بهرام رحمانی
فرشته احمدی، در یکی از دنشگاههای سوئد تدریس میکند. او در کامنتی که در زیر آمده است فرد اعدام شده را قاتل معرفی کرده و غیرمستقیم توجیهگر اعدام این فرد قربانی شده است. از این خانم استاد دانشگاه، باید پرسید آیا شما در محاکمات این فرد در پشت درهای بسته وزارت اطلاعات حکومت اسلامی و یا دادگاههای فرمال آن شرکت داشتید که حکم به قاتل بودن او میدهید؟ آیا او نمیداند که طبق گزارش سالیانه نهادهای بینالمللی حقوق بشر همچون سازمان ملل، عفو بینالملل و…، حکومت اسلامی ایران اولین و یا دومین رقم آمار اعدام را به خود اختصاص داده و میدهد؟ آیا فرشته احمدی نمیداند که این حکومت، حتی کودکان را نیز اعدام میکند؟ آیا او نمیداند که بازجویان حکومت اسلامی برای هر زندانی سیاسی و اجتماعی پروندهها جعلی درست میکنند و در زیر شکنجه زندانی را وادار میکنند به جرمی که مرتکب نشده است اقرار کند؟ آیا او نمیداند که در دادگاههای حکومت اسلامی، نه زندانی حق دفاع کافی از خود را دارد و نه به وکیل مدافع آن اجازه میدهند از موکل خود دفاع کند؟
لابد فرشته و فرشتهها بیخبر هستند که در حاکمیت خونین چهل ساله جمهوری اسلامی، دهها هزار انسان بیگناه را بالای دار بردهاند و یا قلبش را با گلوله سوراخ سوراخ کردهاند؟ کارنامه چهل ساله این حکومت سیاسه و سیاه است. حکومتی که صدها نویسنده و هنرمند و فعالین سیاسی را در داخل و خارج کشور ترور کرده است؛ سرکوب سیتماتیک زنان، تجاوز به کودکان، غارت و اموال عمومی و نهادینه شدن فساد اقتصادی و سیاسی و حتی اخلاقی، از بیت رهبری این حکومت تا پایینتر ارگانها و عوامل آن ادامه دارد؛ حکومتی که پاسداران و عوامل اطلاعاتی – امنیتی و سربازان گمنام امام زمان آن، در عرصه جنگهای موسوم به جنگهای نیابتی و سازماندهی گروههای تروریستی در منطقه به ویژه شیعیان و… نقش مستقیم و غیرمستقیم دارند؛ حکومتی که با اتکا به قوانین وحشیانه اسلامی قصاص خود، دست و پا میبرد و چشم قربانی خود را از حدقه درمیآورد؛ حکومتی که زندانبانان و شکنجهگران آن بدون هیچ واهمهای، به زندانیان تجاوز میکنند و زیر شکنجه میکشند؛ آخرین نمونه آن، کشتن استاد دانشگاه متخصص محیط زیست و چند تن از جوانانی که در خیزش دی ماه گذشته دستگیر شده بودند در زندان است؛ حکومتی که محیط زیست ایران را نابود کرده و اکنون نیز فعالین این عرصه را در ردیف امنیتیترین مخالفین خود قرار داده است؛ طبق آمارهای مسئولین و نهادهای حکومتی هر سال حدود 4 هزار نفر در تهران به دلیل آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند؛ ریزگردها زندگی را برای مردم خوزستان و سیستان و بلوچستان و اطراف دریاچه ارومیه و غیره غیرقابل تحمل شده است؛ حکومتی که به جوانانی که جشن فارغالتحصیلی و یا تولد بگیرند اگر دستگیر شوند شلاق میزند و جریمه میکند؛ حکومتی که به کارگران معترض شلاق میزند؛ حکومتی که مهمترین وظیفه مامورین امنیتی و انتظامی آن، کنترل زنان و جوانان و دخالت بر خصوصیترین امر شهروندان است؛ حکومتی که زبانهای مادری خلقهای ایران را ممنوع کرده است؛ به عبارتی دیگر، اکثریت مردم ایران از حق استفاده از زبان مادری خود محروم هستند؛ در حکومتی که دستمزد بخور و نمیر کارگران، معلمان و بازنشستگان به موقع پرداخت نمیشود و معترضین به وحشیانهترین شکلی سرکوب میگردند؛ حکومت اسلامی ایران، چهل سال است که با برپایی یک سیستم