حفظ تمامیت ارضی ایران و تجزیه طلبان

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

امین بیات: حفظ تمامیت ارضی ایران و تجزیه طلبان

تلویزیون اینترنتی رنگین کمان، بنیاد آزادی اندیشه و بیان دی ماه ۱۳۹۷ پاریس

حوادث و تحرکات  اخیر در ایران،  چه در داخل حکومت و چه در خارج و در اپوزیسیون  مخالفین  از قشرها وجناحهای مختلف  حکایتها ی جدیدی دارد ، دردرون جامعه کارگران ومعلمان و دانشجویان  و… نشان از همبستگی  با سرعتی  غیر قابل  باور است، سمت و سوی  اتحاد و تشکل  یابی   علیه   حاکمیت  به پیش میرود  ، تورم و گرانی و بیکاری و پیوستن فقرا  و گرسنگان باز نشستگان،  کشاورزان به تجمع  اعتراضات  وپیدایش  قشر متوسط  و عبور آنان از پیاده رو به کف  خیابان  و قرار گرفتن  آنها  در کنار  کارگران   و معلمان – دانشجویان  و…   نشان  از تحرک سازمان یافته  خود  جوش  علیه  کل  حاکمیت   زور  و  خفقان را  نوید میدهد. نیازی به اثبات ندارد  که  حاکمیت  مذهبی با بحران  عمیق  و فراگیر و لاینحل  قرار گرفته بحران سیاسی- اقتصادی- فرهنگی و بحران اجتماعی و ساختاری و در این راستا  حاکمیت  هیچگونه  بر نامه ای  جز سرکوب  در دستور کار  ندارد  و  هر  روز بیشتر،  سرمایه مردم به سوریه  و لبنان برده  میشود . در جبهه  دولت  هر روز به  تجمع   مافیا   افزوده  میگردد  و آگاهانه  از کنار بحرانها    عبور میکنند و این  خود نشان  از فرو پاشی قریب الوقوع   دارد.  در خاورمیانه   و بخصوص  کردستان   با اعلان خروج سربازان آمریکایی از سوریه ، پایان اعتبار های سر خرمن  آمریکاییها به کردها ،باز شدن جای پای بیشتر ایران در سوریه  نفوذ بیشتر روسیه در سوریه   و نگرانی اسرایل از آینده خود و منزوی شدن عربستان – همه حکایت این دارد که ترامپ به  یکی دیگر  به وعده های انتخاباتی  خود عمل  کرد  – کردها- ترکها – عربها  که  دل به وعده های  آمریکا  بسته  بودند  یکبار  دیگر در مقابل  توطئه  های امپریالیستی مواجه  شدند ، خروج سربازان آمریکایی اگر بمعنی  دستور قتل  عام  کردها  نباشد، بی شک بی ارتباط  با ورود ناو جنگی آمریکا به  خلیج  فارس  نیست، تا  کردها  چه  سیاست  و سرنوشتی برای خود  دست  و پا  کنند ، وتا چه اندازه رهائی ازامپریالیسم  آمریکا  و در غلطیدن  بدامن روسیه را در برنامه و استراتژی،  برای بقای استقلال  خود، تلاش بورزند.

هم  میهنان گرامی ، بینندگان و شنودگان  تلویزون رنگین کمان، 

با درود به شما، مسئله ایکه امشب مایلم در مورد آن با شما صخبت کنم  در رابطه با   

بیانیه ایست که بتاریخ 16 نوامبربرابر با 25 آبانماه همراه با فراخوانی برای سرنگونی جمهوری اسلامی تحت عنوان فراخوان به همکاری مشترک    10 حزب و سازمان سیاسی ،انتشار یافته است.

که شامل  6 سازمان و حزب تجزیه  طلب  ترک – کرد –  بلوچ- عرب  اهوازی (1- اتحاد  دمکراتیک آدربایجان پیرلیک2-حزب تضامن دمکراتیک اهواز3- خزب دمکرات کردستان ایران4- حزب دمکرات کردستان5-حزب کوموله کردستان ایران 6- حزب مردم بلوچستان).

و سه سازمان چپ بنامهای (1-شورای موقت سوسیالیستهای چپ ایران 2- کوموله زحمتکشان کردستان3-سازمان اتحاد فدائیان خلق)

و جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران، میباشند که زیر این بیانیه را امضاء کرده اند.

