سقوط بالگرد رئیسی و همراهان

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

سقوط بالگرد رئیسی و همراهان اینروزها بحث روز است و گمانه زنی ها در موردش زیاد. اینکه چی باعث سقوط این بالگرد شد و امکان توطئه داخلی و یا خارجی و دستکاری در بالگرد را نمی توان به آسانی مردود دانست.

آنچه که باز مثل همیشه تو ذوق میزد مهندسی انتشار اخبار و پخش خبرهای ضد و نقیض از سوی دولتیان بود. از همه جالبتر ادعای خبرگزاری پارس بود که در مقطعی اعلام کرده بود که اصلا بالگردی در کار نبوده و بازگشت به سوی تبریز زمینی انجام گرفته بود.

از این کمدی اخبار ضد و نقیض دولتیان که بگذریم، مساله اصلی همان احتمال توطئه است که اگر واقعیت داشته باشد حتما پشت بندی هم در کار است.

بر این نکته همه توافق دارند که رئیسی با تمام سوابق بدش در قوه قضاییه به عنوان رئس جمهور به اعتراف خودش فقط تدارک چی بود و در تصمیم گیری های نظام جایی نداشت.

با وجود انکه مسرت از کشته شدن افراد عملی انسانی و جوانمردانه نیست ولی رقص و شادی ایرانیان در خارج و داخل کاملا قابل درک است.

در میان کشورهای همسایه اعلام عزای سه روزه در عراق و سوریه و لبنان هم کاملا قابل پیش بینی بود چه آنها رئیسی و امیر عبدالهیان وزیر امور خارجه اش را از خود می‌دانستند و سیاستهای جمهوری اسلامی و همگامی رئیس جمهور و رهبر در سیاستهای منطقه ای را به نفع خود می‌دیدند.

انتخاباتی که در پنجاه روز آینده در جریان خواهد بود برای رژیم یک کابوس است چه آنها خوب می دانند که
اگر اجازه فعالیت به مخالفین را بدهند بدون شک با رئیس جمهور استخوان دار تری روبرو خواهند شد که احتمالا همیشه مطیع رهبر نخواهد بود و اگر مثل انتخابات قبل مهندسی شود و مخالفین از شرکت در آن محروم شوند ، بیش از همیشه تحریم خواهد شد و مشروعیت رژیم بیش از همیشه زیر سئوال خواهد رفت.

حالا که تمام مخالفین داخلی هم دست از تظاهر برداشته اند و انتخابات مجلس را تحریم کرده اند، تحریم انتخابات گسترش بیشتری یافته است و ممکن است نرخ شرکت در انتخابات به زیر ده درصد هم برود.

بدون هیچ تردیدی رهبری مملکت از این اتفاقات دل خوشی ندارد

فرزاد وحید

مطالب مرتبط با این موضوع :

یک پاسخ

  1. با احترام، نخست بگویم که من اهل نظر نوشتن نیستم. اما دیدم که مطلبتان نزدیک به تحلیل است بنا بر این من نیز دیدگاهم را مینویسم. شاید که در نظرتان آمد.
    چند نفر آدم آگاه از علی البدل کردن چمدان رئیسی خبر داده اند. یعنی یک چمدان با همان مارک و رنگ و اندازه را به جای چمدان رئیسی وارد هلیکوپتر کرده اند با «محتوایی» دیگر. و هم اینکه خامنه ای کاملا چند دقیقه قبل از انفجار هلیکوپر از ماجرا آگاه میشود. اما آیا برای اطمینان به اوست که : بله حضرت آقا کار این دو آدم بیسواد عامی اما آدمکش رئیسی و امیرعبداللهیان و البته همراهانشان برای پوشش تا چند دقیقه دیگر تمام است، و دیگر اسباب زحمت شما نیستند. یا بله اسرائیل کاری برگشت ناپذیر را آغاز کرده بنا بر این نباید آیت الله آل هاشم نجات پیدا نکند تا بتواند جزئیات را بگوید. اینبار لازم نیست جستجو را کوتاه، کنید و کشش ندهید. بهتر است جستجو را طولانی کنید و کشش دهید تا آل هاشم هم بمیرد تا شاهدی وجود نداشته باشد. اما جالب تر از همه این است که دست کم جنایتکاران در زیر خاک با هم همسایه هستند. چرا که خاک دین و مذهب و سیاست و…ندارد. اینها نشان دادند که همشان برادر و پسر عمو و دائی و عمو و باجناق همند. و البته ما ساده دلان و ساده لوحان بودیم که قرنها باورشان کردیم و یا با تصور و توهم خودمان ساختیمشان. رئیسی در کنار قبر امام هشتم به خاک رفت. البته گویا فقط قدری از تکه پاره های استخوانش نیمه سوز مانده بود. این نشان میدهد که به محض روشن شدن چمدان ترکش نخست به سوی شخص ٰرئیسی بوده و برای همین آل هاشم خودش را به بیرون پرت کرده و بقیه کاملا سوخته بودند. اگر نظرات افراد و گروهها را خوانده باشید. بسیاری در ایران و خارج از ایران از اسرائیل خواستند تا اینبار نه سردار و دانشمند هسته ای را، که اینبار بیت خامنه ای و مراکز تجمع روحانیون و مداحان و طلاب و نشست ریاست جمهوری را نشانه برود. در هر حال هنوز وقت داریم تا شاهد ترور های بعدی باشیم. حکومت اسلام ناب همه همش این است که بگوید مه بوده و باران و حتا برف و کولاک بوده! چرا که اگر بگوید اسرائیل بوده که به یکی از جناحها دستور داده آن وقت باید زوزه بکشد و ساعت نابودی اسرائیل را دوباره کوک کند آن وقت است که با حساب تناسب، نسبت، مردم ایران و اپوزیسیون ناکارآمد این رژیم ضد ایرانی نیز همانند مردم غزه باید حساب پس دهند. سیرک خاکسپاری از آن کارهای فئودالی کدخدائی نظام مقدس بود. افتضاح از پس افتضاح. از انفجار هلیکوپتر تا انفجار خشتم تا فحاشیهای خانم آمنه سادات و تا توهین های زننده ی دوستان حاج محمود احمدی نژاد به این خانم، حرفهای آبکی و بی رمق سید ممد خاتمی و همینطور بیائید تا پایان همه و همه از نوابغ این حکومت اسلام ناب سیرآبند.
    مرا هر آنچه شرط بلاغ است بر تو بنوشتم
    تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.