اخباروگزارشات کارگری21دی1394

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

Capture d’écran 2016-01-11 à 20

– نظرخواهی در باره اعتراض به تبصره های 33و24 پیش‌نویس برنامه ششم!

– کارگران پست های فشارقوی برق  دست به تجمع چند روزه مقابل وزارت نیروخواهند زد!

– تجمع کارگران کارخانه کاشی خزر مقابل اداره کار رشت درششمین روزاعتصاب!

– اعتصاب کارگران شهرداری دهدشت دراعتراض به عدم پرداخت4ماه حقوق،مزایا وحق بیمه!

– تجمع کارگران بیکارشده سیمان درود مقابل کارخانه دراعتراض به تعطیلی کارخانه وبرای بازگشت بکار!

– اعتراض دکل بندان گلوگاهی درمراسم ششمین یادواره جان‌باختگان گلوگاهی!

تعداد دکل بندان جان باخته  گلوگاه به140نفر رسید!

– بیانیه درحمایت از دست فروشان مترو

– بلاتکلیفی کارگران اخراجی قطار شهری اهواز برای بیمه بیکاری!

– بیکاری11هزارکارگردراستان اصفهان طی سال جاری!

– طومار طویلی از درخواست های معدنکاران کوهبنان که جامع عمل به خود نپوشیده است

– ششمین روز اعتصاب دانشجویان نفتی  وعدم حضورشان سر جلسه امتحان!

– جولان گازهای سمی کارخانجات ایزوگام دلیجان – فیلترها خاموشند

استفاده از مواد دور ریز پالایشگاه‌ها عامل افزایش آلایندگی

کشته وزخمی شدن 3کارگر کارخانه قند نقده درپی انفجار مخزن!

نظرخواهی در باره اعتراض به تبصره های 33و24 پیش‌نویس برنامه ششم!

دریافتی:چند سئوال در باره اعتراض به تبصره های 33و24 پیش‌نویس برنامه ششم؟

1-آیا میتوان با اعتراض متحد وهماهنگ مانع ازتصویب تبصره های 33و24 پیش‌نویس برنامه ششم شد واز دستاوردهای تاریخی کارگران  دفاع کرد؟

2-اگرپاسختان به سئوال بالا مثبت است.دراین راستا،

الف:چگونه وبه اشکالی می توان این اعتراض را سازماندهی کرد؟

ب:تشکل ها،نهادها وفعالین مستقل کارگری چه نقشی می توانند ایفا کنند؟

ج:مسئولیت حقوق دانان،اقتصاد دانان،روزنامه نگاران و…..مستقل چیست؟

د:چه بهره ای از شبکه های اجتماعی می توان گرفت؟

ه: انتظار ازرادیو،تلویزیون،روزنامه، وب سایت و وبلاگ های مدافع حقوق کارگران چه می تواند باشد؟

بهرشکلی واز هر کانالی که مایل هستید به تمامی یا بخشی از سئوالات بالا پاسخ دهید.

ارائه نظرشما در این باره  ازجمله پاسخ شما به سئوالات بالا درهرسطح واز هرکانال گامی در راستای  جلوگیری از تصویب تبصره های 33و24 پیش‌نویس برنامه ششم  وسازمان دادن اعتراض علیه یورش به دستاوردهای تاریخی کارگران قلمداد کنید.

یدی فعال کارگری

20دی1394

کارگران پست های فشارقوی برق  دست به تجمع چند روزه مقابل وزارت نیروخواهند زد!

یکی ازکارگران پست های فشارقوی برق گفت:روز گذشته -20دی- جلسه ای با حضور مسوولین سازمان و مدیریت، نمایندگان مجلس و اعضای شورای اپراتوری برق در کمیسیون اجتماعی مجلس برگزار شد که نماینده وزارت نیرو همانند گذشته در این جلسه حاضر نشد.

به گزارش21دی جارپرس،یک عضو شورای اپراتوری برق می گوید که جلسه طرح یکسان سازی حقوق و مزایا و استمرار قرارداد اپراتورهای قرارداد کارمعین برق منطقه ای با پرسنل رسمی و پیمانی، روز گذشته در کمیسیون اجتماعی مجلس برگزار شد.

وی می افزاید که این جلسه با حضور نوروزپور نماینده سازمان مدیریت، شاه نظری دبیر شورای عالی کار سازمان و مدیریت، نمایندگان کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی و اعضای شورای اپراتوری برگزار شد که نمایندگان وزارت نیرو همانند گذشته در این جلسه حاضر نشدند .

این عضو شورای اپراتوری برق پیرامون محورهای مطرح شده در این جلسه می گوید که نمایندگان مجلس، مسوولین سازمان و مدیریت و اعضای شورای اپراتوری برق به بررسی رفع مشکلات این کارگران پرداختند و تصمیم بر آن شد که سازمان و مدیریت طرح پیشنهادی وزارت نیرو مبنی بر کارگر دایم را پیگیری نماید؛ و  از سوی دیگر نمایندگان مجلس نیز طرح یک فوریتی یکسان سازی حقوق و مزایا و استمرار قرارداد را از کانال خود پیگیری کنند.

وی در پایان تصریح می کند که عدم حضور نماینده وزارت نیرو در این جلسات، اپراتورهای کار معین پست های فشار قوی برق را بر آن داشته تا در اعتراض به آن در آینده نزدیک تجمعی چند روزه مقابل وزارت نیرو برگزار کنند.

تجمع کارگران کارخانه کاشی خزر مقابل اداره کار رشت درششمین روزاعتصاب!

اعتصاب کارگران کارخانه کاشی خزر شماره ۱ که از روز چهارشنبه هفته گذشته (۱۶ دی‌ماه) آغاز شده بود امروز نیز ادامه یافت.گروهی از این کارگران امروز مقابل ساختمان اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی رشت تجمع کردند.

به گزارش21دی ایلنا،یکی ازکارگران کاشی خزر با اعلام این خبر گفت: صبج امروز ساعتی پس از آنکه او و همکارانش برای ششمین روز متوالی گروهی  مقابل درب ورودی کارخانه تجمع کردند، حدود ۵۰ نفر از کارگران کاشی خزر تصمیم گرفتند تا با تجمع در مقابل اداره کار رشت خواسته های خود را پیگیری کنند.

وی در توضیح علت جابجایی محل اجتماع خود و همکارانش گفت: از همان آغاز هدف ما از برپایی تجمع پیگیری خواسته‌هایمان بود اما چون تاکنون هیچ مقام مسئولی به موضوع رسیدگی نکرده است در نتیجه تصمیم گرفتیم تا محل تجمع خود را تغییر بدهیم.

این کارگر یاد آور شد که او و همکارانش بابت عیدی و پاداش سال ۹۳ و چهار سال حق سنوات پرداخت نشده طلبکارند و در عین حال از زمان شروع اعتراضات اخیر کارفرما فعالیت این واحد تولیدی را متوقف کرده است.

این کارگر کاشی خزر با بیان اینکه بی توجهی کارفرما به طولانی شدن زمان پرداخت معوقات مزدی آنها باعث تشدید نارضایتی او و همکارانش  شده است افزود: پس از اجتماع در مقابل اداره کار حوالی ظهر امروز جلسه مشترکی میان سه نفر ازنمایندگان منتخب کارگران با معاونت اداره کار شهرستان رشت تشکیل شد که در حال حاضر همچنان ادامه دارد.

کارخانه کاشی خزر شماره ۱ که در شهرک صنعتی رشت قرار دارد در زمینه ساخت کاشی دیوار فعالیت دارد و از قرار معلوم تا نزدیک به ۴۰۰ کارگر در آن مشغول کارند.

اعتصاب کارگران شهرداری دهدشت دراعتراض به عدم پرداخت4ماه حقوق،مزایا وحق بیمه!

ازساعات اولیه صبح امروز21دی،کارکنان شهرداری دهدشت اعم از کارگران خدمات شهری، فضای سبز، کارگران غیر رسمی و فاقد حکم، که محل کار خود را در اعتراض به وضعیت معیشتی و بی‌توجهی به پرداخت حقوق و مزایا ترک کرده بودند با واسطه معاون فرماندار و وعده پرداخت حقوق یک ماه حداکثر تا روز شنبه هم راضی به برگشت به کار خود نشده وباتجمع درمحوطه شهرداری خواستار رسیدگی به وضعیت ناخوشایند خود هستند.

به گزارش21دی فارس،کاسه صبر پرسنل شهرداری دهدشت پس از 4 ماه تعویق در پرداخت حقوق و مزایا لبریز شد و از صبح امروز در تجمعی اعتراض‌آمیز خواستار توجه مسئولان به معیشت این قشر شدند.

پرسنل شهرداری اعم از کارگران خدمات شهری، فضای سبز، کارگران غیر رسمی و فاقد حکم و کارکنان از صبح امروز در محوطه شهرداری تحصن کرده و تا لحظه نگارش این گزارش به محل کار باز نگشته‌اند.

بدین ترتیب شهرداری دهدشت در روزی که ارباب رجوع‌های بسیاری برای انجام امورات خود به شهرداری مراجعه کرده بودند، تعطیل شد.