قبل از هر چیز  ضروریست عرض کنم  که شخص من   (امین بیات)  سالهاست  عضو همین  جنبش جمهوریخواهان دموکرات و لائیک ایران میباشم. و در گذشته عضو شورای موقت سوسیالستهای چپ ایران بوده ام.

من در اینجا با قاطعیت تمام اعلان میکنم که نه در تدوین و نه در جلسات اینگونه نشستها  شرکت نکرده و حضور نداشته ام و چه قبل از تدوین و چه بعد از آن با مسئله ملیت  بازی و تجزیه طلبی مخالفت خود را بیان کرده ام و این دوستان توجه ای به نظرات من  نکرده اند،  این بیانیه  را محکوم میکنم. و معتقدم که در شرایط  امروز فدرالیسم  جوابگوی خواست مردمان ایران نیست. دوستان شورای هماهنگی جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک باید اعلان کنند که بخشی از همراهان جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران همکاری با جریانات تجزیه طلب را قبول ندارند، درغیر اینصورت ما خود اقدام به افشاء  هر چه وسیعتر دراین مورد در افکار عمومی میکنیم. دوستان رهبری جنبش  (شورا)  بنظر من  کمتر با  چگونگی روابط دمکراتیک  حاکم بر سازمانهای دمکراتیک  (جنبشی…)  آشنائی دارند یا خود را به راه  دیگر زده اند، و نمیتوانند قبول کنند که در هر سازمان دمکراتیک اگر چه رقابت بین همراهان جنبش… باید باشد، و یکی از اصول پایه ای جنبش جمهوریخواهان دمکرات  و لائیک ایران ، بر این پایه بنا گذاشته شده است،  که از جانب این دوستان بظاهردمکرات بطور آشکار و با شیوه از بالا به پائین تحمیل شده است،این دوستان فراموش کرده اند که آزادی و استقلال دو روی یک سکه اند و نباید یکی را فدای دیگری کرد،این دوستان آگاهانه  مسئله استقلال  و حاکمیت ملی را با پذیرفتن فدرالیسم ، در جنبش جمهوریخواهان  …. را زیر پا گذاشته اند ( زیرا در هیچ کنگره ای این موضوع  تصویب نشده  است). اما با آگاهی به سانترالیسم مطلق که برای اداره ایران بسیار خطرناک است  و این درحالیست که تبعیض در کشور هم نباید وجود داشته باشد.

ائتلاف و همکاری مشترک احزاب  فقط فعالیت مشترک نیست ، اهداف  استراتژی و پایه ای و جنبشی  باید داشته باشد،تعهدات مشترک را رعایت باید کرد،برای پرسه ی  سرنکونی و با دخالت مستمر مردم البته ، و حتمن نباید نیروهای ی سیاسی با استراتژی  سازمانی هم جهت و هم نظر باشند ، چگونه میشود شرایطی را فراهم کرد که مردم آزادانه  آینده خود را تعیین کنند و برسمیت شناختن اختلافات را امروز با نیروهای سیاسی به پذیرند نه فردا در خیابانای تهران .

بخشی از دوستان جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران  با  نشست و بر خاستشان با  نیروهای  تجزیه طلب  بخصوص با  اتحاد دمکراتیک آذربایحان و حزب تضامن الحواز ، با مهتدی و هجری و امثالهم  نه اینکه ما توافقی نداریم بلکه مخالف چنین همکاری  هم میباشیم. ما جلوی این همکاری را نمیتوانیم بگیریم اما باید  به شما گوشزد کنیم  که با این  شیوه  ضد  دمکراتیک و با این اباطیل ، سبک مغزانه  آبروی  سیاسی سازمان  { شورای  موقت سوسیالیستهای چپ} و مشی سیاسی و درست جنبش جمهوریخواهان دمکرات  و لائیک ایران را  بردید. تا دیروز در رکاب فدائیان اکثریت این در و آن در میزدید و با مشتی افرادی  که هنوز بعد ازچهل سال  که مرتکب خیانت علیه نیروهای سیاسی مستقل ضد رژیم شدند  و جوانان مردمان ایران را  لو داده وبه زیر تیغ  کشتار جمهوری  اسلامی بردند  و کشتند و یک کلمه هم  از مردم  عذر خواهی خشگ  و خالی  هم نکردند و امروز طلبکار هم هستند و حالا امروز در کنار مشتی تجزیه طلب ،تروریست  میخواهید برای مردم ایران دمکراسی با شیوه کار مسلحانه بیاورید ،زهی وقاهت و نادانی.

