استقلال و خودمختاری هم فرهنگ و بلوغ می‌خواهد: حبیب حسینی فرد

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

امروز،

۹

ژوئیه، پنجمین سالگرد تجزیه سودان و شکل‌گیری کشوری جدید به نام سودان جنوبی است. به جای شادی و شعف جوبا، پایتخت، صحنه درگیری و خونریزی است و دولت فروپاشیده‌تر از آن است که بتوان نام دولت بر آن گذاشت. تصاویری رنگین و پر شادی و شعفی که

۵

سال پیش روی امواج رسانه‌ها پخش می‌شد امروز با تصاویری خونین و غم‌انگیز جایگزین شده‌اند.

ماجرای استفلال سودان جنوبی که اکثریت ساکنان آن را

مسیحیان تشکیل می‌دهند از آنجا آغاز شد که

۲۱ سال جنگ

و مناقشه با بخش شمالی سودان که مسلمان‌نشین است دو میلیون کشته و

۴ میلیون

آواره بر جای گذاشت. نهایتاً در ژانویه

۲۰۰۵، دو طرف پای توافق صلحی را امضا کردند که براساس‌ آن‌ رهبران‌ سودان‌ متعهد به‌

ایجاد دولت‌ ائتلافی‌، تقسیم‌ قدرت‌، برخوردار کردن‌ همه‌ گروه‌های‌ قومی‌ و مذهبی سودان‌ از

درآمدهای‌ حاصل‌ از نفت‌ و ایجاد ارتشی واحد با شرکت شورشیان مسیحی جنوب (اعضای

ارتش آزادیبخش مردم جنوب سودان) شدند.

رژیم

عمرالبشیر زیر فشار بین‌المللی ناشی از بحران دارفور به چنین توافقی تن داد. البشیر فکر می‌کرد که کار به جدایی نمی‌رسد و مخالفت کشورهای عربی و روسیه و چین سرانجام راه را بر تحقق جدایی که عمدتا از سوی کشورهای غربی و اسرا‌ئیل حمایت می‌شد می‌بندد.

در

این توافقنامه مقرر شد که اگر مردم جنوب اقدامات انجام‌شده را ناکافی یافتند، پس از

۵

سال حق برگزاری‌ همه‌پرسی را داشته باشند تا در آن برای ماندن یا خروج از چارچوب سودان تصمیم‌گیری کنند.

خصومت‌های کهنه ناشی از چند دهه جنگ، فقدان عزم کافی در

دولت مرکزی برای تحقق یک ساختار غیرمتمرکز و عادلانه در سودان و وسوسه نخبگان

سیاسی و نظامی جنوب برای در اختیار داشتن یک کشور و برخی منافع و ملاحظه خارجی سبب

شدند که توافق سال

۲۰۰۵ برای یک پارچه ماندن سودان ناکام بماند و نهایتاً گزینه

همه‌پرسی که به عنوان آخرین راه‌حل در این توافق در نظر گرفته شده بود، موضوعیت

پیدا کند.

در روز نهم ژانویه سال

۲۰۱۱ سه و نیم

میلیون نفر از

۵ میلیون

صاحب رای در جنوب سودان رای خود را به صندوق‌ها ریختند، تنها

۴۵ هزار نفر

به ماندن با سودان شمالی موافق بودند، اما بیش از

۹۸ درصد

خواهان استقلال جنوب سودان شدند. به این ترتیب راه برای تشکیل پنجاه و چهارمین

کشور آفریقایی و صدو نود و سومین کشور عضو سازمان ملل هموار شد.

سرانجام در نهم ژوئیه

۲۰۱۱ ، یعنی

۵ سال پیش

در چنین روزی، با حضور شماری از رهبران جهان، استقلال سودان جنوبی در مجمع عمومی

سازمان ملل به رسمیت شناخته شد و و آغاز رسمی حضور این کشور در عرصه بین‌المللی را

رقم زد.

