پرونده قضایی9کارگرمعترض معدن سنگ آهن بافق مختومه باید گردد
– کارگران کارخانه آلومینیوم المهدی هرمزآل:ماشرکت خصوصی نمی خوایم!
– کارگران کارخانه آلومینیوم المهدی هرمزآل قربانی لابی گری سازمان خصوصی سازی؟!
– تعویق تجمع اعتراضی کارگران پست فشار قوی برق بدنبال وعده پیگیری 2 هفته ای سازمان مدیریت و برنامه ریزی!
– حمایت جمعی از کارگران فصلی و ساختمانی شهر جدید اندیشه (کرج)از خواسته های اسماعیل عبدی و جعفر عظیم زاده
– اعلام حمایت کارگران شرکت “ونک پارک” مهرشهر کرج از خواسته های اسماعیل عبدی و جعفر عظیم زاده
– به بیش از 7میلیون کارگر همین چندرغازحداقل حقوق رسمی هم پرداخت نمی شود!
– کارکنان، کارگران و مردم ساکن عسلویه و کنگان قربانیان بهرهبرداری بیشتر و رقابت با قطر!
– سوختگی چهار کارگر کارخانه فولاد آذرشهر با مواد مذاب!
– غرق ومفقودالاثر شدن یکی از کارگران شرکت کشتی سازی ساحل اروند(شصدا) درحین کار!
– اعتصاب سراسری در یونان در اعتراض به سیاست های ریاضتی
کارگران کارخانه آلومینیوم المهدی هرمزآل:ماشرکت خصوصی نمی خوایم!
فیلمی کوتاه از تجمع روزچهارشنبه15اردیبهشت کارگران کارخانه آلومینیوم المهدی هرمزآل بهمراه خانواده دراعتراض به واگذاری به بخش خصوصی مقابل استانداری هرمزگان:
http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1395/2/17/4485751_343.mp4
کارگران کارخانه آلومینیوم المهدی هرمزآل قربانی لابی گری سازمان خصوصی سازی؟!
چرا سازمان خصوصیسازی با توجه به اعلام تعداد نیروی انسانی مشغول در مجتمع آلومینیوم توسط مدیریت وقت شرکت، در متن قرارداد با خریدار،این کارگران را به حساب نیاورده است؟
بدنبال تجمع اعتراضی روز15اردیبهشت ماه کارگران کارخانه آلومینیوم المهدی هرمزآل مقابل استاندری، استاندار هرمزگان از برگزاری جلسه مشترک با مالک جدید شرکت آلومینوم المهدی خبر دادوتصریح کرد: در دو جلسه مستمر و کارشناسی با حضور اعضای کمیسیون کارگری،نماینده سازمان خصوصی سازی و مسئولان امنیتی و انتظامی و مدیران کل استانی و علیمحمدی خریدار شرکت الومینیوم برگزار شد.
جاسم جادری افزود: متاسفانه در هنگام فروش کارخانه تعداد کارکنان شاغل کمتر از رقم واقعی عنوان شده و خریدار بر اساس قانون واگذاری مکلف به اجرای مفاد قرارداد است.
استاندار هرمزگان افزود: در این جلسه کاملا روشن شد که شرکت بکارگیرنده ششصد و بیست نفر از کارکنان در لیست معامله نبوده است و درصورت لحاظ نمودن این تعداد از کارکنان در قیمت فروش آن تاثیر زیادی می گذاشت که به همین دلیل اظهار نشده بود.
اما بنا به گزارش17اردیبهشت فارس ، مدیریت وقت مجتمع آلومینیوم در پاسخ به نامه شماره 20/475 مورخ 94/1/18 معاون شرکتها و قیمتگذاری بنگاههای سازمان خصوصیسازی، کلیه اطلاعات درخواستی مربوط به تعداد کارکنان را در اختیار وی قرار داده است و در متن این نامه که به امضای عضو هیأت مدیره و معاون مالی و اقتصادی وقت رسیده است، تعداد پرسنل رسمی و قراردادی المهدی 1376 نفر و هرمزآل 477 نفر عنوان شده است.