بنظر من بخشی  از تدوین کنندگان این بیانیه نا آگاهانه  شروع  به از هم گسستگی ایران را  در دستور کار خود قرار داده اند، که پس از سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران توسط مردمان ایران، این  گروهها در مرزهای ایران تشنج  ایجاد کرده و با کمک بیگانگان برای تجزیه ایران  و تشکیل دولتهای  کردستان بزرگ و آذربایجان بزرگ و جدائی اهواز و بلوچستان خوابهای تجزیه ایران را می بینند. کردها  میگویند  یا  فدرالیسم قومی را باید قبول کنید و گر نه  ما بارمانرا می بندیم و از ایران جدا میشویم. بهره  بر داری آمریکا از اقوام ایرانی  استراتژی مهم  دولت ترامپ بوده  که اخیرا با خروج نیروهای خود از سوریه، پشت بخشی از کردها را خالی کرده است. نزدیکی  و پشتیبانی  از احزاب  اپوزیسیون قومی و ارتباط تنگاتنگ با احزاب کرد – ترک – بلوچ و عرب باید روی یک حساب و کتاب روشن یعنی حفط تمامیت ارضی ایران بنا شده باشدو دقیقا رفتار و کردار رهبران این احزاب  مانند مصطفی  هجری و مهتدی با مقامات وزارت خارجه آمریکا و نمایندگان کنگره آمریکا باید زیر ذره بین همیشه قرار گیرد. گسترش مناسبات احزاب کرد عراق و ایران با اسرائیل و آمریکا و عربستان برای حفظ بقای خویش باید همیشه مقابل چشم اپوزیسیون مستقل ایران قرار بگیرد. نماینده گانی از حزب دمکرات کردستان ایران در مورد  تمامیت ارضی ایران گفته اند {اگر روزی ما بتوافق نرسیم تعهد در مقابل تمامیت  ارضی اصولا بی معنا است.}

 با این توصیف چه کسانی آتش بیار معرکه جنگ داخلی در ایران هستند، نماینده کان کرد با شیوه های کهنه مردم  فریبی  از کلماتی که  دارای بار  و وزن مخصوصی  میباشند استفاده  میکند، و در جلسات  با بحث فدرالیسم ما را متهم کرده، اگر فدرالیسم ایشان را نپذیریم با چمهوری اسلامی هستیم، واقعن وقاحت هم حد و مرزی دارد.این نمایندکان (کاوه اهنگر یا عثمان زرقندی)  با افکار مسمومشان بعضی از افراد جمهوریخواهان دمکرات  و لائیک را دست انداخته .

 ودر این بیانیه  از خیلی مسائل صحبت  شده  اما  آگاهانه  از یکپارچگی  و حفظ  تمامیت  ارضی ایران صحبتی بمیان نیاورده اند.در این متن آگاهانه از حراست  و دفاع از تمامیت ارضی ایران عبور کرده اند، مسئله اقوام ایرانی و احترام  به حقوق این  اقوام  که  حمایت  از تنوع  فرهنگی آزادیهای  اقتصادی، اجتماعی،  سیاسی و فردی ، از جمله آزادی بیان ،عقیده ،حزب، تشکلهای صنفی و…میباشند به شکل  حکومت آینده که بصورت  فدرالیسم باشد را گره زده اند ، و حتی بیان میکنند  که زبان فارسی را بعنوان زبان  رسمی کشور قبول ندارند،البته اسما و رسما در متن نیاورده اند که میخواهند بخش هائی از سر زمین  ما را جدا کنند اما در متن مخالفت با جدائی طلبی نیز آگاهانه صحبتی بمیان نیاورده اند و این در حالیست که  شکل حکومت آینده را میتوان مورد بحث قرار داد اما میبایست منتظر سرنگونی جمهوری اسلامی بود تا بتوان در ایران انتخابات آزاد بر گزار نمود و سپس در مجلس موسسان برای تنظیم  قانون اساسی  مدرن  شکل حکومت را اسخراج و آنرا  به رای عمومی  گذاشت، نه اینکه  10 حزب  سیاسی با هم بنشینند و بگویند ما با هم متحد شده ایم و هر نیرو و حزبی میخواهد بما به پیوندد باید فدرالیسم را به  پذیرد  این عمل با  دمکراسی در تضاد میباشد.