آپارتاید جنسی، زنان را بهطور سیستماتیک سرکوب میکند؛ حکومتی که در 35 سال گذشته، نه تنها به نویسندگان و روشنفکران و هنرمندان جامعه هشتاد میلیونی ایران اجازه نداده است که حتی تشکل صنفی و دموکراتیک خود را داشته باشند، یا یک دفتر داشته باشند، بلکه این حکومت نویسندگانی سرشناسی چون مختاری، پوینده، شریف، سیرجانی، حاجیزاده، زالزاده، سلطانپور و… را ترور و اعدام کرده است؛ حکومتی که فروهرها را با ضربات متعدد کارد به قتل رسانده است؛ حکومتی که به دلیل روابطه انسانی و عشقی انسانها را سنگسار کرده است و…
نهاتیا حکومت اسلامی ایران و سران آن در سطخ بینالمللی، به دشمن درجه آزادی بیان، قلم، اندیشه و تشکل مستقل معروفند و تاکنون نیز برای حفظ قدرت و ثروتهای بادآورده خود به هر جنایتی متوسل شده است. حکومتی مبلغ و مروج جهل و جنایت، ترور و وحشت، شکنجه و اعدام، تجاوز و قتل، غارت و دزدی، تبعیض و نابرابر، ستم و استثمار است.
بیتردید فرشته احمدی، همه مسایل و وقایعی که در سطور بالا بدانها اشاره شد به خوبی آگاه است. اما او و همفکرانش هرگز به این این جنایت چشم بستهاند و به دلایلی که خودشان بهتر میدانند فعلا به نفعشان نیست در مقابل این همه وحشیگری و بربریت حکومت اسلامی ایران، موضع بگیرند اما تا دلشان بخواهد توجیه گر انیوه جنایات این حکومت شدهاند.
فرشته احمدی، باید بداند که اعدام وحشیانه و شنیع و قتل عمد دولتی است؟! از اینرو، هر کسی توجیهگر چنین جنایتی باشد باید شدیدا محکوم گردد به خصوص کسی که ادعای آگاهی دارد و استاد دانشگاه است!
خانم احمدی شما به زخم مادران خاوران، به مادران پارک لاله، به خانواده ثلاث و خانوادههایی که فرزندان آن حکم اعدام گرفتهاند نمک پاشیدید! احمدی بداند که آنها و هر انسان آزاده و مخالف اعدام و انساندوست، این موضع او را فراموش نخواهند کرد!
فرشته احمدی کامنت زیر را در دیوار فیسبوک یکی از دوستانش صمیمیاش نوشته است که اعدام درویش گنابادی را محکوم کرده است:
Kommentarer
من با إعدام کاملا مخالفم و با إعدام ثلاث هم!
اما ازیک قاتل قهرمان نسازیم! ان سه پلیس إنسان بودند! پدر و برادر و همسر !
منظورم این نیست که شما اینکار را میکنید روی نوشته ام به جوی است که در این مورد بوجود امده است!
· Svara · 1d · Har redigerats
توجه کنید فرشته احمدی توجیهگر، اعدامی میشود که هم خودش و هم وکلایش این اتهام را رد کردهاند اما با این وجود، دستگاه قضایی حکومتی اسلامی که چهل سال به ماشین آدمکشی تبدیل شده است و هر کس بر سر راهش قرار گیرد نابودش میکند و ثلاث را اعدام کرد؛ خانم استاد دانشگاه سوئد نیز در در این کامنت بسیار کوتاه اما شفاف خود، قربانی و اعدام شده را به عنوان قاتل معرفی میکند؟ یعنی یک بار دیگر هم احمدی او را اعدام میکند!
ثلاث در تهران اعدام شده است. در رسانههای ایران آمده است:
آدمکشان حکومت اسلامی، محمد ثلاث، درویش گنابادی، روز دوشنبه 28 خرداد – 18 ژوئن، در حالی اعدام کردند که وی در سومین و آخرین جلسه دادگاه خود در روز یکشنبه، اتهام »قتل عمد« و »اخلال در نظم عمومی از طریق جنجال و تعرض« را رد کرده بود. ثلاث در یکی از جلسات دادگاه خود گفته بود که »17 جای شکسته روی سر من وجود دارد. آنها(ماموران)اول چندین ضربه به من وارد کردند و باعث عصبانیت من شدند.«
جسد محمدرضا(محمد) ثلاث از تهران به بروجرد منتقل و بدون حضور خانواده به خاک سپرده شد.