همچنین در پایان این نامه آمده است؛ تعداد 838 نفر از طریق شرکتهای پیمانکار در دو مجتمع، مشغول به فعالیت هستند و با عنایت به راهاندازی پروژه “میلهگذاری آند” و “دیگهای سالن احیای هرمزآل” تعداد 100 نفر نیروی جدید از طریق پیمانکار در حال تامین میباشد.
چرا سازمان خصوصیسازی با توجه به اعلام تعداد نیروی انسانی مشغول در مجتمع آلومینیوم توسط مدیریت وقت شرکت، در متن قرارداد با خریدار،این کارگران را به حساب نیاورده است؟
آیا کارگران میبایست تاوان این لابیگریها را بدهند؟
تعویق تجمع اعتراضی کارگران پست فشار قوی برق بدنبال وعده پیگیری 2 هفته ای سازمان مدیریت و برنامه ریزی!
شورای هماهنگی کارگران پست های فشار قوی برق ایران اعلام کرد: با توجه به قول مساعد مسئولین امر در خصوص تعیین تکلیف اپراتورهای کار معین پست های برق طی دو هفته پیش رو، تجمع اعتراضی که مقرر بود در تاریخ ۱۳۹۵/۲/۲۰ رأس ساعت ۹ صبح جلوی درب سازمان مدیریت و برنامه ریزی برگزار گردد به زمان دیگری موکول می گردد.
گزارش دریافتی: شورای هماهنگی کارگران پست های فشار قوی برق ایران طی اطلاعیه ای بتاریخ17اردیبهشت ماه از تعویق تجمع اعتراضی 20اردیبهشت ماه مقابل سازمان مدیریت و برنامه ریزی،خبرداد.
بخشی از این اطلاعیه بقرار زیراست:
پیرو پیگیری های مستمر همکاران و اعضا محترم شورای هماهنگی بهره برداران پست های فشار قوی برق کشور مبنی بر تشکیل جلسه شورای اداری سازمان مدیریت و برنامه ریزی در خصوص مکاتبه ایی که در مورخه ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ از سوی وزارت نیرو جهت تعیین تکلیف اپراتورهای کار معین پست های فشار قوی برق کشور و همچنین جلسات متعدد با اعضای شورای اپراتوری در خصوص قرارداد کارگری دائمی انجام گرفته است.
آخرین پیگیری های صورت گرفته بدین شرح است:
طی دیدار و گفتگو اعضای محترم شورای اپراتوری با صفدری در مجلس شورای اسلامی ایران، جلسه ایی در این خصوص هفته گذشته در سازمان مدیریت گرفته شده و نظر مسئولین سازمان هم در خصوص اپراتورهای کار معین پست های برق وزارت نیرو مثبت می باشد .
طبق آخرین صحبتی که اعضای شورای اپراتوری با مسئولین سازمان مدیریت داشته اند قرار بر این شده است که دستور کار اپراتورهای کار معین از جلسه شورای اداری سازمان مدیریت خارج و آقایان شاه نظری و جمالی قمی و دکتر صدر نوری اعضای محترم شورای مذکور طی هفته جاری یا نهایتا هفته آتی جلسه ایی جهت تعیین تکلیف مکاتبه وزارت نیرو مبنی بر اپراتورهای کار معین پست های برق کشور تشکیل شود و نتیجه جلسه به وزارت نیرو ابلاغ گردد.
بنابراین با توجه به قول مساعد مسئولین امر در خصوص تعیین تکلیف اپراتورهای کار معین پست های برق طی دو هفته پیش رو تجمع اعتراضی که مقرر بود در تاریخ ۱۳۹۵/۲/۲۰ رأس ساعت ۹ صبح جلوی درب سازمان مدیریت برگزار گردد به زمان دیگری موکول می گردد که متعاقبا زمان مورد نظر به اطلاع عموم همکاران محترم ابلاغ خواهد شد امید آن می رود که مسئولین امر بر عهد و وفای خود باقی مانده و تکلیف این کارگران را مشخص کنند در غیر اینصورت تا حصول نتیجه نهایی اپراتورهای کار معین پست های برق کشور چاره ایی جز تجمع اعتراضی نخواهند داشت.