 معتقدم نیروهای مخالف جمهوری اسلامی امروز زیر ذره بین  دقیق نهاد های استعماری هستند وبا  کوچکترین خطا، مورد سوء استفاده قرار خواهند گرفت ،و با  قبول وعده و وعیدها ، عملا بخشی از آنها به  بیگانه پرستی و وابسته شدن  کشانده  شده و عجیب اینکه خود و همراهان خود  را در این ارتباط،  توجیه  هم میکنند .

البته سالیان درازیست که مخالفین جمهوری اسلامی  در صد د هستند تا مبارزات مشترکی برای بر چیدن استبداد در ایران ، با هم همکاری  و همراهی کنند، مسئله ای که  باید به آن  توجه خاص،  شود اینکه  در مبارزات سیاسی،اجتماعی حتمن باید مورد توجه نیروهای طرفدار دمکراسی  و آزادی  قرار گیرد ،  این است که  در جامعه ما ایران  همچون سایر جوامع ، احزاب و گروههای سیاسی ،اهداف  و خواست  های متفاوت و در بعضی موارد حتی کاملا متضاد را دنبال میکنند.

تحقق دمکراسی -آزادی- عدالت اجتماعی در ایران همچون سایر جوامعی که دمکراسی بر آنها حاکم است ،ایجاب میکند  که احزاب و گروهها  گذشته از زندگی مشترک با هم  ،صلح آمیز   در کنار هم  بتوانند به رقابت و مبارزه نظری به پردازند ،حضور نیروها در جامعه  ضروریست ، در ایران حاکمیت  استبدادی جلوی فعالیت  نیروهای سیاسی را گرفته  اما در خارج از کشور امکان اظهار نظر و فعالیت  آزاد  علنی برای تمام نیروهای سیاسی و ایدئولوژیک  مخالف یکدیگر مهیا است. اما  همه با  هم را  در انقلاب  57 آزمایش کردیم و نتیجه منفی داد و امروز اگردوباره به 57 بر گردیم در واقع امر دامن به مغشوش کردن مرزهای سیاسی بین جریانات مختلف سیاسی مخالف رژیم زده میشود ، و هر گونه در هم آمیزی صوری در اصل به ضد خود تبدیل خواهد شد.

در نوع و شیوه  فدرالیسم یا خودگردانی  استانی که در  آن شهروندان اینگونه استاتها  افزون  بر  انتخاب نماینده گان  دولت مرکزی، میتوانند با رای مستقیم مردم   استاندار-  قرماندار-شهردار- بخشدار-   قضات و… را ازمردم محل انتخاب نمایند. و این حق مردم کردستان ایران است ، در چهار چوب تمامیت ارضی ایران.

بهرحال این 10 گروه نشان دادند که در آینده با دولت مرکزی وسراسری وقوی ایران مخالفند و به  آن باور ندارند.

حق تعیین سرنوشت را با شیوه استالینی  و لنینی  پذیرفته  و با  ارزش گذاری امروزی حقوق  بشر ، حق تعیین سرنوشت رابرای خود بمثابه حق جدائی میدانند.کسانیکه  فدرالیسم را شرط  ائتلاف بگذارند  اولین تیر خلاص را به  سوی ائتلاف  رها کرده اند. باید  قبول کرد که  طرح موضوعات  نسنجیده  و نادرست موجب افتراق بیشتر در اپوزیسیدن میشود، اپوزیسیون ایران و بطور کلی مبارزه که در جامعه ایران طبقاتی میباشد و هر نیرو از موضع منافع طبقاتیش امروز و فردا باید حرفش را بزند .

و اما در راستای کوشش برای هماهنگ کردن مبارزه علیه جمهوری اسلامی این بخش از احزاب از طیف جمهوریخواه  با نا دیده گرفتن  منشور های سازمانهای  سیاسی  بر پایه  مفادی  متضاد با  هم عجولانه اقدام به همکاری وانتشار بیانیه تحت عنوان 10 حزب و سازمان  کرده اند که عواقب خوبی نمیتواند در دراز مدت داشته باشد، همکاری  و نزدیکی بله ولی نباید مرزها  مغشوش شود و تضادهائی مانند  مسئله فدرالیسم و… شرط همکاری باشد ،  این شیوه  همکاری قرار داد، راه و  روش درستی نیست. نقد نوشتن به نظرات دگر اندیش  به هیچوجه بمعنی پایمال کردن حقوق دمکراتیک   دگر اندیش نیست،  ما بخشی از همراهان جنبش جمهوریخواهان  دمکرات و لائیک ایران  در خانه خود  از آزادی بر خوردار نیستیم که  حتی اعتراض کنیم  زیرا تا بحال مورد شماتت و توهین و  …. قرا گرفته ایم و بدون مشورت و پرسش از ما ، ما را زیر پوشش تجزیه طلبان برده  و میگویند  همین  که  هست اگرقبول ندارید آب در هاون  جمهوری اسلامی می کوبید. پس برای چی و به چه منظوری  اساسنامه و آئین نامه  داخلی  مینویسید.

