قلم را شکستند، آزادی را شکم دریدند.!

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

۲۵مهر ماه سالگرد قتل شاعر مشروطه خواه
«فرخی یزدی» بدست رضا شاه است. وی شاعری به شدت سیاسی با زبانی تند و صریح بود تا جایی که حاکم یزد در زمان مشروطه لبهایش را دوخت!

آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی دست خود ز جان شستم از برای آزادی
در محیط طوفان زای، ماهرانه در جنگ است ناخدای استبداد با خدای آزادی
شیخ از آن کند اصرار بر خرابی احرار چون بقای خود بیند در فنای آزادی
دامن محبّت را گر کنی ز خون رنگین می توان تو را گفتن پیشوای آزادی

در زمان پهلوی هم اسایش نداشت روزنامه طوفان را منتشر میکرد که بارها توقیف و در نهایت تعطیل شد چندین رویداد مشابه دیگر هم برایش رخ داد تا اینکه رضاشاه وی را بزندان انداخت و توسط پزشک احمدی وی را با امپول هوا خلاص کرد. او علیه شاه و استبداد او هم بسیار سروده👇

🔴هـمه‌ گویند چرا دل به ستمگر دادى

دادم آن روز به او دل که ستم کار نبود

همه در پرده ز اسرار سخنها گفتند

لیک بى‌پرده‌ کسـى‌ واقـف‌ اسـرار نبود

بود اگر جامعه بیدار‌ درین‌ دار‌ خـراب

جاى #سردار_سـپه جـز به سر #دار نبود!!

به نقل از فیسبوک ایمان ایران پور

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.