در بین تجمع‌کنندگان کارگران خسته با دست‌های پینه بسته بیشتر از همه به چشم می‌آیند؛ یکی از این کارگران با حالتی گرفته و بغض در سینه گفت: تو را به حضرت اباالفضل فریاد ما را به گوش مسئولان برسانید.

این کارگر خدمات شهری با بیان اینکه نگذارید فریاد ما در هیاهوی انتخابات گم شود، افزود: 4 ماه است حقوق دریافت نکردم، برای خرید نان مجبور شدم از صندوق صدقه‌ای که در خانه دارم پول بردارم، چون راهی جز این نداشتم.

داغ عدم پرداخت حقوق و مزایایی این کارگر شهرداری در حالی بر سینه‌اش سنگینی می‌کرد که به گفته وی همسری دیابتی دارد و خود نیز به بیماری دیسک کمر مبتلا است.

این کارگر با بیان اینکه سه فرزند در حال تحصیل دارم، قسم یاد کرد فرزندش کفشی برای رفتن به مدرسه ندارد.

کارگر دیگری با ناراحتی، بیان کرد: طی این مدت که پولی برای خرید ندارم مایحتاج را از مغازه‌ها قرض می‌گرفتم، اما با بالا رفتن بدهی دیگر به ما جنس نسیه نمی‌دهند.

وی، خطاب به مسئولان تأکید کرد: آبروی ما را جلوی زن و بچه‌هایمان بخرید، به خدا ما حق زندگی داریم.

یکی دیگر از پرسنل متحصن با بیان اینکه طی این مدت از بی‌پولی به کمترین‌ها اکتفا کردم اشکی که در گوشه چشمش سرازیر می‌شد را پاک کرد و سرش را پایین انداخت تا بیش از این نظاره‌گر غرور شکسته‌اش نباشیم.

در گفته‌های همه تجمع‌کنندگان عدم پرداخت حقوق 4 ماهه و بیمه تأمین اجتماعی مشکل مشترک بود و می‌گفتند که به علت بدهی بیمه، تأمین اجتماعی دفترچه درمانی ما را تمدید نمی‌کند.

در این بین جای خالی شهردار و عدم جوابگویی به مطالبات تحصن‌کنندگان بر نارضایتی و اعتراض پرسنل افزوده بود؛ آنان خواستار حضور شهردار و قول مبنی بر پرداخت حقوق بودند.

تجمع کارگران بیکارشده سیمان درود مقابل کارخانه دراعتراض به تعطیلی کارخانه وبرای بازگشت بکار!

جمعی از کارگران سیمان درود در استان لرستان، صبح امروز (۲۱ دی ماه) در اعتراض به بلاتکلیفی ۷۵۰نفر از همکارانشان در نتیجه تعطیلی این واحد تولیدی، مقابل درب ورودی این کارخانه تجمع کردند.

به گزارش21دی ایلنا،یکی از کارگرانی که در این تجمع اعتراضی حضور یافته، گفت: بی توجهی اعضای هیت مدیره  سیمان درود به درخواستهای مکرر آنها درخصوص بهبود وضعیت  شغلی کارگران   در نهایت منجر  شد تا این اجتماع اعتراضی را برپا کنند.

او گفت: مشکلات کارگران سیمان درود  تقریبا از حدود چهار ماه پیش که کارفرما با متوقف کردن خطوط تولیدی این کارخانه کارگران را بلاتکلیف وبیکار کرد آغاز شده است.

این کارگر با بیان اینکه  همکاران وی در کارخانه کاری برای انجام دادن ندارند، افزود: کارفرما سیمان درود تعمیرات کارخانه را بهانه  کرده تا آنها را اخراج کند.

این کارگر معترض سیمان درود در بخش دیگری از سخنان خود درباره پی گیری های همکارانش برای از سر گیری فعالیت کارخانه گفت: آنها  از چهار ماه پیش برای از سر گیری فعالیت کارخانه ، پی گیری های زیادی از نهادهای مختلف دولتی در استان لرستان انجام داده اند که نتیجه ای در بر نداشته‌است.

این کارگر معترض درباره معوقات  حقوقی کارگران افزود: این وضعیت در حالی است که آنها هنوز بابت مزایای مربوط به حق افزایش تولید، آکورد، حق پاداش و پرداختی‌های ویژه اعیاد سال‌های قبل طلبکارند.

اعتراض دکل بندان گلوگاهی درمراسم ششمین یادواره جان‌باختگان گلوگاهی!

تعداد دکل بندان جان باخته  گلوگاه به140نفر رسید!

هنوز صحبت‎های یک سخنران در ششمین یادواره جان‌باختگان گلوگاهی تمام نشده بود که فریادهای اعتراض دکل‎بندان منجر به شلوغی جلسه شد و گردهمایی با دلخوری مردم ادامه یافت، در مقابل درب ورودی مسجد جامع گلوگاه نام دکل‎بندان یادداشت شد تا روزنه امیدی برای ساماندهی آنها باشد.

سال‌هاست که از ساماندهی دکل‎بندان سخن گفته می‎شود، آمار جان‌باختگان دکل‌بند بیشتر می‎شود، اما آمار عملکرد مسئولان برای عمل به وعده‎ها از رشد اندکی برخوردار است.

ششمین یادواره جان‌باختگان گلوگاهی در حالی برگزار شد که تعداد این جان‌باختگان در سال‌های سال به 140 تن رسید، 850 نفر مصدوم و معلول و از این تعداد دستکم 15 نفر آنها تاکنون قطع نخاع شده‌اند.

در حال حاضر بیش از یک‌هزار و 800 نفر نیز در نقاط مختلف کشور و حتی در عراق، افغانستان و کشورهای آفریقایی مشغول کار هستند.

اینکه چرا 80 درصد دکل‌بندان کشور از گلوگاهی‌ها هستند را باید در فعالیت‎های پیش و پس از انقلاب جست‎وجو کرد، زمانی‎که متخصصانی از کشورهایی چون بلژیک، چین و آلمان در ایران مشغول دکل‎بندی بودند و سفری چند ماهه را نیز برای نصب دکل‎های برق در مازندران و شرق این استان داشتند، مردان گلوگاهی به‎دلیل نبود شغل مناسب در کنار این متخصصان هم کار کردند و هم کار یاد گرفتند، خارجی‌ها از غیرت و شجاعت مردان این دیار متعجب شدند، کم‎کم آنها را برای کار به سایر نقاط کشور دعوت کردند، روزگار سپری شد تا اینکه گلوگاهی‌ها در این شغل مهارت زیادی یافته و آوازه آنها در سراسر کشور پیچید و آرام‎آرام نیز با افزایش متخصصان داخلی در رشته‎های برق و مخابرات، دیگر نیازی به متخصصان خارجی نبود.

سه‌دهه از آن سال‎ها می‎گذرد و حالا طراحی، ساخت و نصب دکل‎های برق و مخابرات در ایران به‌دست فرزندان همین آب و خاک انجام می‌شود، مردانی از قم، لرستان و به‎ندرت از سایر قومیت‌ها در کنار مردان گلوگاهی در سراسر کشور و حتی خارج از مرزها، حالا افتخاری برای وزارت نیرو هستند.

دکل‎بندی شغل پرمخاطره‎ای است که حتی اگر همه جوانب کار به‎دقت سنجیده شود، باز هم هر لحظه خطر سقوط یا برق‌گرفتگی وجود دارد، حالا فکرش را بکنید که عده‎ای از پیمانکاران توجهی به ایمنی کارگران نداشته باشند، خوراک و مکان مناسبی را در اختیار آنها قرار ندهند و حقوق و بیمه آنها را نیز پرداخت نکنند.

سال‌هاست که مردان گلوگاهی از نوجوان و جوان گرفته تا میان‌سال، از باسواد و بی‎سواد و حتی فارغ‎التحصیل دانشگاهی به‎دلیل نبود شغل مناسب در شهر خود، به‎سمت دکل‌بندی روی می‎‌آوردند، از خانواده و شهر خود دور می‎شوند، در سرما و گرما، در گوشه و کنار و مرزهای کشور با انواع مخاطرات دست و پنجه نرم می‎کنند تا امیدی برای زندگی و رسیدن به آرزوهای خود و خانواده خود داشته باشند.

سال‌هاست که از مردان گلوگاهی به‎عنوان مجاهدان سازندگی یاد می‎شود، اما مگر چه امتیازی غیر از همین نام برای آنها مانده است؛ در طول سالها 140 دکل‌بند جان خود را از دست داده‌اند، بعضاً دو برادر یا پدر و پسر در این راه جان دادند، 850 نفر مصدوم و معلول و از این تعداد دستکم 15 نفر آنها تاکنون قطع نخاع شده‌اند.

هنوز صحبت‎های یک سخنران در ششمین یادواره جان‌باختگان گلوگاهی تمام نشده بود که فریادهای اعتراض دکل‎بندان منجر به شلوغی جلسه شد و گردهمایی با دلخوری مردم ادامه یافت، در مقابل درب ورودی مسجد جامع گلوگاه نام دکل‎بندان یادداشت شد تا روزنه امیدی برای ساماندهی آنها باشد.

وقتی که به جمعیت نگاه می‎کردیم به‎راحتی موجی از عصبانیت و ناامیدی را در چهره بیشتر آنها می‎دیدیم، هر کدام از آنها چیزی می‌گفتند و به‎سختی می‌شد با آنها حرف زد، نام آنها را که می‌پرسیدیم مایل به معرفی نبودند اما دردهای زیادی داشتند و حرف‎هایی بیشتر برای گفتن.