جالب است که پس از انتشار این بیانیه مورد حمایت : آقایان

1-شریعتداری  و طبر زدی- قرارگرفته، جالب اینکه شریعتمداری نیز اشاره ای به یکپارچگی ایران نکرده است ،البته که ایشان طرفدار تمامیت ارضی ایران میباشند  و همچنین آقای طبر زدی و جریان نوظهور فرشگرد سلطنت طلب. اما جا دارد اقای شریعتمداری توضیح بدهند که چه شد ایشان   دست به حاتم  بخشی زده  و بخشی  از سر زمین ایران را بنام  جعلی “استان   خود مختار عربستان”   به عربهای تجزیه طلب می بخشد  وچوب حراج به تمامیت ارضی کشور میزند، بردن قفقاز- جدا  شدن بخشی ازخراسان – دو تیکه شدن بلوچستان و…کافی نبوده است.جاه طلبی وبازی با سرنوشت تمامیت ارضی ایران ، امروز بازیچه دست چند جوان بی تجربه  شده است  و عامدانه برای  تمامیت  ارضی کشور پرونده جدید باز کرده اند و شریعتمداری از این شرایط بوجود آمده بهره برداری میکند و از ایالات  قومی در ایران صحبت بمیان میآورد و در کل اگر نا دان نیست پس آلت دست عده ای تحزیه طلب  وابسته و حرفه ای  شده است.  

بنظر من این نوع  کارها  و همکاری با تجزیه طلبان  و ساختن قلابی ملیتها  در ایران  بسود جمهوری اسلامی ایران میباشد، زیرا جمهوری اسلامی از یکطرف بیرحمانه نیروهای سیاسی را سرکوب کرده و میکند  و از طرفی میگوید اگر جمهوری اسلامی سرنگون شودایران تجزیه میشود، شاه هم همین سخنان را در آخرین  روزها  میگفت، برای مغشوش کردن  افکار عمومی، این گروهها  بخصوص 7  سازمان  ترک و کرد و بلوچ و عرب در سرسودای تجزیه ایران را دارند و قدمهای اولیه را بر داشته اند ،  البته گروهای هفتگانه  در گذشته هم همین حرفها را میزدند و وضعشان روشن بود اما در جریانات سه گروه دیگر چپ اینطور نبود . چه شد که به این دام افتادند.

و اما  در جنبش جمهوریخواهان دمکرات  و لائیک ایران  که  بموجب اسناد  کنگره هایش  نه  سازمان است و نه حزب اینجا شده دلال معرکه البته باید بیان شود که که تعداد زیادی ازهمراهان جنبش با صدور اینگونه بیانیه ها و همکاری با احزاب تجزیه طلب چه  در گذشته و چه امروز مخالفند  ولی در  شورای هماهنگی افرادی از سازمانها  با رای نشسته اند و اقدام به بند وبست،  نظیر این بیانیه  میکنند،  و  کادر های با تجربه و قدیمی رااز صحنه، دستشان را با عناوین مختلف کوتاه کرده و میکنند، و این درحالیست که تنها اعضاء این شورا مسئولیت هماهنگی داخلی دارند . 

 به نظر من عناصر و نیروهای معتقد  به استقلال و آزادی  در ایران بدیل  دمکراتیک برای  آینده  ایران میباشند،پذیرش اصل استقلال ایران بدون هیچ قید و شرطی راه نجات مردمان ایران است و کسب استقلال و آزادی در ایران تنها بدست خود مردم ایران میسر ، میباشد.

من به تمامیت ارضی کشورمان اعتقاد راسخ دارم و بهمراه سایر هموطنان آزادیخواه  و مستقل در مقابل تجاوز وتجزیه و دست اندازی بیگانگان به ایران دفاع مستمر خواهیم کرد، وبه نیروهای تجزیه طلب  در مرزهای ایران هشدار میدهیم که در چار چوب تمامیت ارضی ایران، ما در کنار آنان خواهیم بود تا کسب آزادی و داشتن حقوق برابر برای همه مردمان ایران.

