۲۴- متن سخنرانی فرهنگ قاسمی در میدان لوکزامبورگ بروکسل پارلمان اروپا

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :


سخنرانی فرهنگ قاسمی در میدان لوکزامبورگ بروکسل پارلمان اروپا

خانم ها، اقایان

اگر ما اینجا گرد آمده‌ایم برای این است که از مبارزات مردم، به ویژه جوانانی دفاع کنیم که هزار هزار، در جای جای ایران، از شمال تا جنوب از شرق تا غرب یک پارچه، علیه نظام‌ توتالیتر و حکومت دینى جمهوری اسلامی به پا خاستند، جان باختند، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، به زندان های وحشتناک رژیم جنایتکار افتادند و هر روز زیر شکنجه های دژخیمان قرار دارند.
اگر ما امروز از اقصی نقاط اروپا و حتی از کانادا در اینجا گرد‌هم آمده ایم برای اینست که به طور استوار و با مشتی گره کرده دادخواه ملت ایران باشیم؛ و با صدای بلند بگوییم در حکومت اسلامی نه تنها حق آزادانه پرسش و انتقاد وجود ندارد، بلکه در آن حاکمیت ضد انسانی، جائی برای تظاهرات و اعتراضات ِ مردم باقی نمانده و اگر مردمان دست به اعتراض و اعتصاب و نافرمانی بزنند پاسخ آنان غیر از شلیک مستقیم در مغزشان، سرکوب وحشیانه، کشتار گروهی، زندان، شکنجه و تبعید نیست.
ما اگر در اینجا گرد هم آمده‌ایم برای این است که بگوییم؛ این بار نخست نیست که رژیم جمهوری اسلامی دست به کشتار مردم می زند، بلکه این شیوه و روش همیشگی او بوده است؛ ما می خواهیم صدای مردمان زیر ستم خود باشیم؛ می خواهیم با صدای بلند به شما نمایندگان ِ مردمان ِ اروپا بگوییم، ایران بزرگ، جایگاه نخستین تمدن جهان و تدوین کننده نخستین سند حقوق انسانی، دچار یک طاعون بزرگ، به نام جمهوری اسلامی، همزاد عقب مانده‌ترین سنن و رسومات جامعه انسانی، شده و چهل سال است که این طاعون آنرا می‌خورد و مردمان آن را می‌کشد.
ما اگر امروز در اینجا در سرما زمستان و زیر باران گرد‌هم آمده‌ایم برای این است که بگوییم جنبشی که از هفته آخر آبان‌ماه ۱۳۹۸ ( اواسط ماه نوامبر ۲۰۱۹ ) به دنبال گران شدن قیمت “بنزین” در ایران سر بلند کرد به عنوان یکی از جنبش های مهم سالهای ِ اخیر علیه جمهوری اسلامی در تاریخ ثبت شد، جنبشی خودجوش، مستقل و غیر وابسته به عوامل جمهوری اسلامی حاکم در ایران، همینطور مستقل از قدرت های خارجی بود. ادعای رژیم در مورد وابستگی این حرکت به بیگانگان به همان اندازه نادرست است که ادعای برخی از افراد مخالف رژیم که می خواهند آن را به خود منسوب سازند. آری می خواهیم بگوییم درست است که این حرکت اجتماعی علیه گرانی بنزین شروع شد، اما در واقع این گرانی جرقه‌ای بود برخاسته از صبر مملو از فقر، فساد، ناامیدی، استبداد، جهان ستیزی، نابسامانی در مدیریت جامعه، ناکارآمدی سیستمیک، گرانی افسار گسیخته، ‌بیکاری، نابرابری و ناامنی اجتماعی و فردی، که به جنبشی همه‌گیر تبدیل شد. این اعتراضات با آرامش، و با استفاده از تجربیات گذشته، در فضایی غیر ِ خشونت‌آمیز قد راست کرد و همانطور که حدس زده می شد توسط عوامل خودِ رژیم به خشونت و به خرابکاری های سازمان‌یافته کشیده شد تا بتوانند جنبش مدنی و آرام و خشونت پرهیز مردم را با خشونتی جنایتکارانه سرکوب کند.
