صدای اعتراضمان را نسبت به شلاق زدن17 کارگرمعترض معدن طلای آقدره رساتر کنیم
– شب گذشته مجددا حال جعفر عظیم زاده رو به وخامت رفت
– دیدار تنی چند از اعضای کانون نویسندگان ایران با خانواده جعفرعظیم زاده
– کارخانه ارج تعطیل وکارگرانش بیکارشدند!
کارگران بیکارشده در حال تدارک تجمع و اعتراض هستند!
– عدم پرداخت حقوق وحق بیمه ونداشتن امنیت شغلی کارگران کارخانه رهانه در شهرک صنعتی کاوه!
عدم پرداخت حداقل حقوق رسمی به این کارگران بدلیل دستمزدحجمی ومحاسبه براساس تعداد تولید؟!
– اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران به تبعیض جنسیتی درخوابگاه!
– نوزده کودکی که مرگ را انتخاب کردند
شب گذشته مجددا حال جعفر عظیم زاده رو به وخامت رفت
پنجشنبه شب جعفرعظیم زاده دچار درد شدید در ناحیه کلیه ی راست و مثانه گردید وبتدریج به دلیل افت فشار و ضعف جسمانی و درد شدید، بحالت اغماء فرو رفت . اما بدلیل بی توجهی مسئولین به خواسته اش که آزادی موقت بمنظور بازبینی مجدد پرونده اش میباشد وهمانطور که از قبل اعلام کرده بود از رفتن به بهداری و مداوا سر باز زد.
جعفر عظیم زاده اعلام کرده که در چارچوب خواسته ی مشترکی که از44 روز پیش با اسماعیل عبدی مبنی بر لغو اتهامات امنیتی از پرونده های فعالین کارگران ومعلمین اعلام کرده اند٬ نخستین گام و پاسخ عملی به این خواسته عمومی٬ آزادی موقت ایشان از زندان و بازبینی مجدد پرونده اش میباشد. تا با بررسی این پرونده رابطه فعالیتها و تلاشهای معیشتی کارگران و معلمان با بخطر افتادن امنیت ملی ، برای افکارعمومی روشن شود.
اتحادیه آزاد کارگران ایران بی توجهی دستگاه قضایی به این خواسته برحق و قانونی را که توسط وکیلش ارائه و به ثبت رسیده٬ اما تا کنون بررسی و اقدام نشده ٬ دلیل وباعث ادامه اعتصاب طولانی جعفرعظیم زاده و عواقب بسیار زیانبار و غیر قابل پیش بینی آن و اینکه هر لحظه امکان دارد از لحاظ وضعیت جسمانی فاجعه ای رخ بدهد ، میداند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
21 خرداد 95
دیدار تنی چند از اعضای کانون نویسندگان ایران با خانواده جعفرعظیم زاده
گفتگوی رادیو ندا با اکبر معصوم بیگی ، عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، پیرامون دیدار تنی چند از دبیران و اعضای کانون نویسندگان ایران با خانواده جعفر عظیم زاده ، فعال کارگری که بیش از 40 روز است که در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده است.
گوش کنید: http://www.radioneda.de/2016/06/10/Akbar_M160609.mp3
کارخانه ارج تعطیل وکارگرانش بیکارشدند!
کارگران بیکارشده در حال تدارک تجمع و اعتراض هستند!
کارخانه ارج به دلیل مشکلاتی که از پیشتر گریبانگیر آن شده بود، به طور کامل تعطیل وکارگرانش بیکارشدند. تعداد زیادی از کارگران این کارخانه نیز در حال تدارک تجمع و اعتراض هستند.
به گزارش21خرداد مستبین، شرکت ارج به دلیل مشکلاتی که از پیشتر گریبانگیر آن شده بود، به طور کامل تعطیل شد و تمامی دستگاههای آن در حال جمع آوری است.
تعداد زیادی از کارگران این شرکت نیز در حال تدارک تجمع و اعتراض هستند.
پیش از این کارگران این کارخانه با ارسال طوماری خطاب به مقامات ارشد دولتی از جمله وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی، خواستار رسیدگی به وضعیت اسفبار این کارخانه شدهاند.
در بخشی از این نامه که به امضای همه کارگران این شرکت رسیده آمده است: در تاریخ نگارش این مکتوب (23 دی ماه 94)تعداد تولیدات شرکت به صفر رسیده است و به نظر میرسد مدیریت شرکت پیرو سیاستهای صاحبان شرکت هیچگونه برنامه جامع راهبردی در خصوص ادامه تولید و یا افزایش سبد محصولات و بهینهسازی محصولات و دستگاهها و ماشین آلات موجود ندارد.
