آیا خزان عربی به ایران خواهد رسید و در “جزیره آرامش” طوفان بپا خواهد شد؟

آیا فروپاشی در جمهوری اسلامی ایران در شرف وقوع است

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

آیا خزان عربی به ایران خواهد رسید و در “جزیره آرامش” طوفان بپا خواهد شد؟

درسال 57 که انقلاب مردم ایران توسط آمریکا ملاخور شد، و امروز در پایان چهل سالگی اش در اوج فشار ها از جانب آمریکا، تحریم های بی سابقه ی آمریکا، علیه سیستم بانکی و تجاری ، صنعتی ایران و حتی افراد با نفوذ جمهوری اسلامی درسطح وسیع اعمال میشود، رژیم در شرایط بسیار شکننده قرار گرفته است، و آمریکا بخاطر انتخابات و ، جمهوری اسلامی بخاطر ورشکستگی در تدارک مجدد جنایتی دیگر علیه مردم ایران، هستند.

تحلیل های عادی سازی رابطه ی جمهوری اسلامی با جهان پس از فروپاشی 1+5 توهمات ،صحنه آرائی مبالغه آمیز ابواب جمعی جمهوری اسلامی که وعده های بی پایه وعجیب بمردم ارائه میدادند که تحریم ها فرو پاشید و کشوربسوی عادی سازی روابط با جهان غرب پیش خواهد رفت اما امروز تبدیل به یاس ونا امیدی غیر قابل تصور مردم در سراسر کشور، تبدیل شده است.

شرایط حاکم بر جامعه ، تحریم فروش نفت و گاز و تبادلات بانکی ، بیکاری و گرسنگی ، اعتصابات کارگری، رژیم را با ده ها معضل لاینحل دیگر که با آنها دست بگریبان است، مواجه کرده، مسبب بروز وضعیتی شده و خواهد شد که در سیستم اقتصادی ورشکسته، به معنای نا توانی دست اندرکاران رژیم به واقعیت مطلق نزدیک شده است، این واقعیت که سیستم بانکی و اقتصادی رژیم و حتی بیت رهبری و دولت ، به آن صحه گذاشته و اذعان میکنند که تحریمها کمر اقتصاد جمهوری اسلامی را شکسته است ، به امر تمایلات خیالی آنها نقطه ی پایان گذاشته، یعنی مرز میان واقعیت و امر تمایلات ، آرزوها را بر داشته و به یاس تبدیل شده است و آنها را مجبور به اقدامات نه سنجیده جهت رهائی ازاین شرایط بد و شکننده وادار کرده است، که تصورات بباد رفته اشان را باید کاری کنند که علل عینی فروپاشی را از ذهن مردمان جامعه به زدایند، و این در حالیست که پایگاههای تروریستی یکی پس از دیگری از دست رژیم بیرون میروند، مانند لبنان،سوریه و عراق،و خواستهای آمریکا در منطقه تحقق می یابد.

 

قرارداد 25 ساله حزب کمونیست چین با ایران

جمهوری اسلامی ناگهان” قرار داد” 25 ساله ی پیشنهادی حزب کمونیست چین را، راه نجات خود می بیند و با آگاهی به محتوای آن بدون قید و شرط تسلیم در برابر ابر قدرت امپریالیست نو پا میگردد و در کنار آن با “قرار دادی ” شبیه آن با روسیه که از جهات ماهیت تفاوتی با چین ندارد، را می پذیرد، و آمال آرزوهای ملتی را فدای اهداف پلید خود، میکند.

بصورت کلی جمهوری اسلامی امروز آئینه ی صورت بندیهای خیالی اش که کمترین ارتباطی با واقعیت ندارد، شکسته شده ومردم به چشم خود می بینند که مرزواقعیت باغیر واقعیت یعنی وعده ها ، یعنی بیان استنباط حقیقت در کلیت رژیم فرو پاشیده و به یاس و نا امیدی تبدیل شده است، مردم در می یابند که دراصل در این رژیم تبهکار و مردم فریب واقعیتی که ملموس برایشان باشد وجود ندارد، امروز کار بجائی رسیده که مسئولین کشور همدیگر را به دزدیهای کلان که واقعیت هم دارند، متهم میکنند.