حمایت جمعی از کارگران فصلی و ساختمانی شهر جدید اندیشه (کرج)از خواسته های اسماعیل عبدی و جعفر عظیم زاده
ما کارگران فصلی و ساختمانی و از امضاء کنندگان طومار اعتراضی 40 هزار نفری در اعتراض به پائین بودن دستمزد، حمایت خود را از خواستهای برحق جعفر عظیم زاده رئیس هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران و اسماعیل عبدی رئیس کانون صنفی معلمان که به اتهام اقدام علیه امنیت ملی زندانی شده اند، اعلام می داریم. ما این اتهام را مانعی برای بیان اعتراض کارگران و معلمان و
همه کسانی که به هر دلیلی معترض هستند می دانیم و خواهان برداشتن اتهامات امنیتی از پرونده های فعالین کارگری و معلمین و همه کسانی که به این اتهام در زندان هستند می باشیم.
17 اردیهشت 95
برگرفته از سایت اتحادیه آزادکارگران ایران
اعلام حمایت کارگران شرکت “ونک پارک” مهرشهر کرج از خواسته های اسماعیل عبدی و جعفر عظیم زاده
ما کارگران شرکت “ونک پارک” مهرشهر کرج پس از اطلاع یافتن از اعتصاب غذای جعفرعظیم زاده و اسماعیل عبدی در اعتراض به چسباندن اتهامات امنیتی برای فعالیتهای معیشتی کارگران و معلمین ، ما نیز از این خواسته آنها حمایت و پشتیبانی میکنیم.
چرا که ما کارگران هیچ رسانه ی گسترده از قبیل روزنامه و رادیو تلویزیون سراسری و یا تشکل ها ونماینده های مستقل خود که آزادانه صدای ما را درجامعه منعکس کنند نداریم و امثال آقایان عظیم زاده و عبدی و رهبران کارگری در حبس صدای اعتراضی ما نسبت به وضعیت موجود و فقر وفلاکتی ست که سالهاست با آن دست بگریبانیم.
چگونه میتوان تصورکرد که به کارگران معترض به سطح مزد و معیشت وبیکاری و فقر و تلاش آنها برای ایجاد و بهبود شرایط قابل قبول تری برای ادامه زندگی که موجب آرامش و امنیت بیشتری در جامعه میشود برچسب ” اقدام علیه امنیت ملی” زد؟!
اعتراض آنان به پرونده سازی و زدن اتهامات واهی امنیتی ، صدای اعتراضی ما نیز هست.
ما خواهان پایان دادن به اینگونه پرونده سازیهای قضایی و تضمین آزادی فعالیت های مرتبط با مطالبات معیشتی خود و آزادی کارگران و معلمین در زندان هستیم.
17 اردیبهشت 95
برگرفته از سایت اتحادیه آزادکارگران ایران
به بیش از 7میلیون کارگر همین چندرغازحداقل حقوق رسمی هم پرداخت نمی شود!
تسنیم طی گزارش بتاریخ17اردیبهشت از عدم پرداخت همین چندرغازحداقل حقوق رسمی(812هزارتوان)به بیش از7میلیون کارگر،خبرداد.
براساس این گزارش،با عدم اجرای تبصره ۲ ماده ۷ قانون کار شاهد رشد اشتغال غیر رسمی همراه با دستمزد اندک و عدم پوشش بیمهای هستیم.
در ماده 7 قانون کار تاکید شده است که در مورد کارهای با ماهیت دائم و جنبه مستمر، قرارداد دائم منعقد شود و در مورد کارهای غیر مستمر، وزارت کار آیین نامه اجرایی آن را تدوین کند اما وقتی آیین نامه به نگارش درنیامده و هیات وزیران به تصویب نرسانده نمیتوان انتظار داشت قانون کار به اجرا درآید.
این گزارش با اشاره به تبصره 2 ماده 7 قانون کار نوشت دولت بایستی کارهای دائم و غیر دائم را مشخص کندودرهمین رابطه آئین نامه این ماده قانونی تدوین شود.
کارکنان، کارگران و مردم ساکن عسلویه و کنگان قربانیان بهرهبرداری بیشتر و رقابت با قطر!
