همبستگی برای ایران، برنامه ای از امین بیات بخش هفتم: ستم مضاعف و مردسالاری علیه زنان
تلویزیون اینترنتی رنگین کمان، بنیاد آزادی اندیشه و بیان اسفند ماه ۱۳۹۷ پاریس
پادکست برنامه را از اینجا گوش کنید
تظاهرات زنان دراسفند 1357 در تهران، ضد حجاب اجباری تا تظاهرات سه روزه زنان در هامبورگ درآلمان، بروکسل در بلژیک و دن هاگ در هلند .
انقلاب شکوهمند 57 به ثمر رسید و کاخهای مرمر و سعد آباد تهی از خانواده پهلوی و اقمارشان گردید، و در زمان کوتاهی انقلاب توسط روحانیت دزدیده شد، البته با صلاح دید سرمایه داری جهانی.
اولین یورش دارو دسته ی خمینی به زنان ایران که نیمی از جامعه را تشکیل میدادند ،با شیوه های ضد بشری صورت گرفت، و بالجبار ازآنها خواستند که به حجاب اجباری تن در دهند، و این در حالی بود که شرکت وسیع زنان دربه ثمر رساندن انقلاب سیاسی بهمن57 غیر قابل انکار بود، رژیم بنا بر ماهیتش نتوانست زن آزاد اندیش و برابر با مرد را در جامعه تحمل کند.
حاکمیت رژیم زن ستیزاسلامی با تحکیم قوانین اسلامی وقانونی کردن آن، موجب شکل گیری جنبش گسترده زنان آزادیخواه در ایران شد.
اولین تجمع و مخالفت وسیع وگسترده زنان علیه نظام متحجر اسلامی و خمینی بوسیله زنان مبارزوآزاد اندیش در تهران شکل سیاسی بخود گرفت، و تا به امروز پاشنه آشیل رژیم ضد زن شده است.
این جنبش گسترده زنان، محک سیاسی به نیروهای سیاسی آن دوران زد ، که چند مرده حلاجند، و از برابر حقوقی میان مرد و زن تا چه اندازه از آگاهی بهرمند هستند.
نیروهای سیاسی چپ در آن دوران از یک عقب ماندگی خاص برخورداربودند وخواست زنان دررد حجاب اجباری رایک خواست بورژوازی ارزیابی میکردند ، آنهم در پوشش یک سیاست ارتجاعی و به بهانه های واهی چون رژیم از انقلاب بیرون آمده و چون ” ضد امپریالیست “است ، از پشتیبانی و شرکت درتظاهرات جنبش اعتراضی زنان به خاطر حجاب اجباری ، خود داری کردند.
رژیم جمهوری اسلامی با شدت هر چه وسیعتر در سرکوب جنبش آزادیخواهانه زنان ایران آنهم درپناه کوتاهی و منافع طلبانه سازمانهای معتبر و بزرگ آن زمان از جمله سازمان “چریکهای فدائی خلق”و “سازمان مجاهدین خلق “، که بطور قاطع و پیگیر به سرکوب جنبش زنان توجه ای نکردند، تا زنان موجب سرکوب بیرحمانه دستگاه امنیتی مذهبی، قرار گرفتند .
علت و علل این موضوع وعدم توجه نیروهای چپ و راست، به استثنای سازمانهای چپ مستقل و جبهه ی دمکراتیک ملی مردم ایران و افراد و عناصر وابسته به کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان که تازه از خارج بر گشته بودند، نسبت به برخورد به مسئله ی مهمی چون آزادی زنان و چگونگی نگرش فکری جنبش ” آزادیخواهانه ” در آن روزگار از زن را میتوان از برداشت نادرست ازمارکسیسم ، و از فرهنگ عقب مانده مذهبی در حقیقت از جو مرد سالاری در جامعه استنتاج کرد.
مارکسیتها ومذهبیهای نامبرده درنوشتارو گفتارخود از وجود ستم مضاعف ، ستم مرد سالاری علیه زنان قلم فرسائی میکردند ،اما زمانیکه فصل آزمایش فرارسید و رژیم در سرکوب زنان و وادار کردن آنان به پوشش حجاب اجباری ، دست بالا را گرفت، سکوت کردند ، تا خوش خدمتی خود را به رژیم مذهبی به ثبوت برسانند،و سکوت آنها موجب رضایت خاطر رژیم تبهکار و ضد زن بشود ، و مبارزه طبقاتی بخاطر منافع سیاسی بفراموشی سپرده شد، و حتی امروز هم رو سری یکی از ارکانهای پایه ای آن سازمان مذهبی میباشد تنها تفاوتی که با زنان حزب الهی و خواهران زینب که امروزه در خیابانهای شهرهای ایران وقیحانه مزاحم پوشش زنان آزادیخواه میشوند درایران دارند، اینکه رنگش سرخ است.