ما اگر امروز در اینجا هستیم برای اینست که بگوییم، عکس العمل مردم بیگناه، در برابر خشونت رژیم، به هیچ‌وجه با رفتار خش و غیر انسانی حاکمیت قابل مقایسه نیست؛ اگر بخشی از اعتراض کنندگان، در برابر خشونتی که از سوی رژیم اعمال شد به دفاع از خود پرداختند، از حق ِ طبیعی ِ خود استفاده کردند که در پاراگراف سوم ِ مقدمه اعلامیه بین المللی حقوق بشر آمده است.
ما در اینجا گرد آمده‌ایم برای اینست که بگوییم، ملت ِ نجیب ِ ایران انساندوست و خشونت پرهیز است و به هیچ عنوان، اقدامات ِ دفاعی مردم را نمی‌توان با خشونت‌هایی که از طرف عوامل رژیم، ماموران ِ سپاه و بسیج و حشد الشعبی و فاطمیون … که در ویدئوهای مستند دیده شده اند مقایسه کرد.
ما اگر در اینجا گرد آمده‌ایم برای این است بگوییم، که رژیم ِ حاکم بر ایران، حتی، از حاکمیت دیکتاتوری ِ عقب گرای ولایت فقیه اسلامی باز هم عقب گرا تر شد و به خلافت مطلقه استبدادی اسلامی تازه ای نزول کرد و خامنه‌ای جنایتکار دیکتاتور مطلق العنان آن شد. امروز او مدعی می‌باشد که بر جنبش مردم پیروز شده‌است! این ادعای خامنه‌ای از نظر علمی بی اساس است، زیرا با خشونت ممکن است به سرکوب موقتی جامعه‌ای دست یافت، اما هرگز هیچ دیکتاتوری با خشونت و سرکوب نمی تواند بر هیچ جنبش اجتماعی پیروز شود. از نظر سیاسی هر جنبش اجتماعی مرحله‌ای از رشد جامعه است. با این حرکت مردمی آن رشد در متن جامعه به وقوع پیوست و آن خشونت و عمل سرکوب گرانه در کارنامه پر از نامردمی ‌ِ جمهوری اسلامی به ثبت رسید.
آری امروز، رشد اجتماعی و مبارزه علیه رژیم وارد مرحله تازه‌ای شده است که به نظرم راه درست و مطابق با شرائط را خود کشف خواهد کرد. بی تردید این کشف با آنچه که تاکنون شاهد بوده‌ایم یکی نخواهند بود، باید کوشید در حد امکان عاری از انتقام جویی و خشونت باشد و مطمئن هستم با نیروی انسانی دانش‌پژوه و فرهیخته و با تجربیاتی و تدابیری که در آن جامعه فعال وجود دارد غیر از این نیست. و این ملت پاس دارنده منشور جهان جهانی حقوق بشر خواهد شد.
آری خانم ها، آقایان، نمایندگان پارلمان اروپا، ما در اینجا جمع شده‌ایم تا با صدای رسا اعلام کنیم که مردم ایران جمهوری اسلامی را نمی‌خواهند.
در خاتمه به عنوان رئیس کمیسیون حقوق بشر فدراسیون دانشگاهها و مدارس عالی اروپا و به عنوان کسی که که بیش از ۴۰ سال در زمینه دفاع از حقوق بشر مبارزه کرده است، به اعضای پارلمان اروپا، به مسئولین ذی نفوذ دولت های اروپایی، و مقامات مسئول حقوق بشر پارلمان اروپا هشدار می دهم که وقت آن رسیده است تا دست از حمایت این رژیم خونخوار بردارید و از مبارزات ایرانیان برای جمهوری ایران بر اساس آزادی، دموکراسی، استقلال، رعایت حقوق انسانی و لائیسیته دفاع کنند؛ گسترش خشونت دولتی در ایران و افزایش هرج و مرج و عدم رعایت اصول انسانی برای همه از جمله کشورهای اروپایی زیان بار است. و من اطمینان دارم که نجات ایران از استبداد کمک زیادی به پالایش خاورمیانه از استبداد، ارتجاع، آوارگی و جنگ خواهد شد و صلح را در منطقه و جهان تضمین خواهد کرد.
نه به فقر، استبداد و حکومت دینی
زنده باد آزادی، استقلال و جمهوری ایران

