مصدق و نبرد قدرت-همایون کاتوزیان،ص ۱۲۰-۱۲۴
مصدق؛سالهای مبارزه و مقاومت- سرهنگ غلامرضا نجاتی- جلد ۱،ص ۵۷،۶۵،۶۷
بدون شک اوج اقدامات مصدق درمجلس چهاردهم-چه در آن زمان و چه از دیدگاه اهمیت تاریخی-نقش منحصربه فرد و یگانه او در رد تقاضای شوروی برای کسب امتیاز اکتشاف و بهره برداری نفت در شمال ایران بود. هنوز نیروهای اشغالگر شوروی در خیابان ها بودند که در شهریورماه ۱۳۲۳، کافتارادزه معاون وزیر خارجه شوروی به ایران آمد و ازدولت ایران درخواست واگذاری امتیازنفت شمال را کرد. منطقه ای که کافتارادزه امتیاز انحصاری آن را می خواست تمامی استان های شمالی ایران یعنی همان مناطقی بود که درقرارداد ملغی شده ۱۹۰۷ انگلستان-روسیه جزو منطقه نفوذ روسیه به حساب آمده بود. دولت ساعد مراغه ای و اکثریت مجلس آشکارا مخالف دادن چنان امتیازی بودند. اماچون هردوی اینها بدنام و عامل شناخته شده انگلستان به حساب می آمدند نمی توانستند افکار عمومی را علیه چنان پیشنهادی ازناحیه شوروی برانگیزانند. حزب توده چه درمجلس و چه درخارج ازمجلس ازپیشنهاد شوروی حمایت می کرد، حالا فقط یک نفر مانده بود که می توانست از پس این مهم برآید.
دکتر مصدق بی آنکه به ایادی چپ و راست قدرت های خارجی مجال تدارک توطئه ای تازه بدهد، طرح منع واگذاری امتیاز نفت ایران به بیگانگان به هر عنوان را در جلسه ۱۱ آذر ۱۳۲۳ را تسلیم مجلس کرد و آن را فی المجلس از تصویب گذراند. این طرح که به ابتکار دکتر مصدق و بدون زمینه چینی قبلی تهیه شده بود و مورد تصویب نمایندگان حاضر در جلسه، به استثنای فراکسیون حزب توده قرار گرفت، تحسین ستایش قاطبه ملت ایران را برانگیخت. همچنین مصدق را در معرض انتقاد دولت شوروی و طوفانی از حملات حزب توده قرار داد.
سید جعفر پیشه وری، مدیر روزنامه آژیر، نیز که طرح ایجاد فرقه دموکرات و تجزیه آذربایجان را تهیه می دید، مصدق را به باد حمله گرفت و نوشت:« شما، دکتر مصدق به املاک و دارایی خود بیش از منافع ملت علاقه دارید. شما از بزرگترین ملاکین این کشور می باشید. اغلب لوایح تقدیمی شما به مجلس روی حفظ طبقه مالکین بوده است. شما از آزادی ملت می ترسید. شما از دوستی اتحاد شوروی بیمناک می باشید.شما اگر واقعا ملت پرست هستید و واقعا می خواهید فداکاری کنید، بفرمایید، این گوی این میدان، امتیاز مضر دارسی را لغو کنید[دکتر مصدق ۶ سال بعد در سال ۱۳۲۹ چنین کرد] خودتان هم می دانید این شدنی نیست.»
احسان طبری نوشت:شمال و جنوب ایران به ترتیب حوزه های امنیتی مشروع شوروی وانگلستان اند. واضح بود که توده ای ها از زبان کافتارادزه سخن می گویند، وی در دیدار با ساعد نخست وزیرگفته بود«ما خواهان یک حوزه امنیتی هستیم. ما از شمال ایران فقط نفت نمی خواهیم.»
این مساله زمینه خوبی برای طرح و پیشبرد سیاست موازنه منفی مصدق بود.خط مشی پیشنهادی مصدق برپایه تاریخ ایران وتجربه های جاری دررابطه با شوروی و بریتانیا بود. بر اساس سیاست موازنه منفی یا موازنه عدمی: واگذاری امتیازهای تجارتی به خارجیان در سده نوزدهم منجر به مداخله روزافزون روسیه و انگلستان درسیاست داخلی ایران گردید. این امرمانع بزرگی در راه استقلال کامل کشور، استقرار حکومت قانون، پیشبرد دموکراسی و ترقی، تحقق حقوق و آزادی های مردمی بود. این استدلال مبنای سیاست آتی ملی شدن نفت و خودداری مصدق از بازگشت شرکت نفت ایران و انگلیس به کشور به هر صورت و به هر قیمت بود، تصمیمی که سرانجام سقوط دولت وی را در ٢٨ مرداد ۱۳۳۲ به دنبال آورد.