در ادامه نامه، کارگران وضعیت فعلی را حاصل ناکارآمدی سیاستهای مدیریتی دانستهاند و افزودهاند: با مقایسه آماری نیروی انسانی مشخص میشود که تاکنون ۸۸ نفر از پرسنل کارآمد شرکت با انواع بهانههای واهی تعدیل شدند.
همچنین در این طومار آمده است: در تاریخ بیست و دوم دی ماه، در جلسهای با حضور بیش از ۴۰ تن از کارکنان و مدیریت شرکت به صراحت اعلام شده که سهامدار عمده به دلیل زیانده بودن تولید کلیه محصولات و عدم داشتن توجیه اقتصادی برنامهای برای ادامه روند تولید در شرکت ارج ندارد.
در پایان این نامه میخوانیم: ما کارگران ارج با سوابق بین ۱۹ تا ۲۶ سال برای آینده شغلی خود نگرانیم و درعین حال خواستار فراهم شدن شرایط لازم جهت تامین مواد اولیه و قطعات مورد نیاز برای ساخت و تولید انواع محصولات هستیم.
به گزارش امروزتسنیم درهمین رابطه،کارخانه ارج در سال 1316 در یک کارگاه کوچک واقع در خیابان سی متری تهران به اتفاق 8 کارگر ساده فعالیت خود را آغاز کرد. در سال 1348 با کارگاههای متعدد و ماشینهای جدید در زمینی واقع در جاده مخصوص کرج با همراهی مهندسین و کارگران مبتکر و ماهر با تکنیکهای مدرن روز فعالیت خود را ادامه داد.
این کارخانه از اول فروردین ماه 1352 به صورت شرکت سهامی عام درآمد و قسمتی از سهام آن در مرحله اول به کارکنان و سپس به مردم ارائه شد.در سال 1357 با ملی شدن کارخانجات، عمده سهام آن به صنایع ملی ایران واگذار گردید که تا سال 1374 تحت پوشش این سازمان بود و پس از آن در همین سال، بخشی از سهام سازمان صنایع ملی به کارکنان ارج و مردم و عمده سهام آن به بانک ملی ایران واگذار گردید.
به روز نشدن ماشین آلات و انتصاب مدیران دولتی در این کارخانه باعث شد تا نتواند از پتانسیل خود برای تولید محصولات روز استفاده کند به نحوی که در چند سال اخیر تصمیم به فروش این کارخانه گرفته شود. حتی در یک سال گذشته بخشی از این کارخانه در اختیار ایران خودرو قرار گرفت تا به عنوان پارکینگ خودرو از آن استفاده کند.
تشدید مشکلات برای این واحد تولیدی به حدی شده که مدیران هفته گذشته تصمیم به تعطیلی رسمی آن گرفته و ماشین آلات کهنه آن را برای فروش گذاشته اند، این در حالی است که کارخانه ارج در مقطعی به عنوان سوپر مارکت لوازم خانگی ضمن برند سازی انواع لوازم خانگی را تولید می کرد.
عدم پرداخت حقوق وحق بیمه ونداشتن امنیت شغلی کارگران کارخانه رهانه در شهرک صنعتی کاوه!
عدم پرداخت حداقل حقوق رسمی به این کارگران بدلیل دستمزدحجمی ومحاسبه براساس تعداد تولید؟!
کارگران کارخانه رهانه در شهرک صنعتی کاوه با مشکلاتی از قبیل تاخیر در پرداخت دستمزدها و واگذاری حجمی کار روبرو هستند.
نحوه پرداخت دستمزدها حجمی و براساس تعداد تولید کارگران محاسبه میشود، به گفته این کارگران اگر از تعداد مشخصی کمتر تولید کنیم، با کسر کارکرد مواجه میشویم و کمتر از حداقل دستمزد مصوب وزارت کار پرداخت می شود.
به گزارش21خرداد ایلنا، کارگران کارخانه رهانه در شهرک صنعتی کاوه در شهرستان ساوه که یک واحد تولید شیرآلات صنعتی و دارای حدود 210 کارگر است، با مشکلات شغلی بسیاری روبرو هستند.
کارگران این کارخانه که از سال 1376 تاسیس شده است و هم اکنون حدود 70 کارگر زن در آن اشتغال دارند، می گویند از بهمن ماه سال گذشته دستمزدها به صورت اقساطی در دو یا سه قسط و با تاخیر بسیار پرداخت میشود.
علاوه بر این، نحوه پرداخت دستمزدها حجمی و براساس تعداد تولید کارگران محاسبه میشود، به گفته این کارگران اگر از تعداد مشخصی کمتر تولید کنیم، با کسر کارکرد مواجه میشویم و کمتر از حداقل دستمزد مصوب وزارت کار پرداخت می شود.