البته باید حساب مردم کردستان-آذربایجان-بلوپستان را  از نیروهای تجزیه طلب این مناطق جدا کرد  من یک نمونه را یاد آوری میکنم  و آن اینکه برای نمونه  در جنگ ایران و  عراق  مردمان ایران  بطور یکپارچه از آذری-  عرب خوزستانی و بلوچ بلوپستانی از مرز های ایران دفاع کردند، و در آینده هم دفاع خواهند نمود از تمامیت ارضی کشورشان.                 

رژیم جمهوری اسلامی  رژیمی مستبد و متجاوز به حقوق مردمان ایران از روز اول انقلاب مردمی در ایران بوده، که هیچ نوع مشروعیتی از رای آزاد مردم ایران را نداشته و حقوق مردمان ایران را بطور مستمر و گسترده پایمال کرده است ،چای هیچ تردیدی نیست که این رژیم هر گز توان  پاسخ گوئی  به خواستهای دمکراتیک مردمان ایران را ندارد،و باید بر چیده شود.

پوپولیسم قومی در ایران پیامدهای خطرناک  و فاجعه بار ی برای  تمامیت ارضی ایران در چشم  انداز خود تدارک دیده است، بخصوص که قومهای ترک -کرد  و عرب از پشتیبانی آمریکا-عربستان و ترکیه تا به امروز بر خوردارند. رهبران خود خوانده این اقوام نزدیکی قابل توجه ای با سلطنت طلبان  دارندو زیر پوشش مالی و نظامی امریکا و اسزائیل و عربستان  میباشند البته این رهبران همچون گذشته به بیمارئی گرفتار شده اند که در گذشته حزب توده  دچار ان  شده بود.

اقای طبر زدی در مورد  این 10 حزب سیاسی  در مصاحبه ای جهت پشتیبانی گفته اند : {” میدانم تعدادی از همین احزاب در اتحادی به  نام ” شورای دمکراسی خواهان” ، عضویت  دارند  و “جبهه  دمکراتیک ایران”  نیز افتخار همکاری با این احزاب و تشکلهای دمکراسی  خواه  دراین اتحاد با  اصول و مواضع مشابه  در بیانیه 10 حزب توافق دارد. بعنوان  دبیرکل جبهه دمکراتیک ایران ، از توافق  مذکور استقبال وبرمواضع ” شورای دمکراسی  خواهان”  در اتحاد  تاکید  دو باره  می گذارد و به  احزاب  وتشکلهای جمهوریخواه که در دو  اتحاد و توافق حضور داشته یا حضور ندارند  پیشنهاد مشخص ارائه میدهد -“برای تشکیل  آلتر  ناتیو  ضمن حفظ مواضع  با شریعتمداری و شخصیتهای همراه در کمیته تدارک  شورای مدیریت دوران  گذار  یک پیمان ملی امضاء کنیم ،این پیمان می تواند به گونه ای شفاف و جامع باشد که امکان حضور تشکلها  و شخصیتهای مشروطه خواه نیز فراهم شود  بتاریخ آبانماه 136  طبرزدی”}.                                                                                           

اما طیف سلطنت طلب (ساواکیها-حزب رستاخیز -عوامل دست نشانده آمریکا و…)   اگر سمت و سوی “مردمی”-“لائیک”-“دمکرات”و… گرفته باشند مثبت است؟اما آیا  باور کردنی است که   نقض   حقوق مردمان ایران را پذیرفته باشند  در گذشته ؟ البته امروز که خود در اپوزیسیون قرار گرفته اند   شاهکار نیست ،آیا هوا داران شیخ و شاه از یک قماش نیستند ، یکی دیروز در قدرت بود و سرکوب میکرد و امروزدر اپوزیسیون و دیگری امروز در قدرت و فردا هیچکاره ولی هر دو خائن به منافع جمعی مردمان ایران بوده و میباشند . .

پیوند معلم با دانشجو و کارگر و.. را میشه  درک کرد وفهمید ولی پیوند شاه الهی و جمهوریخواه  قابل فهم نیست. پرسیدنی است که چگونه احزاب دمکرات  کرد – عرب و بلوچ و ترک هزینه های نظامی خود را تامین میکنند وخرید میلیونها دلار مهمات نظامی راچه کسانی یا چه دولتهائی بجز آمریکا -اسرائیل و عربستان  تامین و پرداخت میکنند؟

به هموطنان تجزیه طلب هشدار میدهم که دخالتهای بیگانگان و قدرتهای خارجی در نا امن کردن مرزهای ایران و بخطر انداختن حفظ تمامیت ارضی ایران جدی است ،گول امیال ارزان و وعده وعید های آمریکا ،اسرائیل و عربستان را نخورید . شما متاسفانه از مرحله انکار تجزیه طلبی به مرحله افتخار به خیا نت ، رسیده اید.

