امین بیات
خطر امپریالیسم همچنان باقی است، تیرگی مناسبات عوامل سرمایه در اروپا با آمریکا زود گذراست، آیا اروپا نمیتواند بهمین سادگی مناسبات فیمابین اروپا و آمریکا را نا دیده بگیرد، اروپا بدنبال هماهنگ کردن روابط سرمایه داری در آمریکا است، بر قراری تعادل در مناسبات جناح های سرمایه داری منعکس کننده منافع جناحهای سرمایه داری دراروپا با آمریکا است، هدف محوری جناحهای مختلف در اروپا مقدم بر هر چیزی غلبه بر اختلافات بر سر منافع دراز مدت آنها، با وجود افزایش بحرانهای اقتصادی و سیاسی در برابر آمریکا، میباشد.
و این در حالیست که توطئه یک جناح امپریالیستی علیه جناح دیگر بخاطر منافع، سود بری بیشتر و سلطه در قدرت بین آنها خصمانه ادامه دارد، و یکی دیگری را به تقلب در انتخابات متهم میکند.
کاربرد نظریه توطئه یک جناح امپریالیستی در انتخابات ریاست جمهوری و تقلب آشکار درآن ، که از جانب جناح حاکم بیان شده است، نشان میدهد که در پس پرده، تردید ها مبدل به یقین میشوند، بی اعتبار ساختن یک جناح توسط جناح دیگر درآمریکا تازگی دارد، اما اگر در سیستم انتخاباتی سالم آمریکا در گذشته حالا یکبار تقلب صورت میگیرد ، باعث آن میشود که چرائی آنرا باید جستجو، کرد.
دستکاری و تقلب توسط هر فرد، حزب، یا حکومتی انجام بگیرد عملی است بیشرمانه و نشان دهنده سقوط اخلاقی و ضربه زدن به مناسبات دموکراتیک ،میباشد، دیدیم که در ایران از اول انقلاب در همه انتخابات های بر گزار شده تقلب کردند و نتیجه اش را امروز در می یابند که دیگر کسی به آنها و انتخاباتشان اعتمادی ندارد.
فی نفسه عملکرد حزب دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا یکی بوده و با هم هیچگونه تفاوتی در چپاول و سلطه گری نداشته اند و امروز این اختلاف تنها در بیان لفظ بیشتر آشکار است و این هم نوعی سیاست با پنبه سر بریدن است.
گزارشات رسانه ای در آمریکا یکطرفه شده، صداقت نداشته آنها آشکارتر ، و بیشتر از دست رفته است، و این احساس بخش بزرگی از مردم آمریکااست، این نشانه در اروپا هم تقویت شده واز اعتماد ها کاسته شده است .
بهر حال” تهمت” زدن به تقلب در انتخابات آمریکا درست یا غلط ، با دلیل یا بدون مدرک ، یک استراتژی مخرب و بد نام سازی با توهین مستقیم بطرف مقابل است و نمایانگراین است که این اتهام ها به این سادگی در کوتاه مدت از ذهن مردم بیرون نخواهد رفت و جامعه را به جنا ح بندی بیشتر خواهد کشاند، و در دراز مدت تعیین کننده در روابط اجتماعی خواهد، بود.
بحران گریبانگیر سرمایه داری ادامه دارد، همچنانکه نتوانست در مقابل بحران کرونا آنچنانکه باید از خود درایت مقابله و مقاومت نشان دهد و در مقابل آن با دادن تلفات میلیونی زانو زده و تا حدودی شکست خورده و کرونا توانسته حرکت سرمایه را کنترل نموده و کشتارعظیمی علاوه بر رکود اقتصادی در جهان راه بیندازد ، خود نشان از سقوط سرمایه و بحران درون آن است، شکست استراتژی عملکرد سرمایه در خاور میانه که با عملکرد مفتضحانه جنگ افروزی و نا کاکامی در منطقه بود، مواجه است، و همچنین مردم جهان را هدف قرار داده و میلیونها شغل را از دست داده اند، رشد اقتصادی و رفاه عمومی سرمایه داران در حال فرو ریختن است، سرمایه داری به سادگی قادر به باز سازی آنها نیست، ودراین رابطه بازسازی نا برابریهای ایجاد شده بیشتر در کشورهای مختلف باعث بروز اعتراضات و خشونت شده است، وساختاراینگونه جوامع در خطر جدی قرار گرفته است،شکاف فزاینده بین مردم فقیر و ثروتنمد در سطح ملی و بین المللی تبدیل به بحران در کنار بحرانهای سرمایه داری شده است.
