دوستِ گرامی، جنابِ آقای سعید بهبهانی،
در چند ماهِ اخیر مهمانِ برنامهی شما در «تلویزیونِ میهن» بودهام و به تحلیلِ مسائلِ سیاسی/اجتماعی/فرهنگی/تاریخیِ ایران و جهان پرداختهام. از این که توانستهام در کنارِ شما قدمی در راستای روشنگری برای هممیهنانم بردارم خرسندم و از شما بابتِ دعوت از اینجانب سپاسگزاری میکنم.
با این وجود، با نظر به اینکه شما در هفتههای اخیر کمر به تخریبِ جنبشِ «آینده ایران» که بنده از بنیانگذارانِ آن هستم بستهاید، و علیرغمِدرخواستهای مکررِ من مبنی بر اینکه به جای پیش گرفتنِ رویهی توهین و تخریب، از دیگر بنیانگذارانِ این جنبش – آقایان حسین لاجوردی و افشین افشین جم – دعوت کنید تا در برنامهی شما حضور به هم رسانند و خود پاسخگوی پرسشهای شما باشند شما کماکان همان روشِ ناصواب را ادامه دادهاید، به نظرم حضورِ بیش از اینِ من در برنامهی شما وجهی ندارد.
اینجانب بر این عقیدهام که مبارزه برای دموکراسی اصول و راه و رسمی دارد که عدولِ از آنها باعثِ درافتادن به ورطهی فساد و استبداد میشود. به نظرم در میانِ چنین اصولی «راستگویی»، «شفافیت»، «انصاف»، و «عزتِ نفس» باید در بالاترین جایگاهِ ممکن قرار بگیرند. طبیعی است که در شرایطِ غیبتِ چنین اصولی، هرگونه حرکتی راه به ناکجاآباد خواهد برد، چنانکه متاسفانه تا به امروز هم برده. خودم همیشه تلاش کردهام تا آنجا که در توان دارم به این اصول پایبند باشم، و تا به امروز بابتش هزینههای بسیار دادهام – که خود مستحضرِ گوشهای از آن هستید. از این به بعد نیز در همین مسیر خواهم بود.
در نهایت برای شما دوستِ عزیزم آرزوی سلامتی و توفیقِ روزافزون دارم. امید دارم آنقدری «سعهی صدر» داشته باشیم که بتوانیم به جای پیش گرفتنِ روشِ ناپسندِ توهین و تخریب، تمامِ نیروی خود را بر روی خواستِ آزادیِ هموطنانِ رنجکشیدهمان و استقرارِ دموکراسی در میهنِ عزیزمان ایران متمرکز کنیم.
ارادتمندِ شما
خادمِ کوچکِ وطن
رضا پرچیزاده
یک پاسخ
جناب پرچی زاده٬
بنده شما را نمی شناسم گاهی مطالب شما را می خوانم و فکر می کنم که مطلبتان بد نباشد. البته دوباره بگویم که شما را نمی شناسم. اما همین که جناب فرهنگ قاسمی مطلب شما را منتضر می کند براین ارجمند. می فرمایید شفاف و صادقانه و درستکارانه. اما شما از آقای حسین لاجوردی هم نام برده اید که این حضرت مدعی ست که دکتر حسین لاجوردی ست. می دانید که دکترا گرفتن کار مشکلی نیست اما باید خیلی کار کرد. بنده این جناب را از مدتها پیش می شناسم و ایشان نه تنها هرگز دکترا نگرفته بلکه فوق لیسانس هم ندارد. بنده از شما تقاضا می کنم که :
بکم از ایشان بخواهید تا دکترای خودش را به شما نشان دهد٬ دوم می توانید از دانشگاه سوربن در فرانسه فکر می کنم در پاریس باشد استعلام کنید این البته حق هر کسی که می خواهد نام کسی را به عنوان دکتر از طرف خودش ببرد. بنا بر این با اخترام خواهضش می کنم بررسی کنید تا از روی هوا و هوس کسی دکتر نشده باشد. اگر ایشان از روی هوا و هوس خودش را دکتر خوانده بر شما واجب است که نه تنها او را الکی دکتر نخوانید بلکه با پوزش از خوانندگانتان بفرمایید که ایشان دکتر نیست و دکترا ندارد و ادعای ایشان دروغ بوده است. در غیر این صورت بنده که چندین بار هشدار داده ام خود من نیز با مدرک و اسناد لازمه و وررسی لازم این دروغ بزرگ را افشاء خواهم کرد. بنده هیچ گونه عداوت شخصی نه با آقای لاجوردی دارم و نه با هیچ کس دیگر ندارم. اما لازم می دانم که این بی ادبی و بی نزاکتی ست که بدون پایه و اساس کسی را دکتر بنامیم. بمده چندین بار تذکر داده ام ولی متاسفانه توجهی بدان نشد. البته آقای لاجوردی هنوز جوان هستند و فرصت دارند تا بروند در دانشکاه سوربن همان جایی که مدعی دکترایش هستند دکترا بگیرند بنده هم خوشحال خواهم شد که به اشان آقای دکتر بگویم. ممنونم