سرنگونی یا گذار؟

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

منوچهر تقوی بیات
ملت ایران در برابر یک حکومت ضد انسانی خون آشام چگونه باید رفتار کند؟ قوانین حقوق بشر که مورد توافق همه ی ملت های جهان است و حکومت ایران نیز ملزم به رعایت آن هاست در ایران به کلی نادیده گرفته می شود. مردم ایران به دوران توحش بازگردانده شده اند و در ایران فقط قدرت مطلقه ی الله و نماینده ی مطلق او، ولایت مطلقه ی فقیه است که با بی رحمی کامل فرمان می راند. این مدعیان اسلام و مسلمانی، حکم آیه ۵ از سوره ی توبه را هر روز و در هر جا به اجرا می گذارند و به فرمان خدای خود نه تنها مردم ایران بلکه مردمان همه ی جهان را به حکم سوره ی توبه؛ “فاقتلوا”، به قتل می رسانند.
گویا بنا بر فرمان الله؛ مردمان میهن ما نه آزاد هستند که نظر خود را در جایی بگویند و یا بنویسند، نه روزنامه و تریبون آزادی هست، نه حزب و یا گروهی که بتواند نارضایتی، گرسنگی، اعتیاد، فساد، فحشا، نسل کشی حکومت را بازتاب دهد و یا به جنایات حکومت گران اعتراض کند. همه ی ایرانیان حتا کسانی مانند هاشمی رفسنجانی که از معماران حکومت اسلامی ایران به شمار می رود نیز شامل همین آیه ی شریفه هستند و به حکم “فاقتلوا المشرکین” باید کشته شوند. قلم آزاد نیست، زبان آزاد نیست، کسانی که در اعتراضات خیابانی بدون خشونت شرکت می کنند، در خیابان به ضرب گلوله کشته و یا بی هیچ قانون و دلیلی پس از دستگیری، اعدام می شوند. کسی را که مشروب می نوشد اعدام می کنند. راه بر کناری، برانداختن، سرنگونی و یا گذار در برابر این چنین حکومتی چیست؟
همچون کودتای انگلیسی سوم اسفند ۱۲۹۹ و کودتای انگلیسی ـ آمریکایی بیست و هشت مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی، به دنبال توطئه ی سران کشورهای بزرگ در گوادلوپ، شاه برکنار شد و خمینی رهبر فداییان اسلام، برای جانشینی او تعیین شد. سردمداران این حکومت ضد انسانی و مردم فریب به نام مسلمان و دیندار مردم ایران و جهان را فریفتند و بر جان و مال و ناموس ملت ایران مسلط شدند و بیش از چهل سال است که از هیچ جنایت و خیانتی فرو گذار نکرده اند. معادن و آب و خاک کشور را به حراج گذاشته اند و نان مردمان بی چیز و گرسنه را به یغما می برند.
در بهمن ماه سال ۵۷ انقلابی های ایران که به دیکتاتوری هزاران ساله پادشاهی در ایران پایان بخشیدند به جای آن که قدرت را خود قبضه کنند و از راه یک انتخابات آزاد به ملت ایران واگذار کنند، قدرت را بی هیچ مقاومتی به خمینی شیاد واگذار کردند. خمینی بنیان گذار این حکومت جنایت کار، انقلاب ایران را دزدید و از هیچ جنایتی و هیچ دروغی فروگذار نکرد. این حکومت ضد ایرانی، افزون بر نسل کشی و جنایات روزانه، حتا هنگام پدید آمدن زلزله و سیل و بیماری و دیگر بلاها نه تنها به آسیب دیدگان کمک نمی کند بلکه کمک های مردمی و جهانی را نیز می دزدد و مردمان بی پناه را در تنگنا قرار می دهد تا جان خود را از دست بدهند. با چنین ستم هایی بی شرمانه و ضد انسانی چگونه باید روبرو شد؟
