«فتنه‌»ی جمهوری اسلامی و اعدامِ شیخ نمر باقر النمر: رضا پرچی‌زاده

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

pic-40939-1451798984

دیروز عربستانِ سعودی شیخ نمر باقر النمر، شخصی که برخی رسانه‌ها وی را «رهبرِ شیعیانِ عربستان» معرفی کرده‌اند، را به همراهِ ۴۶ نفرِ دیگر به جرمِ «اقدام علیهِ امنیتِ ملی» اعدام کرد. در پیِ این قضیه، به شیوه‌ای قابلِ پیش‌بینی، لباس‌شخصی‌های جمهوری اسلامی در حرکتی «خودجوش» به سفارتِ عربستان در تهران و به کنسولگریِ این کشور در مشهد حمله کرده آنجا را به آتش کشیدند و خساراتِ فراوانی به بار آوردند. با توجه به این وقایع، شایسته دیدم پیشینه‌ای از وضعیتِ شیعیانِ شبهِ‌جزیره‌ی عربستان بیان کرده نقشِ تحریک‌انگیزِ جمهوری اسلامی در قبالِ آنها را روشن کنم.

شیعیان از دیرباز در شبهِ‌جزیره‌ی عربستان ساکن بوده‌اند. آمارها دقیق نیست، اما تخمین زده می‌شود بینِ ۱۰ تا ۱۵ درصدِ جمعیتِ کشورِ عربستان – که حدودِ ۴ تا ۵ میلیون نفر می‌شود – شیعه باشند. جمعیتِ این شیعیان از فرقه‌های مختلفِ شیعه همچون دوازده‌امامی/جعفری، امام‌حسنی، زیدی و اسماعیلی تشکیل شده. در زمانِ خلافتِ عباسیان، شیعیانِ امام‌حسنی که آنها را «نُخاوِله» می‌گفتند در مدینه جایگاهی بلند داشتند. تعدادِ کمی شیعه‌ی اسماعیلی نیز در جنوبِ کشورِ عربستان ساکن‌اند. زیدی‌ها بیشتر در جنوبِ شبهِ‌جزیره در شهرِ نجرانِ عربستان و در کشورِ کنونیِ یمن زندگی می‌کنند. حوثی‌های یمن از این دست شیعیان هستند.

با این وجود، عمده‌ی جمعیتِ شیعه‌ی شبهِ‌جزیره‌ی عربستان در شرقِ کشورِ عربستان و در جزیره‌ی بحرین سکونت دارند. این‌ها دوازده‌امامی/جعفری‌هایی هستند که در شهرهای قَطیف، احساء، دمام و ظهران در استانِ «الشرقیه» زندگی می‌کنند. نکته‌ی مهم درباره‌ی منطقه‌ی الشرقیه، نزدیکیِ جغرافیایی‌اش به ایرانِ تحتِ حاکمیتِ جمهوری اسلامی، مجاورتش با خلیج فارس و استقرارِ اکثرِ منابعِ نفتِ عربستان در آن است؛ به طوری که بسیاری از شیعیانِ این منطقه کارگران و کارمندانِ شرکتِ نفتِ عربستانی-آمریکاییِ «آرامکو» هستند. به همین دلایل، الشرقیه منطقه‌ای به‌شدت استراتژیک است، و طبیعتا حکومتِ عربستان روی آن حساسیتِ ویژه‌ای دارد.

با توجه به جمعیتِ شیعه‌ی قابلِ توجهِ منطقه‌ی الشرقیه و اهمیتِ استراتژیکش برای عربستان، رژیمِ جمهوری اسلامی از همان ابتدای انقلاب دست روی آن گذاشته و در راستای پروژه‌ی «صدورِ انقلاب»ش مدام به تحریکِ شیعیانِ آن منطقه – و البته کلِ شبهِ‌جزیره – بر ضدِ حکومتِ آلِ سعود پرداخته است. این تحریکات در مواقعِ مختلف اشکالِ متفاوتی به خود گرفته‌اند. مثلا ایادیِ جمهوری اسلامی در جریانِ حجِ سالِ ۱۳۶۶ قصدِ ایجادِ انقلاب بر ضدِ حکومتِ سعودی را داشتند، و حتی اسلحه و موادِ منفجره هم با خود برده بودند، که پس از برخوردِ ارتشِ عربستان به کشتارِ ۲۷۵ نفر از حاجیانِ ایرانی منجر شد. در سالِ ۱۳۷۵ نیز جمهوری اسلامی از طریقِ عواملِ لبنانی‌اش مقرِ تفنگدارانِ آمریکایی در برج‌های خُبَر در ظهران را منفجر کرد و ۲۰ نفر را به قتل رساند.