مسوولان از بالاترین ردههای مدیریتی تا پایینترین آنها همگی مسوول چنین اتفاق ناخوشایندی هستند. وقتی پروژههای عظیم صنعتی بدون توجه به شرایط پایداری چه در بخش فرهنگ و چه در بخش محیط زیست فقط به توسعه اقتصادی فکر کنند، این فاجعه نباید دور از انتظار باشد. دولتمردان اغلب به فکر بهرهبرداری بیشتر و رقابت با قطر در برداشت از ذخایر میدان گازی پارس جنوبی هستند و در این میان قربانیان اصلی کارکنان، کارگران و مردم ساکن در عسلویه و کنگان هستند که کمترین بهره را از همجواری با صنایع برده و بیشترین آسیب را دیدهاند.
بندر عسلویه در 300 کیلومتری بندر بوشهر قرار دارد؛ چیزی که نام عسلویه را جهانی کرد، تاسیس و راهاندازی منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی بود.
بندر عسلویه در 300 کیلومتری بندر بوشهر قرار دارد؛ چیزی که نام عسلویه را جهانی کرد، تاسیس و راهاندازی منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی بود. بنا به تصویب شورای عالی مناطق آزاد تجاری_ صنعتی در سال 1377، این منطقه برای بهرهبرداری از منابع نفت و گاز حوزه پارس جنوبی و انجام فعالیتهای اقتصادی در زمینه نفت و گاز و پتروشیمی در محدوده نوار ساحلی عسلویه و خلیج نایبند به وسعت ۳۰ هزار هکتار تأسیس شد و این آغازی برای شروع توسعه نامتوازن این منطقه بود.
مقدمات راهاندازی چنین پروژه بزرگی از سالها قبل از سال 77 کلید خورده بود. سال 1374 مدیریت منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی اقدام به خرید زمینهای لازم برای احداث فاز های متعدد و بهربرداری از میدان پارس جنوبی کرد.
دولتهای مختلف هر کدام در ادامه کاری که آغاز شده بود فازهایی را افتتاح کردند.
این مقدمهای کوتاه بود از آنچه که بندر عسلویه را جهانی کرد. حال باید این سوال را پرسید که؛ آیا صنایع عظیم نفت و گاز و احداث فازهای بیشمار توانسته است کیفیت زندگی بومیهای منطقه را بالا ببرد؟
توسعه صنایع نفت و گاز در چه جهتی بوده است؟ آیا توسعه فقط اقتصادی بوده یا توسعه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و… همزمان رخ داده است؟
توسعه در لغت به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفتهترشدن, قدرتمندترشدن و حتی بزرگترشدن است (فرهنگ لغات آکسفورد, ۲۰۰۱). همچنین توسعه را باید برحسب پیشرفت به سوی اهداف رفاهی نظیر کاهش فقر, بیکاری و نابرابری تعریف کرد.(بروکفلید)
توسعه باید همه جانبه و در همه سطوح فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و محیط زیست اتفاق بیفتد. اما متاسفانه چیزی که در ایران ما شاهد آن هستیم فقط توسعه اقتصادی است. با وجود برنامههای کلان کشوری که هزینه و وقت بسیاری برای طرح کردن آنها هدر میرود، در عمل چیزی که نشان دهنده مقید بودن به برنامهها باشد را نمیبینیم.
در بندر عسلویه اتقاق تلخی که افتاده، این است که سرمایهگذاران و دولتمردان، میلیاردها تومان در زمینه توسعه صنعت هزینه کرده اما در خصوص توسعه اجتماعی و ارتقاء کیفیت زندگی مردم منطقه که باید همزمان با توسعه اقتصادی اتفاق بیفتد کاری انجام ندادهاند. منطقه عسلویه و شهرهای نخل تقی، روستای شیرینو، بیدخون و…همگی در محرومیت شدید بسر میبرند. پارس جنوبی دومین میدان گاز جهان است، اما قسمت دردناک این رویداد، محروم بودن جوامع محلی از موهبتی که در کنارشان هر روز برزگتر میشود، است.
در بررسی که در خصوص وضعیت عسلویه برای تحلیلی بهتر و نزدیک به واقعیت، داشتهام، به نکات زیر رسیدهام؛
عسلویه تا قبل از ورود صنعت به آن از بسیاری جهات محروم بوده است و حال بعد از حدود بیست سال هنوز هم محرومیتها باقی است.