از قرار معلوم گروهی نزدیک به 60 نفر از کارگرانی که در دو یا سه ماه گذشته در این واحد تولیدی شاغل شده اند، هنوز بیمه نشده اند و در این چند ماه دستمزد آنها به صورت علی الحساب پرداخت شده است.
این کارگران از عدم پاسخگویی کارفرما و فقدان امنیت شغلی انتقاد دارند و می گویند کسی در قبال وضعیت نابسامان شغلی ما پاسخگو نیست.
اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران به تبعیض جنسیتی درخوابگاه!
یک فعال دانشجویی از اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران به قوانین انضباطی خوابگاه خبر داد.
این فعال دانشجویی افزود: اعتراض ما به تبعیض جنسیتی برای ورود و خروج دختران است که بسیار سختگیرانه اعمال میشود؛ در حالی که این سختگیریها چیز نانوشتهای است و برای پسران هم چنین قوانینی لحاظ نمیشود
به گزارش21خردادایلنا،یکی از فعالان دانشجویی دانشگاه تهران با اشاره به بیانیه منتشر شده توسط خوابگاههای دخترانه دانشگاه تهران به بیان جزییات اعتراض دانشجویان دختر این دانشگاه پرداخت و گفت: خوابگاه دخترانه چمران حدود ۲ هزار و خوابگاه فاطمیه حدود ۳ هزار دانشجو دارد که اغلب این دانشجویان از تبعیض جنسیتی و قوانین غیرمنطقی خوابگاهها ناراضی هستند.
وی با اشاره به اینکه بارها یا به صورت گروهی و یا شخصا به مسئولان دانشگاه در خصوص این قوانین؛ نامه نوشتیم و اعتراض خود را مطرح کردیم، افزود: در نهایت وقتی به نتیجه نرسیدیم؛ تصمیم به نوشتن بیانیه و انتشار آن کردیم تا شاید توجه مسئولان از این طریق جلب شود.
این فعال دانشجویی ادامه داد: اعتراض ما به تبعیض جنسیتی برای ورود و خروج دختران است که بسیار سختگیرانه اعمال میشود؛ در حالی که این سختگیریها چیز نانوشتهای است و برای پسران هم چنین قوانینی لحاظ نمیشود.
وی با بیان این مطلب که تا یک سالونیم پیش خوابگاه هنگام تاخیر دانشجویان فرم تاخیری را در اختیار دانشجویان میگذاشت و پس از آن با خانوادهها تماس میگرفت و این تاخیر را اطلاع میداد، گفت: اما از یک سالونیم پیش دانشگاه تهران بدون اطلاع قبلی از ساعتی به بعد، فرم جدیدی جلوی دانشجو میگذارد و دانشجو باید تعهد بدهد.
این فعال دانشجویی ادامه داد: در آیین نامه ضوابط و مقررات سکونت در خوابگاههای دانشجویی این دانشگاه آمده است؛ با دانشجویانی که ماهیانه بیش از سه مورد تاخیر غیرموجه و یا سه مورد تاخیر در مراجعه به خوابگاه داشته باشند، برابر مقررات انضباطی برخورد و نهایتا دانشجو از خوابگاه محروم خواهد شد؛ این در حالی است که این شرایط برای پسران اصلا صدق نمیکند و این محدودیتها فقط برای دختران اعمال میشود.
نوزده کودکی که مرگ را انتخاب کردند
جعفر ابراهیمی
دیگر پنهانکاری و فرافکنی چاره ساز نیست با خودکشی دانش آموزی در سنندج در 19 خرداد ماه، آمار دانش آموزانی که به اشکال فجیع به زندگی خود پایان داده اند به 19 نفر رسید و زمانی که این عدد به بیست برسد نمره وزارت آموزش و پرورش منفی تر از گذشته خواهد شد. وزارتخانه ای که وظیفه تربیت و پرورش کودکان این سرزمین را بر عهده دارد هر روز بیشتر از گذشته از مسئولیت های خود شانه خالی می کند. آموزش و پرورش در راستای سیاست های کلان دولت عمل می کند و سیاست دولت در سپهرهای مختلف اجتماعی نه ارایه خدمات کیفی ، بلکه میدان دادن به بخش خصوصی است.
