از زمانی که کارگران نیشکر هفت تپه با شعار «کارگر هفت تپه ایم، گرسنه ایم، گرسنه ایم» مبارزات خود را آغاز نمودند و سندیکای کارگری مستقل شان را تشکیل دادند و تاکنون دهها اعتراض و اعتصاب و تظاهرات در شهر و جاده برپار کرده اند بیش از ده سال می گذرد.
در این یک دهه مبارزات پرشور و پی گیر و پر هزینه و فداکارانه اما مطالبات پایه ای آنان که در عین حال با اندکی تفاوت مطالبات عمومی جنبش کارگری است، مانند دریافت مزد بهتر و به موقع و امنیت شغلی و توقف سرکوب و آزادی تشکل و حفظ شان و حرمت کارگران و در یک کلام برخورداری از یک زندگی انسانی، در اساس بی پاسخ مانده است.
بررسی دلسوزانه ده سال مبارزات کارگران هفت تپه و معطل ماندن و بی پاسخ ماندن مطالبات آنان نشان می دهد که این مبارزات در دایره ای بسته بدون اینکه راه به جلو بگشایند تکرار می شود، یعنی آنان با انسداد مبارزاتی مواجه اند. انسدادی که باز نمودن و عبور از آن نیازمند اتخاذ یک استراتژی مبارزاتی به کل متفاوت با آنچه تاکنون جریان داشته می باشد. امروز ۲۵ دی ماه ١٣٩۶ راه گشایش این انسداد توسط اسماعیل بخشی از نماینده کارگران نیشکر هفت تپه در جمع کارگران اعتصابی طرح شد.*
ایشان ضمن تاکید بر بی لیاقتی و فساد مدیران کارخانه و برده دارانه بودن قانون کار و ماهیت ضد کارگری حکومت گرانی که نماینده شان در نماز جمعه تهران معترضین را «آشغال» نامید، صریحا اعلام داشت که جمعه همین هفته آخرین مهلت مدیریت است که همه مطالبات کارگران را برآورده سازد و در غیر اینصورت دوشنبه کارگران:«هفت تپه را پس گرفته و خودشان آنرا اداره خواهند کرد».
این دقیقا همان راهی است که می تواند انسداد کنونی را باز نموده و مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه را از مدار بسته مبارزات کم حاصل خارج نموده و در مسیری درست و راهگشا قرار دهد. دهسال مبارزه برای تحمیل مطالباتی برحق به «مدریتی نالایق و فاسد» و مورد حمایت سلسله مراتب فاسد حکومتی بیش از اندازه کافی است تا کارگران مدیریت مشروع خود را اعمال نموده و کنترل و اداره کارخانه را برای تامین منافع بر حق خود و ارایه تولیدات و خدمات خوب به جامعه شان بدست بگیرند.
وضعیت مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه خصلت نمای مبارزات کارگری ایران در دوره کنونی است و تقریبا وضع همه جا بر همین منوال است. هزاران و دهها هزار اعتراض و مبارزه کارگری برای مطالباتی کمابیش مشابه به سد سرکوب حکومتی و صف مدیران فاسد و حامیان حکومتی به همان اندازه فاسد و همدست آنان در مداری بسته بی پاسخ و معطل مانده است. این انسداد مبارزه طبقه کارگر ایران است و راه گشایش آن نیز همان است که کارگران نیشکر هفت تپه طرح نموده اند.
شاید به دلایل وجود توازن قوای هنوز نامناسب برای کارگران و ضعف تشکیلاتی و رهبری و آگاهی و انسجام لازم و ضروری برای عملیاتی نمودن و پیشبرد چنین راهکاری، کارگران نیشکر هفت تپه قادر نشوند در این مقطع آنرا عملی سازند، که امیدواریم اینطور نشود و آرزو می کنیم آنها موفق شوند. اما مساله اصلی اینست که این تنها جهتگیری راهگشای مبارزات کارگری در دوره کنونی می باشد. راه پیشنهادی کارگران نیشکر هفت تپه در حقیقت برای کل جنبش کارگری ایران است و همه جا می توان با تاکید بر ناتوانی و ناکارایی و بی لیاقتی و فساد مدیران و کارفرمایان و حامیان حکومتی فاسد شان برای پس گرفتن محیط های کار و برقراری خود مدیریتی کارگران بر آنها حرکت نمود.
اعمال خود مدیریتی کارگران بر محیط های کار و بدست گرفتن کنترل تولید و توزیع از خصوصیات جنبش شوراهای طبقاتی و مستقل کارگری است که شاهد عروج آن در انقلاب ۵٧ بودیم و در جنبش ما ریشه و سنت دار است. امروز طبقه ما نیاز دارد که به تاریخ خود برگردد و پرچم برپایی جنبش شورایی را بدست گیرد.
امیر پیام
۲۵ دی ١٣٩۶ – ۱۵ ژانویه ۲۰۱٨