حمله تروریستهای اسلامی به مردم پاریس در نوامبر 2015، ادامه جنگی است که ایدئولوژی اسلام علیه تمدن و دمکراسی در پیش گرفته است. در جهان از میان اشکال مختلف تروریسم، تروریسم اسلامی بزرگترین خطری است که پیوسته در همه قاره ها در تهاجم است. علیرغم اقدامات پیشگیرانه امنیتی و بازشناسی یکسری گروه ها و افراد خطرناک، فرانسه از یکسال پیش تا امروز، هر ماه مورد تجاوز گروههای تروریستی بوده است. از زمان ترور روزنامه نگاران شارلی ابدو و شهروندان یهودی در ماه ژانویه تا کشتار گسترده و وحشیانه شهروندان پاریس در ماه نوامبر 2015 ما شاهد یک جنگ تروریستی می باشیم. وضعیت کنونی را چگونه تحلیل کنیم؟
ریشه این تروریسم در ایدئولوژی اسلامی است. در قرآن در بسیاری از آیات، جنگ علیه مخالفان محمد و قتل آنها بعنوان یک امر مقدس مطرح شده و این خشونتگرایی نیروی محرکه ایدئولوژیکی برای دوران سرآغاز تا امروز است. در بطن قرآن و تمام غزوات محمد خشونت مستولی است و از چهار خلیفه تا خمینی و خامنه ای و طالبان و القاعده و البغدادی، خشونت و دیگرکشی و عدم تحمل فکرمخالف، خط اصلی است. مسلم است که «تفسیرهای رحمانی» همیشه وجود داشته ولی خشونت گرایی منطبق بر روح اسلام قرآنی است. «تفسیر رحمانی» در مخالفت با پیام اصلی اسلام است، اسلام ایدئولوژی خشونت گرا برای جهاد و تسلط است، برای تبعیض گرایی و برده گرفتن است.
این تروریسم در طول تاریخ همیشه، یا با وضوح و عریانی، خواهان تسلط توتالیتاریستی بی چون و چرا بوده، یا با ماسک و گفتار آراسته عمل کرده است. سوء استفاده از دشواری های اجتماعی بخشی از جمعیت عرب تبار همیشه بهانه ای برای توجیه جنایت بوده است. ادعای دفاع اسلامگرایان از جمعیت مسلمان فقط بهانه ای برای فریب بیشتر و پیشبرد جنگ علیه تمدن است. مگر داعش در قلمرو خود در عراق و سوریه، زنان مسلمان را به بردگی نگرفته است؟ مگر داعش مسلمانان مخالف را سرنبرید؟ در فرانسه نیز ادعای دفاع از مسلمان و حمله علیه دمکراسی فقط یک تاکتیک جنگی است. بیعدالتی در تمام دنیا موجود است. انسان مترقی برای عدالت و آزادی و حفظ محیط زیست و روحیه انتقادی باید بکوشد، ولی اسلامیست ها همان ستمگران امروز و فردا هستند و هیچ حقانیتی در سخن و سیاست ندارند.
تروریسم اسلامی در بستر اعتقاد دینی اسلام، هستی و مایه گرفته است. ولی همین ایدئولوژی تخریب، توسط دولتهایی مانند آمریکا مورد استفاده قرار گرفت، هرچند در مرحله بعدی این مار خود این دولتها را نیز گزید. آمریکا به طالبان کمک کرد، آمریکا برای قدرت گیری خمینی راه را هموار کرد، آمریکا برای رژیم سعودی تمام نیرو را بکار گرفت. دولت فرانسه برای فروش اسلحه به دولتهای عربی مانند عربستان اقدام می کند ولی در مناسبات با این دولتها برای دفاع از حقوق بشر و آزادی زن فاقد صراحت است و کوتاه می آید. برخی سیاستمداران با «شیطان» همبسترند. حال آنکه سیاستمداران دمکراسی در دفاع از منافع کشوری نباید خطر فناتیسم و جهادیسم و پیوندهای دولتی آنها را از نظر دور بدارند. منافع تنگ نظرانه، حسابگری های با بینش محدود، حساسیت لازم را به خواب می کشانند.
