آیا خزان عربی به ایران خواهد رسید و در “جزیره آرامش” طوفان بپا خواهد شد؟

تمرین دمکراسی برای “مردم سالاری” 

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

آیا خزان عربی به ایران خواهد رسید و در “جزیره آرامش” طوفان بپا خواهد شد؟

امین بیات

در یک گفتگوی دو نفره که از جانب من با دوست ارجمند  و محترم آقای حسن بهگر  اتفاقی رخ داد ، و آن  اینکه ایشان در متنی از بابک امیر خسروی تعریف و تمجید کرده بود من به ایشان گوشزد کردم که از شما چنین انتظاری نداشتم. 

ازمن خواستند اگر نظری دارم برشته تحریر دربیاورم،  این پیشنهاد ایشان من را بیاد بر گزاری جلسه ای  که در ماه دسامبر سال نودوشش یعنی بیست وشش سال قبل در شهر فرانکفورت بر گزار شد انداخت که در آن میز گرد تشکیل  شده از جانب “تلاشگران جامعه باز”  تحت عنوان  “دمکراسی  و گذار به مردم سالاری”   تدارک دیده  شده  بود و من نیز از آن جلسه اطلاع یافتم  ولی در آن شرکت نکردم ، در این میز  گرد آقایان بابک امیر خسروی از حزب توده ،و داریوش همایون ازنظام سرنگون شده سلطنت ومهدی خانبابا تهرانی، احمد طهماسبی  و منوچهر ثابتیان که  این اسامی وعملکردشان در جنبش برای اهل فن سیاسی  پوشیده نیست و نبود بعنوان محلل بین  حزب  توده  و سلطنت  طلبان تدارک این میز گرد را دیده بودند،شرکت داشتند. 

بموجب گزارشی که از این جلسه بافکار عمومی ارائه کردند سه ساعت بحث و تبادل نظر ما بین سخنرانان  و بگفته خودشان علیرغم اختلاف و تفاوتها یی در نظراتشان ، میشود فصل مشترک آنها را در چند مورد بنقد کشید  و بخشی از سخنان این جمع موزون را بصورت نقل به معنی برخورد دمکراتیک، نمود.

بابک امیر خسروی، معتقد بوده که “جمهوری اسلامی ریشه در مذهب مردم دارد”، “قوم ایرانی ریشه های  مذهبی دارند، لازمه دمکراسی اقتصاد پیشرفته و فرهنگ بالا دارد که  مردم ایران از آن  مبری هستند، اکثریت مردم  ایران طرفدار استبداد (داریوش همایون)و اقلیت آن هوادار آزادیخواهی هستند.”

بیان این حرفها فقط بیان ساده واقعیتها یی  در مورد مردم ایران جلوه گر مینمایند  و شابد بتوانند  در اثباتشان  دهها دلیل دیگر هم بیاورند ، ولی ساده لوحانه خواهد بود که در این سطح  از مسئله اکتفا   نموده ، این  جماعت  وابسته به بیگانه  شوروی سابق و حزب توده وابسته به شوروی، سلطنت وابسته، درحقیقت اگربه کنه نظراتشان توجه کنیم آین افراد مردم ایرانرا مردمی مذهبی، فاقد شعور اجتماعی، بی فرهنگ، طرفداراستبداد وبطور خلاصه مردمی مفلوک و عقب مانده  جلوه داده  تا به  این بهانه بتوانند نظرات وآلترناتیو وابسته  خود را موجه، عقلانی  و مبتنی بر تحلیل  و واقعیتها  به افکار عمومی ارائه، دهند.

بابک امیر خسروی عامل حزب توده شوروی در ایران ، معتقد به این بوده که  ریشه جمهوری اسلامی را  در مذهب مردم جستجو میکند تا موجودیت خود  جمهوری اسلامی را تطهیر و به آن  مشروعیت ببخشند  و ساختار  جمهوری اسلامی را توتالیتر نمیدانند چون در آن مراجع متعدد قانون وجود دارد، بعد از بیان اینگونه افاضات از محسنات  این رژیم که اوباید مطلع ازچگونگی تصمیم کشورهای سرمایه داری بخصوص آمریکا در کنفرانس گوادالوپ بوده باشد، ادامه  میدهد و نتیجه میگیرد که جمهوری اسلامی نباید سرنگون شود ، بلکه باید در داخل اصلاح شود  و در نهایت مردم باید در انتخابات این رژیم شرکت کنند، این زمینه چینیها برای این بوده که  شاید حقوقی دریافت کنند  و بهمین دلیل باتفاق خان بابا تهرانی به کنسولگری ایران در فرانکفورت مراجعه میکنند  و به  نماینده خامنه ای برای رئیس جمهور شدن رای، میدهند.

جمهوری اسلامی که به عقیده بابک امیرخسروی به  صرف  اینکه  توتالیتر نیست پس قابل  تحمل است ، پس برای طبقه ی کارگر ایران که امیر خسروی و سازمانش بدروغ سنگ آنها را به سینه  میزدنند و خوب میدانند که سیاست اربابشان شوروی سابق در قبال مردم ایران سیاستی ضد مردمی و در قبال کارگران ایران سیاستی ضد کارگری تنها بخاطر نفوذ خود درایران و دستیابی به آبهای گرم خلیج فارس، چه در دوران شوروی سابق و چه امروز عملکردی خائنانه ارائه کرده اند بیش نبوده، است.

