شجاع الدین اعتمادی
در هفته ی اخیر شاهد آن بودیم که در برخی از صفحه های مجازی و چند نشریه خارج ازکشور بیانیه ای با عکس وامضای پانزده تن که نام آنها و فعالیت و گذشته آنان بر فعالین سیاسی و مدنی پوشیده نیست، اعلام و به چاپ رسیده است .
موضع مشترک امضا کنندگانِ بیانیه ، پیشنهاد انجام ” رفراندوم ” تحتِ نظارت ” ُسازمان ملل ” برای تغییر نظام جمهوری اسلامی و تعیین حکومت آینده است .
این رخداد ( بیانیه ) موجب بحث واظهار نظرو نقد توسط بسیاری از فعالین سیاسی و مدنی در داخل و خارج کشورگردید .
درست در زمانیکه فرودستان و کارگران و مردم تحتِ ستمِ سرمایه و استبداد مذهبی بپاخاسته اند و جنبش خودجوش مردم بدون تشکیلات و رهبری در فراز و نشیب در راستای اعتلا و گستردگی گام برمیدارد، عده ای با انگیزه وسمتگیریهای سیاسی متفاوت ، خواستار حرکت مسالمت آمیز ” رفراندوم ” با نظارت ” سازمان ملل ” میشوند. شگفتی ندارد که در شرایط کنونی بحران ساختاری حاکمیت ، حسن روحانی هم در سخنرانی اش با شعار مردم فریب ” رفراندم برای تغییرو اصلاح معیشت با شیوه مسالمت آمیز” سخن میگوید .
رفراندم یک عمل سیاسی ست که میتواند در شرایطی ویژه و ممکن درجامعه ای با ضوابط دموکراتیک و حاکمیتِ مردم ، خواستی منطقی باشد . لکن برای تخقق این خواست ، ابتدا باید شرایط موجود و و امکان تحقق آنرا بررسی کرد .
جامعه امروز ایران پس از چهار دهه اسارت در چنگال استبداد مذهبی و جهل و جنایت و غارت توسط یک اقلیت انحصارطلب برای انباشت هرچه بیشتر سرمایه به بهای نابودی همه ارکان جامعه و تبعیض فاحش طبقاتی در زمینه های اقتصادی ، اجتماعی – فرهنگی و سیاسی واعمال قهر و سرکوب مستمر مردم توسط حکومت ، آیا در شرایطی ست که بتوان از حاکمیت مستبد و خونخوار آن انتظار رفراندوم را داشت ؟
این بیشتر به یک شوخی شبیه است تا یک پیشنهاد جدی و عملی !
آیا بهمین سادگی حاکمیت تن به خواست مردم میدهد و با شیوه مسالمت آمیز برچیدن نظامش را خوش آمد میگوید ؟
فراموش نکنیم که بیست سال بازی ” اصلاح طلبی ” چه بلایی بر سر مردم آورد و این شگرد حاکمیت وتلاش برای فریب مردم از طریق جناح بندی های آن و توهم برخی از روشنفکران حامی اصلاح طلبان ( جناحی از نظام ) چگونه در استمرار و بقای این نظام موثر افتاد .
قبل از جنبش خودانگیخته ی توده ای دی ماه 96، دوبار حاکمیت با شیادی موفق به جلوگیری از فروپاشی شد . بار اول با طرح شعار ” اصلاح طلبی و گفتگوی تمدن ها ” ی خاتمی و بار دوم توسط رفسنجانی ، خاتمی و روحانی . وزنه سنگین کسانیکه فریب آنهارا خوردند و به آن باور کردند ، از اقشار میانی بودند که با تحت تاثیر قرار گرفتن به آن سراب دل بستند . اما این بار تهیدستان شهر و روستا بویژه کارگران و زحمتکشانند که بپاخاسته اند و با طرح مطالبات حق طلبانه خود کل نظام را به چالش کشیده اند و خواستار سرنگونی تمامیت نظام هستند . نظری کوتاه به شعار های مردم در این خیزش توده ای که در بیش از صد شهردر کشوربگوش رسید ،گویای اینستکه آنان جانشان به لب رسیده و این حاکمیت وجناح ها و گروه های وابسته به آن را نمیخواهند و خواستار سرنگونی بی قید و شرط نظام حاکم هستند . شعارهایی چون ” نان ، کار آزادی ” ، ” اصلاح طلب اصولگرا ، دیگه تمومه ماجرا ” ، استقلال ، آزادی ، جمهوری ایرانی ” و ده ها شعار دیگربیانگرخواست بی واسطه مردم میباشند .
امروز با تاثیر پذیری از جنبش خودجوش مردم ، پیشتازان مدافع حقوق زنان نیز بپاخاسته اند و ما شاهد آن هستیم که علیرغم بازداشت ، شکنجه و تهدید ، آنان با جسارت بی نطیر علیه حجاب اجباری به پیکار خود با این نظام قرون وسطایی ادامه میدهند .