 

بهم ریختن و فروپاشی نظام و پخش اخبار دروغ

بهم ریختن و فروپاشی مرز واقعیت دررسانه ها و پخش اخبار دروغ و یکسویه ، تبین مصداق واقعی برای ذهن مردم شده است که خود را باز سازی کنند و جهان پیرامون خود را شناسائی کرده ومتحدا در تدارک عملی سنجیده باشند، یعنی اعتراضات سراسری و حمایت از اعتصابات کارگری برای فلج کردن رژیم.

در این میان مفاهیمی همچون نا امنی در جامعه ،فروپاشی سیال اداری و دولتی،و سوء مدیریت همراه فساد اداری، همه وهمه بهم ارتباط داشته ومردم آگاهانه آنها رادریافته اند ودیگر هیپگونه اعتمادی بمعنی اخص کلمه بین مردم و دولت جمهور اسلامی موجود نیست ، تنها وابسته گان درجه یک یعنی حزب الله و آخوندها هستند که بوسیله ی تعدادی عوامل سرکوبگر، ظاهرا حکومت را سر پا لرزان، نگهداشته اند، غافل از اینکه ستون پوسیده فرو خواهد ریخت.

مفهوم واقعیت در جمهوری اسلامی که پس از چهل سال هنوز بصورت ظاهر پا بر جاست و میگویند و شعار میدهند که” مقتدرانه ” به پیش میروند و رهبر آنها از شکست تحریمها و در جای دیگرتغییر موضع و رفتن بسمت شرق از سر ناچاری، این ادعا و سخنان” مقتدرانه “برای گول زدن افکارعمومی جامعه بکار برده میشود و صرفا یک شعاروتوهم پراکنی پوچ بیش نیست، واین که سرمایه داری جهانی آمریکا، چین ، روسیه و اتحادیه اروپا با شیوه های مخصوص رژیم را حمایت کرده و میکنند و تنها ایراد آنه به رژیم این است که مخالفین را دستگیر، زندانی ،شکنجه واعدام بکن اما سهم ما را بده و مانع سلطه ما در منطقه نشو، ریرا همانطور که خمینی را حمایت کردیم قادریم رژیم جمهوری اسلامی را بر داریم.

 

رژیم تروریستی جمهوری اسلامی

دیگر دولت و حزب الله و بیت رهبری پولی در بساط ندارند که بوسیله ی آن نفوذ کلام خود را در منطقه بکار برند و موشکها یشان در اقصی نقاط ایران کار برد اصلی را از دست داده است، لشگرهای نیابتیشان بی پول و از رژم رویگردان ، صلاح هسته ایشان با مخالفت جهانی روبرو، کم کم دست از پا شسته از امپراطوری خیالی خود در منطقه مایوس، درسوریه مواجه با بمباران ممتد ودادن تلفات نظامی ازپاسداران مواجه ،همه ی طرح های حساب شده اشان نقش برآب ، در افکارعمومی جهان سیاست جمهوری اسلامی بعنوان رژیم تروریستی شناخته شده و به انزوای بین المللی کشیده شده است، اقتصاد ورشکسته، با فساد گسترده و…

در حقیقت آغازآهنگ پایان انقلاب اسلامی درایران وجهان نواخته شده، دیگررونق بازاردین ازدست رفته وخریداری ندارد، آبرو و حیثیت برای دزدان ثروت مردم از آخوند و غیر آخوند ، بیت رهبری دیگر چیزی باقی نمانده حتی برای خودیهایشان ، همچنانکه سیستم ضد دمکراتیک وتوتالیتر شوروی سابق ازهم فروپاشید ، شرایط امروزسیستم اسلامی شبیه دوران فروپاشی شوروی است، همچنانکه رژیم استبدادی شاه از درون فرو پاشید وقتی شاه گفت صدای انقلاب را شنیدم و او را مجبور به ترک وطن کردند ، از کجا معلوم که آنها که شاه را آوردند و بردند وقتی در سطح بین المللی تصمیم گرفتند بجای شاه خمینی هندی را بیاورند خواهند توانست خامنه ای را نیز ببرند.

بهر صورت هر چه زمان میگذرد فسادهای میلیاردی بیشتر توسط بخشی از خود دستگاه عیان میگردد، وضع مجلس و نمایندگان ، پاسداران جنایتکار نشان از آن میدهد که هیچ مشکلی در جمهوری اسلامی قابل حل نبوده و از این ببعدهم نخواهد بود، قوه قضائیه مملواز فساد و رشوه خواریست،و مشغول باز داشت دانشگاهیان، روزنامه نگاران، کارگران معترض به دریافت حقوقهای پرداخت نشده اشان و صدها معضل دیگر،است.

