«یک تراژدی در شش پرده»: آزاده سلیمانی

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

١بیش از ٢۴ ساعت از فاجعه‌ی پلاسکو و ماراتن خبررسانی و ماراتن مرده- و زنده‌یابی می‌گذرد و فقط دو نیم پیکر…. دوستان ملو و خوشبین به «مسئولان» و «صدا و سیماى ما» در فضاى مجازى به دیگران نهیب مى‌زنند که: هى نگویید ده‌ها کشته، تا حالا فقط یک نفر تایید شده

٢تمام شب از بی‌قرارى بیدار بودم، رفتار عجیب و خالى از «امپاتى» و خالى از نظم‌پذیرىِ توده‌ى مردم، چهره‌ى آتش‌نشان‌هاى بازمانده، تصویر شهردار با نیش باز و کلاه ایمنى آبى جنس مرغوب، سلفى‌هاى جوانان خندان با بک‌گراند برجى که با صدها انسان درونش مى‌سوخت و مى‌ریخت، دمادم صبح دوستى بال بال مى‌زد و اطلاع مى‌داد که سردار شهردار قالیباف قصد بولدوزر رد کردن از روى آوار را کرده است، آوارى که ده‌ها و صدها پیکر خرد شده و شاید هنوز زنده از آتش‌نشان و کارگر و کاسب در لابلاى آن است، سارا (نام آن دوست است) به مردم منطقه التماس مى‌کرد که اعتراض کنند و جلوى شهردارِ دیوانه را بگیرند.

٣نیمه‌شب فیلمى چند ثانیه‌اى از درون ساختمان در لحظه‌ى پیش از ریزش دیدم (احتمالا لایف به فیسبوک ارسال شده و ثبت شده ؟) ، ده‌ها آدم فقط در همان یک طبقه از ١۵ طبقه در حال دویدن و فرار بودند که هیچکدام آتش‌نشان نبودند، فیلم با آوار و ریزش همه چیز قطع شد و فیلمبردار آماتور حتما هنوز زیر آوار است. ایستگاه‌هاى آتش‌نشانى تهران گویا تا این لحظه مجموعاً ۴۵ مفقود و زیر آوار مانده فقط از نیروهاى آتش‌نشانى را گزارش مى‌دهند… خبرگزارى‌هاى رسمى با کلمات و عبارات و احتمالات بازى و روده‌درازى مى‌کنند. من از آمار راست و آمار دروغ، از هر دو مى‌ترسم.

۴زندگى روزمره‌ى ایرانیان با واقعیت‌هاى نگران‌کننده و آمارِ جعلىِ نگران‌کننده خو گرفته است. ما دولتمردانى داریم که برای‌شان ۶٠٠٠ قربانى و ۶٠٠ قربانى سهل و على‌السویه است، همان‌طور که ٣٠٠٠ میلیاردها و ٣٠ میلیون‌هاى اختلاس و حقوق ماهانه‌شان برای‌شان سهل و عادى است، اما از نامیدن همان آمار عادى شده در گوش ملت سِرّ و خواب‌زده ابا دارد، از نامیدن دلایل واقعى فاجعه‌هاى هر روزه ابا دارد، مى‌داند واکنش جدى و اعتراضى در کار نخواهد بود جز همان مرثیه سرایى معمول اما باز «اقتدار» این سردار سپاه‌ها و بازجوهاى سابق و تیم «فرنگى‌کار»هاى اسبق ایجاب مى‌کند که مردم در جریان عواقب و خسارات و تلفات سودجویى‌ها و بى‌کفایتى‌هاى این مسئولین تحمیلى قرار نگیرند: اطلاعات دادن ملت را پررو مى‌کند.

۵بیدار ماندم تا ساعت از هشت بگذرد، به محل کار تلفن کردم و واقعیت را در دو کلمه خلاصه کردم: «امروز بیمارم
۶ما همه بازیگران صحنه‌ى یک تراژدى مشترک هستیم، تراژدى ایران امروز؛ حتى آن کسانى که مدعى «غیر سیاسى» بودن و بى‌طرفى هستند. سیاهى لشگران صحنه‌ى اپرا با همهمه‌ها و پچ‌پچه‌ها و زنده باد مرده بادها و هرهر خنده و هاى‌هاى گریه جمعى و بله… با «تحلیل‌هاى بى‌طرفانه و سلفى‌ها»شان تعیین کننده‌ترین نقش در رقم زدن سرنوشت تراژدى را دارند. به قول على حاتمى در دیالوگى از هزاردستان:
این شاهد است که کمر به قتل آدمى بسته است.

تصویر: از تراژدى یونانى آنتیگونه

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.