یک چهارم از خاک کنونی سودان، یعنی حدود

۶۲۰ هزار

کیلومتر مربع آن قلمرو کشور تازه‌ تاسیس سودان جنوبی است. جمعیت کشور جدید هم۲۲

درصد کل جمعیت سودان، یعنی حدود

۸ میلیون نفر است.

حالا اما پس از

۵ سال،

سودان جنوبی حالا یک کشور حدودا شکست‌خورده به شمار می‌‌آید، به رغم منابع غنی

نفتی و ظرفیت‌های مناسب برای کشاورزی که حتی می‌تواند نیازهای کشورهای همسایه را

تامین کند.

دسته‌جات مسلح دیروز که در برابر قدرت مرکزی در خارطوم

اتحاد داشتند تا نهایتا جنوب را مستقل کردند، حالا بر سر تقسیم قدرت و منافع و

مصالحه قبیله‌ای و قومی به جان هم افتاده‌اند. ده‌ها هزار کشته و دو میلیون آواره

حاصل جنگ داخلی در قلمرو سودان جنوبی است. جنگ از اختلاف میان رئیس جمهور که حالا

فرمانده کل قوا هم هست با معاون اولش که رهبر گروه اصلی شورشیان علیه دولت سودان

بود، دو سال پیش شروع شد. این دو از دو قبیله مختلف هستند و بر سر تقسیم اختیارات

و منابع و ارکان‌های قدرت با هم درگیر شده‌اند.

همین امروز که روزا ستقلال سودان جنوبی است، درگیری‌ها

در پایتخت جوبا بیش از

۱۰۰ کشته برجا گذاشته. گرسنگی و تورم بیداد می‌کند و

کشورهای غربی هم که می‌خواستند سودان جنوبی را به عنوان نمونه‌ای دمکراتیک و موفق

در امور اجتماعی و دولتمداری در برابر دیکتاتوری عمر بشیر در شمال بگذارند بیش از

آن سرخورده شده‌اند که کاری بکنند، به علاوه این که بحران‌های خاورمیانه و اوکراین

بحران سودان جنوبی را از “اولویت” خارج کرده است.

کسانی

که در روز اعلام استقلال سودان در ۵

سال پیش غرق شادی بودند و به توهم افتاده بودند شاید به تجربه کوسوو هم کمتر بهایی داده بودند. در آنجا هم از سال

۲۰۰۸

از صربستان رسما اعلام استقلال شده و اکثر کشورهای غربی هم آن را به رسمیت شناخته‌اند و به آن کمک می‌کنند. ولی ساختار سیاسی و مدنی این کشور جدید و آلودگی بخشی ازرهبران به تبهکاری و فساد که از جمله به دوران جنگ و خشونت برمی‌گردد مانع از آن بوده که کوسوو روی پای

خودش بایستد و کشوری مقبول در منطقه بدل شود. حالا فقر و فساد و فقدان چشم‌انداز به گونه‌ای است که شمار کوسوویی‌ها در میان پناهجویان به آلمان و اتریش و … رقمی بسیار بالاست و …

استقلال و خودگردانی ممکن است به زور یا به رفراندوم به

دست آید، ولی کشورداری و ساختن جامعه‌ای صلح‌آمیز با حداقلی از رفاه و امنیت

فرهنگی می‌خواهد که لزوما آسان‌یاب نیست و ساختنش زمان می‌برد، و شاید هم لزوما

موفق از کار درنیاید، چنان که آینده سودان جنوبی و کوسوو هم مبهم است.

مقاله زیر را

۵ سال پیش

همزمان با اعلام استقلال سودان جنوبی نوشته ام. تردید در باره به ساحل امن و رفاه

رسیدن سودان جنوبی به سادگی هم در این مقاله بی‌اشاره نمانده است.

http://www.bbc.com/persian/world/2011/07/110709_an_sudan.shtml

 

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.