دیوان عالی ایران حکم اعدام «احمدرضا جلالی» پژوهشگر ایرانی مقیم سوئد را علی رغم مخالفت های گسترده بین المللی تأیید کرده است. دبیر دریابیگی وکیل آقای جلالی تأییدیه حکم اعدام این زندانی امنیتی را یکشنبه ۱۹ آذر دریافت کرد.
احمدرضا جلالی با موسسه «کارولینسکا» در استکهلم سوئد و دانشگاه «پیمونت شرقی» در نوارای ایتالیا همکاری داشته که اردیبهشت سال ۹۵ به دنبال سفر به ایران بازداشت شد. او که به دعوت دانشگاه تهران و دانشگاه شیراز برای شرکت در کارگاه مدیریت بحران به ایران سفر کرده بود، برای هفت ماه در انفرادی نگهداری شد. حکم اعدام این زندانی سیاسی به اتهام «جاسوسی» و «افساد فیالارض» ۳۰ مهر ماه امسال به وکیلش ابلاغ شد.
عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران، به خبرگزاری «میزان»، رسانه قوه قضاییه ایران گفته بود که «جلالی» چندین دیدار با موساد داشته و اطلاعات حساسی درباره اماکن نظامی و هستهای ایران به آنها داده و در ازای آن پول و اقامت دائم سوئد را دریافت کرده است. او مدعی شده بود که آقای «جلالی» نشانی و برخی مشخصات ۳۰ تن از افراد شاخص پروژههای تحقیقاتی، نظامی و هستهای، از جمله دو دانشمند هستهای ترورشده در ایران را به «افسران اطلاعاتی موساد» داده است.
سازمان عفو بین الملل اما پس از صدور حکم اعدام برای «جلالی» در بیانیهای اعلام کرد که: «اعترافات این پژوهشگر به اعمالی که مرتکب نشده»، تحت «شکنجه» و «فشار روحی» صورت گرفته است. صدور حکم اعدام برای «جلالی» با واکنشهای گسترده بینالمللی روبرو شد و سازمانهای بینالمللی حقوق بشری خواهان آزادی او شدند. اتحادیه اروپا اواخر اکتبر نامهای اعتراضی علیه این حکم را به تهران تحویل داد. ۷۵ برنده جایزه نوبل در رشتههای مختلف نیز از جمهوری اسلامی خواستند «جلالی» را آزاد کند.
گروهی از دانشمندان موسوم به «کمیته دانشمندان نگران» هم نامهای اعتراضی به حکم اعدام دکتر «احمد جلالی» نوشتند و برای جلب حمایت نسخهای از این نامه را به دفتر صدراعظم آلمان، دفتر رئیسجمهوران فرانسه و ایتالیا، دفتر نخستوزیری بریتانیا و کمیسیون اروپا تحویل دادند.
حکم اعدام احمدرضا جلالی اعلام شد
2 پاسخ
این پرفسور مجید سمیعی فقط با غارتگران و حاکمان ایران سروکار دارد! با شارلاتان ها با جنایتکاران با اشغالگران ایران سروکار دارد و آنها را سرکیسه می کند. این به اصطلاح پرفسور قلابی را با انسانگرائی رابطه ای ندارد. ایشون از دوستان بسیار نزدیگ آدمکشان است. من چند سال پیش او را در یکی از هتلهای مجلل تهران دیدم. واقعا از شرف به دور بود که اینگونه از حلوای اسلامی میخورد و چاپلوسی می کرد. این پرفسور نوکر و تاجر و حاج حسن روحانی و حاج حسین فریدون و قالیباف و چند پارسکن در چاپلوسی و ذوق زدگی حلوای دوبارپز یکدیگر را می خوردند.
حاج آقا مجید سمیعی در دروغزنی و وانمودکردن اینکه یک پرفسور است دستی دراز دارد. این دکتر بی اخلاق و عاری از شرف را باید با پزشکان هیتلری مقایسه کرد. او را به انسانیت و سوگندنامه بقراط چکار !؟ در نشستی که پزشکان در ایران داشتند پزشکی سوئیسی هم شرکت داشت آن مرد بزرگوار از حقارت و جاه طلبی و پرمداعائی حاج مجید سمیعی عصبانی بود. او می گفت:« بزرگترین وجاهت یک پزشک عدم وابستگی او به حکومتها و استقلال اوست. این دکتر سمیعی کارچاقکن و دلال به تمام معناست که بر بوتیک خودش و کلینیکهای آلمان مردان سیاست (آدمکشان حکومتی) پولدارها (غارتگران) را آشکارا و یا به صورت سری برای معالجه به آلمان می آورد. چندی پیش آخوند مهمی را به آلمان آورده بود (شاید شاهرودی را می گفت) که دوستان پزشک بسیار از وجود او ایرانیان خبر داده بودند یک به اصطلاح قاضی بوده بسیار ناراحت بودند. آما او برای فرار او از آلمان تلاش کرد و فوری وقتی ایرانیان اقدام کردند جایش بیمار دیگری بود…این دکتر فقط پول می شناسد…».
من آن زمان دانشجوی پزشکی بودم