تاثیر نشست سه جانبه مسکو در آینده بحران سوریه: اردشیر زارعی قنواتی

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

مذاکرات سه جانبه بین روسیه، ایران و سوریه روز جمعه 28 اکتبر در مسکو در حالی مورد بی توجهی جریان اصلی رسانه بین المللی قرار گرفت که این نشست از اهمیت زیادی در خصوص همکاری های منطقه یی و حل و فصل سیاسی بحران سوریه برخوردار بود. این ضلع ژئوپلتیک در تاثیرگذاری بر بحران سوریه به دلیل سیاست شفاف تر و انسجام همکاری تا حدود زیادی سطوح بازی را در مناقشات منطقه یی و موضوع سوریه را در شرایطی از خود بروز می دهد که در طرف مقابل محور آمریکایی – اروپایی و عربی – ترکی هر گدام با اهداف و سیاست های متناقض و پارادوکسیکال فاقد یک برنامه منسجم و مشخص می باشند. در حالی که ائتلاف به رهبری آمریکا و متحدین منطقه یی آن در طی ماه های اخیر به کرات نشست های گسترده و چندجانبه یی داشته اند ولی هرگز موفق به ارائه یک پلاتفرم و راه حل مشخص که تمامی بازیگران داخلی و خارجی مخالف رژیم “بشار اسد” را بتواند حول یک سیاست واحد وارد بازی کند، ناکام بوده اند. چنانچه واشینگتن حتی در طی ماه های اخیر در شرایطی که متحد نزدیک کردهای سوریه به حساب می آید، بعد از ورود ارتش ترکیه و گروه های شورشی هم پیمان آن به خاک سوریه که خلاف تمام معاهدات و قوانین بین المللی بود، به دلیل نشانه رفتن نوک پیکان حمله دولت آنکارا به سوی نیروهای کرد سوری در جنگ های “جرابلس” و “منبج” و هم اکنون نبرد بر سر تصرف منطقه “الباب” فاقد یک استراتژی روشن بوده و در یک موقعیت پاسیو شاهد اخلال و تشدید خشونت در بین متحدین نزدیک خود بوده و از اقدام لازم عاجز می باشد.
در نشست مسکو که در دو سطح مذاکرات سه جانبه حول بحران سوریه و مذاکرات دوجانبه مسکو – تهران حول تعیین سیاست همکاری های دو کشور در عرصه بین المللی انجام گرفت، اعضای شرکت کننده بنا بر توضیحات وزرای امور خارجه خود در نشست مطبوعاتی به توافقات استراتژیک دست پیدا کردند. تاکید “سرگی لاورف”، “محمدجواد ظریف” و “ولید معلم” وزرای امور خارجه روسیه، ایران و سوریه بر “راه حل سیاسی” به عنوان تنها گزینه ممکن برای حل و فصل نهایی بحران سوریه در کنار مبارزه قاطع با تروریسم و حمایت از یکپارچگی این کشور در واقع ارائه سه محور کلیدی و غیرقابل نقضی بود که در دقیقا در چارچوب قوانین و حقوق بین الملل بر آن تاکید شده و در طی نشست ها و مذاکرات پراکنده یا دوجانبه بین روسیه – واشینگتن نیز بر آن مهر تایید زده شده بود. تحرکات و اقدامات میدانی این محور متحد در عرصه عملیاتی جنگ و به خصوص در جبهه “حلب” نیز به خلاف تبلیغات رسانه یی و پروپاگاندای سیاسی طرف های مقابل، مبتنی بر رعایت آتش بس شکست خورده مورد توافق لاورف – کری و حتی اقدامات یک جانبه مبتنی بر عدم بمباران مواضع شورشیان در شرق حلب بوده است. تاکید وزیر امور خارجه روسیه در کنفرانس مطبوعاتی مبنی بر تعهد سه کشور برای همکاری با سازمان ملل متحد در زمینه کمک رسانی به مناطق تحت محاصره و حمایت از یک طرح بین المللی جامع برای امداد مالی جهت بازسازی زیرساخت های سوریه تا حدودی نشاندهنده عزم طرفین برای تعیین مکانیزم حقوقی و اجرایی دوران “پساجنگ” در سوریه جنگ زده فعلی بود که حامل یک پیام سیاسی مبتنی بر عزم آنان برای ایفای نقش تعیین کننده در فرجام این بحران است.