برای افرادی چون بابک امیرخسروی تفاوتی ندارد که چه فردی یا چه رژیمی مانند رژیم ضد انسانی یا ضد کارگری اسلامی قوانین ضد بشری، ضد کارگری و ضد مردمی را حاکم بر جان ومال کلیت جامعه بکند ومعتقد است که برای مردم هم السویه است که این قوانین از یک مرجع  یا چند مرجع قانونی به ذم امیرخسروی اعمال، شوند.

برگزاری چنین جلسه ای نشان داد که سخنرانان بدون استثاءبه بزک و تمجید ومشروعیت بخشیدن به رژیم اسلامی  با هم هم پیمانند و قصد قالب کردن این رژیم فاسد اسلامی را بمردم دارند و تا حدودی نیز موفق شدند، اما اگر کمی شرف سیاسی داشته باشند که ندارند امروز با مراجعه به زندگی فلاکتبار مردمان ایران  در یافته اند که چند در صد مردم و چقدربه این رژیم علاقنمدند،اگر بگفته امیرخسروی جمهرری اسلامی ریشه درمذهب مردم دارد که توانسته  تا به امروز چهل وسه سال به حکومت ننگین مورد اعتماد امیرخسرویها ادامه دهد،پس امثال امیرخسروی معتقدند که مردم  سزاوار تحمل رژیمهای که حالا یا از  طرف سرمایه داری  جهانی نئولیبرالیسم   یا از جانب نو لیبرالهای سرمایه داری چین و روسیه باید به زور سرمایه و قرار دادهای ظالمانه  بیست و پنج  ساله چین و بیست ساله ی روسیه  بر آنان تحمیل شود، و صدای هر آزادیخواهی را در نطفه خفه کنند ،همچنین که تا بحال درانجام وظیفه موفق بوده اند.

برخلاف نظرات امیر خسروی جمهوری اسلامی ریشه در سرمایه داری و حفظ مالکیت خصوصی دارد، این رژیم از طریق ایدئولوژی اسلامی عقب مانده و ارتجاعی خود همخوانی مطلق  با سرمایه داری جهانی  دارد،  و برای فریب مردم اتفاقا توسط سرمایه داری انتخاب شده  همچنانکه اخیرا در افغانستان طالبان جناح دیگر ارتجاع مذهبی را بر جان ومال مردم گماردند. که دراین روند دررابطه باگماردن جمهوری اسلامی برجان ومال مردم امثال امیر خسروی هم در آن شریک میاشند، امیر خسروی میداند که امروز تحت شرایط باز سیاسی مردم نشان خواهند  داد  که چقدر مذهبی هستند همانطور که در شرایط خفقان در آخرین انتخابات ریاست جمهوری نشان، دادند .

امیرخسرویها باید بدانند عدم آزادی مردم بخصوص عدم آزادی زنان درانتخاب پوشیدن  لباس بتنهائی دلیل کافی بر صحت سرنگونی  جمهوری اسلامی، است، بماند دلایل  قتل عام ها، سرکوبها ،  شکنجه ها، اعدام  و سنگسارها ، بیکاری و گرسنگی مردم که حزب توده و امثال امیرخسروی ها در تمامی آنها سهم بسزائی، دارند.

بابک امیر خسروی اگر “مذهبی بودن مردم ” را دلیل مشروعیت جمهوری اسلامی میداند وداریوش همایون اگر ” طرفدار استبداد  بودن مردم” را دال بر صلاحیت رزیم شاهنشاهی  میدانند هر دو در اشتباهند اولی که این آرزو را بگور برد تا سرنوشت دومی چه، باشد.

از نکات مشترک این پنج سخنران،سکوت در برابرمطالبات، خواستهای سیاسی  و کارگری مردم بود، در حقیقت از “مردم سالاری” زیاد سخن گفتند بدون اینکه از خود مردم که گرفتار بختک  جمهوری اسلامی شده اند حرف بمیان بیاورند، نپرداختن به مشکلات روزمره زندگی مردم ، تورم روز افزون ، تاراج ثروت مردم ، بد تر شدن محیط کار، نداشتن حق اعتصاب و… در برنامه سخنرانی هیچکدام ازاین مدعیان قدرت، مردم سالاری این جماعت را که دارای محتوائی پوچ بود به نمایش گذاشتند و می بینیم که صدای اعتراض مردم  پس از سالها تحمل  کارد به استخوانشان رسیده و به خیایبانها از همه اقشار جامعه  کشیده  شده  است ، و رو سیاهی برای افرادی مانند امیر خسروی باقی مانده، است.

در این نوشته تنها به نمونه کوچکی از هزاران خطای نابخشودنی  بابک امیر خسروی  بطور خلاصه  اشاره  شد ، امیر خسروی درحزب توده دارای مسئولیتهای بسیاری بوده که دارای عملکردهای ضدایرانی وضد کارگری بدستور اربابان کرملین در آنها نهفته است که هیچکدام از آنها قابل بخشش نیستند.

15.01.2022

Amin.bayat@googlemail.com

https://facebook.com/amin.bayat.9

https://ragin-kaman.net

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.