امین بیات
دین اسلام وروحانیت شیعه یکی ازعوامل مهم وعامل عقب ماندگی درایران بوده است، روحانیت وآخوند ها همیشه بدروغ وبا ریا و تزویر تبلیغ کرده اند که دین اسلام بعنوان یگانه اهرم درهمبستگی وایجاد یگانگی، وحدت و ساختار قدرت در ایران موثر بوده است.
در ایران معاصر در اکثر شهرها بناهائی بعنوان مراکز معابد دینی ، مانند حرم ها و مساجد بنا کرده اند، از این راه روحانیت و آخوند های مفت خور و شیاد تجارت سود آور از جیب مردم نا آگاه بنفع خود بیرون میکشد، و هر روز این بنا ها را مدرن تر و با شکوه تر میکنند، این مراکز دینی یعنی حرم های ” امام هشتم و خواهرش” در مشهد و قم تبدیل شده به نهاد دین، مراکز فساد، کشاندن زنان نا آگاه جامعه به صیغه خانه های روحانیت و از این را سود سرشاری به جیب روحانیت و آخوند ها سرازیر میشود ، نمونه های این صیغه خانه ها در مشهد به سر پرستی امام جمعه مشهد دارای دفتر و دستک است.
درطول تاریخ معاصر شاهان نیز از این مراکز حرم ها استفاده کردند، واز قدرت روحانیون درمیان عوام برای تداوم سلطنت بهره برداری کردند و خود را بعنوان خدمت گزار و نماینده خدا روی زمین بمردم معرفی کردند، هر دو طیف منافع مخصوص بخود رادنبال میکردند، روحانیت به مفت خوری و سربارجامعه بودن وسلطنت حفظ قدرت و ثروت.
در ایران معاصرهر دوطیف ملا و شاه توانستند نهاد های سیاسی با پشتیبانی دین برقرار کنند، اشکال مناسب دینی و سیاسی، یعنی بدینوسیله ابزار مناسب و عامه فهم ، کنترل و اداره جامعه کهن ایران را بدست بگیرند و با ایجاد این گونه ابزار فریب اقتصادی موفق شدند نهاد های اقتصادی مانند ” آستان قدس رضوی” را بنا نهند که دارای میلیاردها سرمایه تحت نظارت روحانیت وابسته به حرم اداره و چپاول میشود و در آمد این نهاد پر قدرت اقتصادی تنها به جیب گشاد آخوند های تماع ووابسته گان به آخوند ها سرازیر میشود، و در نتیجه با برخورداری ازثروت و قدرت ارتش مخصوص بخود بنام سپاه پاسداران برای حفظ و نگهداری این سرمایه میلیاردی استفاده میکنند.
پس از انقلاب 57 و دزدیدن انقلاب مردم توسط روحانیت دولتها عامل سیاسی و فرهنگی با قوانین عصر حجر بر اساس دین متحجر اسلام شیعه را در کل جامعه نهادینه کردند.
در دوران محمد رضا شاه پهلوی تمدن ایرانی بیش از پیش یکدست شد، مقام شاه بالا ترین مقام کشور و مقامی علاوه بر شاه بودن مقامی معنوی و دینی نیز برای خود کسب کرده بود ، بطوریکه بدون داشتن این صفت معنویت، نمیتوانست لقب شاهنشاهی را یدک بکشد، باید خود را براساس دین تطبیق میداد، خود را بنوعی خدا می پنداشت و شعار” خدا، شاه، میهن “را تبلیغ میکرد، یعنی اگر دین نباشد شاه نیست و در نتیجه میهن نیز نخواهد بود، شعاری عوامفریب و منافع طلبانه بود هم برای شاه و هم برای روحانیت مرتج
در افکار عمومی چنین تبلیغ میشد که شاه نماینده خدا بود، و امروز روحانیت حاصل آنهمه دروغ پردازی را برای خود پدیده ای بنام دین کسب کرده است و خود را نماینده خدا بر روی زمین می گمارند و مال و ثروت و جان مردم بدست مشتی روحانی عقب افتاده و مفت خور افتاده است.
خدایان اولیه خدایان در قبیله ها ، دهکده ها و شهرهای یزرگ و کوچک توسط چند آخوند کلاش زمام امور را در مساجد بدست داشتند و ازاین راه مزورانه کلاشی و مفت خوری را پیشه خود نموده و ترویج میکردند، بعد ازچهل و دو سال که در قدرت وثروت غرق شدند حالا ادعای خدایی کرده وتصرف جهان را در سرمی پرورانند و لقب خدایان امپراطوری بخود میگذارند،در حقیقت پیروی روحانیت ایران از بر پایی حرم ، مسجد و زیارتگاه و در آمد بی حد و حساب از آن ، پیروی از خانه خدا در مکه بود که اعراب سالیانه میلیونها در آمد از بی خبران جهان مذهبی دینی از آن میبردند.
