امین بیات
در ادامه متن اول به تاریخ 14.12.2020 که در سایت رنگین کمان انتشار یافت: کلیه مطالب اخیر من در سایت رنگین کمان قابل دست رسی است.
دستیابی، توسعه و پیشرفت یک جامعه مانند ایران عقب مانده آنهم با یک حکومت قرون وسطائی اسلامی با قوانین فوق ارتجاعی مذهبی داعشی هزار وچهار صد ساله صحرای عربستان و با صف آرائی و مدیریت مشتی آخوند فاسد وعقب مانده دزد ومتجاوز به حقوق شهروندان ایرانی ممکن نیست، مگرایرانیان به این نتیجه برسند که برای رهائی باید به ترد افکار پوسیده وعقب مانده اسلامی از بتن جامعه متحداهمت گمارند ، و در یک حرکت عمومی آخوند ها و قوانین اسلامی رابه زیر کشیده وبنائی با طرحی نوکه ساختار آن به قرن بیست و یک بخورد بسازند، تا افکارعمومی مترقی جهان آنرا به رسمیت بشناسند ، و سپس اقدام به تبادل عقیده ، نظر و همکاری برای ساختن آینده ایران بعد از جمهوری اسلامی، بکنند.
مردم سپس با بها دادن به انسانیت وبا کنگاش رونشناسی اجتماعی توسعه جامعه را به سوی اخلاق انسانی و انسان دوستی همراه نوآوریهای مدرن اجتماعی و مطالعه علم مدرن و بکار بردن آن در متن جامعه ، تلاش شبانه روزی کنند، و با کنش وواکنش در آسب شناسی فرهنگی مردم ایران ، تاثیرات منفی به جا مانده را ا دامن جامعه و افکار مردم، بزدایند.
البته در جامعه ای مانند امروز ایران که از هر دید نگریستن به آن عقب مانده است ، اسلام زده است، جو اختناق سیاسی حاکم برکل جامعه است ،سرکوبگر و مخالف ابداعات مدرن میباشد رسیدن به توسعه وپیشرفت بسیار مشگل و زمان براست ولی ممکن، تفاوت بکار برد ابداعات جدید مابین مردمان شرق باغرب درهمین نکته نهفته است، که درغرب انگیزه پیشرفت، مدنیت، و مدرنیته را تقویت و محک میزند و بدنبال راه حل بهترهستند اما درایران اسلامی آنرا ممنوع و حتا با شدیدترین وجه ممکنه مسببین آنها را سرکوب، دستگیر، زندانی، شکنجه و اعدام میکنند.
درکشورهای پیشرفته و دمکراتیک ، تسلیم طلبی وعقب نشینی در مقابل تجاوزات و ممنوعیت شکل داده شده توسط دولتهای ضد دمکراتیک ، جایز نیست و مبارزه بی امان وعلنی توسط مردم تدارک دیده میشود و حتا مردم عادی از آنها پشتیبانی میکنند ، اما در ایران چهل و دو سال است که کلیه آزادیها حتا اولیه مردم از آنها صلب شده، ممنوع شده،سرکوب وبا شدید ترین وجه ممکنه عاملین اینگونه افکارآزادیخواهی به زندانها ی طویل المدت محکوم میکنند، تنها با اعتراض قشر روشنفکر مواجه میگردد، اما اکثریت مردمان جامعه با دیدن این همه نابسامانی اجتماعی،ترور و خفقان، گرانی و بیکاری سکوت را اختیار کرده اند و از این حرکت میکنند که به آنها که کاری ندارند ، باید بدانند که روزی نوبت به آنها هم میرسد، آنهم به جرم سکوت، در ایران تسلیم طلبی هر روز نقش بر جسته تر به خود میگیرد، آیا اینهمه آتش زیر خاکستر است که روزی شعله ور گردد و دودمان آخوندها و شکنجه گران امنیتی را بر باد دهد؟
چه عواملی باعث سقوط عقلانیت درایران شده است،