– بهداشت و درمان در عسلویه وضعیت مطلوبی ندارد. قبل از ورود صنایع نفت و گاز پزشک و بیمارستانی نداشته و اکنون نیز در حال حاضر بیمارستان تامین اجتماعی عسلویه تنها بیمارستان این منطقه است که خدمات محدودی را ارایه میدهد. مهمترین کمبود این بیمارستان به گفته ساکنان منطقه بخش زایمان است. به علت نبود این بخش زنان عسلویه و توابع آن به زحمت زیادی افتادهاند. شهرهای همجوار مانند پارسیان نیز از پذیرش زنان باردار عسلویه امتناع میکنند. در چنین وضعیتی زنان باردار در معرض آسیب جدی هستند. به تازگی قراردادی برای افتتاح بخش زایمان منعقد شده است اما تا نهایی شدن و افتتاح آن زنان زیادی باید درد و زحمت سفر در جادههای پرخطر را بپذیرند تا بتوانند نوزاد خود را به دنیا بیاورند.
– وضعیت آموزشی شهرستان عسلویه با مشکل جدی روبرو است. کمبود معلم و همچنین نبود فضای استاندارد برای محصلان از جمله مشکلاتی است که همچنان لاینحل باقی مانده است. در مهرماه گذشته خبری در رسانهها منعکس شد؛ بعضی از کلاسها در عسلویه تا روزها و ماهها پس از بازگشایی مدارس معلم نداشتهاند.
در گفتوگو با یک از فعالان اجتماعی و ساکن در منطقه، وی در خصوص بخش آموزش گفت:« در بخش آموزش هم کادر آموزشی و هم فضای آموزشی با کمبود مواجه هستیم. در آزمون اخیری که برگزار شد شرایط به گونهای در نظر گرفته شده بود که بومیهای عسلویه فقط از سهمیه عسلویه میتوانستند استفاده کنند ولی شهرستانهای مجاور از سهمیه شهرستان خود و عسلویه هر دو استفاده کردند. همچنین کادر آموزشی موجود هم به علت سختی و بدی شرایط تمایلی برای تدریس در عسلویه ندارند و این عدم تمایل تاثیر مستقیم در نحوه تدریس دارد».
– سیستم دفع زباله مناسبی نیز در شهرستان عسلویه وجود ندارد، این مشکل قبل از ورود صنعت وجود داشته است و اکنون نیز زبالههای عسلویه به خاطر عدم جای مناسب در منطقه به کنگان برده میشود. سیستم دفع زباله به صورت مکانیزه وجود ندارد، در برخی موارد زبالهها به لندفیل کنگان انتقال داده میشود اما لندفیل کنگان نیز ظرفیت لازم را ندارد. شهرداری عسلویه طی قراردادی با شهرداری کنگان توانسته است برای مدت کوتاهی زبالههای عسلویه را ساماندهی کند. خیلی از شرکتها پسماند شیمیایی و خاص را در انبار نگهداری میکنند.
– عسلویه و توابع آن و کنگان فاقد امکانات تفریحی هستند. سالن سینمای کنگان مظهر و نماد بیمهری مسوولان و محرومیت مردمان این دیار است. فضای این سالن، یادآور سالنهای دهه شصت است. جای بسی تاسف است که مردم کنگان این چنین در معرض آسیبهای حاصل از توسعه بیرویه صنایع هستند ولی حداقلها را نیز ندارند. جوانان عسلویه و کنگان به هنگام فراغت انتخاب زیادی برای گذران آن ندارند. آنها از داشتن سالن ورزشی و زمین بازی مناسب، کتابخانه، سالن سینما و تئاتر محروم هستند. در نبود این امکانات قشر جوان این منطقه به شدت در معرض آسیبهایی مانند اعتیاد است. معضلی که اکنون یکی از ناهنجاریهای مهم منطقه عسلویه به حساب میآید.
