چه کسی بیشترین بهره را از داعش می‌برد؟ رضا پرچی‌زاده

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

axis-satan

این سوال را اخیرا در صفحه‌ی فیسبوکم از دوستان و نویسندگان و فعالانِ سیاسی پرسیدم؛ و از آنها خواستم برای پاسخی که می‌دهند سند و مدرک یا حداقل شواهد ارائه کنند.

برخی معتقد بودند که آمریکا بیشترین بهره را می‌برد. آنها دلیلِ خاصی برای این ادعا مطرح نکردند. برخی دیگر معتقد بودند که اسرائیل بیشترین بهره را می‌برد، چون داعش باعث شده فشارِ منطقه‌ای روی اسرائیل کاهش یابد. برخی دیگر معتقد بودند که عربستان بیشترین بهره را می‌برد، چرا که سوریه و عراق را ناامن کرده و هژمونیِ جمهوری اسلامی را در آنجا به چالش کشیده است. در نهایت، برخی دیگر هم معتقد بودند که نفت‌خران و اسلحه‌سازان و اسلحه‌فروشان از وجودِ داعش بیشترین سود را می‌برند، که در اثرِ بحرانْ نفتِ خاورمیانه را ارزان می‌خرند و اسلحه را در مقادیرِ زیاد و گران به خاورمیانه‌ای‌ها می‌فروشند. در جایی که من لزوما با این نظرات مخالف نیستم، می‌خواهم بگویم که به نظرم بهره‌ای که تمامِ این بازیگرانِ مطرح‌شده از داعش می‌برند در مجموع کمتر از بهره‌ای است که برخی دیگر می‌برند.

در این میان کسی به کردها اشاره نکرد. حقیقت این است که کردها در بلبشوی حاصل از ظهورِ داعش و ضعفِ حکومت‌های مرکزی در برخی کشورهای خاورمیانه توانسته‌اند برای خود قلمروسازی کنند و حکومت‌هایی خودمختار یا نیمه‌خودمختار در محلِ استقرارِ خود تشکیل دهند. «اقلیمِ کردستان» در عراق که از بغداد فرمان نمی‌برد و اخیرا مشخص شده سرِخود نفت هم می‌فروشد، و «کانتون»های کذاییِ «ی‌پ‌د» در شمالِ سوریه و «پ‌ک‌ک» در جنوبِ ترکیه شاهدی بر این مدعا هستند. به علاوه، کردها توانسته‌اند خود را در مبارزه با داعش به عنوانِ «متحدانِ استراتژیکِ» معقولِ قدرت‌های بزرگترِ منطقه‌ای و جهانی همچون جمهوری اسلامی، روسیه، آمریکا، آلمان، انگلیس، و فرانسه جا بیندازند. لذا به نظرِ من کردها تا به امروز در جایگاهِ سومِ سودبری از داعش قرار می‌گیرند.

از قضا کسی به اردوغان و اسلامیست/ناسیونالیست‌های ترک هم اشاره نکرد. این در جایی است که اسلامیست-ناسیونالیست‌های ترک و علی‌الخصوص حزبِ «عدالت و توسعه»ی اردوغان در بلبشوی حاصل از ظهورِ داعش موفق شده‌اند از یک طرف کردها و کمونیست‌ها را در ترکیه و بخشی از سوریه و عراق سرکوب کنند و از طرفِ دیگر قدرتِ سیاسیِ خود در ترکیه را به «مطلق» نزدیک کنند. در مجموع داعش اهرمِ قدرتمندی برای اردوغانیان فراهم آورده تا بدان‌وسیله سیاستِ «نوعثمانی‌گریِ» خود را پیش ببرند. از این جهت اردوغانیان و داعشیان گرایش‌های اسلامیستیِ «خلافت‌سازانه»ی نزدیک به هم نیز دارند. دقیقا به همین دلیل است که اردوغان بعضا به صورتِ آشکار از داعش حمایت می‌کند. لذا اردوغان و اسلامیست-ناسیونالیست‌های ترک به نظرم در جایگاهِ دومِ سودبری از داعش قرار می‌گیرند.