در جمهوری اسلامی امروز مشاهده میشود که بجای صادرات کالا از جمله نفت و گاز و غیره ، صادرات نخبگان و فرار مغز ها بیشتر چشمگیر شده است. و مشاهده میشود که مهار اوضاع از دست بی کفایت دست اندرکاران رژیم بیرون افتاده است.

 

نشانه ها و پیش در آمد های فروپاشی چه چیز هائی هستند؟

علاوه بر مستند های بر شمرده، نداشتن مشروعیت ، نداشتن پول، نتیجه انتخابات قلابی مجلس، قوه قضائیه بدنبال باصطلاح شفاف سازی فساد اداری است اما قادر نیست کلان دزدان که بیت رهبری و خانواده خامنه ای در راس آنها میباشند را به محاکمه بکشاند و همه میدانند که خودش بزرگترین جنایتکار است، رژیم دیگر قادر نیست مردم معترض و گرسنه را سرکوب کند.

توانستن و خواستن دو متغیر و اساس و بنای هر رژیمی میباشند، رژیم امروز قادر به اجرای هیچکدام از اهداف خود نمیباشد، زیرا توانستن و خواستن دو متغیر بقای رژیم استبدادی هستند، مسئله ی ساختاری درونی رژیم همه به خامنه ای همچون شاه ختم میشود،هچنانکه شاه ورژیمش فروپاشید خامنه ای و رژیم اسلامیش هم فرو خواهد پاشید.

همچنانکه شاه در روزهای آخر از دکتر سنجابی خواست که ، ” چه باید بکنیم”؟ ” شما بیائید و حکومت را در دست بگیرید وهر اقدامی که لازم بود انجام بدهید” ، که با مخالفت سنجابی روبرو شد و آن ماموریت را به بختیار سپرد که دیگردیر شده بود، حالا دوباره همین سناریو بعید نیست تکرار شود، خاتمی و امثالهم جلوی درب بیت رهبری در انتظار فراخواندنشان ایستاده اند که البته این نیز دیر شده و مردم به ماهیت خاتمی نیزآ گاهند و دیگر محال است زیز باریک حکومت اسلامی بروند،و مبلغین حکومت اسلامی از نوع دیگرش در خارج باید بساط فریب خود را جمع کنند.

بطو حتم و یقین حامیان خامنه ای از میان پاسداران هم کمترو کمترخواهد شد زیرا خبرها حکایت از این دارند که دزدیها و محاکمه ی سران سپاه بر سر زبانهاست، عامل دوم که پول و ثروت است هم از دست رفته چون نفت و غیره را نمیتوانند بفروشند، سومین عامل، فساد ساختاری کلیت نظام نا مشروع هم به مرز فروپاشی رسیده و درمان نا پذیر است، عامل اصلی که در سال 57 باعث آن شد که انقلاب صورت بگیرد مسئله “عدالت اجتماعی” بود دو باره مردم در تدارک ادامه انقلاب هستند ، در رژیم جمهوری اسلامی از اول نه آزادی نه دمکراسی و نه رعایت حقوق بشر بلکه فساد چشمگیر، جنگ قدرت میان جناحها ، بحران مشروعیت، بحران نا کارآمدی، بحران ایدئولوژیک، تحریم های شورای امنیت، همه این ها پیش شرطهای دوران فروپاشی و گذار به دمکراسی هستند و ده ها متغیر دیگر هم حتمن موجودند که ازدید ما پنهان میباشند.

بهر حال گفتمان فرو پاشی درمیان اکثریت مردمان ایران، موجب بروز تحولات سیاسی و اجتماعی را درجامعه که تصور درست از عملکرد چهل ساله گرفته اند، را دارند مطرح است، با اینگونه وضع اسفبار اقتصادی، بیکاری و سیاست خارجی که بخش اعظم سرمایه داری جهانی و دولتهای منطقه در مقابل رژیم صف کشیده اند، سقوط ریال، فروپاشی محتمل ، بوقوع خواهد پیوست و تاریخ آنرا نیز در نظر گرفته اند که بزودی و کوتاه مدت است، و بهمین دلیل آن جلال وجبروت مقتدرانه قلابی کلیت نظام که در ذهن مردم ایجاد شده بود،شکسته شده است وبه باورعمومی تبدیل، شده است، و مردم در یافته اند که بجز سر کوب داخلی، در بیرون از رژیم، قادر به هیچگونه اقدامی نیستند مثلا در سوریه.