مردانی را می‎دیدیم که سرد و گرم روزگار را چشیده بودند، دست‎ها از سختی پاره‎آهن‌ها می‌گفت و چهره‌شان از نامردی‌های روزگار سخن‎ها داشت، بانوانی هم بودند که از مرگ فرزند یا همسر و یا هر دوی آنها در شغل دکل‌بندی می‎گفتند.

یکی از دوستش می‎گفت که جلوی چشمش از دکل افتاد و تا او را به بیمارستان برسانند جان داد، یکی از حادثه اسفندماه 90 گفت که دوستش برای دریافت طلب خود به‎اتفاق فرزند، همسر و پدر خانم و مادر خانم خود راهی یزد شد اما در بین راه و در جاده سمنان در یک تصادف رانندگی، همه پنج نفر جان خود را از دست می‎دهند و در آستانه نوروز آن‎سال، مردم گلوگاه عزادار می‎شوند.

یکی از مطالبات معوق و بدهی‎های ریز و درشت خود می‎گفت و اینکه سالی سه‎بار به آنها حقوق می‎دادند، حقوقی که بسیار پایین‎تر از مبلغ قرارداد بود، دیگری از جوان 26 ساله‎ای گفت که سال 88 در کرج بر اثر سقوط از دکل فوت کرد و روز تشییع او با تولد نخستین فرزندش همراه شد، مردی میان‎سال نیز از مرگ تنها پسرش بر اثر برق‎گرفتگی از روی دکل گفت و از غمی سنگین که سال‎هاست با او همراه شده است.

یکی از جوان‎ها که مدتی را در جنوب کشور با دکل‎بندان هم‎شهری خود گذرانده است، گفت: دکل‎بندی شغل سختی است، پیمانکاران توجهی به ایمنی کارگران ندارند؛ نه لباسی، نه کلاه و دستکشی و نه امنیتی، دور از خانواده بودیم، حقوق خوبی برای ما در نظر می‌گرفتند اما مبلغ اندکی پرداخت می‎شد، برخی از پیمانکاران به کارگران خیانت می‎کردند، زیرا حقوق آنها را از دولت می‎گرفتند اما به کارگر مزد اندکی می‎دادند، مبلغی را در جیب ناظران می‎گذاشتند و خبری از بیمه کارگران نبود.

مهدی یگانه اظهار کرد: خوابگاه مناسبی نداشتیم، شبی را به‎یاد داریم که چادر بچه‎ها آتش گرفت، چند نفر جان خود را نجات دادند و جوانی به‎نام مصطفی قلعه‎سری جلوی چشمان ما در آتش سوخت و نتوانستیم کاری برای او انجام دهیم.

وی ادامه داد: یادم هست که در عسلویه مشغول کار بودیم، دو جوان رشید به‎ نام‎های صابر ملک‎محمودی و مجتبی خادملو مشغول کار بر روی دکل برق بودند، به‎ناگاه خط انتقال برق‎دار شد و هر دوی آنها جلوی چشمان ما در صحنه‎ای بسیار دل‌خراش پرپر شدند، جوان دیگری به‌نام مهدی خادملو نیز بدون وسایل و تجهیزات ایمنی به بالای دکل فرستاده شد و بر اثر بی‌احتیاطی از دکل سقوط کرد و جان داد.

مهدی امیرخانلو نیز از کار کردن در بیابان‌ها و جنگل‌ها گفت، از جاهایی که گرگ‎ها در کمین بودند و بچه‎ها جرأت نداشتند حتی برای کار ضروری، به‎تنهایی قدم از قدم بردارند، او از روزها و شب‎هایی گفت که به‎سختی سپری می‎شدند و هیچ‎گاه خستگی آن روزها را فراموش نمی‎کنند زیرا حقوق خود را دیرهنگام و با مبلغی پایین‎تر از قرارداد اولیه دریافت می‎کردند.

مشکلات دکل‎بندان را پایانی نیست، از وجود پیمانکاران غیرمتعهد و بی‎انصاف گرفته تا سطحی‎نگری مسئولان و انجام ندادن فعالیت‎های ریشه‎ای برای این مجاهدان بی‎ادعای سازندگی، دکل‎بندان این مردان مردی که به خانه‎های ما روشنایی بخشیدند و در این راه پر خطر نیز چراغ عمر برخی از آنها خاموش شد، نیاز به توجه مسئولان دارند.

بخشی ازیک گزارش فارس بتاریخ21دی

بیانیه درحمایت از دست فروشان مترو

از دست فروشان مترو حمایت می کنیم

دست ‌فروشان مترو غریبه نیستند. آن‌ها دوست ما، همشهری ما، همسایه ما هستند. قصدشان آزار ما نیست، هرگز این نبوده است. تنها شرایط ناگوار اقتصادی حاکم بر ایران که وزرای دولت نیز زبان اعتراف بدان گشوده‌اند، دست‌‌فروشی را به‌عنوان یک گزینه و گاه تنها گزینه پیش روی آن‌ها گذاشته است.  کافی است نرخ بالای بی‌کاری از یک سو و رواج گسترده انواع قراردادهای ظالمانه را از سوی دیگر طی سال‌های اخیر  به یاد آورد تا معلوم شود چه‌گونه و چرا دست‌فروشی در قطارهای مترو تا این اندازه رونق گرفته است.

در عین حال، تا آن‌جا که به مترو تهران مربوط می‌شود، مشکل نه حضورِ دست‌فروشان، که کمبودِ آشکار قطار و ازدحام فوق‌العاده مسافران در ساعات پرتردد است که شرایطی عمیقاً غیرانسانی و سخت باورنکردنی را داخل واگن‌ها رقم می‌زند. نیز این نکته را نباید از یاد برد که شهرداری تهران در روزگاری برای برخورد با دست‌فروشان مترو به حضور پلیس متوسل می‌شود و تبلیغات گسترده‌ای در این باره به راه می‌اندازد که از آلوده‌گی هوا گرفته تا معضلاتِ ترافیکی، جایی برای سلامت و آرامشِ همشهریان باقی نگذاشته است. مدیران شهرداری تدبیری اساسی برای حل این مشکلات نمی‌اندیشند که هیچ؛ عملاً نفع خود را در دامن‌زدن به آن‌ها می‌بینند. مدام با صرفِ هزینه‌های سرسام‌آور به تعداد بزرگ‌راه‌ها و تونل‌ها و پل‌هایی اضافه می‌شود و  هر روز در گوشه‌و‌کنار شهر مجتمع‌های تجاری کوچک و بزرگ و گاه هیولاوشی سربرمی‌آورند. تهران به شهرِ خودروها و مراکز خرید تبدیل شده است؛ این بهایی است که همشهریان در ازای هر چه بیش‌تر کالایی‌شدن و مالی‌شدن مناسبات شهری می‌پردازند. هم‌ از این رو است که پای پلیس به قطارهای مترو و برخورد با دست‌فروشان باز می‌شود. هر چه باشد، دست‌فروشان نمی‌توانند جایی در این مناسبات داشته باشند و نفعی به آن برسانند: مالیات و عوارض نمی‌پردازند، اجناس مارک و برند نمی‌فروشند، و احتمالاً برای مدیران شهری که مهم‌ترین میدان مرکزی‌اش – میدان ولی‌عصر- هم قرار است به مرکز تجاری تبدیل شود، حضورشان صورت خوشی ندارد.

این روزها در تبلیغات محیطیِ ایستگاه‌های مترو دست‌فروشی همچون خطری در کمین وانمود می‌شود که زنده‌گیِ شهروندان را تهدید می‌کند. ما نویسنده‌ گان و امضاکننده‌گان این بیانیه، چنان که تاکید شد، خطر را جایی دیگر می‌بینیم و تهدید را به‌شکلی دیگر و ملموس‌تر احساس می‌کنیم. دست‌‌فروشان مترو نیز در کنار ما در معرض این خطر و تهدید هستند. حمایتِ ما از آن‌ها حمایتِ ما از حیاتِ فردی و اجتماعیِ تک‌تکِ همشهریان است.