 1.مرکز بهداشت جهانی ( OMS یا WHO)  خشونت را تحت عنوان «استفادهٔ عامدانه از نیروی جسمی یا قدرت، به صورت تهدید آمیز یا واقعی، علیه خود، دیگری یا گروه یا جامعه‌ای، که موجب آسیب، مرگ، آسیب روانی، عقب افتادگی رشد یا محرومیت می‌شود یا احتمال این رخدادها را بسیار بالا می‌برد» می داند.

2.Seulement pour mémoire

La Charte internationale des droits de l’homme se compose de 5 textes : la Déclaration universelle des droits de 1948, simple résolution de l’ONU, et deux Pactes internationaux de 1966 qui donnent une forme juridiquement obligatoire aux droits reconnus : droits économiques, sociaux et culturels (PIDESC) et droits civils et politiques (PIDCP) ; deux Protocoles facultatifs complètent enfin le PIDCP : le premier permettant les réclamations individuelles (entré en vigueur le 23-03-1976) et le deuxième pour l’abolition de la peine de mort (entré en vigueur le 11-07-1991)

مطالب مرتبط با این موضوع :

3 پاسخ

  1. فرمایش شما را خواندم تشکر از تواضع شما ولی اشاره به نبودن تحریم بر اخوند اسلام خود اخوند است تحریم باید حد اکثری باشد هر کمک به اخوند مرگ بیشتر مردم ایران و مردم منطقه است حرف دروغ که مردم تحریم میشوند پلید ترین و ترفند سوخته است اوباما میلیاردها به ایران داد و تروریست را قوی تر و مردم را گرفتار تر کرد این حرف مردم مردم مردم حقه بازی و کلک و خیمه شب بازی بی ناموس ترین ولدزناترین هاست تیریتا پارسی هوشنگ امیر احمدی کمال خررازی کریستین امنپور مادلین البرایت کلینتون همه و همه این حرمزادگی این اقارو داشتن و دیدیم چه کلاهی گشاد سر مردم گذاشتن Farhang Ghassemi

  2. با احترام بر خوانندگان . ایا مدعى ِ این ادعا ، و خواهنده این خواهش ، نمیتواند در مورد ٢٠٠ میلیون یوورو ، که ماه گذشته در اوج ِ ( همین تحریمها ) مورد اشاره ، براى تروریستها در عراق ، و تروریستهاى افغان ، با نام فاطمیون ، تروریستهاى پاکستان ، با نام زینبیون ، تروریستهاى جهاد اسلامى ، تروریستهاى حماس ، تروریستهاى سورى ، کودتا گران و تروریستهاى حوثى، از طریق سپاه قدس ، تخصیص یافت ، توضیح بدهند ؟ ایا پولِ همین مردمِ ( مورد اشاره )) در این نامه نیست ؟ ایا تضمین مینمایند که پول فروش نفت و گاز ، صرف حقوق و ابزار ادوات شکنجه و شکنجه گران ، زندان و زندانبان ، بسیجى و اسید پاش ، تکتیراندازو ادمکشان حکومت نشود ؟ لطفا روش خود را نیز براى مردمى که از انها در نامه ، نام برده شده ، بنویسند .

  3. این نظر را من برای سایت ذیتون نوشتم در پاسخ به خانم صدیقه وسمقی اما چون نظرات دیگرم را انتشار ندادند این نظر را در سایت شما نیز می گذارم امیدوارم آنرا انتشار دهید.