در نشست مسکو هم چنین بین وزرای امور خارجه ایران و روسیه هم مذاکرات دوجانبه یی انجام گرفت که هر چند تمرکز آن به احتمال زیاد بر روی همکاری های دو کشور در مورد بحران سوریه بوده است اما بدون تردید به موضوعات با اهمیت دیگری هم پرداخته شده است. تهران یک مقطع کوتاه در سیاست خارجی خود را در فرجام توافق “برجام” طی کرده است که تا حدودی نگاه به غرب را می توانست جایگزین نگاه به شرق کند. اما این دوران با توجه به پیچیدگی های سیاست داخلی در ایران و آمریکا و هم چنین عدم تحقق همکاری دوجانبه و چندجانبه مورد نظر تهران از سوی واشینگتن – بروکسل به بهانه های مختلف، یک سرخوردگی و شاید ضرورت موازنه عقلانی را در حوزه دیپلماسی حاکم کرد. از طرف دیگر خط و نشان کشیدن های کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که از یک طرف “دونالد ترامپ” به صورت مکرر از برجام به عنوان بدترین معامله تاریخ آمریکا یاد می کند و خواهان تجدیدنظر در آن است و از طرف دیگر “هیلاری کلینتون” نیز در راستای نزدیکی به هم پیمانان عربی منطقه و اسرائیل بشارت سخت گیری و حتی مجازات تهران را در فردای ورود به کاخ سفید می دهد، زنگ های خطر را برای ایران به صدا در آورده است. این کشور نیز بنا بر منطق سیاسی برای “بازدارندگی” و کاهش صدمات آتی از هم اکنون در صدد ایجاد یک حریم امن و مصونیت نظامی – امنیتی برای خود می باشد که لاجرم این مهم امروز از شاهراه گسترش روابط با مسکو عبور خواهد کرد. هر چند که هم زمان رهبران تهران نشان داده اند که هیچگاه تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار نمی دهند ولی همکاری استراتژیک و نزدیک با روسیه حتی در آینده چنانچه بسیاری از اختلافات آنان با محور غربی پایان پذیرد باز هم ناقض و مانع کسب منافع ملی در آینده نخواهد بود. به همین دلیل نشست مسکو در حاشیه خود به دلیل مذاکرات دوجانبه ظریف – لاورف هم از اهمیت زیادی برخوردار است که در آینده منتج به همکاری و نزدیکی بیشتر بین تهران – مسکو خواهد شد.
هر چند در کنفرانس مطبوعاتی وزرای خارجه شرکت کننده در نشست سه جانبه مسکو، ضمن نشان دادن اتحاد کامل بر موضوعات کلی در چارچوب معاهدات حقوق بین الملل و توافقات انجام گرفته قبلی تاکید گردید، اما ماحصل این نشست به نظر می رسد که بسیار فراتر از یک دیدار تشریفاتی بوده و به نوعی عزم آنان را برای تعیین یک “نقشه راه” برای آینده نشان می دهد. هر سه کشور متحد به خوبی می دانند که تحولات بین المللی و به خصوص نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در مسیر مصالحه و کاهش تنش حرکت نمی کند و باید از قبل برای مقابله با رخدادهای غیرقابل پیش بینی آمادگی لازم را داشت. بدون تردید آنچه در کنفرانس مطبوعاتی سه وزیر بیان گردید تنها رئوس کلی مذاکرات بوده است و به احتمال زیاد در جریان مذاکرات نقشه های عملیاتی و سیاست “بازدارندگی” نیز مورد بررسی و یا توافق قرار گرفته است. به همین دلیل ذات این نشست در این مقطع زمانی خاص نشان می دهد که محور حامی دولت دمشق بر سر اصولی کلی توافق کرده اند که هیچ یک از اعضای این محور به صورت یک جانبه و بدون در نظر گرفتن منافع جمعی دست به معاملات پشت پرده و به نوعی “خنجر از پشت زدن” به هم پیمانان را نزند. اما آنچه در خروجی این نشست توسط مذاکره کنندگان بر روی آن تاکید گردید حداقل در بیانات رسمی فاقد یک عنصر مهم و احتمالا مورد اختلاف در شرایط عینی بحران سوریه در هفته های اخیر بوده است. بدون شک نقش ترکیه در بحران سوریه یک نقش دوگانه و ناقض تمامیت ارضی این کشور تلقی می شود که در تقابل با نقش دوگانه نیروهای کردی منطقه “روژاوا” در آینده می تواند تاثیر مهمی بر تحولات منطقه یی و عرصه عملیاتی بحران سوریه بگذارد.