بکتاش آبتین- سعید آرمات – داود آتش بیک – شهلا آتش سودا- حسین آرایش- مهشید آسوده خواه – روزبه آقاجری- محمد کریم آسایش- محمدآشور- وحید آقاجانی – فرزانه آقایی پور- آذر آکنده – پروانه آل بویه – امیر ابراهیمی – جعفر ابراهیمی- سپیده ابطحی – احمد ابوالفتحی – معصومه ابوطالبی – مهرداد اسکویی-  فرزانه احمد زاده- شیرین احمدی -فرامرزاخوان- کاوه اخوان- علیرضا اخوان- اویس اخوان – ناصر ادکی – کورش ادیم – راحیل ارجمندی –بشیر احسانی –شهریار احمدی – شیرین احمدی – الهام اسدی- مهسا اسداله نژاد- فرشاد اسماعیلی- -خیزران اسماعیل زاده- آمراسکندری- حمید اسکندری – فرشیده اسدی- علی اسداللهی- جمشید اسماعیل نژاد- آوا اصلی سلیمانی – مهدی اصفهانی –حسن اصغری- شیرین اصغری – عادل اعظمی- یاسمن افتخاری – محبوبه افشاری- رضااکوانیان- احسان اکبری- حمید اکبری- مینا اکبری- آرش اله وردی- حسام امیری- مجتبی امینی-  سیاوش امجدی- غزاله امیری- مریم امیری – زویا امین – دلارام امین زاده – هوشیار انصاری فر- رضیه انصاری – یوسف انصاری- سحر الیکایی – نرگس الیکایی- سما اوریاد – بابک اوجاقی- حسین ایمانیان – الناز بابایی- سما بابایی – کیوان باژن – هاله باستانی –  ارسلان باقری – امید باقری – سعید باقری – مهدی باقری – رضا باقر زاده مقدم – کامران برادران رزازی- مجید برزگر- سپیده برنجی- کیانا برومند- آزاده بشارتی- محیا بلوچی- خسرو بنایی – موسا بندری – سحر بنی مالکی- فانوس بهادروند – امیر بهاری- زهرا بهرامی – شیما بهره مند –  معصومه بهزاد منش – سینا به منش- آزاده بیزار گیتی – بابک بیات – محمد بیات- الهه بیننده- سحر بیانی- پدرام پذیره – تارا پرهیزی – میلاد پشتیوان -احمد پوری- نسرین پوری – آیدین پورخامنه – یاشار پورخامنه – آوات پورعبدالله- افسانه پورقلی- نژلا پیکانیان – اسفندیار پیل آرام – آناهیتا  تاجیکی – نگار تحصیلی – نادیا تبریزیان – ناصر تقوایی- ژینوس تقی زاده – هادی تقی زاده – محسن توحیدیان- پروانه توکلی – هما توکلی – آرش تنهایی- سعید توانایی – مرجان ثابتی- علی ثباتی- آزاده ثبوت – سپیده ثقفیان – علی اکبر جانوند – فاطمه جدی – سپیده جدیری- فرناز جعفرزادگان- حمید جعفری – مریم جعفری- شهرام جمالی – فرشته جواهری – کارن جواهری– محمدرضا جهان پناه – پوریا جهان شاد – فریدون چمنی – سمیرا حاتمی – فرخنده حاجی زاده – الهه حبیبی- مریم حبیبی- محترم حبیبی – هدا حدادی-  باران حجتی- سعید محمد حسنی – نرگس حسنعلی – اوختای حسینی- مرتضا حسینی- امین حسین پور-  شیدا(طیبه) حسین زاده – حسام حسین زاده – محسن حسینی- اعظم حسینی- فاطمه سادات حسینی – زبیده حسینی- محمد حسینی – وحید حسینی ایرانی – سولماز حسینیون – یاسمین حشدری- داود حضرتی- دیاکو حق گو- نوید حقیقت – لیلا حکمت نیا- محسن حکیمی- خاطره حناچی – رضا حیرانی- محمد حسین حیدری –  ویدا حیدری – فرهاد حیدری گوران- فرهاد خاکیان دهکردی – رضا خلخالی – آرزو خانلو – زهرا خانلو – محمد خانی – مهین خدیوی – افسانه خرمشاهی – فیروزه خسروانی – جلال خسروی- منصوره خسروشاهی – عابس خلقی – آیدین خلیلی- مریم خلیل نژاد – هایده خلیل نژاد – رضاخندان (مهابادی)- ایرج خواجه پور- سیاوش خوش نشین – سپیده داداش زاده-  علی داعی – خلیل درمنکی – شراره درویش- لیلی درخشانی- روزبه درنشان- گوهر دشتی- ابراهیم دمشناس – زهرا دودانگه – شهین ده بزرگی- رضا دهقان – مهسا دهقان –  آزاده دواچی- سمیه دیندارلو – بابک ذاکری- حامد ذوالفقاری -الهام ذوالقدر- دیبا رایین – محسن ربیعی- حامد رجبی – زرتشت رحیمی- آرمیتا رحمانی- ارمغان رحمانپور- روجا رحمانی- مریم رحمانی – محمود رحمانی – ویولت رزاق پناه- هلیا رستمی- رحیم رسولی – سمیرا رشید پور- آناهیتا رضایی- صفیه رضایی – علیرضا رضایی اقدم- ندا رضوی پور – راضیه رفیعی – محمد امین رفیعی نیا – آیدا رمضان نژاد – عاطفه رنگریز – سمیرا رنجوریان- قاسم روبین – زروان روح بخشان – حافظ روحانی- ظهیر روستایی – نسیم ریگی- آرش رییسیان – فریبرز رییس دانا- اشرف زارع – زهره زارعی- پیام زارعیان – سام زارعیان – نینا زارعیان – البرز زاهدی – ناصرزرافشان-  آیسان زرفام – فاطمه زمانی – محمد زندی – فاطمه سادات حسینی – مسعود سالاری – رضا سامانی – جهانگیر سایانی- عادل سالم- شیما سبحانی – سولماز سپهری- فروغ سجادی – رضا ستاری- فاطمه سرحدی زاده-  ناهید سرشگی- میترا سرانی اصل- سارا سعیدی- علی سطوتی قلعه- ابراهیم سعیدی – حسام سلامت – سحر سلحشور- احسام سلطانی-  پژمان سلطانی – پیمان سلطانی – نسیم سلطان بیگی- سعید سلطانی طارمی- شکوفه سلیمان – آزاده سلیمانیان – فرشاد سنبل دل-  سیما سیدی- وحیده سیستانی- سهیلا شارقی- علی شام روشن – رضا شاهبداغی – فاطمه شاه نظری- رضاشبانکاره- فرحناز شریفی- فیض شریفی-  اکبر شریعت – محمد شعبانی – افسانه شفیعی – فاطمه شفیعی- عاطفه شفیعی راد- فرحناز شمس – محسن شمس – آزاد شمس آوری- سردار شمس آوری- پروانه شمیرانی – مظاهر شهامت-  عباس شهرابی فراهانی – شاهین شیرزادی- ایراندخت صابری – آناهیتا صادقی- لیلا صادقی – طه صارمی – نسترن صارمی- سیدعلی صالحی- مهسا صباغی – سینا صبوری – علی صداقتی خیاط – آنیتا صدیقی – سپهر صراف – مینا صفار- نیما صفار- زهرا صفایی- محسن صلاحی راد- آزاده  صمدی – سومان صمدی- پروین ضرابی – فرزانه طاهری – بیتا طاهباز- مجتبا طباطبایی- کمال طباطبایی- محمد حسین طهماسب پور – سپیده طیری- محسن ظریفی – حکیمه ظفری- محمدرضا ظفری – رضا عابد – شکیبا عابدزاده – زهره عارفی – پردیس عامری – زهره عباسی – صادق عباسی – علیرضا عباسی- نازنین عباسی – بهار عبدی- علی عبداللهی-  ناهید عرجونی- فروغ عزیزی – معصومه عجم – عطیه عطار زاده – اختر عظیمی – فاطمه علی اصغر- الاهه علی خانی- امیرعلی علایی – میثم علی پور- میثم علیرضا پور- حسین علیشاپور- لاله عنبری –  آیدین غلام زاده- سعید غلامحسین پور- مصطفی غلام نژاد- سینا غیاثی نژاد- لیدا فاضلی – محیا فاضلی – احمد فتحی – فاطمه فتوگرافی – کبری فدوی- الهه فراهانی – سمانه فراهانی- علیرضا فراهانی- محسن فرجی – نگین فرهود- شکوفه فلاح – قاسم فلاح –  راحیل فلاح فر- حامد فلاحی – لیلا فلاحی سرایی- مستانه فرنام- محمد فرنام- مرضیه فرنام- مهدی فرنام- داوود فروغی – خدامراد فروهر- مریم فریدی – نوید فیروزی- نیلوفر قادری نژاد – جواد قاسمی- علی قانع –  شاهین قائمی نژاد- فاطمه قدرتی – نفیسه قدرتی – فرید قدمی- شادی قدیریان- مهدی قربانپور- آرزو قریشی- الوار قلی وند- مهدی قلایی- شهاب الدین قناطیر- الیاس قنواتی- اسماعیل قنواتی- زهرا قنبرزاده- بهزاد قوامی – فاطمه قیاسیان- میلاد کامیابیان-  ناهید کبیری – کورش کرم پور- اردشیر کرمی – لادن کرمی – بهاره کریمی – سارا کریمی – فریده کریمی نژاد – محمد حسین کریمیان – نوید کریمیان- مینا کشاورز- سعیده کشاورزی- اقدس کشوری – پوران کفیلی –  نسیم کلهری – هما کلهری – علی کلایی – خورشید کم گویان – سارا کنعانی-  منیژه کوچکی – سپیده کوتی- مجید کوهکن- میترا کهن آزادی – اعظم کیان افراز – داریوش کیانی – بهاره کیایی- منیژه گازرانی- صالح گرامی پور- الهام گردی- خالق گرجی- لیلی گلستان – باربد گلشیری – محمد گنابادی- آذر گیلانی – اسکندر لطفی – وحید لنجان زاده – آرمین مالکی- غلامرضا مالکی – محمدرضا مافی – یاسین محمدی – صادق محمدیان روشن- حبیب محمدزاده- علیرضا محسنی- اعظم محقق – مه آ محقق – نفیسه محمدپور- سعید محمدی- مهدیس محمدی- مهناز محمدی- عباس مخبر- ریحانه مختاری- معصومه مختاری- امین مرادی- نفیسه مرادی- سها مرتضایی- ابولفضل مروجی – امین مریی-  علی مساوات – علی مسعودی نیا- پریدخت مشکزاد – حامد مصطفوی- سروش مظفرمقدم – معصومه مظفری- روژان مظفری- روزبه معادی – اقبال معتضدی – لیلا معصومی- اکبر معصوم بیگی- میترا معینی – سعید مقدم – الهه مقدمی – ندا مقربی- حسین مکی زاده- انوشه منادی – منصور منصورنژاد – حسن موریزی نژاد- حافظ موسوی- حوریا موسوی- حسن موسوی- اسحاق موسوی- روح الله مهدی پور – علیرضا مهدی پور- کیوان مهتدی- اصغر مهدی زادگان – معصومه میرابوطالبی- حسین میربابا – سیامک میرزاده- نفیسه میرزایی- مریم میرزایی پری- آزاده میرزایی سالور- مصطفی میرزاده- فریده میرشکاری- محمد میزبان- فریاد ناصری- فرزانه ناظران پور- معصومه ناظمی-  طلا نژادحسن- منیژه نجم عراقی- آرش نصرت اللهی- رفیق نصرتی- سهیل نصرتی- محمد نظری- محمد نعامی پوران- بهزاد نعلبندی- مسرور نعمت اللهی- خسرو نقیبی- زهرا نوبخت- علیرضا نوروزی- مرتضی نوروزی- محمد نوروزی – حسین­علی نوذری- حمید نوشاد- مازیار نیستانی-  سپیده نیکرو- حمیدرضا واشقانی فراهانی – محدثه واعظی پور- نیلوفر وحدت- عبداله وطن خواه-  ضیا وظیفه شعاع- مرضیه وفامهر- مجتبی وندالوند- محسن ونکی- حسن همایون- نیوشا هاتفی- الهام هومین فر- امیرحسین یاوری-  نسرین یاوری- سمیرا یحیایی- رحمان یله – ناصر یوسفی