اما آن بازیگری که تا به امروز بیش از همه از ظهورِ داعش سود برده کسی نیست مگر جمهوری اسلامی، که از قضا فقط دو سه نفر آن هم بدونِ تشریح به آن اشاره کردند. حالا من اینجا بیشتر شرح خواهم داد. داعش دقیقا وقتی ظهور کرد که رژیمِ اسد در سوریه بابتِ کشتارِ انقلابیون و مخالفانش تحتِ فشارِ شدیدِ بین‌المللی بود. با این وجود، از وقتی که داعش در سوریه و سپس در عراق ظهور کرد و با آن تکنیک‌های خاصِ سینمایی/هالیوودی شروع به قتلِ عامِ این و آن کرد، مخالفت‌ها یواش یواش از اسد برگشت و به سوی داعش متمرکز شد. در حقیقت، ظهورِ داعش تمرکزِ بین‌المللی را از براندازیِ اسد منحرف کرد و به مبارزه با داعش سوق داد. و بدین ترتیب حضورِ اشغالگرانه‌ی جمهوری اسلامی در عراق و حمایتِ خشونت‌آمیزش از اسد را توجیه کرد. اخیرا و پس از حوادثِ تروریستیِ پاریس هم اولاند در امتدادِ همین برنامه دستِ دوستی به سوی پوتینی دراز کرد که به شدت در حالِ کوبیدنِ مخالفانِ اسد است.

همه‌ی این‌ها یعنی اینکه در خاورمیانه هژمونیِ منطقه‌ای – با اتکا به زورِ روسیه – کماکان با جمهوری اسلامی خواهد ماند. بنابراین، جمهوری اسلامی تا به این لحظه بزرگترین سودبرنده از وجودِ داعش بوده. اگر اتهامِ تغذیه‌ی داعش به عربستان وارد است از این جهت که عربستان از یک طرف سردمدارِ سُنی‌گری در خاورمیانه است و از طرفِ دیگر خواهانِ براندازیِ اسد است؛ و اگر به اسرائیل وارد است چون به طورِ کل از دعوای مسلمانان سود می‌برد؛ و اگر به آمریکا و انگلیس وارد است چون همیشه پشتیبانِ اسلامگرایی در خاورمیانه بوده‌اند؛ از منظرِ کاربردی و با نظر به نتیجه، این اتهام بیش از همه می‌تواند به جمهوری اسلامی وارد باشد.

داعش باعث شده هژمونیِ منطقه‌ای تا بدین لحظه به هر ترتیبِ ممکن با جمهوری اسلامی بماند. اگر لولوخورخوره‌ای به نامِ داعش وجود نداشت، و اگر پای روسیه به بهانه‌ی مبارزه با داعش به خاورمیانه باز نشده بود، و اگر غرب به هوای هراسِ از داعش چشم بر توسعه‌طلبیِ جمهوری اسلامی نبسته بود و بعضا به «همکاری» با این رژیم دل خوش نکرده بود، هیچ بعید نبود که رژیمِ اسد مدتها پیش در سوریه سقوط کرده بود و عراق هم از چنگِ رژیمِ ولایتِ فقیه درآمده بود. از طرفِ دیگر، هیولای داعش وسیله‌ی مناسبی هم بوده برای ترساندنِ ایرانیان از «سوریه‌ای» شدنِ ایران در صورتِ سقوطِ جمهوری اسلامی، و بدین‌ترتیب مجبور کردنِ آنها به ادامه‌ی بازی در زمینِ رژیم. با این وجود و با همه‌ی این حرف‌ها، جای تعجب است که چرا این حقیقت که جمهوری اسلامی به طورِ منطقی می‌تواند حامی و سازماندهی‌کننده‌ی حداقل بخشی از داعش – این اژدهای هزارسر – باشد هنوز در محافلِ سیاسی و عمومی چندان جدی گرفته نشده.

رضا پرچی‌زاده

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.