چگونه مسلمان شدیم – قسمت ۱۸

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

پژوهشی بسیار مستدل از
آرمین لنگرودی—
ایران در دوران ساسانیان-
—بخش دوم: مسیحیت در ایران—

—-محمد بعنوان مَسنَد در منابع سنتی اسلام—-

مفاد بیانیه نیقیه را هراکلئوس به صورت کتیبه در کلیسای “اَیاسوفیا”ی قسطنطنیه (استانبول فعلی) ثبت کرد. این امر از آن جهت مهم می‌باشد، چون این کتیبه جوابیه خود را مدتها بعد در معبدِ سخره، که توسط عبدالملک ـ از مخالفان “تثلیث” ـ  ساخته شد، دریافت کرد.

////:شاخه دوم،///
این گرایش ـ که از جنبه نظری، نقطه مقابل گرایش اول را تشکیل می‌داد و ایده “خداگونه” مسیح را نفی می‌کرد ـ گرایشی بود که ریشه خود را در سده‌های اول مسیحیت می‌یافت. قدیمی‌ترین نوشته‌های این گرایش, خطبه‌هایی هستند که به “کِلِمنتینِ کذّاب یا دروغین” نسبت داده می‌شوند, که به زبان یونانی در دسترس هستند. در بخشی از این نوشته‌ها که بسیار افسانه‌وار نگاشته شده‌اند, از یک بحثی نقل می‌شود که بین پتروس (پطرُس) پیامبر و یکی از عارفان اولیه به نام “سیمون ماگوس” (سیمون مجوس یا مُرتد) درگرفته است. در این گفت‌وگو پتروس یک برداشت عبری (یهودی) از مسیحیت را ارائه می‌دهد. در این مشاجره از قول پتروس نقل میشود:
«خدا یکی است و هیچ خدایی به غیر از او نیست.»
‏(heis estin ho theos kai plen autou ouk estin theos)
همچنین از قول خدا نقل می‌شود, که:
«من خدا هستم و غیر از من خدای دیگری نیست».
‏(ego sum deus et non est alius praeter me)
ریشه این ایده نیز ـ مانند اکثر عقاید مسیحیت اولیه ـ یهودی است که در آخرین کتاب تورات، تثنیه (book of Deuteronomy) به این صورت آمده است:
«بشنو اسرائیل! آنکه خدای ماست، خدای یگانه است (تثنیه؛ ۶؛۴).»
برداشت سوری ـ مسیحی آنزمان (که بعدها به صورت “شهادتین” در قرآن گنجانیده شد) نیز بر پایه همین نظر، در برابر “چندگانگی” ماهیت خداوند (شرک) مقاومت و بر “وحدانیت” او پافشاری می‌نمود. این گرایش، شعار عقیدتی خود را در شعارهای زیر فرموله می‌کرد:
»قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (سوره ۱۱۲ آیه ۱)
– بگو که خداوند یکی است. »

»لا اله الا الله
– به غیر از خدای یکتا، خدایی نیست.»

«اللهُ اکبر واَشهَدُ اَن لَا اِلهَ الا اِللهُ وَحدَه لَا شَرِیکَ لَه
– خدا از همه بزرگتر است و شهادت می‌دهیم، که او یکی است و هیچ شریکی ندارد»
بر مبنای این دیدگاه و در مقابله با مفاد بیانیه نیقیه، عیسی تنها یک “انسانِ برگزیده” (به زبان آرامی “محمد”) و فرستاده خدا (رسول) بوده و به این ترتیب بر ماهیت بشری او تأکید می‌گردید.
»مَا کَانَ لِلَّهِ أَن یَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ
(سوره مریم؛ آیه ۳۵)
– خداوند احتیاجی به داشتن پسر ندارد. حمد و ستایش بر خدا، که اگر چیزی بخواهد، تنها باید آنرا بگوید (کلام) و آن خواهد شد.»
ادامه ….
صفا

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.