21/10/1394

امضاها ادامه دارد

بلاتکلیفی کارگران اخراجی قطار شهری اهواز برای بیمه بیکاری!

با گذشت بیش از دو ماه از زمان اخراج کارگران پیمانکاری پروژه قطار شهری اهواز هنوز مستمری بیمه بیکاری آن‌ها برقرار نشده است.

به گزارش 21دی ایلنا،صندوق بیمه بیکاری با این استدلال که شرایط اخراج ۳۸۰ کارگر اخراج شده پروژه ‌قطار شهری اهواز با دستور العمل مربطه مغایرت دارد از برقراری مقرری بیمه بیکار آن‌ها خود داری می‌کند.

براساس این گزارش،این کارگران خواهان برقراری مقرری بیمه بیکاری و یا بازگشت به کار بودند.

از قرار معلوم به این کارگران گفته شده است که در دستور العمل مورد اشاره تنها به کارگران پیمانی بیکار شده‌ای مقرری بیمه بیکاری پرداخت می‌شود که قرارداد کاری او و یا پروژه کاری که او در آن مشغول کار است خاتمه یافته باشد و یا اینکه توسط کارفرما به کارگر دیگری جای آن‌ها مشغول کار شده باشد.

بنابهمین گزارش،این کارگران در نیمه نخست آبان ماه وپیش از اتمام زمان پروژه و قرارداد خود اخراج شده و هیچ کارگر جایگزینی هم به جای آن‌ها مشغول کار نشده است در نتیجه با تشخیص مسئولان صندوق بیمه بیکاری امکان برقراری مقرری بیمه بیکاری آن‌ها وجود ندارد.

بیکاری11هزارکارگردراستان اصفهان طی سال جاری!

کارخانه‌ ها یکی پس از دیگری در این استان صنعتی اعلام ورشکستگی می‌کنند و هر روز شاهد تجمع کارگران پشت در استانداری یا جلوی در واحدهای تولیدی هستیم به طوری‌که آخرین مورد از این نوع اتفاقات به همین چند روز پیش بازمی‌گردد. زمانیکه کارگران کارخانه دیار خودرو گلپایگان چند روز پیش در پی عدم دریافت حقوق چندماهه خود تجمع کردند.

بر اساس آمار اداره کار اصفهان، از ابتدای سال تاکنون ۱۱هزار نیروی کار استان بیکار شده اند و در همین حال مسئولان اعلام می کنند باتوجه به اوضاع کشور دست آنها برای رفع این معضل بسته است.

قراردادهای رسمی، موقت و کار معین، از قراردادهایی است که بین کارگر و کارفرما منعقد می‌شود که در حال حاضر تنها ۱۵ درصد کارگران استان اصفهان قرارداد رسمی دارند، ۸۴ درصد قراردادها موقتی است و تنها یک درصد از قرادادها، کار معین است یعنی به شکل پروژه‌ای به کارگر سپرده می‌شود.

بیکاری در کلان‌شهر اصفهان معضلی است که نه هر ساله بلکه هر روزه بر عمق آن اضافه می‌شود به طوری که شاهد خانه‌نشینی جوانان تحصیلکرده یا در سنین کار هستیم و این در حالی است که اقداماتی که برای حل این معضل از سوی مسئولان استان اجرایی شده آنقدر به کند بوده است که به جرئت می‌توان گفت کار ملموس و شاخصی در این ارتباط صورت نگرفته است.

کارخانه‌ ها یکی پس از دیگری در این استان صنعتی اعلام ورشکستگی می‌کنند و هر روز شاهد تجمع کارگران پشت در استانداری یا جلوی در واحدهای تولیدی هستیم به طوری‌که آخرین مورد از این نوع اتفاقات به همین چند روز پیش بازمی‌گردد. زمانیکه کارگران کارخانه دیار خودرو گلپایگان چند روز پیش در پی عدم دریافت حقوق چندماهه خود تجمع کردند.

این وضعیت در حالی است که وقتی به دنبال علل معضل بیکاری و راهکارهای آن با مسئولان مربوطه در استان به گفتگو نشستیم تنها متوجه شدیم مسئولان هم به تشریح وضعیت جاری اکتفا کرده و حل این معضل را بیشتر یک موضوع کشوری تلقی می‌کنند و راهکاری از درون استان برای آن پیدا نکرده‌اند.

رئیس اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان اصفهان با اعلام اینکه بیش از ۱۱ هزار تعدیل نیرو کار از ابتدای امسال تاکنون در استان اصفهان داشتیم، گفت: در وضعیت اقتصادی شکننده‌ترین حالت را داریم و معضل بازنشستگان صندوق فولاد نیز نیازی به تشریح بیشتر ندارد.

رئیس اتاق بازرگانی استان اصفهان نیز در این خصوص گفت: استان اصفهان از دیرباز استانی پرکار و صنعتی بوده و سابقه روابط خوب کارگر و کارفرما در این استان قدمتی زیادی دارد، سال‌ها کارگر و کارفرما در این استان برادر بوده‌‌اند و مدیران دولتی استان نیز در این مدت تعامل خوبی با فعالان اقتصادی داشته‌اند.

وی اعلام کرد: هشت هزار واحد صنعتی و بیش از یک‌میلیون مستمری بگیر بیمه در استان وجود دارند و استانی که قطب تولید فولاد و مصالح ساختمانی است نباید وضعیت این چنین داشته باشد.

سهل آبادی وضعیت فعلی اقتصاد را به بیماری تشبیه کرد که در سی سی یو، بستری شده و مسئولان دولتی هر از چندگاهی با یک سیلی، وضعیت هوشیاری وی را بررسی می‌کنند.

به دنبال عوامل موثر در بیکاری به این مسئله نیز باید بپردازیم که تا چه اندازه‌ نوع قراردادها بین کارگر و کارفرما در رشد معضل بیکاری نقش داشته، موضوعی که جزئیات آن را از سوی معاون روابط کار اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان اصفهان جویا شدیم.

محسن نیرومند با اعلام اینکه نوع قراردادهایی که بین کارگر و کارفرما منعقد می‌شود بی‌تاثیر در رشد بیکاری نیست ادامه داد: در حال حاضر سه نوع قرارداد کاری بین کارگر و کارفرما منعقد می‌شود.

وی بیان داشت: قراردادهای رسمی، موقت و کار معین، از قراردادهایی است که بین کارگر و کارفرما منعقد می‌شود که در حال حاضر تنها ۱۵ درصد کارگران استان اصفهان قرارداد رسمی دارند، ۸۴ درصد قراردادها موقتی است و تنها یک درصد از قرادادها، کار معین است یعنی به شکل پروژه‌ای به کارگر سپرده می‌شود.

معاون روابط کار اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان اصفهان با اظهار اینکه قراردادهای موقت بیشترین سهم را در رشد بیکاری کارگران دارد.

