حماس در حال چرخش، ایران هم؟ (چند نکته در باره دور‌شدن حماس از شعار نابودی اسرائیل)

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

  • مواضعی که امشب در سند جدید حماس در دوحه (قطر)، انتشار یافته و با تغییراتی در منشور سی‌ساله آن از یهودی‌ستیزی تبری جسته و کشور فلسطینی را در مرزهای ۱۹۶۷ می‌پذیرد، گرچه چرخشی مستند و کارشده به حساب می‌آید، ولی در واقعیت امر چیز تازه‌ای نیست. سال ۲۰۰۶ هم، اسماعیل هنیه، رئیس وقت تشکیلات و دفتر سیاسی حماس در غزه، در چارچوب توافق بر سر تشکیل دولت وحدت ملی با ساف، بیانیه‌ای را امضا کرد که مبتنی بر ایجاد کشور فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ بود. حتی در همین راستا نامه‌ای محرمانه به جرج دبلیو بوش نوشت با تاکید بر قبول موجودیت اسرائیل در چارچوب مرزهای ۱۹۶۷که مقام‌های اروپایی آن را به کاخ سفید رساندند. سیاست واشینگتن اما بیش از آن با تل‌آویو هماهنگ بود که به این مواضع جدید حماس اعتنایی کند و در صدد تقویت آن جناحی در حماس برآید که پشت چنین موضعی ایستاده است.
  • راست این است که اسرائیل از جمله به دلیل عدم پایبندی به ایجاد دو کشور در کنار هم در چارچوب قطعنامه‌های سازمان ملل که از جمله در توسعه دم‌افزون شهرک‌های یهودی‌نشین در مناطق اشغالی نمود یافته کمتر به هماهنگی و نزدیکی اعتدال‌گرایانه فلسطینی‌ها به یکدیگر روی خوش نشان داده. به عبارت دیگر، هماهنگی نیروهای فلسطینی و برآمد آنها به عنوان یک نیروی واحد که در چارچوب توافقات بین‌المللی به دنبال حقوق فلسطینی‌ها باشند خوشایند اسرائیل نبوده و به سهم خود به افراطی‌ماندن حماس که در عین حال در پی چند جنگ تضعیف‌شده هم باشد بیشتر روی خوش نشان داده، چرا که با اشاره به همین افراط‌گرایی حماس توجیه تن ندادن به صلح برای دولت‌های اسرائیلی راحت‌تر بوده است. در همین راستا، مادام که ساف با حماس توافق و هماهنگی ندارد از سوی اسرائیل به این دلیل که نمایند همه فلسطینی‌ها نیست جدی گرفته نمی‌شود و زمانی که تشکیلات خودمختار فلسطین و حماس از جمله در چارچوب کاهش افراط‌گرایی حماس به هم نزدیک می‌شوند تا نماینده کل فلسطینی‌ها در مذاکرات باشند، اسرائیل توجیه می‌آورد که چون ساف با یک گروه تروریستی نزدیک شده اصولا مذاکره با آن معنا ندارد.

این که در درون حماس و بعضا زیر تاثیر نیروهای افراطی‌تر، هم دسته‌جات تندروی بوده‌اند که با چرخش حماس به سوی مواضعی معتدل‌تر توافقی نداشته و از جمله در چارچوب نزدیکی با ایران در پی بازگشت به سیاست نابودی اسرائیل بوده‌اند هم، کم در جاافتادن سیاستی که حالا به عنوان سیاست رسمی حماس اعلام‌ می‌شود کارشنکی نکرده‌اند.

 

  • حماس برای جا‌انداختن چهره‌ و منشور جدید خود در عرصه بین‌المللی راه آسانی را در پیش رو ندارد، و این گونه نیست که بلافاصله از فهرست تروریستی آمریکا و اروپا حذف شود، به خصوص که غربی‌ها علاوه بر دست‌شستن از شعار نابودی اسرائیل، نفی صریح خشونت را هم از این گروه طلب می‌کنند. این که اسرائیل هم همه تلاش‌های خود را خواهد کرد که چرخش حماس را جعلی معرفی کند و به خصوص که حماس در شعارها و رویکردهایش بلافاصله مشی‌یی متناسب با دیدگاه‌های جدید در پیش نگیرد و جدال درونی احتمالی آن چنین دمسازی‌ را با تاخیر یا حتی چالش مواجه کند هم می‌توانند مشکل‌ساز باشند.

 

این که خالد مشعل امشب در جریان معرفی سند جدید همچنان بر حق بالقوه حماس به مبارزه مسلحانه علیه اسرائیل تاکید گذاشت را شاید بتوان قسما در چارچوب امتیازدادن به بدنه تشکیلات خود تفسیرکرد. از طرفی هم تاکید او بر این که این سند حرف آخر نیست و می‌تواند همچنان تغییر کند تلاشی‌ بود برای معرفی حماس به عنوان یک نیروی سیاسی و پراگماتیست که حرف آخرش را نزده.
واقعیت این است که سازمانی که سی سال نیروهایش را با شعار نابودی اسرائیل تربیت کرده باشد و در دامی خودساخته گرفتار آمده باشد کار آسانی در توجیه بدنه وفادار به خود ندارد، چنان که جمهوری اسلامی هم روزی که از شعار نابودی اسرائیل دست بکشد در جاانداختن آن در بدنه خودش با معضلاتی روبرو خواهد بود.

