اعتراضات و تظاهرات میلیون ها تن از مردم کشورمان پس از انتخابات تقلبی سال ۸۸ و ۹۲ حداقل یک پیام روشن داشته است و آن خواست انتخابات آزاد و پایان دادن به دیکتاتوری حاکم بر کشورمان است.
آزادی و حاکمیت مردمی از خواست ها و شعارهای اساسی و اصلی در انقلاب بهمن ۵۷ بود که در حکومت بر آمده از انقلاب، از همآن ابتدا به اشکال مختلف و به بهانه های گوناگون نقض شد. به جای احترام به رای مردم و تشکیل یک مجلس بر آمده از رای ملت که می توانست به تعادل سیاسی جامعه عمل بپوشاند و ایران را به یک کشور دمکراتیک و پیشرو مبدل سازد، جوخه های اعدام و گروه های ترور تشکیل شدند و هزاران تن از انسان هائی که میتوانستند در ساختن کشور و در رشد و پیشرفت و ترقی میهن نقش مثبت و مفیدی به عهده گیرند، یا کشته شدند و یا با مهاجرت، از سرزمین مادری کنده شدند. تحمیل جنگ خانمانسوز و ادامه غیرمسئولانه آن، خشونت را با نیروی دو چندان، به جای انتخاب نشاند.
امروز با گذشت نزدیک به چهار دهه، دیگر بار این فکر در بین میلیون ها نفر از هم وطنانمان ریشه دوانده که ایران کشوری است که در تاریخ، همواره کثرت گرا و با تنوع فکری و فرهنگی و زبانی و منافع مادی گوناگون بوده و هست. این تنوع و کثرت گرائی را نمی توان از بین برد و یک کاسه کرد. حتی اگر کشور ایران تکه پاره شود، هر قطعه از آن در درون خود، کثرت گرا است.
چاره در پذیرش این تنوع و گوناگونی و کثرت گرائی است و سازماندهی آن به نحوی که به جای عاملی برای درگیری، تخریب و عقب ماندگی تبدیل گردد، باید عاملی برای احترام متقابل و همکاری و همرائی به خاطر پیشرفت و ترقی کشور باشد. پذیرش انتخابات آزاد و بدون تبعیض، در واقع پذیرش وجود گوناگونی و کثرت گرائی در ایران است.
محتوای انتخابات آزاد، چیزی به غیر از پذیرش حق دیگران و دگر اندیشان برای حضور و رقابت سیاسی نمی تواند باشد. نیروئی که برای دیگری این حق را قائل نباشد، عملا نافی انتخابات آزاد است و عمدا فعالیت سیاسی خود را در جهت جایگزینی یک نوع دیکتاتوری به جای دیکتاتوری حاکم بر ایران به پیش می برد.
از این رو طیف طرفداران انتخابات آزاد و بدون تبعیض، شامل تمام نیروهائی می شود که به این اصل و خواست و مطالبه میلیون ها تن از مردم کشورمان احترام می گذارند و آمادگی دارند تا برای دستیابی به آن قدمی بردارند و دست به مبارزه سیاسی بزنند.
این مسئله که چگونه انتخابات آزاد در ایران اجرا خواهد گردید، تماما به این مهم بستگی دارد که این شعار عملا چه طیف وسیعی از نیروها و شخصیت های منفرد سیاسی را می تواند جلب نماید و بر سر این هدف و خواست و مطالبه مشخص به توافق برساند.
کوشش برای انسجام طیف نیروهای سیاسی پذیرای انتخابات آزاد، کوشش برای ایجاد صدای رسای واحدی است که مطالبه اصلی اکثریت مردم کشورمان را در وضعیت کنونی فریاد
می زند.