در ایران قبل از حمله اعراب بدوی، برده داری رواج داشت و بعداز حمله اعراب شرایط سمت و سوی فئودالی بخود گرفت وازآن دوران به بعد وارد فاز سرمایه داری شد،اما سرمایه داری جهانی باعملکردش مانع اصلی رشد سرمایه های ملی گردید و از لحاظ ایدئولوژیک و تحولات تاریخی ایران مراحل کمون اولیه، برده داری و فئودالی را پشت سر گذاشت ، وامروز دوران سرمایه داری را طی میکند با گذراندن این مرحله با وجود ساختار حکومتی اسلامی اما کلیه روابط اجتماعی، سنتی، مذهبی را در حال در هم پیچیدن شده و تقدسات را درهم نوردیده، نگاهی گذرا به شیوه زندگی حتا سردمداران رژیم درلواسان صحت این ادعا را ثابت میکند، اما هنوز هستند عده ای دستار به سر دزد و شیاد که از تضاد منافع سرمایه داری جهانی استفاده کرده و برای نگهداری تفکر عقب مانده در جامعه به رنگ و لعاب امامت دروغین، گنبد و بارگاه با خشت طلا همراه با خون مردم به رخ جهانیان میکشند و با بر پائی مشتی تروریست عرب در عراق ، لبنان و سوریه می پندارند می توانند سرمایه داری جهان را به سکوت وا دارند ، زیرا سرمایه داری به هیچ چیز فکر نمیکند بجز به سود و منافع خویش،آگاهانه از شیوه تولید آسیائی یعنی کشاورزی با گاو و آهن، قنات و چاه آب ، شیوه ارباب و رعیتی که امروز شده شیوه روحانیت و مردم، و دامن زدن به شیوه جنگهای داخلی، قومی ، بر پائی محرم و سفر و روزه ای و کشتن 1400 باره حسین ابن علی ، البته که مردم در این امور هم سهیم هستند، طرف برای مرگ پدر و مادرش یا فرزندش مویه و گل به سر نمی گیرد اما به تظاهربه ایمان فاسد و ازترس واجبار برای حسین زجه، شیون و زاری، همچون انسانهای وحشی سینه و زنجیر و گل بسر و سیاه پوش ظاهر میشود، و جهان سرمایه داری هم این عقب ماندگی و وحشیگری را می بیند و از عملکردش راضی، زیرا دامن زدن به تعصبات ملی ، قومی ، دینی و خرافات از برنامه های تدوین شده سرمایه داری جهانی برای جلو گیری از رشد عقلانیت و انسانیت در ایران است.
نا دیده گرفتن عوامل کلیدی مانند حرکت سرمایه به جلو وجدائی دین از دولت ، درحالی است که کلید گشایش جامعه در روند پیدایش سرمایه داری مدرن صنعت، کارخانه ، هواپیما، اینترنت و گسست دین و خرافات از دولت مردمی، نهفته است، آن وقت است که هویت اصلی جامعه دستخوش تغییر خواهد شد وساختار جامعه روبه رشد و پیشرفت خواهد رفت،وهویت فرهنگی مردم خود را براساس روز تعیین خواهند نمود، برای کسب این مرحله باز یافتن هویت مثبت ومدرن فرهنگی و رهائی از سنت خرافات به یگانگی اجتماعی خواهد رسید که مورد احتیاج جامعه است.
دین و دولت:
چگونگی رشد تاریخی در ایران معاصر ویا رکود تاریخی به این دو مسئله دین و دولت متکی بوده است،بخصوص پس از انقلاب 57 و تشکیل دولت رسما اسلامی و قرآنی و تعیین قانون اساسی اسلامی که اداره کشور طبق این قوانین پیش رفته ، آیا تاثیرات منفی آن جلوی رشد روز افزون تاریخی مردم ایران را از لحاظ اجتماعی- اقتصا دی و سیاسی نگرفته، نگاهی به اوضاع فعلی، مسئله آزادی، بیکاری زندگی اسفبارمردم، واقعیت رانشان میدهد.
جامعه ی دین سالار گرفته شده از دوران بربریت اعراب بر اساس فقه اسلامی، اقتصاد ایران را زمین گیر کرد، بنا برعملکرد قانون اساسی اسلامی آزادی خواهان را بدارآویخت، خلاقیت واخلاق انسانی ، کرامت انسانی را در درون جامعه بر باد داد، همچنین سکولاریسم و پلورالیسم را با خرافات در تضاد قرار داد وآنها را منع و طرد کرد، عملن مناسبات مدرن را با عنصر عصر حجر و دوران بربریت مبادله کردند، به این ترتیب اسلام که از فرهنگ قبیله ای ریشه گرفته است ، و اگر آخوند ها را منع نکنند کلیه روابط اجتماعی را به آن عصر رجعت خواند داد.
زنده یادعطار نیشابوری گفته است:”جهنم جهل ملا است، بهشت ترفند وعده ملا است، فریب وعده دهنده گان بهشت نا مرئی را مخورید، که بهشتی جز خرد و اندیشه، که در ما نهان شده است وجود ندارد!! هیج جهنمی سوزانده تر از جهل نیست.”