هر چند که هر سه کشور قبلا تجاوز ترکیه به قلمرو ارضی سوریه را به صورت رسمی محکوم کرده اند و در یک مورد نیز ارتش سوریه با حمله به تروریست های متحد آنکارا اقدام کرده است، اما به نظر می رسد که هنوز این محور متحد در خصوص جایگاه ترکیه و روژاوا موفق به تعیین یک استراتژی منسجم نشده است. از یک طرف روس ها در خصوص موازنه منفی با رقیب هژمونیک خود آمریکا از اهرم ترکیه در بر هم زدن استراتژی تعیینی رقیب استفاده می کنند و از طرف دیگر تهران نیز نسبت به اهداف کردهای سوریه در اتحاد با آمریکا و احتمال تغییرات دمگرافی منطقه ظنین می باشند. به همین دلیل هم سیاست های منطقه یی و هم دوگانه ترکیه – روژاوا یک مجموعه پارادوکسیکال و متغییرهایی را ایجاد کرده است که فرجام و پاسخ به آن می تواند در تعیین نقشه راه بحران سوریه بسیار با اهمیت به حساب آید. از طرف دیگر هم اکنون ترکیه به عنوان یک عضو مهم پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) درگیر یک سری موضوعات پرچالش و اختلاف برانگیز با هم پیمانان سنتی خود می باشد که فرجام آن بدون تردید در تنظیم مناسبات با روسیه نقش تعیین کننده یی را ایفاء خواهد کرد. این موضوع در مورد کردهای سوریه در منطقه روژاوا هم صدق می کند و این نیروها بعد از پایان ماه عسل خود با آمریکا و زمانی که واشینگتن در سیاست پشت پرده خود با آنکارا در تهاجم این کشور به یگان های مدافع خلق راه مماشات و سکوت را پیشه کرد، آنان احساس کردند که بر باد تکیه زده اند و بعد از حل اختلافات واشینگتن – آنکارا، آنان قربانی این معامله خواهند بود.
این در حالی است که مسکو و تهران می دانند که اهداف کلان ترکیه و سیاست شخصیت متلون و چندوجهی “رجب طیب اردوغان” به صورت بنیادین با اهداف آنان متناقض بوده و چندان نمی توان به نقش آتی این کشور در روند تحولات خوش بین بود. در چنین شرایطی روسیه و ایران هم زمان باید تلاش کنند یک نشست سه جانبه با آنکارا را دستور کار خود قرار دهند تا جایگاه این کشور و سیاست شفاف تری از آن را در طی توافقات آتی طلب کنند. از طرف دیگر منطقه روژاوا و به خصوص یگان های مدافع خلق یک واقعیت غیرقابل انکار است که امروز به دلیل سیاست مزورانه واشینگتن در وضعیت “گیچ وارگی” و پارادوکس تعیین متحد استراتژیک قرار دارند و به همین دلیل لزوما این محور متحد می بایست از این فرصت نیز استفاده کند. به همان نسبت که مذاکره با ترکیه از اهمیت برخوردار است تلاش برای مذاکره و ترمیم روابط با کردهای سوریه نیز برای روسیه، ایران و سوریه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار خواهد بود و در طی هفته های آتی که به احتمال زیاد تضاد و برخورد منافع بین آنان و ارتش ترکیه بیش از پیش شدت می گیرد، باید دست به یک انتخاب بزرگ زد. توافق با روژاوا حول یک سیاست تعهدآور در خصوص حفظ تمامیت ارضی سوریه و همکاری با محور سه جانبه می تواند مانع از دست اندازی نیروهای خارجی به سوریه شده و خطر سوءاستفاده محور رقیب از آنان را نیز مانع شود.
8/8/95 اردشیر زارعی قنواتی

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.