درتاریخ بشراولین قومی که از طریق دین توانست بقدرت برسد، قوم بنی اسرائیل بودکه دین یهودیت راپایه گذاشتندو در حالیکه خود را یکتا پرست می نامیدند بیک دین قومی دامن زدند و بعد از آنها بود که ایرانیان با ظهور زردشت به یکتا پرستی معتقد شدند، و پس از زردشت مسیحیت و سرانجام اسلام سر از میان ادیان یکتا پرستی بیرون آورد و جایگزین دین زردشت شد.
در حقیقت از نظر جامعه شناسی دین ، تکامل ادیان بوده که به چند خدایی و تک خدایی معتقد بودند ، و شیوه زندگی آنها عشیره ای و قبیله ای از ادیان بدوی بوده که در تکامل به تک خدایی و امروز ادعای خدایی میکنند.
از نظر سیاسی دین باوران یا روحانیت، بسیارعقب مانده وشکل مناسبات سیاسی آنها قبیله ای و تحت فرمان خانها و بزرگ مالکان در ایران و در خارج از ایران با جنگ و کشتاربه قدرت رسیدند و در 57 آخوند ها از این روش با بهره بردن از ارث و میراث عقب مانده اعراب بادیه نشین همراه تزویر و ریا و تجاوز به حقوق مردم قرآن عربی را برای ایرانیان هدیه آوردند گرچه قبلاهم بود اما کسی توجه خاص به خرافات مندرج در آن نمیکرد ، و بالاخره سرنوشت ملتی را امروز به خرافات مندرج در قرآن وابسته کردند که نتیجه اش را مردم امروز بخوبی دریافته اند که حتی دانشجویان مسلمان دانشگاه درسالگرد سرنگون کردن عمدی هواپیمای اکراینی را با راکت سپاه پاسداران محکوم کرده و میگویند ما از شما( روحانیت ، خامنه ای ) متنفریم.
روحانیت در ایران چند همسری را رواج داده و این عمل شنیع از عادات و روسومات اعراب گرفته شده است، با مصادره اموال مخافین واستفاده اززنان تحت نام”پرستو” بعنوان وسیله ای برای بدام انداختن “مخالفین”، امروزه از دید روحانیت و آخوندهای شیاد زن کالائی برای شهوت رانی محسوب میشود.
رسم مصادره اموال در فرهنگ اعراب ریشه در قبایل فقیر و بدوی عرب داشته است ، قبل از انقلاب 57 که آخوند ها تنها از راه روضه خوانی منبع در امدشان بود و آخوند 5 ریالی محسوب میشدند، بعد از انقلاب با دستیابی به ثروت و مکنت باد آورده باعث شد که در زندگی فقیرانه آنها تغییرات محسوسی دیده شود و با تصاحب قصرهای مجلل از زندگی مرفه بر خوردار شدند ، فرزندانشان با پول مردم در بهترین نقاط جهان به عیش و نوش مشغول و به زندگیهای مرفه دست یافتند.
امروز دیده و شنیده میشود که درایران کشمکش بین روحانیون حکومتی وغیرحکومتی بصورت حادی در گرفته و فاصله طبقاتی چشمگیر شده قصر های لواسان زبان زد مردم شده و نیاز های حکومتگران آخوند در جامعه از دید مردم خارج نمیشود،دعواها و ستیز ها میان این قشر تازه بدوران رسیده بیشتر آشکار میگردد، یکی دیگری رابی دین و مایه فساد معرفی میکنند، شعار این را میدهند که در ایران باید قدرت حکومتی از نهاد دین و اعتقادات دینی در جامعه جدا شود و دین امر خصوصی باشد، تاریخ 1400 ساله اسلام نشان داده است که سراسراین تاریخ توام با مجادلات خونین بین مدعیان حکومت اسلامی بوده است و تاریخ 42 ساله ی ننگین این حکومت نیز ادامه همین روش بوده است، و تا ویروس روحانیت بوسیله واکسنی ایرانی خشگانده نشود زندگی ایرانیان سروسامان نخواهد گرفت.