زنده یاد ژان پل سارتر فیلسوف آزادی و مسئولیت فرانسوی هم در این رابطه نظر داده:
“عده ای فکر میکنند دین اعتقادات مردم است، اینطور نیست!دین یک صنعت است، صاحبی دارد، به نفع عده ای است وباعث ثروت مادی وقدرت سیاسی طیف معینی در جامعه میشود وبه یک حاکمیت سیاسی وطبقاتی در جامعه خدمت میکند، مذهب صنعتی است که ملییاردها دلارپول درآن جابجا میشود، هزینه تبلیغاتی توسط این پولها پرداخت میشود، این پولها را با کلاهبرداری واخاذی از جیب مردم بیرون می کشند،دین یک دستگاه نشراکاذیب است، دروغ تحویل مردم می دهد،مردم را میترساند، مردم را دراین دنیا ازخشونت میترسانند،و درآن دنیا از عقوبت، این درست مثل مافیا است،نهاد مذهبی چه مسیحیت باشد، چه اسلام چه یهودیت، قبل ازاینکه مجموعه ای از باورهای اجتماعی باشد، یک ساختمان و عمارت بزرگ اجتماعی است که روی پای خویش ایستاده و مالیات میگیرد، پول می گیرد و خرج بقا و حاکمیت خودش میکند، دین شراب ناب نیست، متانول است که مستی میدهد اما به قیمت کوری.”
نظریه موسوم به ادغام دین دردولت، از آنجا ناشی شد که تمامی قدرت دنیوی، نماینده “شیطان” ازجانب روحانیون شناخته شدو ازآن حکومت الهی بیرون کشیدند تا “حقیقت ” آنرا رذیلانه بیشتر نمایان کنند، جالب است که میگویند “خداوند” بشر راآفرید و حالا با انواع دسایس وحیل درکارامورات اودخالت میکند، رسول میفرستد، کتاب” آسمانی” میفرستد ، چون عربهای بدوی و صحرا نشین در دوران خلافتشان ادغام دین با خلافت را ضروری تشخیص دادند .
در ایران از زمان ساسانیان این نظریه ارتجاعی” دین و دولت” قوت گرفت، و در دوران اردشیر بابکان بنیان گذار سلسله ی ساسانیان در (224 بعد از میلاد)آئین زردشت به عنوان مذهب رسمی دولت برگزیده شد، اسلام دین جنگ ، خرافات، کشتارو تجاوز بوده و امروز نیز دین اسلام برای آزادی فردی یا شهروندی هیچگونه ارزشی قائل نیست، بالاخره در ایران اگر آزادی نسبی بر قرار شود اکثریت قریب به اتفاق بالای 90% دین ندارند و آنرا در دولت بعدی به رسمیت نمی شناسند و با قوانین الهی بشدت مخالفت خواهند، نمود.
ریشه تمدن در غرب مدرن از بطن سرمایه داری بیرون آمد ، و نظم اقتصادی سرمایه داری از نظم فئودالی نشئت گرفت ، در دوران فئودالیسم غرب هم عقب مانده هم طراز شرق بود، تا قبل از قرن 16 ، مناسبات سرمایه داری تفاوت چندانی با مناسبات فئودالی یعنی زمینداری نداشت و آنجه که باعث تمدن غرب شد شیوه تولید سرمایه داری بود و آنچه که شیوه تولید سرمایه داری را بوجود آورد، درحقیقت فئودالیسم در اروپا بود، یعنی آنچه که فئودالیسم را ساخت، مالکیت خصوصی بر زمین بود که وجود این سه منشاء در ایران جایگاهی آنچنانی و تعیین کننده نداشتند و فقدان آنها باعث عقب ماندگی در ایران، شد.
تازه درقرن 19-20 سرمایه داری در ایران نفوذ کرد، که پیشرط های لازم برای حاکمیت سرمایه موجود نبود، فرهنگ سنتی خرافاتی و دینی در ایران و مقابله اش با پیدایش سرمایه داری یک بخشی از علل های عقب افتادگی ایرانیان بوده است، ولی عوامل سرمایه داری جهانی بنا برتشخیص منافع خود توانستند درایران بنیادهای اقتصادی وفرهنگی خود را کسب کنند ودر این مرحله سرمایه داری آگاهانه با دفاع از ملاکین بزرگ و پادشاهان و رواج دین وخرافات ضد تمدن ومذرنیته سد راه رشد سرمایه داری صنعتی ملی ایران شدند، اما سرمایه داری نتوانست از راه های مختلف تجاری، کشاورزی، صنعتی و مالی گذرکرده و درجامعه جای پا باز کند برای رشد، اما دخالتهای غرب بالاخره توانست با نفوذ خود تضاد بین نیروهای بورژوازی وخرده بورژوازی و ایدئولوژیک چپ ، راست و مذهبی را تشدید کند ودر حقیقت شکاف ملی ، فرهنگی ، سیاسی و طبقاتی در جامعه بر مبنای تضاد منافع ایجاد شد ورشد وگسترش نمود، حالا اگر در طول زمان ثروت مردم را بردند ولی کمتر از اسلام به مردم ضرر زدند، و ایران را به مرحله بعد از سرمایه داری نزدیکتر کردند.
20.12.2020
Bayat.a@freenet.de
https://www.facebook.com/amin.bayat.9
https//rangin-kaman.net