نیروهای جمهوریخواه، ملی، مترفی و رادیکال ایران، از یاد نبریم که علیرغم همه کوششها برای اتحاد و همبستگی در ایران در راه بر زمین زدن جمهوری اسلامی، ناگزیر در سرزمین ما دو نیروی اجتماعی و سیاسی که در تاریخ مبارزات سیاسی بطور ماهوی همواره در برابر هم قرار داشته اند در فردای جمهوری اسلامی نخواهند توانست باهم همسازی و همزیستی کنند. این دو، یکی طرفداران جدائی دین و دولت، نیروهای عدالت خواه و دموکرات یعنی “سوسیال دموکرات های لائیک”اند که در ذات خود فرهنگ ایرانی را در راستای اخلاق و انسانیت پاسداری میکنند؛
دیگری طرفداران دین و مذهب به ویژه اسلامگرایانی هستند که در واقع تبلیغ کننده ادامه جمهوری اسلامی با چهرههای گوناگون می باشند که در جامعه امروز حضور فعال دارند. اینان در ماهیت خود به دلیل وابستگی به دستورات دینی و باورهای آسمانی در واقع دشمنان مستقیم یا غیر مستقیم آزادی، ایرانیت، انسانیت، عدالت و دموکراسی میباشند.
امروز گروه دوم بر گروه نخست از نظرفعالیت، قدرت و نیروی اجتماعی برتری زیادی دارد، از تشکل و امکانات فراوانی برخوردار می باشد و برای نگهداری موقعیت خود از هر وسیله مشروع و نا مشروع و از هر کس و ناکس استفاده می کند.
اما گروه نخست با وجود ظرفیت زیاد ملی خیلی کمتر متشکلمی باشد. قریب به اتفاق اینان از ابتدای انقلاب ۵۷ مشروعیت خود را با پذیرش جمهوری اسلامی از کف دادند و قربانی اشتباه بزرگ خود شدند. این شکست باید درس بزرگی برای تک تک کنشگران این طیف بزرگ باشد. آینده ایران اگر در حاکمیت این جریان سیاسی اصیل قرار بگیرد جامعه پیشرفت ماهوی خواهد کرد. بدین جهت وظیفه ابن گروه بزرگ و سنگین است و باید با استواری و سرسختی کوشید تا موفق شد. برای موفقیت بایسته است در یک رقابت سیاسی اخلاقی و اصولی خود را آماده و آماده تر کنیم و در ایجاد هسته های جبهه پایداری ملی، سوسیال دموکرات های لائیک ایران بیش از همیشه بکوشیم و نیروهای خود را هرچه سریعتر و بهتر برای یک مبارزه سیاسی در جامعه مدنی با پرهیز از هرگونه خشونت سامان دهیم.
در زیر یاد آوری یک سند تاریخی را لازم میبینم. فرهنگ قاسمی
سخنی از ابوالفضل قاسمی دبیرکل حزب ایران و عضو هیات اجرائیه جبهه ملی در زمان انقلاب.
«دو روز پیش از بازداشتم در یک سخنرانی در جبهه ملی هشدار دادم اجازه ندهید ارتجاع انقلاب چنین شکوهمندی را منحرف سازد و امروز نیز این سخن را میگویم: “مردان آزادیخواه، وطندوست، پیشاهنگان ساختن ایران بر نعشهای ارتجاع! تسلیم هیچ کسی که حتی جزئی بوی ارتجاع میدهد، نشوید و این را بدانید، خطرناکترین مرتجعان تاریخ آنهایی هستند که ریاکارانه، با نیمه ریش و کراوات ما را به سوی خود میخوانند تا افسونهای نویی به این مار فسرده بدهند و اینان که رنگ و روی ترقیخواهی و آزادیگری به خود زدهاند، خطرناکتر از همه هستند. یا باید کلاَ از «فرهنگ ملی، هویت ایرانی، تمدن ایرانی» دفاع و در حفظ آن تلاش کرد، یا باید به «فرهنگزدایی ملی، تازی گری در هر نقش، چه تاریخ، چه زبان، چه فرهنگ، چه سنن و شعائر ملی» گردن گذاشت. راه میانه، راه دورویان یا ارتجاع گرایان نقابدار است.
یک پاسخ
تو زمینه ای که فعالیت میکنید جزو بهترین سایت ها هستید.