اینکه تاکنون در سال تحصیلی 95-94 ، 19 کودک در سن مدرسه با طرق مختلف از جمله طناب خود را حلق آویز یا خود را ازبلندی پرتاب کرده اند نامش حادثه نیست این از علایم بحران اجتماعی است بحرانی که خشونت به اشکال مختلف از پارامترهای اساسی آن است. بحرانی که نمی شود آن را با تحلیل های روانشناسی بصورت تقلیل گرایانه به عامل انسانی و فرد توجیه نمود. این نوزده کودک ، این کودکان در تعلیق میان آسمان و زمین با صدای دهشتناک و چشمان بهت زده، نشان از تعلیق جامعه ای هستند که در حال استحاله است استحاله ای تحمیلی که ساختار مسلط اقتصادی و اجتماعی ان را آگاهانه رقم می زند تا منافع خود را دو چندان کند و بیش از پیش منابع محدود را از ان خود نماید. استحاله ای که پشت دلواپسی های کاذب ذوق و شوری برای فرادستان به همراه دارد استحاله به سمت نئولیبرالیسم.
وقتی قرار است ساختار سرمایه داری وابسته دیروز به سمت الگوهای شکست خورده غرب، در تجربه ریگانیسم و تاچریسم، متحول شود طبیعی است که هیچ سپهری مصون از دست اندازی صاحبان ثروت و قدرت نباشد. کاری که ریگان و تاچر هم موفق نشد عملیاتی کند نئولیبرال های وطنی در ایران آن را عملیاتی خواهند کرد تا به هم کیشان آئینی خود بگویند چه ید طولایی در سلب مالکیت عمومی دارند و چه جایی بهتر از عرصه آموزش. محلی امن برای سرمایه گذاری و تضمین سود با حمایت دولت و با دروغی که گفته می شود «آموزش و پرورش برنامه ای برای خصوص سازی مدارس ندارد»[1]. شاید هم مرضیه گرد راست می گوید آنها مدرسه را خصوصی نمی کنند و با معیارهای آنها با خواهر تاچر فرق دارد آنها مدرسه را اختصاصی خواهند کرد یعنی مختص بچه پول دارها.
در ادامه این سیاست های ضدآموزشی،پولی سازی مدارس است که کیفیت زدایی از مدارس دولتی با هدف کوچاندن دانش آموزان و معلمان به سمت مدارس خاص انجام می گیرد. مدارس پولی و اختصاصی را با تبلیغات مدارس خصوصی غرب بزک می کنند و به نام دموکراسی و حق انتخاب برای کودکان و والدین ایدئولوژی بازار را بسط و گسترش می دهند. مدرسه دولتی باید به بازار مکاره تبدیل گردد تا بتوان کشتی به گل نشسته اقتصاد را در هزینه بر ترین وزارتخانه کشور به حرکت درآورد. اما این تمام قصه نیست باید از کالبد مدرسه هم مالکیت زدایی شود به سود بخش خصوصی و نیروی کار فربه نه در بخش اداری که در بخش آموزش تعدیل شود. تا به همتایان غربی نشان دهند که حتی وقتی صندوق بین المللی پول هم بخشی از این سیاست ها را ورشکسته اعلام می کند. اینجا، در ایران، دولتی هست که مثل دولت قبل اراده کرده است تا مسیر از این مسیر ورشکسته عبور کند.
در سایه همین سیاست های تعدیل است که مدارس مقطع متوسطه دوم به یک باره از مشاور خالی می شوند. و تمام دانش آموزان در مدارس دولتی در پایه های دوم و سوم نظری و کارو دانش وفنی و حرفه ای و پیش دانشگاهی از داشتن مشاور محروم می شوند تا دانش آموزان کلاس نهم در مقطع متوسطه اول بهتر مشاوره بگیرند! و نوجوانان با بسیاری مشکلات ساختاری و زمینه ای، با انبوهی از تضادهای دوران بلوغ رها می شوند تا تعداد خودکشی کودکان، کمتر از کارگرانی نباشد که بخاطر همان مشکلات ساختاری خود را می سوزانند.
نوزده کودکی که مرگ را انتخاب کردند همه در سن تحصیل بودند مرگ آنان در بیرون یا درون مدرسه ربط مستقیم به سیستم آموزشی ما دارد. ربط مستقیم دارد به دولت و وظایفی که از آن عقب نشینی کرده است. کمترین وظیفه آموزش و پرورش قبول ناکارآمدی در حوزه مشاوره و توانمندسازی کودکان برای مقابله در شرایط بحرانی است. و پیش زمینه آن گشودن در برای محققان مستقل برای بررسی عمیق تر این فاجعه انسانی است.
[1]. اظهارات مرضیه گرد در سایت آموزش و پرورش به آدرس
http://www.medu.ir/portal/home.php?ocode=100010876&block=news&id=116903
برگرفته ازسایت حقوق معلم و کارگر
بیست ویکم خردادماه1395