تنفس این گاز دو کارگر کشته و یک کارگر دیگر مصدوم می‌شود.

وی در توضیح این ماجرا می‌گوید: «برابر مقررات ایمنی فعالیت روزانه همه کارگرانی که در محوطه (سایت) تاسیسات مجتمع‌های پتروشیمی حضور دارند بدون داشتن برگ مجوز (پرمیت) ممکن نیست و برابر همین مقررات در حالت عادی مسئولان هربخش وظیفه دارند تا دست کم از ۲۴ ساعت قبل نسبت به صدور مجوز فعالیت کارگران آن بخش اقدام کنند».

به گفته این کار‌شناس ایمنی بصورت روزانه در هر مجتمع پالایشگاهی جلسه‌ای تحت عنوان «جلسه پرمیت» تشکیل می‌شود که اعضای آن وظیفه دارند تا با در نظر گرفتن همه شرایط موجود براساس درخواست واحدهای مختلف مجوزهای لازم را برای فعالیت روزانه کارگران صادر کنند.

وی در این باره می‌گوید: «بطور کلی جلسه پرمیت در ‌‌نهایت یک مجوز کلی را برای فعالیت کارگران واحد متقاضی صادر می‌کند و همزمان مجوز مکمل دیگری را نیز صادر می‌کند که در آن جزئیات شرایط فنی، محل و وضعیت کارگران در نظر گرفته شده است».

وی با رد این فرضیه که کارگران کشته شده به دلیل ناهماهنگی واحد بهره برداری با واحد ایمنی جان خود را از دست داده ‌اند می‌گوید: «حادثه گازگرفتگی در داخل مخزن اتفاق افتاده است و این یعنی در زمان حادثه در مخزن باز بوده است و مطابق اصول ایمنی هرگز واحد بهره برداری به مخزنی با درهای باز گاز ترش منتقل نمی‌کند».

این کار‌شناس ایمنی کار ادامه داد: «بصورت مشخص کارگرانی که در روز پنجم اردیبهشت دچار حادثه گازگرفتگی شدند در محیط بسته‌ای حضور داشتند که در آن احتمال بروز حوادثی نظیر خفگی، آتش سوزی و انفجار جدی‌است و طبق مقررات ایمنی تنها زمانی برای این کارگران اجازه مکمل صادر می‌شود که از قبل هماهنگی‌های لازم برای به صفر رساندن احتمال بروز هرنوع حادثه صورت گرفته باشد».

وی در توضیح این هماهنگی‌ها می‌گوید: «بصورت مشخص وقتی قرار است کارگران برای انجام کار راهی محیطی شوند که در آن امکان خفگی، آتش سوزی یا انفجار وجود دارد، باید از یکسو وضعیت تامین روشنایی ایمن این محیط مشخص شود و از سوی دیگر دستگاه‌های تهویه برای تامین اکسیژن لازم و تخلیه گازهای مسموم و خطرناک در ورودی‌های مخزن نصب شود».

وی ادامه می دهد: «اطلاعات بدست آمده از حادثه روز پنجم اردیبهشت نشان می‌دهد که برای کار در مخزنی که این کارگران به داخل آن فرستاده شده بودند هیچ اجازه مکملی صادر نشده و به همین دلیل دست‌کم آنزمان برای تهویه هوای این مخزن هیچ اقدامی صورت نگرفته است».

سیزدهم اردیبهشت ماه1394

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.