فرهنگ سازی زیر سایه ملا

روز کار زیر سانسور

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

فرهنگ سازی زیر سایه ملا

جهانشاه رشیدیان

نیروی  کار انسانی قدیمی ترین و لازمترین ابزار تولید  و خدمات است. این نیرو ضامن بقا و تکامل بشر است, بهمین دلیل روز کار مفهوم خاصی دارد. کماکان در کشورهای اسلامزده,  به دلیل عقب ماندگی در تولید و خدمات اجتماعی, روز کارگر فاقد اهمیت و حتی تداعی فرهنگ غیر اسلامی است چون مبدای فلسفی روز کار با مناسبات سرمایه داری سنتی و تمام تبعیضات طبقاتی, شغلی، جنسیتی, مذهبی …همگون نیست.

تقسیم کار مربوط به تقسیم فعالیت و تولید از زمان کهن در کشاورزی و دامداری, تا پیدایش سرمایه داری و روابط پولی, گروه های متخصص را نیاز دارد. در رژیم های توتالیتر تخصص وقتی جذب می شود که با ارمان، ایدئولوژی یا مذهب رژیم عجین باشد در غیراینصورت این تخصص بلفعل نمی شود، این یک دلیل عقب ماندگی و همچنین فرار مغزها از ایران است. اضافه کنم یک تقسیم جهانی کار  ( دی.ای.تی.) در تقسیم فعالیت تولیدی، هر کشور را در حوزه ای برجسته تر می کند. در ایران، حوزه تولیدی برجسته نمی شود چون اقتصاد بر پایه فروش نفت، گاز، معادن, حتی فروش خاک در ازای واردات مصرفی است. تا جائی که مهر، جانماز و تسبیح را هم از چین وارد می کنند.( ایرنا: ” سال پیش تا ۵۰۰ مییارد تومان بابت ورود این ارقام  بوده”).

کارگر در ایران اسلامزده مترادف برده و رعیت و تداعی می شود که قرنها در بازار برده فروشی اشغالگران مسلمان به عنوان برد و کنیز  فروخته می شد  و فاقد حقوق انسان آزاد و برابر با صاحب خود است. این روان شناسی ضد کارگری در ایران با این تحقیر تاریخی ریشه تاریخی به روابط استثمار گرانه هنوز در حا فضه مشترک ایرانیان وجود دارد. و با حضور بردگان سیاه پوست در کشورهای اسلامی تلفیق شده است. حتی امروزه نیز در قرن ۲۱ شیوخ عرب با خدمتگذاران و کارگران خارجی رفتاری از برده داری می کنند. در رژیم اسلامی نیز گاهی حقوق یا دستمزد کارگر پرداخت نمی شود و کارگر از حمایت دولت اسلامی محروم است. شوراهای کارگری از همان سال اول انقلاب در ترکمن صحرا , کردستان توست حکومت اسامی سرکوب می شد.

تعالیم اسلام از ابتدا با تبعیض و نا برابری اجتماعی منطبق بوده و هر نوع تبعیض جنسی, کاستی, قومی و مذهبی را پذیرا بوده است: تبعیض بین زن و مرد, مسلمان با نامسلمان, سیّد با غیرسیّد, عرب با عجم, برده دار با برده یا غلام و کنیز خود پیوسته بر اساس قبول  تبعیض به عنوان یک رابطه بدهی در اسلام بوده است. میلیون ها برده ایرانی و دیگر فتوحات اسلام در طول تاریخ در بازارهای برده فروشه خلفای اسلامی بفروش میرفتند تا سخترین کارهای بدنی و گاهی مورد تجاوز جنسی “مشروع” قرار گیرند. میلیون ها برده آفریقای سیاه در جوامع اسلامی نتیجه این پذیرش روابط برده داری بوده است چون چنین آئینی برده داری را خلاف شریعت خود نمیداند. کارگر در ایران در ردیف عمله، حمال… تحقیر شده است, در افغانستان و پاکستان، کارگر فردی بی ارزش تداعی میشود و بیکاری و بی نیازی یک افتخاراست! در فرهنگی که برده داری مشروعیت داشته باشد, میتوان تصور کرد که حفظ روابط کارفرما ” صاحب برده” با کارگر “برده” نمیتواند بر اساس عدالت و یا حتی مناسبت سرمایه داری در کشورهای سرمایه داری غرب بنا شود.

انجمن های کارگری از اوائل قرن ۱۹ پا گرفتند  ولی با مانیفست حزب کمنیست مارکس و انگس در ۱۹۴۸ و شعار ، “پرولتاریای جهان متحد شوید!” وارد فازی سیاسی شدند. از این تاریخ پرولتاریا رسالتی سیاسی گرفت. بدین گونه پرولتاریای قرن ۱۹ و اوائل ۲۰ که هنوز اکثریت جامعه را تشکیل میداد از فاز صنفی وارد فاز سیاسی شد.