در همین راستا، جمهوری اسلامی مدام شیعیانِ شرقِ عربستان، بحرین، و حوثی‌های یمن را به شورش بر ضدِ عربستان تحریک می‌کند. در پیِ یکی از همین شورش‌ها بود که شیخ نمر در سالِ ۲۰۱۲ دستگیر و پس از دادگاهی شدن به جرمِ «اقدام علیه امنیتِ ملی» محکوم به اعدام شد. وی که پیشتر مدتی نیز در حوزه‌ی علمیه‌ی قم مشغول به فعالیت بود، از عواملِ جمهوری اسلامی در عربستان و از هوادارانِ پر و پا قرصِ برقراریِ حکومتِ «ولایتِ فقیه» به سبکِ جمهوری اسلامی در عربستان، عراق، بحرین، و البته کلِ دنیا بود.

تا پیش از به پادشاهی رسیدنِ ملک سلمان، عربستان عموما در برابرِ «فتنه‌»های جمهوری اسلامی خویشتن‌دارانه رفتار می‌کرد؛ و تلاش می‌کرد بحران‌های دست‌سازِ جمهوری اسلامی را به شیوه‌های عمدتا چراغ‌خاموشِ نیمه‌نظامی-نیمه‌مسالمت‌آمیز بخواباند. اما رفتارهای ملک سلمان و دستگاهِ امنیتی‌اش نشان می‌دهد که آنها تصمیم گرفته‌اند با فتنه‌ی جمهوری اسلامی در شبهِ‌جزیره‌ی عربستان برخوردِ قاطع کنند. لشکرکشیِ عربستان به یمن دقیقا در راستای همین برخوردِ قاطع با جمهوری اسلامی بوده است؛ اعدامِ شیخ نمر و ۴۶ نفر دیگر نیز به‌همچنین.

«بحران‌سازی»، چنانکه بارها به تفصیل گفته‌ام، از روش‌های اصلیِ رژیمِ جمهوری اسلامی برای پیشبردِ اهدافِ ایدئولوژیک/استراتژیکش هم در ایران هم در خاورمیانه و هم در جهان بوده است. در این راستا، رژیمِ مذکور خساراتِ فراوانی به ایران و به موقعیتِ جهانیِ شهروندانِ ایرانی وارد آورده است. این رژیم به جای اینکه مبنا را بر صلح با همسایگان بر اساسِ اصلِ حُسنِ همجواری و رعایتِ منافعِ «ملی» بگذارد، مدام در منطقه آتش‌افروزی می‌کند، و دودِ این آتش در نهایت به چشمِ مردمِ ایران می‌رود. می‌بینیم که عربستان نیز در مقابل از «تجزیه‌طلبی» در خوزستان و سیستان و بلوچستان حمایت می‌کند.

در پایان باید بگویم که کشوری که دائم با فقرِ شدید، خشکسالیِ خطرناک، آلودگیِ مفرطِ آب و هوا، نقضِ مداومِ حقوقِ بشر، و سرکوبِ پیوسته‌ی دموکراسی دست‌به‌گریبان است، شایسته است که به جای ماجراجویی در اقصی نقاطِ عالم و نابود کردنِ سرمایه‌های ملیِ ایران در جنگ‌ها و فتنه‌های خارجی – و البته اشکِ تمساح ریختن برای این آخوندِ مرتجع در عربستان و آن ملای عقب‌افتاده در نیجریه – فکری به حالِ مشکلاتِ متعددِ خویش بکند، که از این فتنه‌انگیزی‌ها تنها خُسران و حسرت نصیبِ ایران و ایرانی می‌شود.

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.