سرنوشت ایران باید بدست مردمان ایران  رقم بخورد، از تجربه های تلخ و نا گوار  ، غیر انسانی در عراق ،لیبی،یمن و سوریه  درس بیاموزیم و تنها  تکیه گاه ما به نیروی مستقل مردمان ایران  باشد ،که پیروزی برای استقرار آزادی ،مردم سالاری و سکولاریسم تنها از طریق جنبش عمومی مردمان ایران ممکن است. 

1- {…..

اتحادیه ی دمکراتیک آذربایجان :

نماینده مردم آذربایجان  نه دمکرات است و نه پایگاهی در آذربایجان دارد، در کنار الحواز (عربستان) برای جدائی آذربایچان جنوبی  مبارزه میکند. 

از حکومت ملی به رهبری حزب دمکرات آذربایجان با سید جعفر پیشه وری و از ملت ترک سخن میگوید،فدرالیسم و استقلال را در دستور کار  دارد و بدنبال تشکیل “دولت ملی و حقوقی آذربایجان ” میباشد ،معتقد به ملت آذربایجان برای تشکیل قوه مقننه-قضائیه و مجریه میباشد و در هیچ کجا و در هیچ سندی نامی از ایران نبرده است  و در کنگره این حزب یکدقیقه سکوت فقط بیاد قربانیان آزادی  آذربایجان  جنوبی  داده میشودو برای آذربایجان بزرگ  جنوبی و شمالی مبارزه میکنند.                                                                  2-حزب تضامن  دمکرات  اهواز :نوادگان شیخ خزعل  زیر پرچم تجزیه طلبی الحواز(عربستان) مبارزه میکند.                                                                                                                 و با پولهای عربستان سعودی  و با شعارهای العربی در میادین ورزشی و سیاسی ، بما فاشیست میگوئید  شرم و حیا هم خوبست  از سوابق الحوازیها در گذشته هر کسی در خوزستان فارسی صحبت میکرد جرم اعدام داشت،امروز در سایت خود روبروی اسم خوزستان در پرانتز  عربستان مینویسند جزخیانتکار و تجزیه طلب چه چیزی باید به آنها گفت. تیره های مختلف (ترک-عرب-بلوچ و کرد ) جزء ملت یگانه ایران میباشند.

3-حزب کردستان  کردستان ایران هجری: 

در دوران بوش از ارتش امریکا  خواست که اگر ایالات متحده بخواهد حمله نظامی کند  آسمان کردستان را در اختیار  ارتش آمریکا میگذاریم و منطقه پرواز ممنوع اعلام کند. این حزب از دولت نژاد پرست اسرائیل  کمک مالی و نظامی میگیرد.در این بیانیه  تضاد روشن در این مورد موجود است   از آمریکا -اسرائیل و عربستان پشتیبانی مالی لجستیکی میشوند و  میگویند با دخالت خارجی و آلتر ناتیو سازی مخالفند. شرفی نماینده این حزب میگوید  به امریکائیها که اگر با جمهوری اسلامی در بیفتید 4 میلیون مردم کرد اماده استقبال از شما هستند.

هر کس یا هر نیروئی وارد همکاری و ائتلاف با حزب دمکرات ایران و غیر ایران بشه اولین قدم در راه تجزیه ایران را برداشته است، قومی کردن پرونده برای آینده بدعت نامیمونی برای ایران آینده است.

کاوه آهنگر  میگوید: {کردستان – آذربایجان- بلوچستان-گیلان- مازندران- اهواز  و…} هیچکدام زیر بار رای اکثریت نخواهند رفت و تنها در صورت “مذاکره و تفاهم” در چهار چوب ایران باقی خواهند ماند، اقای کاوه اهنگر  نه تنها به تنهائی کردستان را نمایندگی میکند که نماینده  گیلان-لرستان و بلوچستان و غبره  هم هست.ایا باید بیش از این در مقابل قوم گرائی سکوت کرد و برانها ئیکه با این گروهای تجزیه طلب بیانیه امضا میکنند  و شاد باش میگویند  نباید بر خورد سیاسی بشود، کاوه آهنگر در تظاهراتیکه شعار مرگ بر ایران میدهند سخنرانی میکند.

