“او از یک طرف یک نظریه پرداز بزرگ بود و از جانب دیگر انسانی که در غم بیخانمان ها بود که در سرک ها از سردی در عذاب بودند – او هردو در یک زمان واحد بود!”
بیش از 20 هزار تن به تاریخ 11 ام جنوری در برلین گرد هم آمدند تا از 90 امین سالروز قتل روزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنیشت بنیانگذاران حزب سوسیالیستی آلمان تجلیل نمایند. به تاریخ 15 ام جنوری سال 1919 هر دو به وسیلۀ سربازان گرفتار شدند و اندکی بعد از آن به قتل رسیدند. خانم روزا لوکزامبورگ خیلی زود از نظر سیاسی فعال شد و هنوز شاگرد مکتب بود که در حلقات سیاسی ممنوعه فعالیت می کرد. او در سال 1871 در پولند تولد یافت و درسال 1898 با یک آلمانی ازدواج کرد تا بتواند به آلمان مسافرت کند. او در آلمان به فعالیت های سیاسی در جنبش های کارگری دست زد – بعد زندانی شد. همکار ما کریستنه فون سودین این زن معروف سیاست پیشه و نظریه پرداز معروف در جهان را معرفی می کند:
روزا لوکزامبورگ در سال 1917 در نامه ای از زندان به خانم متیلیده یاکوب منشی خود نوشت:
“عزیز ترینم متیلیده … به سنگ گورم باید فقط دو هجا حک شوند:”سِوی- سِوی”.
این آواز پرندگان کوچکی است که من آن را چنان به خوبی تقلید می کنم که آن ها به زودی به سویم می آیند… این آواز ها طلیعۀ جنبش بهاری هستند – باوجود برف و یخبندان و تنهایی، ما (این پرندگان و من) به بهار آمدنی باور داریم! چه زمانی من با شما و میمی در زودیندی (Südende) خواهم نشست تا برای شما هردو بار دیگر از آثار گویته بخوانم؟ … شما و میمی را با شوق زیادی به آغوش می کشم. روزا لوکزامبورگ شما.”
روزا لوگرامبورگ به دلیل شرکت در یک تظاهرات ضد جنگ در اول ماه مای سال 1916 در پوستدامر پلاتس (Potsdamer Platz) گرفتار و محکوم به دونیم سال حبس شد.
فریدرک هیتمن نویسنده و یکی از ستایش گران پرشور روزا لوکزامبورگ که یکی از زیبا ترین زندگی نامه های روزا لوکزامبورگ را به دور از هرگونه ایدوئولوژی نوشته است، در بارۀ او می گوید:
“او از یک طرف یک نظریه پرداز بزرگ بود و از جانب دیگر انسانی که در غم بیخانمان ها بود که در سرک ها از سردی در عذاب بودند – او هردو در یک زمان واحد بود!” این به نظر من طرحی است برای یک انسان سیاسی که ما بدان در چنین زمانی که در آن سیاست مداران اعتماد شان را از دست داده اند، نیاز داریم!”
روزا لوکزامبورگ در موقع سخنرانی در سال 1907
روزا لوکزامبورگ خواهان برابری برای ناداران، ستمشکان و محرومان از حقوق بود. او در چند 100 صفحه به تحلیل “انباشت سرمایه” پرداخت که عنوان کتابش نیز بود. او به مسافرت های تبلیغی سیاسی می پرداخت و جزء شخصیت های معروف در کنگرس های سوسیالیست های بین المللی بود. زمانی که آتش جنگ اول جهانی شعله ور شد، و بعد از آنکه جناح سوسیال دموکراسی در پارلمان با اکثریت به کریدت جنگی موافقه کرد، او بیشتر از پیش در برابر خطرات ملیتاریسم و جنون بزرگ جنگی هشدار می داد.
روزا لوکزامبورگ در 8 ام نوامبر سال 1918 از زندان رها شد. او که در این میان 47 ساله بود، در جنوری سال 1919 به وسیله سربازان بخش محافظوی گارد سواره نظام مورد ضرب و شتم قرار گرفت و جسدش را در کانالی انداختند. ماه ها بعد، آب جسد او را که دیگر قابل شناسایی نبود، به خشکه راند. روزا لوکزامبورگ تنها به وسیلۀ دست کش و عکس کوچکی در قابی شناسایی شد. قتل او تا امروز بدون بررسی و مکافات باقی مانده است.
