دو روز پیش فیلمی از یک بیمار جنسی در دنیای مجازی منتشر شد. او با رذالتی توصیف نشدنی، از همبستر شدن با کودکان 9 ساله ی که خانواده آن دختر در اثر فقر و نداری دختر خردسال شان را به صیغه او درآورده اند، احساس رضایتش را بیان می کند. این روزها که در کشورهای اسلام زده و از جمله ایران که ماه رمضان هم هست این مردک بی شرم، حتما به امید همبستر شدن در آخرت با حوریان بهشتی روزه دار هم هست و از دهان کثیف ش همانند مغزش بوی تعفن بیرون می زند. تا جایی که با وقاحت تمام این بیمار پدفیلی، صیغه دختران خردسال 7 ساله را به همه مردان توصیه می کند تا آنها هم تجربه کنند و در اوج وقاحت می گوید دختران خردسال، از 7 سالگی می توانند به صیغه مردان دربیایند به شرط آنکه به غیرت برادر و پدر ضربه نخورد.
او تاکیدش بر روی غیرت است، ذهن بیمار و مالیخولیایی گندیده ی این موجود کاملا نشأت گرفته از اسلام و مذهب ناب محمدی ست. با همان نگاه نفرت انگیز مالکیت بر جسم زن، موجودی که از نگاه او زن کالایی ست که از پدر و خصوصا برادر، به فرد دیگری که او را صیغه می کند و بنام شوهر صاحبش می شود.
هرکس اگر ذره ای انسانیت در وجودش باشد، با دیدن این موجود پدوفیلی با تمام وجود انزجار و نفرت از این شخص، سراسر وجودش را پر می کند. ولی فراموش نکنیم که این فرد، نماد عینی و واقعی از اسلام و قرآن و شرع است .
اسلام اگرچه زنان را به استثمارو بردگی کشانده ولی مردان هم از آن مثتثنی نیستند. از مردان چهره ای ساخته که گویا، وحشیانی هستند که تنها هم و غم شان خوردن و سکس است و تنها به امید وعده های حوریان بهشتی دست به هرجنایتی باید بزنند تا این حوریان را تصاحب کنند. البته در دنیای امروز، کم نیستند مردان آزادی خواه و برابری طلبی که علیه تمام قوانین زن ستیز و ارتجاعی قد علم کرده اند و تاوان سنگینی پرداخته و می پردازند.
آنچه که در جامعه ی ایران دارد اتفاق می افتند این است که سالیان سال است که دختران خردسال بنام ازدواج یا صیغه، مورد تجاوز قرار می گیرند. در سرزمینی که بنیان گذار حکومتش، “خمینی” در رساله ی “توضیح الامسائل” نوشته حتی با نوزاد هم می تواند ملعبه (عشق بازی) کرد ولی نباید دخول صورت بگیرد چون ممکن است آسیب ببیند، تا اینکه آن نوزاد به سن شرعی یعنی 8 سال و نیم برسد و آنوقت با او رابطه بگیرد. در کشوری که قانون ازدواج با فرزندخوانده در آن به تصویب رسیده و قانونی ست. مگر می تواند انتظار دیگری از این جامعه ی بیمار داشت. مگر می تواند انتظار داشت که بیماران جنسی “پدوفیل” هر روز تعدادشان بیشتر نشود وقتی که امثال این دهان دریده، از خودش فیلم میگیرند و با احساس امنیت کامل و با افتخار تمام تجاوز به دختربچه ی 9 ساله را توصیف می کند و در دنیای مجازی پخش می کنند و کک ش هم نمی گزد. چون می داند که قانون و شرع پشتش هست و اصلا خود اسلام و خود پیامبرش چنین توصیه ای را در اسلام کرده است.