اگر کارگری قرارداد با کارفرما امضا نکرده و کارفرما وی را بیمه نکند، باز هم حق شکایت و بازرسی برای کارگر محفوظ است وی در پاسخ به اینکه آیا فکر نمی‌کنید سهم زیادی از بیکاری نیز به کارگرانی بر می‌گردد که می‌خواهند در اصناف و مغازه‌ها مشغول به کار شوند اما به دلیل عدم تمکین کارفرما به بیمه کردن شاگرد مغازه و استفاده آزمایشی از آنها، بیکاری را به تضییع حقوق ترجیح می‌دهند، ادامه داد: در مرحله اول لازم است که گفته شود یک نیروی کار حتی در مرحله آزمایشی هم می‌تواند از بیمه بهره بگیرد و اگر صاحب کاری از آن سرباز زند حق شکایت برای کارگر یا شاگرد محفوظ است.

نیرومند با بیان اینکه بر اساس ماده ۱۴۸ قانون کار، کارگر باید از همان روز اول کاری خود بیمه شود، اعلام کرد: حتی اگر کارگری هم قرارداد با کارفرما امضا نکرده و کارفرما وی را بیمه نکند، باز هم حق شکایت و بازرسی برای کارگر محفوظ است و مامور بیمه در صورت اعلام گزارش موظف به بازدید از محل کار و رسیدگی به شکایت است.

وی در پاسخ به اینکه آیا حتی اگر کارفرمایی هم اعلام نیاز به کارگر کرده باشد اما از همان ابتدا اظهار کند که فرد را بیمه نمی‌کند، حق شکایت از آن کارفرما وجود دارد یا خیر، گفت: این حق برای کارگر وجود دارد و از سویی اداره کل کار به دنبال ساماندهی روابط کارگر و کارفرما است.

معاون روابط کار اداره کل کار، تعاون و رفاه اجتماعی اظهار داشت: با این وجود اما عملا بیمه مشاغل آزاد به درستی از سوی کارفرما اعمال نمی‌شود.

نکته آخر:

در این شرایط که از یک سو، هیچ ضوابط کاری قانونمندی برای حمایت از نیروی کار وجود ندارد و از طرف دیگر به قوانین موجود هم به طور ناقص عمل می‌شود، مسئولان هم گویی خود سرگردان این ‌بی‌قانونی‌ها شده‌اند.

بخشی ازیک گزارش مهربتاریخ21دی

طومار طویلی از درخواست های معدنکاران کوهبنان که جامع عمل به خود نپوشیده است

برقراری و اصلاح حقّ تونل، مسکن‌، تغذیه، عائله‌مندی‌، بدی آب و هوا و بیمه تکمیلی کارگران معادن و سکونت رؤسای معادن و مسئولان ‌ایمنی معادن در شهرک‌های همجوار معادن از دیگر پیشنهادها و درخواست معدن‌کاران است.

به گزارش21دی 72عارف،در ادامه اقدامات هفته گذشته معادن زغال سنگ کوهبنان و انتشار اخباری با عنوان های مختلف در این باره یکی از همشهریان محترم در زیر خبر « از نیم کیلومتر زیر زمین تا روی میز » نظری را منتشر کرد که ضعف اطلاعاتی ما درباره کارگران زحمتکش معادن زغال سنگ را گوش زد کرد و این پایگاه ضمن تشکر از تمامی عزیزانی که لطف دارند و نظرات خود را – چه با ما و چه بر ما – درمیان می گذارند از این عزیز هم قدردانی می کند و برای مطرح نشدن حق مطلب این نظر ، آن را به صورت یک نوشته مجزا منتشر می کند.

وی در این نظر نوشت : کارگری که پس از سال‌ها تلاش در محیط ناامن، نمناک و خطرناک معادن ‌در آستانه ‌بازنشستگی توأم با بیماری‌های جسمی و ریوی قرار گرفته است‌، آیا باید از حقوق، مزایا و تمام امکانات رفاهی‌، درمانی و …‌ خود محروم شود و پزشکان متخصص و داروخانه‌ها از قبول دفترچه‌ بیمه‌ این کارگران خودداری کنند ؟!

وی پیشنهاد داد : برقراری و اصلاح حقّ تونل، مسکن‌، تغذیه، عائله‌مندی‌، بدی آب و هوا و بیمه تکمیلی کارگران معادن، تمرکز اردوی ذغال‌سنگ به جای مرکز استان در یکی از شهرهای شمالی استان شامل زرند، کوهبنان، راور که دارای بیشترین معادن ذغال‌سنگ هستند و سکونت رؤسای معادن و مسئولان ‌ایمنی معادن در شهرک‌های همجوار معادن از دیگر پیشنهادها و درخواست معدن‌کاران است.

این منتقد درخواست کرد : همچنین نسبت به راه‌اندازی و احیای مراکز رفاهی‌، بهداشتی و ورزشی مناطق کارگری اقدام شود در حالی که به دلیل وجود استرس‌های وارده‌،‌ کارگران و‌ خانواده‌ آنها از نظر جسمی و روحی دچار مشکل هستند، راه‌اندازی و احیای این مراکز ضروری به نظر می‌رسد.

وی خواست : نسبت به برقراری و اختصاص حقّ آلایندگی برای پرداخت به شهرداری‌ها اقدام شود تا شهرداری‌ها بتوانند در زمینه ایجاد پارک‌، فضای سبز و محیط‌های تفریحی‌، امکانات و احداث فضاهای ورزشی در مناطق و محلات مسکونی کارگران در این سه شهرستان اقدامات لازم را به عمل آورند‌.

این شهروند کوهبنانی گفت : وزارت صنعت، معدن و تجارت نسبت به تکمیل بزرگترین مجتمع ورزشی ذغال‌سنگ در جنوب‌شرق کشور که در مرکز بخش طغرالجرد شهرستان کوهبنان و در محل زندگی کارگران معادن و خانواده آنان قرار گرفته و حدود ۱۶ سال به حالت نیمه‌کاره رها شده اقدام کنند تا زمینه نشاط و شادابی روح و روان کارگران فراهم شود.

با توجه به اینکه کارگران در فضاهای نمناک و پر از گرد و غبار ناشی از استخراج ذغال‌سنگ ساعاتی از عمر باارزش خود را در اعماق زمین طی می‌کنند، تلاش شود تا شرایط لازم برای محاسبه ضریب در سنوات کاری کارگران که جزو قوانین نیر محسوب می‌شود و قبلا به عنوان یک امتیاز برای کارگران بوده فراهم شود تا کارگران بتوانند پس از ۱۵ سال کار در معادن ذغال‌سنگ که جزو مشاغل سخت و زیان‌آور است‌ با محاسبه ۳۰ روز کاری‌ بازنشسته شوند و فرصتی برای زندگی و بودن در کنار خانواده را داشته باشند.

ششمین روز اعتصاب دانشجویان نفتی  وعدم حضورشان سر جلسه امتحان!

امروز دوشنبه ۲۱ دی ماه دانشجویان برای روز ششم در محوطه دانشگاه تجمع را ادامه دادند و برخلاف وعده مسئولان برای تعلیق یک هفته‌ای امتحانات پایان ترم، امتحانات برگزار شد.

در این امتحانات که با استقبال بسیار کم دانشجویان همراه بوده، بخش عمده‌ای از دانشجویان از حضور در سر جلسه امتحان خودداری کردند.

به گزارش21دی خبرگزاری دانشجو ، تجمع دانشجویان دانشکده نفت اهواز به روز ششم خود رسید و مسئولان وزارت نفت همچنان از پاسخ به خواسته‌های صنفی دانشجویان طفره می‌روند.

دانشجویان دانشکده نفت اهواز در روز ششم تجمع صنفی به دلیل عدم تحقق وعده‌های مسئولان وزارت نفت در استخدام دانشجویان، از حضور در جلسه امتحانات امتناع کردند.

دانشجویان دانشکده‌های نفت اهواز، آبادان و تهران از شامگاه چهارشنبه، ۱۶ دی ماه به دلیل مصاحبه معاون وزیر نفت مبنی بر عدم استخدام دانشجویان؛ اقدام به تجمع، تحصن و اعتصاب غذا کردند.

در این مدت هر چند دانشجویان صبورانه منتظر پاسخ از سوی مسئولان وزارت نفت بودند، ولی با وجود سرما و تجمع صنفی دانشجویان در محوطه بیرون دانشگاه، مسئولان وزارت نفت به مطالبه‌های قانونی دانشجویان پاسخ ندادند. در این مدت با وجود وعده نماینده آبادان در مجلس برای پیگیری این مطالبه دانشجویان و وعده سایر مسئولان شهری آبادان، هنوز هیچ اتفاق خاصی در این زمینه صورت نگرفته است.

دانشجویان معترض اعلام کردند تا صدور اطلاعیه کتبی مبنی بر رفع مشکل استخدام و بازگشت به روال سابق بر اساس وعده‌های داده شده در دفترچه انتخاب رشته کنکور سراسری دست از اعتصاب برنداشته و در هیچ امتحانی شرکت نمی‌کنند.

امروز دوشنبه ۲۱ دی ماه دانشجویان برای روز ششم در محوطه دانشگاه تجمع را ادامه دادند و برخلاف وعده مسئولان برای تعلیق یک هفته‌ای امتحانات پایان ترم، امتحانات برگزار شد.

در این امتحانات که با استقبال بسیار کم دانشجویان همراه بوده، بخش عمده‌ای از دانشجویان از حضور در سر جلسه امتحان خودداری کردند.