– قبل از ورود صنعت جامعه عسلویه بافت سنتی و روستایی داشت، مردم به ماهیگیری، تجارت دریایی و کشاورزی مشغول بودهاند. اما چون همه تقریبا در یک سطح کنا هم زیست می کردهاند، آسیبهای جوامع شهری در این منطقه کمتر به چشم میخورد با ورود صنعت و به تبع ورود افراد زیادی خارج از استان برای کار، نظم جامعه یک دست شده عسلویه بهم خورده و کم کم آسیبهایی مانند اعتیاد، شرارت، سرقت، فحشا و… خود را نشان داد. اینک در عسلویه انبوهی از کارگران و کارکنان صنایع نفت و گاز وجود دارند، شرایط کار برای آنها یکسان و عادلانه نیست. آنجا عرصه جولان پیمانکاران مختلف است که توجه چندانی به وجه انسانی ندارند و شرایط مناسبی را برای کارگران خود فراهم نمیکنند. سود و منفعت بیشتر میزان سنجش آنهاست. در شرایطی که کارکنان و کارگران صنایع دور از خانواده و تنها هستند، محیط سرد صنعت چنان بر روح و روان آنها تاثیر میگذارد که ممکن است برای خلاصی از این شرایط دست به هر کاری بزنند. به همین دلیل استفاده از مشروبات الکلی و نیز مواد مخدر در عسلویه تبدیل به امری بدیهی شده است. این نتیجه و حاصل توسعه نامتوازن اقتصادی است. ناهنجاریهایی که بر جامعه محلی نیز تاثیر گذاشته و گریزی از آن ندارند.
– اشتغال دیگر معضل جوانان عسلویه و کنگان است. مدیریت صنایع در طول این سالها میتوانستند با راهاندازی آموزشگاه یا کارگاه فنی و حرفهای به جوانان منطقه مهارتهای لازم برای جذب شدن و شرایط کار در صنایع را فراهم کنند؛ اما این چنین نشد. اکنون بومیهای منطقه از کار باز ماندهاند و این ناکامی به عدم رضایت از زندگی منجر شده است.
– بندر عسلویه در حاشیه خلیج فارس قرار دارد، اوایل دهه هفتاد نه خبری از آلودگی بود و نه مشکلات بیشمار محیط زیستی، اما در حال حاضر وضعیت عسلویه از لحاظ آلودگی هوا و دریا بحرانیاست. فلرها در تعداد زیاد بطور شبانه روزی در حال سوختن هستند، انبارهای روباز گوگرد، وارد شدن پسابهای صنعتی به دریا و ورود فلزات سنگین مانند جیوه و سرب به چرخه غذایی مردم اثرات جبران ناپذیری را بر زیست مردم منطقه گذاشته است. یکی از خطرات ورود پسابهای صنعتی به دریا، خوردن ماهی آلوده به فلز سرب یا جیوه توسط مادران باردار است که نتیجه آن وارد شدن آسیب مغزی به جنین و تولد نوزادن عقب افتاده است. در چند سال اخیر ماهیگیران متوجه این رویداد شدهاند، تغییر رنگ و مزه ماهی؛ که خود نشان از آلودگی میدهد. آبزیان منطقه نیز از نتایج این آلودگیها در امان نماندهاند بطور مکرر خبر کشته شدن لاک پشتها و دیگر آبزیان دریایی بر اثر آلودگیهای نفتی به گوش میرسد. که این خود گونههای دریایی منطقه را با خطر انقراض و نابودی مواجه کرده است. آلودگی که عسلویه اینک با آن روبروست در سه بخش هوا، خاک و دریا است. که هرکدام را میتوان بطور مفصل تحلیل و بررسی کرد. آلودگی هوای عسلویه چنان مشهود است که به محض ورود به این بندر ریهها شروع به سوزش میکند. دامنه این آلودگی تا شهرهای مجاور نیز کشیده شده است. و پیش بینی میشود که اگر برای این وضعیت تدبیر فوری اندیشیده نشود سالهای آینده، وضعیت عسلویه بحرانیتر و منجر به یک فاجعه خواهد شد.
مسوولان از بالاترین ردههای مدیریتی تا پایینترین آنها همگی مسوول چنین اتفاق ناخوشایندی هستند. وقتی پروژههای عظیم صنعتی بدون توجه به شرایط پایداری چه در بخش فرهنگ و چه در بخش محیط زیست فقط به توسعه اقتصادی فکر کنند، این فاجعه نباید دور از انتظار باشد. دولتمردان اغلب به فکر بهرهبرداری بیشتر و رقابت با قطر در برداشت از ذخایر میدان گازی پارس جنوبی هستند و در این میان قربانیان اصلی کارکنان، کارگران و مردم ساکن در عسلویه و کنگان هستند که کمترین بهره را از همجواری با صنایع برده و بیشترین آسیب را دیدهاند.