    ازتان شپاسگزارم

    بانوی عزیز دردت به جانم. من اگر چه پزشک نیستم اما با تو همدردم. درد بزرگ ما قرآن و اسلام و تشیع است، آیت الله و مداح و طلبه است. درد بزرگ ایران این مهمان ناخوانده قرآنی، این دستوالعمل خشونت است. اما هیچ کس را جربزه ی این نیست که اینرا باصدای بلند بگوید. من نمی فهمم که وقتی کمونیستها در شوروی سرکار بودند هر کس می خواست استالین و لینین را مورد خظاب قرار دهد کل سیسنم را هم که کمونیسم بود مورد بررسی قرار می داد! در زمان نازیها وقتی کسی بر علیه هیتلر و موسلینی می نوشت کل نازیسم و فاشیسم را نیز هدف قرار می داد. کشور توسری خور و ثروتمند ایران ۴۱ سال است که زیر دیو تشیع و اسلام ناب له شده دارد خون میدهد، دارد جان می دهد دارد غارت می شود دارد مورد ازاله بکارت قرار می گیرد دارد شکنجه می شود مورد تجاوز قرار می گیرد. حمام های خون در بیش از صد شهر ایران تکرار می شود. ثروت ایران نذر و خرج فلسطین و عراق و سوریه و ضدیت با اسرائیل و و ضدیت با غرب …و غارت آن برای آقاها و آقازاده های لندنی و اروپا و کالیفرنیا نشین و مسکو و دبی و استامبول و برلین نشین می شود. دوست و نماینده رهبر و مدرس حوزه با قران ناطق به صحنه می آید و و آنرا میخواند و ترجمه و تفسیر می کند سوره مائده را و بر زجرکش کنی و بریدن دست و پای مردم فقیر و اسیر حکومت اسلام ناب بدستور الله قاصم و جبار پای می فشارد حتا در آن برنامه اعلام می کند که این آیات محکمند و نه متشابه و باید دست راست و پای چپ معترضین را برید و این اینرا آبروی اسلام میداند و درست هم می گوید. آما ای داد و ای بیداد که کسی اینهمه ظلم اسلام را نمی بیند و نمی گوید. این ظلم خامنه ای و خاتمی و روحانیت و ملایان و مداحان نیست. اینان کارگزاران اسلامند و اینر نه تنها اینها خود باصدای بلند می گویند بلکه خود اسلام و قرآن با صدای بلند می گوید. برای همین اصلا در اسلام قرائت قرآن داریم. اینان برای تمامی کشتارها و قتلعامها و قتل خاصها، فریبها و دروغها و غارتها و حتا تخریب سوریه و عراق و یمن و ترورهاشان آیات قرآنی را خرج می کنند. قرآن بانک هزینه جنایات این متشیعین است و درستش هم همین است. چرا که در کارگاه و آتلیه ی قرآن و اهل بیت و پیامبر و ائمه این آلات و ابزار فراوان است. من یک بار دیگر هم نوشتم و شما منتشرش نکردید. آنچه را سایت شما زیتون و سایت کلمه می نویسد را می بایست سی سال پیش می نوشتید و نه امروز، آنچه را امروز باید بنویسید پرداختن به این نکات است. اگردر نظر داشته باشید موضوعاتی را که مطرح می کنم را سی سال دیگر بنویسید حتما حادثه ای بینظیر در تاریخ ایران و جهان که شاید صدها هزار کشته داشته باشد را امضاء می کنید. چرا که شماها اصلا صدای بیصدای مردم را نمی شنوید. امروز مردم خواهان قطع کامل صدای مساجد و مداحان و ملایان و روضه خوانها و آیت الله ها هستید. شما اگر اینها را نشوید در نهایت همدستان و همداستان اینان هستید و خواهید بود و البته همسرنوشتشان هم خواهید شد. جامعه ایران در لبه پرتگاه است و سقوطی حتمی در کمینش… و عجبا که با مزخرفات بیشرمانه خامنه ای در مورد ویروس کرونا و نسبت دادن بیمارگونه و دیوانه وارش به آمریکا صدای هیچ کس را در نیاورده که بتوان گفت مرکزیت و هسته مرکزی این جنایت پیشه گی را که اسلام و قرآن و تشیع است دریافته باشد. آخر مگر می شود در مورد حکومتی سخن گفت و در مور دکترین و ایدئولوگلیش و مکتبش ساکت بود! چنانکه در روز گذشته برایتان نوشتم و نوشته ام را در سطل زباله تان اند اختید دوباره بگویم که من روحانی زاده ای هستم که از بن و بیخ این دین نانجیب و انبان پر تعفنش آگاهی دارم . می دانم که چادر خحاب برای پنهان کردن بچه شیرخواری ست که پیامبر بر شانه هایش در بازار مدینه می گردد و هم کشتارها علی را و هم بسیاری دیگر را که مکلایان و مد احان نگهبانان این اسرارند تا آنر و آنها را به عنوان کارهای خوب و عالی مطرح کنند. بنابر این از روی نادانی و بیخبری این دین نظر نمی دهم. امیدوارم به خود آئید و در نوع نوشتار و رفتارتان و نگاهتان به این دین تجدید نظر کنید. و هم ازتان میخواهم تا این نظر را منتشر نمائید. در پایان اگر نمی خواهید نظراتی از این دست را در پائین همین صفحه و هر صفحه ای دیگر منتشر کنید دست کم یک صفحه به نام اشغال دانی و یا زباله دانی درست کنید و در آن بگذارید و مسئولیتش را بر عهده نویسنده بگذارید و اجاز دهید تا دیگرا نآنرا بخوانند. زنده باد ایران لائیک و سکولار که رهبرش . رییسش هر که هست به قانون قسم بخورد و نه دستورالعمل قتل و آدمکشی و تجاوز و جنایت و غارت. الف م از قم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.