پس از یک عمر فعالیت اجتماعی، سیاسی، حقوق بشری و فرهنگی همواره به هنگام نوروز ماندگار و فرارسیدن بهار همچون قریب به اتفاق هم میهنهایم احساسات انسانی و ایرانی خود را برای ایران و آینده مردمان ابراز داشتهام.
اما امسال که سال ۱۴۰۲ آغاز میگردد احساس عجیبی دارم که تا کنون هرگز مانند آن را به خاطر ندارم.
باید در این لحظه از آغاز سال نو اقرار کنم که امروز نسبت به سرنوشت مردمان ایران و سرزمین کهنمان و آیندهی وضعیت فقر و استبداد و پوپولیسم احساسی پر از بیم و امید دارم:
بزرگترین ترسم از پوپولیسم و “همه باهم” در دوران براندازی و گذار از جمهوری اسلامی است. هراسم در این است که مردم در اثر فقر و ناآگاهی بازیچه دست فرصت طلبان داخلی و قدرتمندان استثمارگر خارجی شوند. و از چاهی در نیامده به چاه تازهای بیفتند.
امیدم بر این است که در اثر رشد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی چند دهه اخیر، که علیرغم استبداد مذهبی، با هوشمندی و درایت مردمان در ایران شکل گرفته است، فعالیت انجمنهای شهروندی، احزاب و سندیکاهای کارگری و حضور حداکثری روشنفکران دموکرات، لائیک، مترقی و پیشرو، بتوانند نمایندگان واقعی خود را، با تساوی مشارکت پنجاه پنجاه زن و مرد، بدون استثنا جنسی و جنسیتی در امر کشورداری بکار بگمارند و در سازندگی کشور “همه با هم و همساز” باشند.
با آرزوی سرافرازی و همسازی ملی جمهوری خواهان سوسیال دموکرات و لائیک ایران
نوروز پیروز باد
فرهنگ قاسمی