بحران های سرمایه داری از اوائل قرن ۲۰ در امریکا و سپس در اروپا, به پیش بینی مارکس, رشد دورانی میکرد. راه حل ضرب الجلی اقتصاد کنز رشد تولید بهر طریق بود تا چرخ اقتصاد حرکت کند. اینجا مبارزه کارگران و سندیکا های برای حق بیشتر از تولید بیشتر در غرب افزاش یافت. از طرفی بدون رشد قدرت خرید، اقتصاد کنز منجر به رشد چرخش سریع تولید برای حل کل بحران اقتصادی نمی شود. سندیکاها در کشورهای در بحران بسیار فعال می شوند تا  اگر حکومت پاسخ گوی انان نباشد، مانند ایران، وارد فاز سیاسی و انقلاب سیاسی ـ اجتماعی شوند. سؤالی  که در برابر اوپوزیسیون کپ است این است, ” آیا انجمن های کارگری امروز وارد فاز سیاسی شده اند؟”, پاسخ  به این سؤال  تاکتیک و  استراتژی آنان را در برابر حکومت اسلامی روشن می کند. پیوند نهاد های کارگری به دلیل توهم به رژیم و البته فرهنگ سازی چپ حامی رژیم نتیجه خوبی نداشته بود.

در جهان مصون از تعرض فرهنگی اسلام، اول ماه می روز جهانی کار، ارج به بازوی پرتوان کارگر, روز تمام انانی است که شرافتمندانه کارمیکنند و یا حامی حقوق کارگرانند. درعوض، در جوامع عقب مانده اسلامزده این روز یاد اور دستان کارنکرده ملا، شکم برامده سرمایه دار و فلان حاجی – بازاری, نیت پلید رانت خوار، حرمسرای شیوخ مرتجع و آن فرومایه پاکستانی یا افغانی است که به شکم برآمده اش افتخار میکند چون دلیل بی کاری و بی نیازی مالی و یا مفت خوری او است. روز کار افتخاری برای انسان برابر طلب و روز شرم اوری برای تمام مفتخوران انگلی جامعه طبقاتی-اسلامزده و حامیان سیاسی انان, حتی به ظاهر چپ, است.

جنبش کارگری ایران به دلیل سیمبیوز روحانت مفتخور با نهاد فاسد و مستبد دربار اجازه رشد نداشته بود. در دوران استبداد رضا شاه و سپس بعد از کودتای ۳۲ پیوسته سرکوب می شد. در فاصله خلع رضا شاه در ۱۳۲۰ تا کودتای ۳۲ آزادی های نسبی فرصتی مناسب به رشد اتحادیه های کارگری داد ولی بعد از کودتای ۳۲ این جنبش دوباره سرکوب شد. از اوائل ۴۰ سندیکاهای زرد کارگران توسط رژیم شاه تشکیل شد که مدت کوتاهی بعد از انقلاب ۵۷ دوباره به سندیکاهای زرد اسلامی, خانه کارگر, مبدل شدند. نه تنها اسلام برده پذیر, بلکه رژیم دیکتاتوری شاه هم هر مراسم مستقل کارگری از جمله روز کارگر را در ایران ممنوع کرده بود. کماکان در خلال اواخر عمر رژیم شاه و اولین ماه های عمر رژیم اسلامی, به دلیل جو نسبتا” ازادی که چند ماه طول کشید، جنبش کارگری رشد کرد.

اولین مراسم روز کار مترادف با ۱۱ اردیبهشت ۵۸ در شهرهای ایران برگزار شد. تنها در تهران سازمان چریک های فدائی خلق, که تا ان زمان هنوز در جبهه رژیم نغلطیده بود, توانست نیم میلیون را بسیج کند. انان با شعارهای چپ خواستار ۴۰ ساعت کار در هفته، ۲ روز تعطیلی، حق برابر بین کارگران زن و مرد… بودند. موفقیت این تظاهرات، با وجود کارشکنی رژیم و حملات اوباش اسلامی، باعث هراس حکومت اسلامی شد; لذا حکومت انجمن های اسلامی و خانه های کارگر را در محافل کارگری تأسیس کرد. مراکز کارگری  در عمل به نهادهای ضد کارگری و در خدمت رژیم سرمایه داری – اسلامی مبدل شدند. خانه کارگر و شورای اسلامی کار به نهادهای ترویج خرافات و نماز خوانی در میان کارگران تبدیل شدند.