احداث پروژههای صنعتی با نگاه صرفا اقتصادی، و توجه نکردن به وجه انسانی آن مخاطرات زیادی را بههمراه دارد. در چنین وضعیتی نیاز به تعامل و همکاری همه بخشها و نهادها با یکدیگر است تا بتوان فشارها و آسیبها را کمتر کرد.
متاسفانه نه صنایع نفت و گاز به آیین نامهها و تعهدات خود پایبندند و نه سازمان محیط زیست کشور قاطع و بدون اغماض در این مسئله ورود کرده است. البته این شاید ناشی از نگاه مسوولان بالادست باشد، اما سکوت و اغماض در چنین وضعیتی خیانت و ظلم در حق مردم عسلویه، کارگران و کارکنان صنایع است.
منبع:ایلنا-17اردیبهشت
سوختگی چهار کارگر کارخانه فولاد آذرشهر با مواد مذاب!
مسئول روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی آذربایجانشرقی گفت: به دنبال ریختن مواد مذاب در کارخانه فولاد در شهرک سلیمی آذرشهر، چهار کارگر راهی بیمارستان شدند.
به گزارش16اردیبهشت ایسنا،حبیب حسینقلی زاده اظهار کرد: ساعت 16:20 بعد از ظهرروز (پنج شنبه16اردیبهشت) با گزارش حادثهای در کارخانه فولادی واقع در شهرک سلیمی آذرشهر به اپراتوری فوریتهای پزشکی شهرستان آذرشهر، دو پایگاه اورژانس 115 آذرشهر و ممقان به محل حادثه اعزام شدند.
وی ادامه داد: تکنسینهای اعزامی چهار کارگر22 الی 40 ساله را که دچار سوختگیهای 10 الی 85 درصد شده بودند، با اقدامات پیش بیمارستانی به بیمارستان آذرشهر انتقال دادند.
غرق ومفقودالاثر شدن یکی از کارگران شرکت کشتی سازی ساحل اروند(شصدا) درحین کار!
یکی از کارگران شرکت کشتی سازی ساحل اروند (شصدا) در منطقه جرف جزیره مینو از توابع شهرستان خرمشهر حین جوشکاری، در اروندرود غرق شد.
به گزارش17اردیبهشت ایرنا،هادی حسانی در حالی که بر عرشه کشتی در حال ساخت مشغول به کار بود در آب سقوط کرده و غرق شد.
بنا به گفته عموی نامبرده، هادی حسانی برای جوشکاری بر بارج منتقل شده بود که سرش حین پریدن به سمت بارج به گوشه بارج برخورد کرده و در اروندرود سقوط کرد.
بنابر این گزارش، تلاش همکاران برای نجات وی به دلیل شدت جریان آب اروندرود، موثر واقع نشد.
غواصان خرمشهری نیز در حال جست و جوی جسد این غریق هستند ولی تاکنون جسد وی پیدا نشده است.
شرکت صنایع دریایی ساحل اروند در کنار رودخانه اروند قرار دارد و فعالیت آن در بخش کشتیسازی است.
اعتصاب سراسری در یونان در اعتراض به سیاست های ریاضتی
کارکنان بخش های دولتی و خصوصی یونان در اعتراض به سیاست های ریاضتی این کشور اعتصابی ۴۸ ساعته را آغاز کردند.
به گزارش6مه یورونیوز،این اعتصاب سراسری در پاسخ به فراخوان اتحادیه های کارگری بخش های دولتی و خصوصی و در مخالفت با طرح جنجال برانگیز اصلاحات در تامین اجتماعی و نظام مالیاتی صورت گرفته، که احتمالا طی دو روز آینده در پارلمان به رای گذاشته می شود.
بخش های مختلف از جمله حمل نقل، خدمات شهری، جمع آوری زباله و رسانه های خبری در این اعتصاب شرکت دارند. پزشکان و روزنامه نگاران هم به این اعتصاب پیوسته اند.
سختگیری های اقتصادی دولت یونان از سالهای گذشته با مخالفت شدیدی روبرو بوده اما اجرای آن از پیش شرط های وام دهندگان بین المللی برای اعطای کمک های مالی به یونان است.
هفدهم اردیبهشت ماه1395