” نئولبرالیسم”
در جهان سرمایه داری نئولیبرالیسم ، دست در دست “صندوق بین المللی پول” با هدف تسلط بر جهان توانسته اقتصاد ضعیف کشورهای مختلف مانند ایران را در سراشیبی سقوط و انحطات بکشاند ، و اکثریت مردم کشورهای منطقه شبیه ایران را با تحریمهای کمر شکن در بدبختی و گرسنگی ، بیکاری و مریضی دچار چه کنیم کرده، است.
وام های “صندوق بین المللی پول” بهر کشوری داده شود آن کشور و مردم آن دائم العمر بدهکار خواهند ماند و مجبورند اوامر مخرب این صندوق را به پذیرند ، امروز رژیم ایران چنان در تنگنا قرار گرفته است که حاضر به توافق نامه دریافت وام از “صندوق بین المللی پول” شده است، رژیم تضعیف شده و دیگر قادر به سرکوب از ترس اعتراضات عمومی نیست زیرا پول ندارد که حتا حقوق کارمندان را پرداخت، کند.
بیماری کووید 19 فقر اجتماعی و اقتصادی را که به سیاستهای نئولیبرالی تحمیل شده است را به نمایش جهانی گذاشته ومتاسفانه هر روزهزار نفر دراثر بی اعتنائی وسوء مدیریت ونا کار آمدی مسئولین دزد فقط در ایران،جان خود را از دست، میدهند.
در حقیقت اگر موسیو ترامپ موفق به ارائه کامل مدرک تقلب در انتخابات بشود ، آبرو ریزی تاریخی بزرگی برای جناح رقیب به بار آورده است که تا زمانهای زیادی دیگر حزب دموکرات شانس ورود به کاخ سفید را از دست خواهد داد ، دمکراتها باید بفکر بر پائی حزب سوم باشند ، و “چپ” آمریکا اگر راست میگوید باید مستقل عمل کند، زیرا در حال حاضر آلت دست جناح دموکرات قرار گرفته و درحقیقت همکار یک جناح امپریالیستی شده و جا خوش کرده است.
نظرات مشابهی درمیان نیروهای” چپ “ایرانی انتشار یافته که میتوان به موضع سه جریان جمهوریخواه سکولار دمکرات :یعنی “اتحاد جمهوریخواهان ایران” ، ” حزب چپ ایران ” اکثریت و” همبستگی جمهوریخواهان ایران” که دو باره پس از کلی غش و ضعف و نزدیکی به بخشی از جمهوری اسلامی ودر مقاطعی با فاصله گیری اما هم سو وهم موضع با جمهوری اسلامی علیرغم عملکرد دوران انقلاب و همکاری و پشتیبانی از خمینی و رژیمش، بالاخره این طیف سرگردان ومدعی دموکراسی ” پیروزی” جوبایدن از حزب دموکرات آمریکا (امپریالیسم جهانی) همان نیروئی که در انقلاب 57 با ساز و کرنا شعار ضد امپریالیست بودن رژیم خمینی را علیه او میداد امروز سر کج کرده و موفقیت جوبایدن را بفال نیک میگیرد و شکست جناح ترامپ را پیروزی برای انسانیت هم راه و همسو با سران جمهوری اسلامی این شکست راجشن میگیرند، تو گوئی با شکست و خروج یک جناح امپریالیستی، فاشسیستی ، همه جا بهشت برین خواهد شد، و انسانیت درآمریکا نهادینه میگردد، دموکراسی درآمریکا با آمدن جو بایدن بر قرار میشود، محیط زیست به بهترین حالت حفاظت میشود، تمام مسائل بغرنج جهانی حل و فصل میشوند، و دست آوردهای جهانی گسترش تجارت آزاد، حل اختلافات (منظور اختلافات با رژیم ایران) به زودی توسط بایدن بر طرف خواهند شد ، این سه جریان ” …خرسندی خود را و امید به باز گشت مناسبات بین المللی به مدار عقلانیت و…” برخواهند گشت و با توهم پراکنی بنفع یک جناح سرمایه داری هم تحریم ها برچیده خواهند شد و هم دولت آمریکا با جمهوری اسلامی به صلح و صفا روزگار خواهند گذراند، چه آرزوهائی که این جوانان دیروز دارند البته عیب نیست.
