زهرا شمس یدالهی
ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری
حافظ
آقایان اگر کسی چهار قرن پیش در دوره ای که جنگ بین دو منطقه، دو شهر، دو استان وجود داشت به لورن ها، به پیکاردی ها، به نورماندی ها، به بروتاین ها می گفت: روزی خواهد رسید که دیگر جنگ نخواهید کرد، روزی خواهد رسید که دیگر هیچ مرد مسلحی اسلحه به روی مرد مسلح دیگری نخواهد کشید، روزی خواهد رسید که دیگر کسی نخواهد گفت: نورمان ها به پیکاردی ها حمله کردند، لورن ها اهل بورگونی را به عقب راندند.
آنموقعهنوزاختلافاتیداریدکهبایدحلوفصلشود،منافعیداریدکهبرایشمبارزهمیکنید،تضادهاییداریدکهبایدرفعشود،ولیآیا می دانید در آن زمان چه چیزی جای مردان مسلح خواهید گذاشت؟ می دانید چه چیزی را به جای پیاده نظام و سواره نظام، به جای توپ ها، نیزه ها، شمشیرها و دیگر ابزارهای جنگی خواهید گذاشت؟
به جای این ها یک جعبه ی چوبی خواهید گذاشت بنام صندوق رای و از این صندوق چه چیزی بیرون می آید؟ یک شورا که همگی می توانید حس کنید که می شود با آن به زندگی ادامه داد، شورایی که نماینده ی جان و روان جملگی شماست، یک شورای عالی و محبوب که تصمیم گیری خواهد کرد، که داوری خواهد کرد، که همه ی امور را با قانون پاسخگو خواهد بود، که شمشیر را از دست همگان خواهد گرفت و عدالت را در همه ی دل ها بر خواهد افروخت و به تک تک افراد خواهد گفت: در اینجا حق توپایان می پذیرد و وظیفه ی تو آغاز می شود. نابود باد اسلحه! زنده باد صلح!
در آن روز حس خواهید کرد که شما افکار مشترک، منافع مشترک و سرنوشت مشترک خواهید داشت؛ یکدیگر را در آغوش خواهید گرفت، احساس می کنید هم خون و هم خانواده هستید؛ در آن روز دیگر دشمن یکدیگر نخواهید بود، شما یک ملت خواهید بود؛ شما دیگر بورگونی، نورماندی، بروتاین و پرووانس نخواهید بود، شما همه به فرانسه تعلق خواهید داشت. دیگر اعلام جنگ نخواهید کرد، شما خود تمدن و آبادانی را فرا خواهید خواند.
آقایان اگر کسی این سخن را در آن دوره بیان کرده بود، همه ی انسان های خوش بین، همه ی افراد جدی و همه ی سیاستمداران بزرگ آن دوره فریاد برمی آوردند: « ای عقل کل! ای انسان خیالاتی! چقدردرک این مرد از انسانیت محدود است! چه دیوانگی عجیب و چه خیال پوچی!
آقایان زمان به حرکت درآمده است و این اندیشه یک واقعیت است.
زهرا شمس یدالهی
۲۵ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ برابر با ۱۵ مای ۲۰۱۹