بیش از سه دهه است که شرایط لازم یک انتخاب راستین و واقعا آزاد، مورد بحث و بررسی نیروهای دمکراتیک و آزادی خواه قرار دارد. هر نیرو و نهادی بر حسب تعلقات ایدئولوژیک و سیاسی خود به آن پاسخ می دهد. اما متاسفانه از روز اول انقلاب تا به امروز، هیچ انتخاباتی آزاد برگزار نشده است.
اگر چه بدرستی از سوی نیروهای سیاسی اپوزیسیون، همواره مطرح می شود که در چارچوب نظام جمهوری اسلامی تحقق آزادی انتخابات ناممکن است، اما طرح این مسائل به روشن شدن خواست و توقع مردم کشور نسبت به یک انتخابات واقعی کمک خواهد کرد. چنانچه سطح مطالبه میلیون ها نفر از رای دهندگان درسالهای ۸۸ و ۹۲ به واسطه آگاه سازی ها بالا رفت و سپس همگی به چشم دیدند و در عمل تجربه کردند که در چارچوب “اصل ولایت فقیه” و قانون اساسی جمهوری اسلامی، محال است که بتوان به یک انتخابات آزاد و بدون تبعیض دست یافت. با وجود این، واکنش برآمده از انتخابات غیر آزاد و سراسر تبعیض آمیز و قلابی سال های ۸۸ و ۹۲ برای نظام “ولایت فقیه” نیز زلزله ای در برداشت که بنای پوسیده آن را به لرزه در آورد و ترک عمیقی را در باور به حقانیت چنین نظامی موجب شد. از این پس هر انتخاباتی که رژیم برگزارکند، بیشتر خود را افشا خواهد نمود. چرا که اگر کم شماری از مردم در آن شرکت کنند، انزوای رژیم بیشتر می شود و اگر پرشماری از مردم در آن شرکت کنند، سطح اعتراضات به نتایج قلابی و تقلب در آن گسترده ترخواهد گردید. در این بازی باخت ـ باخت مخالفان انتخابات آزاد، شانسی برای کسب پشتیبانی مردم را ندارند. تا آزادی همه زندانیان و ایجاد فضای آزاد برای همه گروهها و احزاب سیاسی، پایبندی مسئولان به قانون اساسی و فراهم آوردن ساز و کاری برای برگزاری انتخابات سالم و آزاد فراهم نشود، با انتخابات آزاد فرسنگ ها فاصله وجود دارد.
با توجه به اینکه شرایط ابتدائی و بسته انتخابات در ایران، تنها از آن نیروهای خودی نظام است، از”ولایت فقیه” بسیار بعید می نماید که راه را برای برگزاری آزاد انتخابات مهیا سازد، مگر آن که نیروی مردمی پشتیبان انتخابات آزاد بتواند در سطح ملی و بین المللی، فشار سیاسی کافی به دستگاه دیکتاتوری وارد نماید. باید دید که اصلاح طلبان چه سازی برای کسب پشتیبانی مردم و سازماندهی افکار عمومی در سطح ملی خواهند زد و چه ترفندهایی را به کار خواهند برد؟ آیا آنان در تبلیغات خود از حق مساوی با اصولگرایان بر خوردار خواهند بود؟
اپوزیسیون راستین و سرنگونی طلب رژیم جمهوری اسلامی که شرایط حداکثری انتخابات آزاد را مطرح می کنند، چگونه خواهند توانست برای به عمل در آوردن رادیکال ترین شعارها و برای جذب و سازماندهی توده های مردم، نیروی های لازم و موثر را در سراسر کشور به صورت آزاد سازماندهی کنند؟ بدیهی است که عملی کردن این گفته، در نظام کنونی غیر ممکن است، اتفاق بیفتد.
مبارزه برای انسجام فکری و مبارزاتی طیف طرفداران انتخابات آزاد و بدون تبعیض، می تواند در شرایط امروز به انزوای ارتجاعی ترین جناح های جمهوری اسلامی منجر شود و پایه های دمکراسی و رواداری سیاسی را در ایران تحکیم بخشد.
ادامه دارد.