کسانی که از گذار سخن می گویند از کدام گذر می توانند عبور کنند ؟ آیا کسانی که از گذار سخن می گویند جرأت دارند به این سد غیرقابل گذر، نزدیک شوند یا از آن بگذرند؟ محافظه کاری و سازشکاری هم حدی دارد. گذر و گذاری وجود ندارد. سد است، کوه است، در برابر ملت ایران زندان و شکنجه و مرگ است. شما بفرمایید از این گذرها، گذار کنید. اصولا در روزگار ما حاکمیت حق مسلم مردم یک کشور است. اگر حاکمیت حق ملت است سرنگونی حکومت ها هم چه از راه همه پرسی و چه از راه اعتصابات و نافرمانی مدنی و چه از راه قهرآمیز حق مردمان یک کشور است. حکومت های دست نشانده و وابسته چون از راه انتخابات و رای شهروندان خود به قدرت نمی رسند و به اصطلاح از پشتیبانی آن ها برخوردار نیستند، با کوچکترین دگرگونی در روابط بین المللی سرنگون می شوند. محمدرضا شاه هم فنون نظامی می دانست و خود را بزرگ ارتشتاران می نامید و هم چند زبان می دانست ( البته بدون زبان ملت ایران) و هم خلبان بود و هم به فنون کشتی رانی و دریانوردی آشنا بود، اما چون با ملت ایران دشمنی داشت و در ایران از پشتیبانی ملت ایران برخوردار نبود، به اشاره ی قدرت های خارجی، به آسانی تخت و تاج خود را رها کرد.
در مقایسه با شاه که با آن همه دانش نظامی و غیر نظامی و با سیاست های جهانی آشنایی داشت، خمینی و خامنه ای بیسواد که جز اصول نجاست و بول و غایت و فقه، چیز دیگری نمی دانند، به بادی بند هستند. مشکل ملت ایران خامنه ای و چهار تا آخوند پیر و مردنی نیست که هیچ چیز جز دزدی و جنایت نمی دانند. مشکل ملت ایران در گرو تقسیم بندی های جهانی و ژئوپلیتیک منطقه است. برای تأثیر گذاردن بر سیاست جهانی و توازن آن، ملت ما باید نیروی کلانی را هزینه کند.
این شما نیستید که برای یک ملتی که در بدترین شرائط زندگی شان بر باد می رود و تلف می شوند، اجازه دارید نسخه صادر کنید. ملت ایران وقتی که کاسه ی صبرش لبریز شود به حرف کسانی چون من یا شما گوش نخواهد کرد بلکه مانند سیل بنیان کنی همه چیز را در هم کوبیده و از جای خواهد کند و خواهد روبید. در این سوی جهان در امنیت و رفاه نشستن و برای ملتی که در زیر چنگال حکومتی خونخوار نابود می شود نسخه صادر کردن تفنن است، بی انصافی است.
شما اگر می خواهید این حکومت را برکنار کنید و یا به گفته خودتان از آن گذر کنید، باید از سازمان ها و نهادهای بی طرف جهانی مانند سازمان ملل، سازمان حقوق دانان بدون مرز، سازمان خبرنگاران بدون مرز، سازمان پزشکان بدون مرز و مردمان آزادیخواه جهان کمک بگیرید. اگر چنین نهادهایی با ما هم صدا و همراه شوند شاید بتوان این حکومت را بر کنار کرد و یا از آن عبور کرد. مردمان روسیه سفید( بلوروسی = بلا روسی) در خیابان های آن کشور، خواهان برکناری رییس جمهور خودکامه ی خود، الکساندر لوکاشن کو، هستند و صدای آنان به گوش سران کشورهای بزرگ و کوچک هم رسیده است اما در بلاروسی تظاهر کنندگان را مانند حکومت اسلامی به دلیل اعتراض بدون خشونت، نه در خیابان ها به ضرب گلوله می کشند؛ نه شکنجه و نه اعدام می کنند. برکناری حکومت اسلامی اگر با همت ملت ایران و کمک نهادهای بی طرف بین المللی انجام نگیرد، ناچار به خشونت خواهد کشید و جان مردمان بی گناه ایران بیش تر از پیش به خطر خواهد افتاد.
منوچهر تقوی بیات
۲۸ آمرداد ماه ۱۳۹۹ خورشیدی و برابر ۱۸ ماه اوت ۲۰۲۰ میلادی

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.