در این صورت تو گوئی درروابط نئولیبرالها ی آمریکای جهانخوار وسلطه طلب اتفاق عجیبی روی داده و از جنگ طلبی ، سلطه جوئی و کشتار به یکباره دست بر داشته اند، و فرشتگان روی زمین همین ها هستند، وپیشنهاد این سه جریان اصلاح طلب راپذیرا خواهند شد واز سیاستهای مخرب خود دست برخواهند داشت، وایران ازخصومتهای جمهوری اسلامی با آمریکا و اسرائیل پشیمان شده، به دامن دموکراسی باز خواهند گشت ، چه آرزو هائیکه این جریانات سالهاست در سر می پرورانند و با این گونه موضوعات و پخش آنها چه لطمات جبران نا پذیری که به جنبشهای مخالف واقعی جمهوری اسلامی وارد کردند و دست بر دار هم، نیستند.
سوسیالیسم از نوع توده ای اکثریتی تحت نام پر طمطراق” حزب چپ ایران فدائیان خلق ” و شرکاء:
فرزندان خلف حزب توده تا دیروز تمام قد در هیبت “حزب توده” در خدمت به اهداف شوروی و خیانت به مردم ایران حقوق ماهانه از( ک گ ب )دریافت میکردند وعلیرغم ضربات سهمگینی که شوروی به ایران و ایرانی زده هیچ کشوری حتی آمریکا و انگلیس که کودتای 28 مرداد راسازماندهی کردند هم نه زده است ونتوانسته حتا قطعه ای از خاک ایران را جدا کند که شوروی موفق به این عمل شد.
زخمها و ضرباتی که در طول 200 سال گذشته از طرف اربابان کرملین به پیکر ایران وارد کرده اند و از آن جمله قرار داد گلستان، قراد داد ترکمنچای و تبعات جبران ناپذیر آنها ، و تا بدانجا پیش رفتند که ایران بصورت مستعمره دو کشور روسیه و انگلیس در آوردند، و حتا انقلاب مشروطه را که ایرانیان به آن امید بسته بودند را با هزاران دسیسه به شکست کشاندند، و مجلس ملی راتوسط ایادی خود به توپ بستند، با انقلاب اکتبر 1917 شوروی موقتا دست از توطئه از سرایران بر داشتند ، نبض اکثر این دسیسه ها درمتشکلترین گروه چپ طرفدار شوروی “حزب توده” می طپید و هنوز هم تعفن لاشه او مردم ایران را می آزارد، حالا برای رسیدن به قدرت و ثروت از روسیه امیدشان بریده شده و روی به قبله ی نئولیبرالیسم کرده و از دور تعظیم به جناح کهنه کار و “پیروز” انتخابات آمریکا میکنند و این خوش خدمتی را در ادامه حیات ننگین خود همراه با جمهوری اسلامی انجام ، میدهند.
اگر دونالد ترامپ محبوب مردم آمریکا نیست چرا 73 میلیون به او رای دادند:
فاصله طبقاتی در آمریکا به شدت بالا رفته، و در واقع ترامپ صدای رسای بخشی از مردم آمریکا است، او حرفهای مردم را به زبان میآورد، اکثر مردمان آمریکا هویت خود را از دست داده اند واز خود بیگانه شده اند،و نیاز دارند به یک قدرت قوی تکیه کنند و امروز شخص دونالد ترامپ تکیه گاه مردم شده است، بهر حال جامعه آمریکا یا دولت آمریکا از هر کدام ازاحزاب که در قدرت باشند ، اگر نتوانند صدای رسای نا رضایتی مردم باشند بازنده خواهند شد، شمار بسیاری از آمریکائیها در گیر فقر،بیکاری و متیلا به اعتیاد شده اند.
با رشد سیاستهای ئئولیبرالیسم کارخانجات صنعتی بخاطر مزد ارزان کارگراز آمریکا نقل مکان کردند ، برای دستیابی به سود بیشتر، و این خود موچب بروز بیکاری شدید درآمریکا شد، بنظر من رای دهنده گان به ترامپ از سیاستهائی که تا کنون توسط سرمایه داری در آمریکا اجرا شده ، بطور وسیع وهمه جانبه آسیب دیده اند،و منجی خود رادر ترامپ می بینند،در مقام مقایسه با ایران ما امروز مرد میدانی یا احزاب آزاد قدرتمندی که بتواند به خواستهای مردم صحه گذاشته وحرف دل مردم رابزند هنوزپس از 42 سال نتوانسته دراثر ترورو خفقان حاکم خود را آنطور که باید معرفی کند،مشکل سیاسی انتخابات آمریکا این است که الکتروکالج ها دردست این دوحزب میباشند کاندیداهای غیر از این دوحزب عملا سانسور میشوند ، دقیقا عملکردی مانند ایران دارند که اگر کاندید خودی نباشد رد صلاحیت، میشود.
دوشنبه 26 آبانماه برابر با 16 نوامبر 2020
Bayat.a@freenet.de
https://www.facebook.com/amin.bayat.9