در حقیقت قرار بوده که دین مبلغ اخلاق و راستی و درستی باشد اما آنچه که در این 42 سال دیدیم و شنیدیم خلاف این مسئله بوده، دین با تکیه به مردم باید مانع گسترش فساد میشد، واین درحالیست که مبلغین دین خود فاسد ترین عناصر در جامعه اسلام زده بوده اند و فساد اخلاقی آنها از رهبر و بیت رهبری و قاریان قرآن شروع میشود و تا صیغه خانه های خانواده علم الهدا وجمیله رئیسی پیش میرود.
دین زردشت قبل از دوران هخامنشی در ایران ظهور کرد و همچنین زمانیکه دستگاه دین به حکومت یا دولت پیوست، ایران داران وحدت ملی بود و حکومتی متمرکز داشت که مستقل از دین بود، اما با تداخل دین در حکومت در دوران سامانیان عملا منجر به افزایش فساد در هر دو دسته شد و سر انجام هر دو را به سقوط کشاند، فساد در دستگاه دین زردشت زمینه های پیدایش دین مانی و مزدک را بوجود آورد ، می بینیم که با فساد همه جا گیرو متمرکز در کل سیستم جمهوری اسلامی بعد ازهم پاشیدگی آن دوباره چه آشی برای مردم بقایای روحانیت مرتجع خواهند، پخت.
اسلام در سر زمین عربستان ظهور کرد متعلق به ایرانیان نیست باید بساطش بر چیده شود، اسلام با لشکر کشی سرزمینهای مجاور خود را فتح کرد و قتل عام راه انداخت ، ماسفانه ایران با تمام عظمتش در دوران ساسانی به آسانی و بدون مشکل بزرگی از حمله اعراب بیابانگرد آن دوران به ایران درجنگ قادسیه شکست خورد، بهر حال غلبه اسلام بر جامعه کهن ایران روز به روز باعث عقب افتادگی و از پیشرفت باز ماند و عملا اعراب به تخریب فرهنگی و سیاسی جامعه ایرانی پرداختند ، و باگسترش فساد اخلاقی و اقتصادی وضعیت زندگی ایرانیان را روز به روز بد تر کردند، در گذشته هم در دوران ساسانیان دستگاه حکومت مذهبی دولت دردولت بود واین دولت سایه مزدوران بیت رهبری امروز در ایران پیروی از دوران گذشته است.
در ایران ایرانیان با شعار برابری و برادری جذب اسلام شدند ، و از جنگ و مقاومت آنچنانی با اعراب کوتاه آمدند ، اما اعراب متجاوز به حریم ایران بخاطر دست یابی به غنائم بجنگ دامن زدند ، مقابله ایرانیان با اعراب در حقیقت جنبه ملی داشت.
دلایل عقب افتادگی ایران و ایرانیان اساسا ریشه در وضعیت معیشتی و ضعف اقتصادی، فساد سیاسی و بهم ریختگی سامانه ی اجتماعی، هم بوده است، وهمچنین ضربه هولناک دوم بجز حمله اعراب برپیکرفرسوده ایران حمله وحشتناک مغول بوده که موجب ویرانی فراوان در سطح کل جامعه گردیده.
بر رسی نقش اسلام و دین از واجبات امروز ایرانیان است و باید عوامل مخرب و متحول شدن نقش دین در عقب ماندگی را در جامعه ارزیابی دقیق نمود و علل عقب ماندگی را در نقش دین جستجو کرد و سیر تفکر عقلانی ، فلسفی، علمی و عرفانی را بعنوان عامل و معلول مناسبات در رشد چشمگیر عقب ماندگی در نظر گرفت.
عوامل اصلی عقب ماندگی در ایران و ایرانی :
1-دین 2- حمله اعراب به ایران 3- حمله مغول، این سه حادثه در روند رشد عقب ماندگی نقش اساسی در ایران بازی کرده اند،4-اثرات دین بر فرهنگ و اقتصاد نیز نقش بسیار مخرب داشته است.
هگل: معتقد بوده که زمینه های ادغام دین در دولت را در اخلاقیات توسط قانون مطرح میکنند و معتقد بوده که خواسته های انسانها در غرب توسط قانون هدایت میشده اما در شرق خواسته های فردی و شخصی جدی گرفته نمیشده، در شرق عقب مانده دین و دولت دو روی یک سکه اند.
البته با وقوع انقلاب در فرانسه عقل بشری وآزادی فرد به پیروزی رسید و بشر متمدن توانست سرنوشت خودرا بدون بکار گیری قوانین متحجر مذهبی بدست بگیرد، و اما ایرانیان از انقلاب فرانسه نیاموختند.
12.01.2021
Bayat.a@freent.de
https://www.facebook.com/amin.bayat.9
https:// rangin-kaman.net