جنبش های اخیر حاکی از این اند که مردم مصمم اند که از پایین در همبستگی با یکدیگر نظام را تغییر دهند .
خیزش خود انگیخته مردم در دی ماه 96 ، نقطه عطفی در مسیر جنبش بود و به روشنی نشان داد که مردم خواهان جدی تغییر وضعیت کنونی و سرنگونی کل نظام هستند .
امروز مردم از حرکت های اصلاح طلبانه گذر کرده اند و خواستاردگرگونی اساسی هستند .
امضا کنندگان بیانیه ” رفراندوم ” ، آگاه یا نا آگاه در مسیری در حرکت اند که جنبش پیش رونده فرودستان ، کارگران و مردم ستمدیده را تحت کنترل درآورده و همان مسیری را طی کنند که در چند دهه آزموده شده است . اینان میخواهند با رفراندومی که زیر نظر سازمان ملل ( سازمانی که حاکمیت برای آن تره هم خرد نمیکند و آنرا وسیله ای در اختیار دولت آمریکا میداند ) وبا توافق ولایت فقیه و جناح های حکومت و سپاه پاسداران ( کلیت نظام ) با گذار مسالمت آمیز انجام خواهد گرفت ، حاکمیت را به مردم تفویض کنند . چه ساده لوحانه است که در توهم تحول و تغییر نظام با شعاری غیر عملی و نا ممکن آنهم فقط با شیوه مسالمت آمیز ( رفراندوم ) پدرخوانده را از تخت ولایی به زیر میکشند و آزادی و حاکمیت مردم برمردم را به ارمغان
ن میاورند !
اینان از خود نمیپرسند که چگونه میتوان از یک حکومت تمامیت خواه و دیکتاتوری که با اعمال قهری برهنه تمام عرصه های اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی را تسخیر کرده و مردم از کلیه حقوق اجتماعی و مدنی محرومند و خشونت و سرکوب و ایجاد رعب و وحشت خصلت ذاتی آن است ، با روش مسالمت آمیزآنهم از بالا حاکمیت مطلقه ولایت فقیه را متقاعد کرد و از آن عبور کرد و به حاکمیت واقعی مردم بر مردم رسید . این توهم ( اگر توهم باشد ) بیشترشوخی و طنزهای درون دنیای مجازی را تداعی میکند که شاید عده ای هم مدافع آن باشند .
در شرایطی که بحران ها و مشکلات ساختاری در جامعه روز به روز عمیق تر میشود و حاکمیتی که هرگز مطالبات مردم برایش مهم نبوده و ارزش ندارد، پیوسته بااعمال وحشیانه ترین روش های خشونت آمیزمطالبات مردم بویژه کارگران و زحمتکشان راکه با روش مسالمت آمیز جاریست به خاک و خون کشیده و سرکوب میکند ، چگونه میتوان با زبان مسالمت آمیز با آن سخن گفت و حاکمیت را از او سلب کرد و حاکمیت مردم را برقرار کرد ؟
برای جلوگیری از سو تفاهم یادآوری این مطلب ضروریست که در اینجا منظورنویسنده تنها راه مبارزه شیوه قهرآمیزو مسلحانه نیست . این مردم هستند که در جریان قیام وارتقا کیفی و کمی آن به انقلاب در پروسه عمل شیوه های پیکار با رژیم و زمان اعمال آنرا تشخیص داده و انتخاب کرده و بکارمیگیرند .
اینگونه تز های “اصلاح طلبانه ” که نگاه به بالا دارد ، مانع پویایی و نقش آفرینی و اعتلای جنبش های مترقی و ایجاد تشکل های مستقل
مردمی است که بر پایه مطالبات آنان از پایین شکل گرفته است . نه تغییر از بالا و رای گیری در پیشنهاد غیر عملی ” همه پرسی ” بیانیه مورد بحث .
امضا کنندگان بیانیه مذکور اگر قصدشان به کجراه کشیدن جنبش مردم و لگام زدن به خیزش خودانگیخته توده های مردم نیست ، باید با صراحت به پرسش های طرح شده پاسخ گویند و راهکار تحقق پیشنهاد خودرا توضیح دهند .
نویسنده براین باور است که قیام توده های زحمتکش میتواند بطور موقت و در فاصله های کوتاه فروکش کند ، اما شعله ای که توسط تهیدستان ، کارگران و زحمتکشان برافروخته شده هرگز خاموش نخواهد شد و تا انقلاب و درنودردیدن طومار نظام غارتگراستبداد مذهبی واستقرار حاکمیت مردم برمردم ادامه خواهد یافت .
ش . ا . ” دکتر پویش ”
25 بهمن 1396