طبقه کارگر در انقلاب ۵۷ شرکت فعال داشت و با اعتصابات خود در مراکز مهم صنعتی مانند شرکت نفت به سقوط رژیم شاه کمک کرد. حزب توده در دوران قبل از انقلاب و تا مدتی بعد از انقلاب, در غیاب جریانات چپ انقلابی, توانست در سازمان دهی طبقه کارگر نقش مهمی بازی کند. بعد از انقلاب و تأسیس رژیم اسلامی، کارگران قوانین ضد کارگری رژیم را به چالش کشیده و با کسب موفقیت های صنفی حتی موجب استعفای وزیر کار رژیم، توکلی، شدند. کماکان حزب توده از طرف شوروی مأمور حمایت مطلق و همکاری با رژیم “ضد امپریالیستی” اسلامی بود و تلاش میکرد رادیکالیسم طبقه کارگر را مانع و طبقه کارگر را به پایگاه اجتماعی رژیم و انقلاب اسلامی تقلیل دهد. خط توده ای- اسلامی با وجود حذف نسبی فیزیکی حزب توده در دهه ۶۰ کماکان هنوز یکی از دلائل ذهنی بیرون بودن طبقه کارگر از صحنه مبارزات مردم ایران با رژیم اسلامی است و عامل  فریب و کشاندن کارگران به صندوق رای نمایشات انتخاباتی رژیم اسلامی بوده است.

روز کارگر در ایران تعطیل نیست، درحالی که رژیم اسلامی چندین روز را در سال به مناسبت های دینی و تولد یا مرگ امامان خود تعطیل رسمی کرده و بودجه های هنگفتی به روضه خوانی و ترویج خرافات, سینه زنی, زنجیرزنی, ضریح سازی در داخل و عتبات خارج داده است. کماکان کارگران آگاه در ایران علیرغم تمام محدودیت ها و خفقان سیاسی که رژیم اسلامی بر آنان تحمیل می کند، روز اول ماه مه را در کانون های خود ارج نموده و بدین نحو همبستگی خود را با روز جهانی کار اعلام می نمایند.

آئین تحمیلی اسلام در روحیه تسلیم پذیری ایرانیان, بویژه درطبقات محروم, نقش تاریخی داشته لذا جنبش کارگر هم از این فاکتور روانشناختی  اسلام زدگی مصون نبوده است. جنبش هرگاه موفق به دور زدن این فاکتور تحقیر و سرکوب سیستماتیک بوده, موفقیت نسبی داشته: مثلا بعد  از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در شوروی, با الهام از جنبش سوسیال دمکرات در مرزهای شمالی تا حدودی از سد تسلیم پذیری سنتی گذشته و در اواخر سلسله قاجار موفق به تشکیل اتحادیه و کسب مطالباتی صنفی شد. رشد چنین جنبش کارگری با عنصر اگاهی و اسلام زدائی نسبت مستقیم داشته و دارد, بطوری که اولین مبارزات کارگری در چاپ خانه های تهران و شرکت نفت ابادان نتیجه رشد نسبی اگاهی و اسلام زدائی بوده — زمانی که روحیه تسلیم پذیری اسلامی یک معیار جنبش کارگری نشود, مبارزه کارگری میتوانست حتی فراتر از محدوده سندیکائی به مبارزه سیاسی روی آورد.

کارگران بخشی از مردم در بند ایران هستند که فراتر از مبارزه سندیکائی منافعی آزادی طلبانه با جامعه در بند ایران دارند. در کنار هر مبارزه صنفی, هدف نهائی باید گذار از کلیت رژیم اشغالگر اسلامی باشد. تنها با نگاهی واقع بینانه میتوان منافع طبقه کارگران را در ایران در کنار دموکراسی و منافع ملی تضمین کرد. امروز میلیونها چشم در ایران به بازوان پر توان کارگران ایرانی دوخته شده تا چرخ تولید را متوقف کنند. اعتصاب کارگران طومار رژیم اشغال گر اسلامی، ضد کارگری و  ضد ایرانی را در هم خواهد پیچید و حیات انگلی آنرا زودتر به زباله دان تاریخ خواهد فرستاد. ورود فعال طبقه کارگر به صحنه مبارزات سیاسی خواست تمامی اقشار اجتماعی ایران است. همانطور که نوشتم, کار برجسته ترین فاکتور تولید و خدمات در اقتصاد عصر امروز است و اگر هدفمند باشد میتواند با اعتصابات کارگری طومار ننگین حکومت اشغالگر اسلامی را در هم پیچد. روز کارگر را با درود به کارگران مبارز  ایران گرامی داریم و مبارزه صنفی آنان را تا هد مبارزه سیاسی برای رهائی مردم ایران از حکومت اشغالگر اسلامی طلب کنیم. اعتراضی دی ماه بر خلاف جبهه رژیم و حامیان داخلی و خارجی بقای رژیم تنها صنفی و اقتصادی نیست بلکه سیاسی است و محتوای و شعارهای جنبش معرف خواست مردم برای گذار از کلیت رژیم است.اعتصابات سرتاسری در تمام رشته های تولید، توضیع و خدمات میتواند تیر خلاص به رژیم اسلامی باشد.

جهانشاه رشیدیان

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.