دانشگاه نفت نیز در خصوص عدم حضور دانشجویان در سر جلسه امتحانات اعلام کرده است که امتحانات مجدد به هیچ وجه برگزار نمی‌شود و با دانشجویی که از حضور در امتحانات امتناع ورزند برخورد آموزشی صورت می‌گیرد.

شورای صنفی دانشجویان دانشکده نفت اهواز نیز به دلیل عدم پاسخگویی مسئولین و متولیان امر، خلف وعده‌های مکرر و اتلاف وقت با وعده‌های تهی، به صورت دسته جمعی استعفا کردند.

یکشنبه ۲۰ دی ماه نیز دانشگاه با صدور اعلامیه ای بیان کرد که دانشجویان برخلاف آنچه در دفترچه انتخاب رشته اعلام شده است، براساس شرط معدل استخدام می‌شوند.

شنیده ها حاکی از آن است که دانشجویان بنا دارند این تجمع آرام صنفی را در تهران مقابل وزارت نفت ادامه دهند.

جولان گازهای سمی کارخانجات ایزوگام دلیجان – فیلترها خاموشند

استفاده از مواد دور ریز پالایشگاه‌ها عامل افزایش آلایندگی

یکی از کارگران کارخانجات ایزوگام دلیجان که مدت زیادی در این کارخانجات کار کرده است، اکنون پس از سال‌ها زحمت و فعالیت به دلیل مشکلات ریوی ناشی از آلودگی این شرکت‌ها مجبور به ترک کار شده است. وی مدت‌ها تحت درمان قرار گرفته و با توصیه پزشک مجبور به ترک این کار شده است.

به گزارش21دی مهر،این کارگر که نخواست نامش فاش شود گفت: در گذشته کارخانجات ایزوگام دلیجان از قیر پالایشگاه ۶۰-۷۰ برای تولید ایزوگام استفاده می‌کردند که دود زیادی تولید نمی‌کرد و حتی در دمای ۲۸۰ درجه نیز آلایندگی زیادی نداشت.

وی افزود: از زمانی که کارخانجات ایزوگام با خرید نفت خام که به نحوی دورریز پالایشگاه‌های تولید محصولات نفتی هستند، خودشان اقدام به تولید قیر می‌کنند، مشکل آلودگی هوا ایجاد شد و زمانی که این ماده را به منظور تولید قیر، حرارت می‌دهند آلایندگی بسیار شدیدی تولید می‌کند و دود زیادی در هوا منتشر می‌شود.

این کارگر عامل دیگر آلودگی هوای دلیجان را خاموش کردن فیلترهای هوا در هنگام شب توسط برخی کارخانجات ایزوگام دانست که به منظور صرفه جویی در مصرف برق و گاز، اقدام به خارج کردن فیلتر از مدار و آلاینده‌ها را در هوا رها می‌کنند که باعث شده در برخی شب‌ها بوی دود ناشی از کارخانجات ایزوگام در هوا به مشام می‌رسد و باعث ایجاد ناراحتی برای ساکنین شهر شود.

آلایندگی کارخانجات ایزوگام عامل عمده قرارگرفتن دلیجان درجایگاه چهارمین شهر آلوده استان مرکزی است و استفاده از مازوت، قیر اسیدی وسیستم فیلتراسیون نامناسب، علت اصلی این آلایندگی است.

شهرستان دلیجان را می‌توان پایتخت ایزوگام ایران نامید. در این شهرستان بیش از ۱۲۰ واحد تولید قیر و ایزوگام وجود دارد و علاوه بر تأمین مصرف داخلی، بخشی از تولیدات آن‌ها به کشورهای اطراف صادر می‌شود.

از بحث اقتصادی این صنعت اگر بگذریم، در چند سال گذشته وضعیت هوای دلیجان دستخوش تغییراتی شده و میزان آلودگی آن افزایش یافته است به نحوی که از دلیجان به عنوان چهارمین شهر آلوده استان مرکزی یاد می‌شود. هر چند اطلاعات دقیقی از میزان سهم کارخانجات ایزوگام بر آلودگی هوای این شهر در دست نیست ولی سهم عمده‌ای از آن را شامل می‌شود.

فیلترهای کارخانجات ایزوگام مواد آلاینده را در زمین دفن می کند

این در حالیست که بهروز محمدیان به همراه تعدادی از دوستانش موفق شده است فیلتر استانداردی برای کنترل آلایندگی کارخانجات ایزوگام طراحی و اجرا کند.

به گفته وی کارخانجات ایزوگامی که این فیلتر را نصب کرده‌اند، به دلیل کاهش آلایندگی ناشی از تولید و رعایت استانداردهای لازم، مورد تقدیر سازمان محیط زیست قرار گرفته‌اند.

محمدیان اظهار داشت: ما توانستیم با اسنفاده از این فیلتر میزان گاز CO را به زیر ۱۰ برسانیم در حالی که از نظر محیط زیست میزان این گاز تا ۱۳ نیز مجاز است.

وی افزود: در صورتی که عملیات فیلتراسیون در کارخانجات ایزوگام انجام نشود، میزان آلایندگی حتی تا ۴۰۰ نیز می‌رسد.

محمدیان استفاده از این فیلترها را علاوه بر کنترل آلاینده‌ها، به نفع تولید کنندگان دانست و گفت: برای این فیلترها، مخازنی پیش بینی شده که دود و مواد آلاینده در آن مخازن جمع آوری می‌شود و این ماده نوعی ماده سوختنی است که به نام گازوئیل صنعتی شناخته می‌شود.

وی افزود: بسیاری از فیلترهایی که در کارخانجات ایزوگام نصب شده، فاقد قابلیت جمع آوری و استفاده مجدد از آلاینده‌هاست و مواد آلاینده را در زمین دفن می‌کنند که این کار از نظر زیست محیطی برای زمین خطرناک است و موجب آلودگی‌های بعدی می‌شود.

محمدیان با بیان اینکه تابستان سال گذشته توسط محیط زیست استان مرکزی از فیلترهای تولید شده بازدید و نمونه کار نیز به آن‌ها تحویل شد، خاطرنشان کرد: بنا بود در صورت تأیید محیط زیست و رعایت استانداردهای لازم، این فیلتر به کارخانجات ایزوگام کشور معرفی شود، ولی همچنان پس از گذشت بیش از یک سال از سازمان محیط زیست جوابی نگرفته‌ایم.

وی استفاده از فیلترهای استاندارد را تنها راه حل مقابله با آلودگی هوای دلیجان دانست و نقش دستگاه‌های نظارتی را در این باره مهم ارزیابی کرد.

خاموش کردن فیلتراسیون کارخانجات در هنگام فعالیت‌های شبانه

علی یارمحمدی، کارشناس محیط زیست گاز CO را از جمله گازهای سمی تولید شده ناشی از فعالیت کارخانجات ایزوگام دلیجان می‌داند که اثرات مخرب زیست محیطی بر روی انسان و هوای این شهر ایجاد می‌کند.

وی گفت: از جمله اثرات مقادیر زیاد گازهای سمی در هوا، تأثیر بر قلب و عروق، بروز رفتارهای عصبی، تولید آسم و تنگی نفس و اثر مخرب بر جنین است؛ از این رو باید مقادیر گازهای سمی منتشر شده در هوا به صورت دقیق مورد سنجش قرار گرفته و کنترل شود.

یارمحمدی افزود: خط تولید برخی از کارخانجات ایزوگام از استانداردهای لازم برخوردار نیست و فیلترهای موجود در آن‌ها نمی‌تواند گازهای سمی را به طور کامل پالایش کنند.

وی تصریح کرد: یک معضل زیست محیطی که در دلیجان وجود دارد وجود کارخانجاتی است که به دلیل صرفه جویی در مصرف انرژی اقدام به خاموش کردن فیلترهای کارخانه در فعالیت‌های شبانه می‌کنند و تمام مواد آلاینده وارد محیط می‌شود و این عمل علاوه بر آلودگی شدید هوا، موجب احساس بوی بد خصوصاً در هنگام شب در سطح شهر می‌شود که باید این موضوع کنترل شود.

این کارشناس محیط زیست از سازمان محیط زیست خواست تا با سنجش دقیق میزان آلاینده‌های معلق در هوا و اعمال نظارت دقیق و مستمر بر کارکرد فیلترهای کارخانجات ایزوگام، از اثرات مخرب این آلاینده‌ها بر هوای دلیجان بکاهد.

ایستگاه پایش آلودگی و گازهای سمی در دلیجان وجود ندارد

رییس محیط زیست شهرستان دلیجان گفت: پیشینه اولین کارخانجات ایزوگام دلیجان به حدود سال ۱۳۷۲ برمی گردد و اکنون بیش از ۱۲۰ واحد تولیدی قیر و ایزوگام در سطح شهرستان فعال می‌باشد و عمده آلودگی این کارخانجات مربوط به آلودگی هوا و گازهای خروجی از آن‌هاست.

کامبیز خلیلی اظهار داشت: در سال‌های اخیر وضعیت بهتر شده است و سازمان محیط زیست واحدهای تولیدی ایزوگام را موظف کرده تا از سیستم فیلتراسیون استفاده کنند و اکنون قریب به ۹۵ درصد کارخانجات ایزوگام دارای سیستم فیلتراسیون هستند.

