پاندمی یا اپیدمی جهانی هر از گاهی در تاریخ جهان وجود داشته است، و همواره انسان را غافلگیر کرده است. بروز آن در قرن ۲۱ و نتایج منبعث آن، از دیدگاه یک مسئول و کنشگر حقوق بشر ِ سوسیال دموکرات و لائیک و رئیس و مدیرعامل عامل یک موسسه آموزشی عالی در پاریس بطور کوتاه در ۱۲ بیان می شود.
۱- در قرن گذشته انسان در تئوری به این نتیجه رسید که حقوق بشر و همبستگی جهانی بدون آزادی و عدالت اجتماعی کارآمد نیست اما همین انسان هنوز در عملی ساختن این تئوری ناموفق بوده است.
۲- پدیده کرونا زنگ خطری بود به توجه ناکافی به سیستم بهداشت عمومی کشور ها و عدم همبستگی جهانی در شرایط بحرانی. این پاندمی نشان داد علیرغم ادعاها، هر کشور به فکر خویش، و در هر کشور هرکس به فکر خود است. بدین جهت تقریبا همه کشورهای جهان، به دلیل عدم پیشبینی در نیاز به نیروی انسانی و در فراهم کردن لوازم لازم برای مقابله با بحران بیماری ناکارآمد از آب در آمدند.
۳- عدم اعتماد ملت ها به دولتها، سد دیگری برای مبارزه با کرونا است، اصولاً در هر کشوری که اعتماد مردم به دولتهایشان بیشتر باشد مشارکت مردم در مقابله با بحرانها و کنترل آن زودتر انجام میگیرد. این اعتماد در اثر دموکراسی و وجود رهبران درستکار حاصل می شود.
۴- کرونا نشان داد که طبقات فقیر و کم درآمد بیش از هر زمان شکننده ترند و بیماران و بازنشستگان تلفات بیشتری را تحمل میکنند. بنابراین جهان به برقراری تعادل در تقسیم ثروت و بهداشت و رفاه عمومی نیاز دارد. در غیر اینصورت تر و خشک باهم میسوزند.
۵- کرونا همینطور زنگ خطری است بر سیاست تشویق تولید انبوه، بی بند و باری در مصرف، توجه زیاد به گسترش تکنولوژی، صنعت، انباشت ثروت توسط طبقه سرمایه دار و کم توجهی به عدالت اجتماعی، کوتاهی فاحش در نگهداری محیط زیست و طبیعت.
۶- بی شک کرونا به دنبال خود دگرگونی های ارزشی را باعث خواهد شد. یکی از این دگرگونی ها اهمیت کیفیت نسبت به کمٌیت است. منظورم این است که در این بحران انسانیت به طوری جدی از خود سوال خواهد کرد. آیا زمان آن فرا نرسیده است که مادیات، هدر دادن و افراط فرآوردهها، اقتصاد لجام گسسته و رعایت نکردن ارزش های طبیعی در برابر فرهنگ، اخلاق و تعهد زیست بوم، عقب نشینی کند؟
۷- یکی دیگر از نکات قابل توجه این بحران تائید برتری ارزش انسان در برابر متافیزیک است که اگرچه با دشواری به پیش میرود اما بالاخره بتهای زیادی را خواهد شکست.
۸- نکته دیگر اینکه سیستم Gouvernance یا اداره کشور به شیوه کنونی را این بحران کلا زیر پرسش برد.
۹- تحول عمیق در «État providence» دولت های مراقب و خدمتگزار شهروندان. دوران قرنطینه بحران کووید ۱۹، به واسطه استفاده ناگهانی و ناخواسته، اما ضروری از تکنولوژی، زخمهائی را در جوامع از خود باقی خواهد گذاشت که در خلاف جهت روابط اجتماعی سالم، سلامت روان و انسانیت است. این زخمها حتی در جوامعی که دولت ها مراقب سعادت شهروندان خود ( États Providances ) هستند مانند دولت های سوسیال دموکرات اروپائی به راحتی بهبود نخواهند یافت.
۱۰- از نظر دموگرافی باید در انتظار فجایع تازهتری بود، در دهههای اخیر ناامنی حاصل از جنگ های منطقهای باعث کوچها بزرگ شده است، در سالهای آتی ناامنی در امر بهداشت و سلامت، کوچهای دیگری را به ویژه در نسل جوان به وجود خواهد آورد که دنیای غرب را بطور اساسی تکان خواهد داد.
۱۱- اثرات ناشی از کرونا، در سیستم اقتصادی جهانی کم نخواهد بود. در این پروسه به نظر من در تئوری و اقدامات “موندیالیزاسیون” به ناچار تجدید نظر خواهد شد.
۱۲- قطب های قدرت و اتحاد هائی که از ۷۰ سال به این سو در جهان ایجاد شدهاند بی شک بهم خواهند خورد و نظم دیگری در روابط بینالمللی ِ قدرت، به وجود خواهند آمد که از جزئیات دقیق آن کسی بدرستی آگاه نیست.