البته ناگفته نماند که تجاوز، تنها درخصوص دختران خردسال اعمال نمی شود، فساد اخلاقی و پدوفیلی ریشه در تمامی مذاهب دارد و خصوصا در جوامع اسلامی بسیار قوی است. جنایتی که توسط مروجان دین و مذهب در پوشش قوی مثل دین و مذهب و قدرت قرار داردو سالیانه هزاران هزار کودک در معرض تجاوز جنسی قرار می گیرند. رهبران دینی از اسلام و کشیش تا اسقف های اعظم، سردمداران جنایتکاران و متجاوزانی هستند که مروّجان اصلی این تجاوزها هستند.
سعید طوسی و ناظم مدرسه منطقه ی 2 تهران، کسانی بودند که یکی بدلیل نزدیکی با خامنه ای نه تنها از تجاوز تبرئه شد بلکه شاکیان ش تهدید شدند و در جایگاه متهم قرار گرفتند . آن دیگری هم ناظم مدرسه به این دلیل که از بستگاه امام جمعه شیراز بود بعد از یک بازداشت کوتاه مدت آزاد شد و بعد بدست فراموشی سپرده شد و قضیه فیصله یافت.
سالیانه هزاران دخترخردسال بعنوان کالا در کشورهای عربی شیخ نشین معامله میشوند تا توسط ولیعهد و شیخ نشین های پولدار مسلمان، ازاله ی بکارت شوند و بعد به کاباره ها و مکان های تن فروشی فروخته می شوند.
پدوفیلی ILIHPODEP از ریشه AilihpodeP در حقوق روم و از دو کلمه odeP به معنای بچه و AilihP به معنای دوست داشتن، از زبان لاتین نشات گرفته است و در اصطلاح حقوقی سوءاستفاده جنسی از اطفال تلقی میگردد در فارسى میتوان کلمه (بچه باز) را به کار برد. پدوفیلیا یک انحراف جنسی و یک اختلال روانی است که در آن فرد از لحاظ جنسی جذب کودکان میشود و میتوان گفت این نوع جذب شدن غیرطبیعی و غیرعادی است. پدوفیلی با خیالپردازیها و یا فعالیتهای جنسی با کودکان قبل از سن بلوغ، مشخص میشود.
درحقوق بین الملل جزایی از پدوفیلی به لذتی که یک شخص بزرگسال از داشتن روابط جنسی با کودکان اعم از پسر یا دختر می برد، تفسیرشده است. افراد مبتلا به این عارضه تخیلات، امیال یا رفتارهایی شامل فعالیت جنسی غیرقانونی با بچههای بالغنشده (عموما 13 سال یا کمتر) دارند. این رفتارها ممکن است شامل طیفی از رفتار (از برهنهکردن تا تماس جنسی) باشد. این فعالیت تجاوز محسوب می شود و محکومیت های سنگینی به دنبال دارد.بر اساس قانون سوئیس محکومان به آزار جنسی کودکان (افراد پدوفیل) تا پایان عمر از فعالیت در حوزه هایی که تماس مستقیم با کودکان در آن پیش بینی شده، محروم خواهند شد. در کشور سوئد جریمه های سنگین مالی بالغ بر 6 میلیون کرون همراه با زندان 7 سال به بالا بستگی به نوع جرم و کسانی که کودکان را مجبور به حرکات و رفتار سکسی می کنند در نظر گرفته شده است. درتمام دنیا، برقراری رابطه جنسی با کودکان مجازات های سنگینی را در بر دارد.
محمد مهدی تندگویان، معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان ایران اعلام کرد که “در سال 97 همزمان با افزایش مبلغ وام ازدواج به 15 میلیون تومان، این رقم به 3432 دختر زیر 15 سال رسیده است. براساس اعلام بانک مرکزی در سال 98 هم تا پایان مرداد ماه 4460 دختر زیر 15 سال وام ازدواج را دریافت کردهاند”.