 

  • چرخش کنونی دو ماه پس از آن اعلام می‌شود که یحیی السنوار، از رهبران شاخه نظامی حماس که بیست‌ سالی را در زندان اسرائیل بوده جانشین اسماعیل هنیه شده است. گرچه او را تندروتر از هنیه می‌دانند و تصور می‌شد که با جانشینی هنیه به جای خالد مشعل کلا حماس رادیکال‌تر شود، بیانیه امشب اما جهت‌گیری دیگری را به نمایش می‌گذارد. می‌توان تصور کرد که بر خلاف تصور، خود حضور در زندان اسرائیل و تاملات این دوره، السنوار را به اعتدال و هماهنگی بیشتر با خالد مشعل که نماینده اعتدال‌گرایی در حماس به شمار می‌رود نزدیک کرده است. این که جانشین مشعل که در این ماه تعیین می‌شود چه گرایش‌ها و دیدگاه‌هایی داشته باشد هم تعیین‌کننده است، هر چند که مشعل سند جدید را نه کار خویش که حاصل ۴ سال بحث درونی اعلام کرد و انتشار آن با مشکلات و بحث‌هایی که در زیر می‌آید هم بی‌ربط نیست.
  • سند جدید حماس می‌گوید که مناقشه با اسرائیل جنبه مذهبی ندارد و سیاسی است این گروه هیچ دشمنی با یهودیان ندارد. قطع هرگونه ارتباط فکری و عملی با اخوان‌المسلمین هم بخشی دیگر از سند است.

از پس از جنگ سال ۲۰۱۴ حماس با اسرائیل که بخش مهمی از غزه ویران شد و پس از روی‌کارآمدن السیسی در مصر که برای اخوان‌المسلمین تیغ را از رو بست، حماس نیز به عنوان شاخه‌ای از اخوان‌المسملین که حیات و مماتش در نوار غزه به ارتباط خوب با دولت مصر وابسته بود زیر فشارهای مضاعفی قرار گرفت. قطر که بر خلاف عربستان و امارات به این نزدیکی حماس با اخوان‌المسلمین روی خوش نشان می‌داد و از کمک به آن دریغ نمی‌کرد نیز پس از دست به دست شدن قدرت از پدر به پسر، در این زمینه ( دوری از اخوان‌المسلمین) با عربستان هماهنگ شده است. بریدن نسبی الغنوشی در تونس از اسلام سیاسی مورد نظر اخوان‌المسلمین و تردید در اتکا به دولت حزب عدالت و توسعه اردوغان در ترکیه که حالا به خصوص راه نزدیکی به اسرائیل را هم در پیش گرفته نیز چندان برای حماس گزینه‌های مطلوبی نبوده‌اند. نزدیکی به ایران در شرایطی که مناسبات این کشور با کشورهای عربی دچار اختلال و بعضا تنش است نیز برای حماس بیش از فایده ضرر داشته است.

این نیز هست که در شرایطی که اسرائیل در عرصه بین‌المللی به دلیل سیاست‌های صلح‌گریزانه‌اش و با گسترش بی‌محابای شهرک‌ها در مناطق اشغالی با انتقاد و فشار روبروست، فرصت مناسبی برای فلسطینی‌هاست که با کنارگذاشتن اختلافات خود و حرکت در چارچوب توافقات بین‌المللی به موضع قوی‌تری دست یابند و در منزوی‌سازی اسرائیل موفق‌تر عمل کنند. اعلام موضع جدید حماس در آستانه سفر محمود عباس به واشینگتن و دیدار با ترامپ هم شاید بی‌مسما نباشد.

 

  • با چرخش رسمی حماس، به خصوص اگر تغییراتی بیشتر را هم به دنبال داشته باشد و اگر با مخالفت برخی محافل تندرودر این سازمان یا نیروهایی مانند جهاد اسلامی دچار اختلال نشود، جمهوری اسلامی نیز در شرایط باز هم سخت‌تری در تدوام شعارهایش قرار می‌گیرد. تا کنون جمهوری اسلامی اگر نه در طرح شعار افراطی و پرهزینه و آسیب «نابودی اسرائیل» که دستکم در طرح شعار «رفراندوم در کل مناطق اشغالی برای تعیین تکلیف موجودیت اسرائیل» این تصور را دامن می‌زد که در درون خود فلسطینی‌ها هم نیروهایی هستند که هوادار این شعارها هستند. حالا با چرخش رسمی حماس جمهوری اسلامی دیگر کمترین توجیه را برای طرح شعارهایی این چنین که با منافع ملی ایران در منطقه سازگاری نداشته‌اند و آسیب‌هایی اساسی به روند توسعه کشور و بهبود مناسبات آن با جهان زده‌اند، خواهد داشت

مطالب مرتبط با این موضوع :

2 پاسخ

  1. در این ماجرا فقط بازنده اصلی مردم ایرانند. پولشان می رود به فلسطین و تنفر اعراب می آید بسوی ما. یادم است وقتی صدام را برادران مجلس اعلای انقلابی عراق که در بیت امامان مبین خمینی و خامنه ای درس آدمکشی و داعش پروری خوانده بودند حلقآویزش کردند در فلسطین و نوار غزه شعار الموت له ایران سر می دادند. حالا حماس رفت و به زودی حزب الله هم مرگ بر ایران سرخواهد داد.داعش را و طالبان را و القاعده را روحانیون ایران ساختند و پرداختند و انداختند به جان مردم فقیر منطقه و ایران. جالب است که الان هم هزینه جانی و مالی این جنایات رامردم فقیر منطقه می پردازند. پاسدارانی که کشته می شوند بیش از نود و هشت درصدشان از میان فقیران هستند. انسانهایی گول خورده که از دهات ایران و افغانستان وپاکستان و ازبکستان و تاجیکستان و عراق آمده اند. ای مردم بیدار شوید.

  2. در ضمن یادتان باشد که به زودی برادران فلسطینی بزودی به حساب اسراییل ایرانی خواهند کشت. اینهمه از بصیرت رهبر مخنث است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.