تاریخ،ایران باستانی و شادی و جشن, ایران اسلامی سوگ وعزا در نگاه اسماعیل وفا یغمائی

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

سعید بهبهانی و گفت وگو با اسماعیل وفا یغمائی

 

 

مطالب مرتبط با این موضوع :

یک پاسخ

  1. با سلام
    پدر من در مرقد امام شغلی دارد او می گوید روز نیست که بسته ای یا تکه ای و یا ساکی از نجاست را در مرقد امام پیدا نکنیمو او می گوید ماموران دیگر کلافه شده اند. آنها از طرفند های مردم بیزارند. پدرم می گوید حالا دیگر گشتن مردم و لمس بدنشان هم فایده ای ندارد چرا که مردم دیگر امروز در همان مرقد مطهر امام قضای حاجت می کنند. فرمانده حراست می گفت که ما دیگر نمی دانیم چه بکنیم. و کسی با اندوه فراوان گفته بود شاید باید ما مردم را قرنتیه کنیم. این مردم آخر چقدر حق ناشناسند. وقتی پدرم اینها را تعریف می کرد مادرم به او گکفت سید آره این امام چه که نکرد. قبرستان را آباد نکرد کرد٬ جواناتن را به کشتن نداد داد! زنان را لچک بسر نکرد٬ کرد. آره ماجرای عجیبی ست این تعزیه داری حسین که گه امام خمینی درونش رید و همه را باطل کرد. آری نوروزتان مبارک به امید سرنگونی روحانیون بیشرف. اما واقعا چه خوب شد که اینتان خودشان اینچنین در دینشان و در قرآنشان و در سنتشان و در گور پیامبرشان و بر قبور ائمه شان ریدند. این مبارکترین مبارکترینها ست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.