ولی آنچه که آمار رسمی از ازدواج کودکان در سال های 90تا 95 منتشر شده است که این اینفوگرافی بر اساس آمارهای معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری، سازمان ثبت احوال و برخی نتایج پژوهشهای محققان اجتماعی تهیه شده است و به شرح تصویر است. در این تصویر آمار ازدواج کودکان بین سنین 10 تا 14 در بین سال های 90 تا 95 و در پایین تصویر آمار ازدواج کودکان زیر 10 سال در همین سال مشابه آمده است. همچنین ازدواج کودکان در استان خراسان رضوی به ترتیب رتبه ی اول، آذربایجان غربی رتبه دوم، سیستان و بلوچستان، خوزستان، تهران به ترتیب این استان ها پنج رتبه ی اول در بیشترین تعداد ازدواج کودکان را داراست و استان سمنان در بین کل استان های ایران کمترین میزان ازدواج کودکان را دارد.
امروزه، کودکان، بی دفاع ترین و بی پناه ترین ها، از هر زمانی دیگر هستند. با وضعیت بحران زده اقتصاد جامعه، این معضل یا فاجعه ی تجاوز بنام ازدواج یا صیغه کودکان، فروش کودکان، خودکشی و خودسوزی کودکان مانند دُمل چرکینی بزرگتر و بزرگتر می شود و به یک فاجعه و جنایت انسانی تبدیل شده است. کودکانی که از ابتدایی ترین ابزار دفاع از حق و حقوق خود محروم بوده و هستند و هیچ منبع و قانون حمایتی وجود ندارد. در جامعه ای که بیماران جنسی در بالاترین سمت های قدرت و قانونگذاری هستند و با طرح افزایش سن ازدواج کودکان مخالفت می کنند. هرچه فقر و بیکاری در جامعه گسترده تر می شود کودکان بیشتری در خطر تجاوزجنسی بنام ازدواج و صیغه قرار خواهند گرفت.
اما وظیفه ی ما فعالین حقوق کودکان، زنان و کل مردم آزادی خواه و برابری طلب به مراتب وظیفه و مبارزه ی هرروزه مان با این قوانین قرون وسطایی و مرتجع حاکمیت، سنگین و سنگین تر می شود. باید دولت را وادار کرد که به تبلیغات ارتجاعی ترین قوانین ش که کودک همسری ست، پایان دهد. باید به کودکانمان آموزش جنسی و آشنایی با رفتارهای سوء استفاده های جنسی در تمام مدارس تدریس شود. آموزش و پرورش موظف است تا به کودکان بیاموزد که در صورت سوء استفاده های جنسی، سکوت را بشکند و به کسی که مورد اعتمادشان است گزارش دهد. باید برای والدین کلاس های آموزشی در نحوه برخورد با فرزندانشان برگزار شود. دولت موظف است کودکان قربانی تجاوز را به صورت رایگان تحت درمان های روانشناسی قرار دهد. باید خواهان جدایی دین و مذهب از قانون و زندگی مردم باشیم.
و البته در این شرایط بحرانی جامعه، براه انداختن کمیته های محلات راه را به ما نشان می دهد که با تشکیل کمیته های مردمی و محلات می توان به داد خانواده هایی رسید که از سر اجبار و برای لقمه ای نان و تامین هزینه های زندگی، مجبور نباشند دختران خردسال شان را در ازای مبالغی به صیغه و یا همسری مردان درمی آورند.
و وظیفه و مبارزه ی اصلی ما، تنها و تنها با زیر و رو کردن نظامی که بر مبنای استثمار فیزیکی، جنسی، فکری و روانی استوار است، تنها با به زیر کشیدن نظام سرمایه که در آن همه چیز، و از جمله سکس، اعضاء بدن و نیروی کار، کالا و در بازار قابل خرید و فروش است، میتوان یک بار برای همیشه چنین توحشی را با تمام قوانین غیرانسانی اش به تاریخ سپرد. زن ستیزی و به بردگی گرفتن زنان، پاشنه ی آشیل حکومت های اسلامی برای برپا نگاه داشتن این نظام ضد بشری است.
بدون دین و مذهب و خصوصا اسلام افسار گسیخته، بدون شک انسان ها زندگی بهتر و سالم تری را تجربه خواهند کرد.