از آنجا که با ائتلاف این ده گروه  باهم و با اتخاذ این مواضع  مانع ایجاد کرده اند  علیه جمهوری اسلامی  و باید تچدید نظر بکنند، و تعهد بدهند که فدرالیسم قومی را پس گرفته اند و قصد اینکه جامعه آینده را قومی میخواهند بکنند ندارند،تعهد بدهند که این مسئله را به رای مردم واگذار میکنند،

4- حزب دمکرات کردستان: 

با شعار فدرالیزم برای ایران  و از ملل صحبت میکند و قاضی محمد رهبر حزب دمکرات کردستان  نخستین رهبرجمهوری کردستان که در پایان جمهوری مهاباد اعدام شد  و رابطه حسنه با فرقه دمکرات آذربایجان داشتند و پس از جمهوری مهاباد با حزب توده وحدت تشکیلاتی داشتند و مرکزیت این حزب در عراق میباشد.

5-حزب کوموله کردستان  مهتدی  در زبان کردی طرفدار تجزیه ایران و در زبان فارسی  متفاوت  حرف میزنند یعنی به زبان کردی از کردستان بزرگ صحبت بمیان میاورند و در فارس مخفی کاری میکنند.

6-حزب کوموله زحمتکشان:

7- حزب مردم بلوچستان:

 به ملت بلوچ و ملیتهای ساکن ایران  معتقد میباشند و ایران را کشوری چند ملیتی میدانند و معتقدند بلوپستان غربی(ایران) و بلوپستان شرقی (پاکستان)و بلوپستان شمالی (افغانستان) باید یکی شوند. و بدنبال دست یابی به حاکمیت ملی بلوپستان میباشند  و طالب جمهوری فدرال  و طرفدار دولت فدرال میباشند. 

8-سازمان اتحاد فدائیان خلق:

9-شورای موقت سوسیالیستهای چپ ایران.

10 – جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران.  }

با کسانیکه میخواهند با پشتیبانی بیگانگان  ایران را تجزیه کنند  و آگاهانه و با برنامه  دشمن تمامیت ارضی  ایران میباشند،  بحث و گفتگو فایده ای ندارد.

بحث بر سر تمامیت ارضی با هیچ گروه و دسته ای  نباید انجام گیرد، چه این افراد داخلی باشند و چه خارجی  ، طرف صحبت ما البته مردمان ایران  از فارس و ترک،  کرد، بلوچ و عرب ، میباشد.  منظور آنهائیکه خوزستان را عربستان می نامند  و  در صدد یکی کردن آذربایجان جنوبی به شمالی را دارند و از کردستان بزرگ صحبت میکنند،ضد ایرانی  و تجزیه طلبند.

آیا بهتر نبود حتا الا مکان که این نیروهای  10 گانه باضافه بخشهای دیگر جمهوریخواه  تنگ نظری و اصرار بر مواضع گروهی را کنار میگذاشتند و بر اساس یک مخرج مشترک  کنار هم قرار میگرفتند و اختلافات اساسی را برای بعد از جمهوری اسلامی  به سبک انتخابات آزاد و مجلس موسسان  حل و فصل میکردند ، و باعث محکمتر و بلند ترشدن  دیوار بی اعتمادی مابین بخشهای مختلف،  نمیشدند.

ما در چهار چوب تمامیت ارضی ایران با کردها و سایر اقوام ایرانی همبستگی  ملی و عاطقی  خود را حفظ و ادامه خواهیم داد و هر آنچه برای خود میخواهیم برای اقوام ایرانی نیز طالب هستیم. 

ما در کنار هم با بر قراری یک جمهوری دمکراتیک و لائیک ایرانی،نظامی که دمکراتیک و مبنی بر عدالت اجتماعی باشد، و مجموعه ی  قدرت دولتی از رای مردم ناشی  شود، قدرت را مردم از طریق انتخابات آزاد  و رای گیری  ارگانهای  مجزای قانون گذاری  اجرائی- قضائی را، اعمال شود، قرار بگیریم.

به زندگی صلح آمیز باهم ادامه دهیم و تابع حقوق بین المللی که جزئی از حقوق جمهوری مشترک ما میباشد وبرای کلیه ساکنان ایران  دارای حقوق مشترک و مساوی باشد را به گذیریم.

Https://www.facebook.com/amin.bayat9

 Bayat.a@freenet.de

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.