آیا با مشاهده ی این اوضاع و احوال جمهوری اسلامی دیگر قادر خواهد شد یک انتخابات نمایشی همچون گذشته بر گزار کند و مردم را به پای صندوق های رای کشی بکشاند، با مشاهده انتخابات مجلس 10 در صدی چطورممکن است کارگرانی که چندین ماه است حقوق دریافت نکرده اند و در اعتصاب بسر میبرند و حتی بازنشستگان امید به پرداخت حقوق باز نشستگی خود را ندارند و معترضند ، و در کشور کمبود آب آشامیدنی دیده میشود،

بیمه ها ورشکسته شده اند و مردم آینده خود را ا این نظام هرروز سیاهترمی بینند ، کار نیست ، گرانی بیداد میکند، شادی به فراموشی سپرده شده ، سیر صعودی قیمت دلار، ارزش پول ملی ریال را بسقوط کشانده و بی اعتبار کرده،رفتن آبرو و حیثیت ایرانیان در جهان، رواج تن فروشی، اعتراضات 96 و 98 نشان داد که جوانانی که هیج چیز و امیدی به آینده ندارند ، بیکار به هیچ چیزی جز گذرازاین رژیم ضد ایرانی نمی اندیشند، مردم در یافته اند که پس اندازهایشان دزدیده شده است، به نظرمن جنبش عمومی و مدنی مردم ایران علیه کلیت این نظام متحد القول شده اند و قصد انتقام از اسلام 1400 ساله دارند.

 

چرا مردم بلند نمیشوند ؟

البته سوال میشود که با تمام این واقعیتها چرا رژیم بر سر قدرت هنوز ایستاده است، روشن است که انقلاب به سرکردگی خمینی ، خامنه ای و خاتمی در طی چهل سال چنان بوسیله مزدوران امنیتی و آخوند ها بلائی از نظر فرهنگی سرمردم آورده اند که از طناب سیاه و سفید میترسند، با این وجود دیدیم که دراعتراض های گذشته در مقابل گلوله سینه سپر کردند، درایران جمهوری اسلامی نهادهای مشخصی دولت را کنترل و حفاظت میکنند، که این نیز شکسته شده زیرا دیگر پولی در بساط نیست که این نهادهای سرکوبگر انسان کشی ، کنند.

چرا مردم بلند نمیشوند و چرا انقلاب57 را که چهل سال پیش آنرا شکست دادند، ادامه ندارد، واضح است که هیچ دولت مستبد و ضد مردمی خود بخود متلاشی نمیگردد ،اگر مردم به پشتیبانی اعتصاب کارگران در سراسر کشور بلند نشونند،چه کسی مقصر است. حرکت ونقش اپوزیسیون نیز موثراست زیرا مردم می بینند که صد پارچه است، وعوامل امنیتی رژیم درامر اتحاد وهمسوئی نقش موثر دارند، دولتهائی منافع طلب چون چین وروسیه جمهوری اسلامی را در حرف زیر چتر حمایت خود درمقابل آمریکا دارند تا با آن معامله کنند، رادیو و تلویزون های بیگانه با دریافت مقرری مسیر نهائی حرکت خود را در راستای حفظ رژیم برنامه ریزی میکنند، کادر های امنیتی اعزامی رژیم از دوران سبز تا به حال در خدمت اهداف دراز مدت رژیم قرار دارند، بعضی سازمانها ی سیاسی نیز در خارج از کشور عملکردشان در خدمت بقای رژیم است.

در این مورد حکومت جمهوری اسلامی و دخالتش در لبنان که توسط مردم لبنان به اوج خود رسیده است جوانان لبنانی میگویند ماجرای تغییر رژیم در تهران که حامی حزب الله لبنان است و مسبب بدبختیهای مردم لبنان بوده و هست را پس از تغییر رژیم و سقوط جمهوری اسلامی ، آزادی به لبنان بر میگردد.

پیامد های سقوط دولت لبنان علاوه بر مسائل داخلی که به ضر حزب الله و منجر به خلع سلاح حزب الله خواهد شد و در صحنه بین المللی و بخصوص برای جمهوری اسلامی پیامد های بسیار سهمگینی بدنبال خواهد داشت،

 

11.08.2020

امین بیات

Bayat.a@freenet.de
https://www.facebook.com/amin.bayat.9

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.