وی افزود: بر اساس بند «ب» ماده ۱۹۲ قانون برنامه پنجم توسعه، واحدهای صنعتی، تولیدی، عمرانی، خدماتی و زیربنایی موظف هستند نسبت به نمونه‌برداری و اندازه‌گیری آلودگی و تخریب زیست محیطی خود در زمینه پسآب و آلودگی هوا اقدام و نتیجه آزمایش را هر سه ماه یکبار با عنوان تست خوداظهاری در پایش به سازمان حفاظت محیط زیست ارائه دهند.

خلیلی ادامه داد: علاوه بر تست خوداظهاری در پایش که چهار بار در طول سال انجام می‌شود، به صورت مستمر و اتفاقی توسط محیط زیست از واحدهای تولیدی بازرسی می‌شود و با استفاده از دستگاه، خروجی کارخانجات پایش می‌شود و در صورت مطابقت نداشتن با استانداردها، اقدامات قانونی انجام می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: در سال گذشته ایستگاه سنجش هوای ۲.۵ میکرون در شهر دلیجان افتتاح شد ولی برای سنجش سایر گازهای موجود در هوا ایستگاه سنجش وجود ندارد و نمی‌توان مشخص کرد که آلودگی‌های هوای دلیجان بیشتر به کدام صنعت مربوط می‌شود.

خلیلی با بیان اینکه دلیجان پس از اراک، ساوه و شازند چهارمین شهر استان مرکزی از نظر آلودگی هوا است، افزود: نیاز به وجود ایستگاه سنجش آلودگی هوا در دلیجان احساس می‌شود و در این زمینه با اداره کل محیط زیست و استانداری مرکزی هماهنگی لازم صورت گرفته تا در صورت تخصیص اعتبار در سال آینده این ایستگاه در سطح شهرستان راه اندازی شود.

وی با اشاره به تأثیر منابع ثابت و سیار بر آلودگی هوای دلیجان، خاطرنشان کرد: منابع ثابت همان صنایع واقع در دلیجان است و منابع سیار وجود تردد بسیار بالای ماشین‌های عبوری از این شهر با توجه به وجود شاهراه ارتباطی جنوب به شمال در دلیجان است که میزان تردد وسایل نقلیه در دلیجان تا ۳۰ هزار خودرو در روز گزارش شده است که سهم عمده‌ای از آلودگی هوای شهر را باعث می‌شود.

استفاده کارخانجات ایزوگام از قیر نامرغوب و فیلترهای خودساخته

رییس محیط زیست دلیجان با بیان این موضوع که نظارت بر مواد مصرفی در کارخانجات ایزوگام با اداره استاندارد است، اظهار داشت: قبلاً از قیر ۶۰-۷۰ به عنوان ماده اولیه ساخت ایزوگام استفاده می‌شد که آلایندگی بسیار کمی داشت ولی اکنون از قیرهای دمیده استفاده می‌شود که پایه و مبنای آن نفت کوره یا مازوت است و به دلیل صرفه اقتصادی از این مواد به همراه ترکیباتی مانند پودر تالک و پلی استر استفاده می‌شود. جدیداً نیز از لجن اسیدی یا قیر اسیدی استفاده می‌شود که پسماند تصفیه دوم روغن است و آلودگی‌های بسیار زیاد و خطرناکی تولید می‌کند و این موضوع تبدیل به یک معضل زیست محیطی شده است.

خلیلی افزود: در زمینه سیستم فیلتراسیون بیشتر کارخانجات با توجه به اطلاعات و تخصصی که کسب کرده‌اند به صورت تجربی و بر اساس آزمون و خطا اقدام به ساخت فیلتر کرده‌اند ولی این فیلترها توسط محیط زیست تأیید نمی‌شود و ملاک محیط زیست تنها خروجی کارخانجات است که مطابق با استانداردهای محیط زیست باشد.

وی خاطرنشان کرد: اخیراً پژوهشگران دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق بر روی یک سیستم با عنوان دستگاه فیلتراسیون تقطیر کاهنده آلودگی هوا بر پایه جاذب‌های گیاهی کار پژوهشی انجام داده‌اند که مراحل تست آزمایشگاهی و کارگاهی را پشت سر گذاشته و اکنون به صورت آزمایشی بر روی یک کارخانه نصب شده و در حال گذراندن تست نهایی است و در صورت دارا بودن استانداردها و  امکان تولید انبوه می‌توان در آینده شاهد گام موثری در زمینه رفع آلاینده‌ها بود.

خلیلی با توجه به خاموشی سیستم فیلتراسیون برخی کارخانجات در فعالیت‌های شبانه به دلیل صرفه جویی در مصرف انرژی، تصریح کرد: چون اکثر فعالیت پخت واحدهای ایزوگام به صورت شبانه صورت می‌گیرد، علاوه بر بازدیدهای روزانه، گشت‌های شبانه محیط زیست به صورت اتفاقی و سرزده از واحدهای تولیدی بازدید می‌کنند و در صورت استفاده نکردن کارخانجات از فیلتراسیون برخورد قانونی با آن‌ها صورت می‌گیرد.

وی بیان کرد: در ۹ ماهه سال جاری ۲۳۰ مورد اخطاریه برای واحدهای صنعتی شهرستان صادر شده است و در این مدت ۱۱ واحد متخلف زیست محیطی پلمپ شده که از این تعداد ۱۰ مورد واحدهای قیر و ایزوگام بدون مجوز و یک واحد آلاینده تولید ایزوگام بوده است.

خلیلی تاکید کرد: در اولین اقدام باید تمام واحدهای ایزوگام و صنایع آلاینده از سیستم‌های به روز و مطابق استاندارد استفاده کنند تا خروجی آن‌ها با استانداردهای زیست محیطی مطابقت داشته باشد و با تعامل و نظارت بیشتر دستگاه‌ها از جمله اداره استاندارد، صنعت و معدن و شهرک‌های صنعتی از آلودگی‌های هوا، آب و خاک و مشکل پسماندها جلوگیری شود تا مشکلات زیست محیطی مرتفع شوند.

به نظر می‌رسد برای مرتفع شدن مشکل آلودگی هوای دلیجان باید یک عزم جدی در نهادهای نظارتی و اجرایی این شهرستان به وجود آید تا با تعامل و هماهنگی یکپارچه از آسیب‌های بیشتر در زمینه محیط زیست این شهرستان جلوگیری کنند. برگزاری دوره‌های آموزشی و علمی و ارتقای سطح دانش صنعتگران در زمینه حفظ محیط زیست و اهمیت رعایت استانداردهای زیست محیطی می‌تواند در کنار فرهنگ سازی شهروندان دلیجانی در استفاده از خودروهای عمومی به جای خودروهای شخصی مؤثر باشد و آلودگی هوای این شهر را تا قبل از رسیدن به مرز بحرانی کنترل کند.

کشته وزخمی شدن 3کارگر کارخانه قند نقده درپی انفجار مخزن!

رئیس اداره آتش نشانی شهرستان نقده گفت که بر اثر انفجار در مخزن جمع آوری روغن در کارخانه قند این شهرستان دو کارگرجان خود را از دست دادند و یک کارگردیگرنیز بشدت زخمی شد.

به گزارش21دی ایرنا،مختار میرزایی روز دوشنبه افزود: این حادثه بعد از ظهر امروز و بر اثر منفجر شدن دیگ جمع آوری روغن سیاه در یکی از واحدهای این کارخانه به وقوع پیوست.

وی اظهار کرد: این حادثه زمانی به وقوع پیوست که مخزن این دیگ روغن با چند دستگاه کپسول 11 کیلویی گاز در حال حرارت دادن بود که به علت فشار ناشی از تجمیع بخار و گازهای ناشی از داغ شدن شدید روغن در داخل مخزن، این دیگ منفجر شد.

میرزایی اضافه کرد: بر اثر این انفجار از سه نفر کارگری که در آن مکان حضور داشتند، دو نفر جان خود را از دست داده و یک نفر دیگر نیز به شدت زخمی شد که بلافاصله به بیمارستان انتقال یافت.

وی با بیان اینکه تحقیقات بیشتر در زمینه این حادثه همچنان ادامه دارد، گفت: بر اثر این انفجار خساراتی نیز به این کارخانه وارد شده است که کارشناسان در حال برآورد آن هستند.

میرزایی افزود: بروز این حادثه تاثیری بر توقف چرخه تولید این کارخانه نگذاشته و این کارخانه هم اکنون در حال ادامه فعالیت است.

به رغم تماس های مکرر خبرنگار ایرنا تاکنون مسئولان این کارخانه توضیحی در زمینه این حادثه ارائه نداده اند.

کارخانه قند نقده تحت نام شرکت آذر قند با دریافت مجوز از سازمان صنایع و معادن آذربایجان غربی و ظرفیت اسمی مصرف سه هزار تن چغندر قند و تصفیه 420 تن شکر خام در روز فعالیت خود را از سال 84 آغاز کرده است.

هم اینک در این واحد تولیدی که در کیلومتر 11 جاده حیدرآباد نقده واقع شده است.

بیش از 200 نفر به طور مستقیم در این کارخانه مشغول به کار هستند.

شهرستان نقده در 100 کیلومتری ارومیه واقع است.

بیست ویکم دی ماه1394

akhbarkargari2468@gmail.com

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.