جنگ سوریه یک جنگ بین المللی است. کشورهای غربی و روسیه و ایران و ترکیه و کشورهای عربی با استراتژی های گوناگون درگیر این جنگ می باشند. علیرغم گوناگونی سیاست ها و منافع متفاوتشان، یک تمایل مشترک نسبی در این لحظه در مخالفت با داعش وجود دارد. هر چند مناسبات پنهانی نیز میان داعش و برخی دولتها وجود دارد. ولی بهرحال داعش در معرض حملات نظامی قرار دارد و این جریان برای حفظ قلمرو خود، جنگ را تا اروپا و در قلب فرانسه می کشاند. استفاده از نیروهای انسانی مزدور و ایدئولوژیک عرب تبار موجود در فرانسه یکی از تاکتیک های لوژیستیکی مهم داعش (دولت اسلامی) است. تروریست های انتحاری پاریس باحتمال قوی از افراد عرب تبار حاضر در فرانسه یا کسانی می باشند که از جنگ سوریه با آمادگی بیشتر برگشته اند.
سازماندهی مبارزه و مقابله با تروریسم اسلامی بسیار دشوار است و تمام امکانات تکنولوژیکی و سازماندهی و امنیتی دولتها تاکنون یک گام عقب تر از اقدامات مخفی و زیرزمینی شبکه های تروریستی است. تروریسم اسلامی جهانی است، پنهانی عمل می کند، پول پخش می کند، ایدولوژی اسلامی تبلیغاتی دارد، افراد آسیب دیده اجتماعی را می شناسد، در زیر زمین ها و اردوگاه ها آموزش نظامی می دهد، تکنولوژی و شبکه های اجتماعی را کنترل می کند و پیام می فرستد و یارگیری می کند، با پول قاچاق و نفت و سکس و تبهکاری خود را تقویت می کند، دارای آدمکشان حرفه ای اسلامی و انتحاری می باشد، متحدین ایدئولوژیک مانند سالافیسم و مکتب های بنیادگرای آموزشی و شبکه ای از مسجدها و مراکز تبلیغ دارد. این تروریسم از مغزهای مسخ شده فناتیک برای ارتباط گیری براحتی استفاده می کند و از جامعه دمکراسی و امکانات آن سوء استفاده می کند تا با آن بجنگد. بنابراین مبارزه با این پدیده باید گسترده تر و همه جانبه تر و نه تنها نظامی و امنیتی بلکه همچنین باید سیاسی و فکری و آموزشی باشد.
ایدئولوژی اسلامی تروریسم را در دل خود پرورش می دهد. بنابراین با این ایدئولوژی با شجاعت باید مبارزه کرد. حال آنکه یکی از عوامل زمینه ساز رشد ایدئولوژی دینی همانا سیاست و بینش خواب آور بخشی از روشنفکران و سیاسیونی است که خواهان صلح با ایدئولوژی خشونت هستند و بدروغ، اسلام را ایدئولوژی صلح نشان می دهند و نیروهای مذهبی فناتیک را متحد ترقیخواهانه معرفی می کنند. در زمانی که داعش سازماندهی برای مرگ انجام داده و آدمکشان را به جنگ می فرستد، این روشنفکران و سیاسیون کوته فکر، نوک تیز حمله را علیه دمکراسی در غرب قرار می دهند. اینان اسلامی گرائی جهانی را پدیده ای همطراز با جریانات فناتیک کاتولیکی و یهودی و غیره قرار می دهند، حال آنکه این تحلیل از اساس اشتباه است و تروریسم اسلامی در میان گرایش های فناتیک، در دوران کنونی مهم ترین خطر در سطح بین المللی است.
اسلامگرایی در پاریس می کشد همانگونه که در سوریه سر می برد. این تروریسم خاموش نخواهد شد و دمکراسی و انسان آزاده کار دشواری در پیش دارند. اسلام و تروریسم اسلامی نمی توانند با دمکراسی سرسازش داشته باشند. یک ایدئولوژی خطرناک همیشه مخالف آزادی و صلح در جامعه است. حمله به مردم پاریس، حمله به بشریت و زندگی است.
جلال ایجادی
جامعه شناس – پاریس