به نوشته زینب طاهری وکیل آقای ثلاث، گفته است: «ماموران جسد محمد ثلاث را در حضور بیش از 200 مامور ضدشورش در قبرستان دارالسلام بروجرد به خاک سپردند.»
عصر سهشنبه 29 خرداد، یعنی یک روز پس از اعدام ثلاث، پایگاه خبری فرهنگی دراویش نعمتاللهی گنابادی، از بازداشت زینب طاهری، وکیل دادگستری در تهران خبر داد. خانم طاهری که وکیل محمد ثلاث و برخی دیگر از دراویش زندانی است، پس از اعدام موکلش گفته بود که اسناد بیگناهی او را در اختیار رسانهها قرار خواهد داد.
وبسایت مجذوبان نور مینویسد دستگیری زینب طاهری از سوی شعبه دوم دادسرای فرهنگ و رسانه صورت گرفته است.
طاهری، پیش از دستگیری گفته بود که بهخاطر فشارهای امنیتی روی خانواده محمد ثلاث وشخص خودش، از انتشار «اسناد بیگناهی» موکلش خودداری میکند اما شاید منبع دیگری این مستندات را منتشر کند.
طاهری برای محمد ثلاث درخواست اعاده دادرسی کرده بود اما او را سحرگاه دوشنبه 28 خرداد 1397، به دار آویختند و جسدش را به سرعت در بروجرد دفن کردند. خانواده و وکیل ثلاث خواستار آن بودند که جسد برای بررسی آثار شکنجه در پزشکی قانونی معاینه شود.
زینب طاهری، اعلام کرده بود شواهدی دارد که ثابت میکند محمد ثلاث راننده اتوبوسی نیست که ماموران انتظامی و بسیجی را زیر گرفت. محمد ثلاث گفته بود زیر شکنجه اقرار کرده وگرنه در زمان حرکت «اتوبوس مرگ» در بازداشت بوده است.
طاهری چند هفته قبل نیز به دلیل انتشار یک فایل صوتی از موکلش که شکل بازداشت خودش را شرح میداد، احضار شده بود. او قبل از اعدام محمد ثلاث، در نامهای سرگشاده نوشت موکلش به شدت شکنجه شده و قاتل فرد دیگری است.
زینب طاهری، همزمان با اظهارات رییس کل دادگستری استان تهران بازداشت شده است. غلامحسین اسماعیلی سهشنبه 29 خرداد در نشست خبری با روزنامهنگاران با اشاره به «تلاش دشمن برای عوض کردن جای شهید و جلاد» در پرونده گلستان هفتم، از جمله گفت: «متاسفانه برخی افراد که ادعای حقوقدانی و وکالت داشتند، با مصاحبه با رسانههای خارجی و بهرهگیری از فضای مجازی، اذهان عمومی را نسبت به اجرای این حکم قدری مشوش کردند.»
از زمان تظاهرات فوریه، حدود 400 عضو جامعهی دراویش بنا به اتهامات مبهم امنیتی در بازداشت به سر میبرند. در 28 ماه مه، جعفری دولتآبادی به روزنامهنگاران گفت حکم 67 نفر آنها صادر شده است. در 27 ماه مه فائزه عبدیپور، عضو جامعه دراویش، توییت کرد که مقامات 23 نفر را به مجموع 119 سال زندان به اضافهی تبعید و شلاق محکوم کردهاند.
لابد خانم احمدی خواهند گفت که خانم طاهری وکیل ثلاث، دروغ میگوید و از قاتل دفاع میکند!
آیا واقعا آن دانشجویانی که احمدی با آنها سر و کار دارند و یا متولیان دانشگاهی که او را آنها همکار است میدانند که او در نزدیک به چل سالگی حکومت اسلامی، کسی را که اعدام شده است قتل مینامد و غیرمستقیم نه تنها از اعدام، بلکه از قوانین وحشیانه و پروندهسازی ماموران اطلاعات آن برای صدها هزار انسانهای بیگناه، دفاع میکند؟!