محل زندان اوین، تهران, ایران
سن ۳۶
وضعیت تأهل متاهل
تحصیلات دیپلم متوسطه
شغل دانشجو
اطلاعات در مورد اعدام مهدی برادران خسروشاهی همراه با ٨٩ نفر دیگر بر مبنای مصاحبه با خواهر وی منیره برادران که خود نیز در همان دوران به مدت ده سال در زندان بوده، تهیه شده است
مهدی برادران دانشجوی دانشکده پلی تکنیک تهران وهمزمان کارمند شرکت تولید دارو بود. در رژیم سابق از شهریور ١٣۵٠ تا دیماه ١٣۵٧ را به دلیل عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران، در زندان بود. او که از اعضای برجسته و با نفوذ مجاهدین بود طی گذران دوران محکومیتش، از سازمان فاصله گرفت و همچون بسیاری دیگر از اعضای مجاهدین خلق به مارکسیسم گرایش پیدا کرد. او بعد از انقلاب به سازمان راه کارگر پیوسته بود. این تغییر عقیده موجب دشمنی و کینه توزی اسلام گرایان شد بطوریکه بعد از انقلاب اقدام به دستگیری و اعدام عدهای از این افراد کردند. چرا که بنابر برداشت رایج در میان رهبران جمهوری اسلامی، هر مسلمانی که دین اسلام را ترک کند، نه تنها مرتد تلقی میشود بلکه مستحق مجازات مرگ است.
بعد از اعدام، فشارهای روحی و تحقیر خانواده برادران خسروشاهی تداوم داشت. خانواده خبر اعدام وی را تلفنی از مسئولین زندان شنیدند. آنها یادآور می شوند که برای گرفتن اطلاعات مربوط به محل دفن مراجعه خواهر وی قابل قبول نیست و باید حتما مردی مراجعه کند. وقتی بناچار برادر بیمار برادران به زندان میرود، با او بدرفتاری میشود. برای صادر کردن گواهی فوت میخواهند که در فرم مربوطه علت مرگ را نه تیرباران بلکه “مرگ طبیعی” قید کنند. با وجود تلاش های مکرر همسرش در زندان و دیگر اعضای خانواده در بیرون زندان، وسائل شخصی وعینک او را هرگز تحویل ندادند. حتی به رغم آنچه مرسوم بود، وصیتنامهای هم از او به دست خانوادهاش نرسید. همچنین سنگ قبرش همچون بسیاری از قربانیان سیاسی دیگر بارها شکسته شد.
دستگیری و بازداشت
مهدی برادران خسروشاهی در ٢۵مهر ماه ١٣۶٠ شب هنگام، همراه با همسرش در خانه خود در تهران، توسط هشت پاسدار بازداشت شد. مأ مورین خانه را بازرسی کرده و کتابها و عکس های خانوادگی را با خود بردند. سپس به خانه پدر وی رفته و خواهرش را نیز دستگیر کردند. محل نگهداری و بازجویی وی ابتدا به مدت ده روز در کمیته عشرت آباد بود وپس از آن به زندان اوین منتقل شد. او در تمام طول بازجویی در زندان اوین زیر شکنجه بوده است. خواهرش می گوید: مرا نیز در همان جا شکنجه کردند. در یکی از این روزها از زیر چشم بند آخوندی را دیدم که کنار بازجو ایستاده بود و شنیدم که از او پرسید من که هستم؟ بازجو گفت “حاج آقا دیشب برادرش خدمت ما بود”. ما بعدها از طریق یکی از همبندانش که آزاد شده بود، از شکنجه های شدیدی که در اوین متحمل شده بود، مطلع شدیم. این همبند بارها او را دیده بود که با پاهای شکنجه شده از بازجویی بازگشته بود و هر بار با طنز تلخی به “دمکراسی اسلامی” حکومتگران اشاره کرده بود. خواهرآقای مهدی برادران در ادامه سخنانش می افزاید: غیر از بازجوی شعبه شش دادستانی اوین، شخص لاجوردی هم در بازجویی وی شرکت داشت. خود شاهد بودم (شب هنگام وقتی که ما را از دستشوئی به اطاق، که در راهروی بازجویی بود، بر می گرداندند) که بازجو همراه با لاجوردی بالای سر برادرم (که چشم بند داشت) ایستاده بودند و بازجو پرسید آیا آقای لاجوردی را می شناسی؟ برادرم گفت، به اسم آری. بازجو گفت مگر با هم در زندان شاه نبودید؟ برادرم پاسخ داد که “من در زندان شیراز بودم و ایشان در مشهد”. سپس با هم رفتند. مهدی برادران درطول پنجاه روزی که در بازداشت به سر برد، از حق داشتن وکیل، دسترسی به پرونده وحق ملاقات محروم بود. تنها ۳٠ دقیقه قبل از اعدام، اجازه یافت به همسرش در زندان اوین تلفن کرده و از او خداحافظی کند.
وی در آخرین تماس تلفنیش اتهام خود را “زندانی زمان شاه بودن” اعلام کرده است. بنابر نظر خواهر وی دلیل محکومیت آقای برادران در رابطه با اختلافات عقیدتی درون سازمان مجاهدین خلق در زمان شاه بوده که طی آن گروهی به پیروی از مارکسیسم از اسلام بریده بودند.
دادگاه انقلاب مرکزمهدی برادران خسروشاهی را محکوم به اعدام کرد. وی حدود ساعت هشت شب ۱۵ آذر ۱۳۶٠، در زندان اوین تیرباران شد. جسد وی بدون اطلاع خانواده دفن شد. خواهر او می گوید: آنشب ما از درون زندان صدای افتادن پیکر قربانیان را که همچون فرو ریختن کوهی از آهن به نظر میرسید، شنیدیم و با شمارش تک تیر های خلاص دانستیم که ٩٠ نفر یکجا اعدام شده اند.
مهدی خسرو شاهی برادران، تاریخ اعدام ۱۵ آذر ۱۳۶۰ تیرباران
یک پاسخ
پانزدهم آذرماه سالگرد اعدام ددمنشانه مهدی برادران خسروشاهی
http://www.iranglobal.info/node/40876