نهاد خانواده که درایران یک نهاد، خانواده پدرسالار بود، در کنار ارکانهای سیاسی و مذهبی نشوونما کرده ونظام اقتصادی در جامعه راعلیه زنان شکل داده و قانونی کرده بودند ، نقش زن را تنها در تولید مثل و با حق رای شهادت دو زن دربرابر یک مرد، و حق ارث دو بر یک ، اجازه سفر زن بسته به رضایت مرد ،استثمار زن در خانه، همه و همه را از پیش تعیین کرده بودند.
بار، رهائی زنان عمدتا بردوش خود زنان قرار داشت، بعد از انقلاب زمانیکه زنان کوشیدند خو د را از قید وبند های اسارت بار جامعه ی بسته و پدرسالار وفرهنگ عقب مانده ی مرد سالار، رها کنند، این تلاش شبانه روزی آنها اما در سطح یک اعتراض عمومی سرکوب بیرحمانه و برای مدتی با سکوت روبرو شد.
امروزه در نظام زن ستیز جمهوری اسلامی و با اجرای قوانین اسلامی، زنان ایران با مشگلات عظیمی روبرو میباشند، قوانین ضد زن در جامعه دست بالا را دارد ، مسئله سنگ سار،وادار کردن زنان و ماندن در خانه، زنان را درشرایط بد اقتصادی قراردادند، تا هر مرد بتواند چهار زن به نکا ی خود در آورد ، مسئله ی صیغه به فحشای رسمی تبدیل شده وآخوند ها (علم الهدا) درمشهد جوازسنتی فحشا را صادرکرده و برای نمونه رسما برای خوداز قبل فحشا درآمد جستجومیکنند.
درنظام سرمایه داری ازنوع اسلامیش فقط به استثمار مزد بگیران اکتفا نمیشود، بلکه آنها مانع این میشوند که زنان و مردان توانائیهای خود را در کلیه عرصه های زندگی اجتماعی نتوانند بکار ببندند، و چگونگی بکار برد مقاومت در زندگی روزمره و جلو گیری از آن، برای دستیابی بیک جامعه ی بدون استثمار مضاعف، رهائی زنان با رهائی فرهنگی و اقنصادی در ارتباط مستقیم قرار دارد.
دخالت گری زنان ایران درسرنوشت خود، چه قبل و چه بعد از انقلاب بهمن 57 ، و بر قراری حاکمیت جمهوری اسلامی زن ستیزو در هم کوبیدن تظاهرات زنان در اسفند ماه 57، با اوجگیری مبارزات زنان در ایران، رژیم خمینی را بر آن داشت تا در جلو گیری ازمبارزات جنبش زنان اقدامات سرکوبگرانه انجام دهند.
زنان آزادیخواه ومبارزعلاوه بر حضور در تشکل های مخصوص زنان در کلیه سطوح مبارزاتی درکنارمردان در سازمانهای سیاسی حضور و فعالیت پر رنگی از خود نشان دادند ، و توانستند در مناسبات مارکسیستی وعملکرد آنها و نگاهشان در مورد زن را مورد سئوال قرار بدهند.
مسائلی چون تکوین و تکامل خانواده، مسئله مرد سالاری، را موردبحث وتا حدودی به میان افکار عمومی بکشانند، و مناسبات فیمابین زن و مرد را مورد تجزیه و تحلیل امروزی قرار بدهند، و خود را از تحت استثمار مردان خارج کرده ، مالکیت خصوصی و پیشروی به سمت و سوی یک مبارزه ی طبقاتی، یک نقش اساسی، بازی کنند.
چگونگی تحقق یک جامعه ی مارکسیستی را بدون حضور زنان به زیر سئوال بردند،و توانستند درافکار تئوریسین های مارکسیستی در ایران رسوخ کرده و به آنها بقبولانند که بدون رهائی زن ، تئوری مارکسیستی، بی اعتبار است.
نقش زن درتولید مثل،در تولید خانواده، در باز تولید نظام اجتماعی ارتباط مستقیم دارد.
امروز دیگر درهیچ تحلیل مارکسیستی در باره خانواده نمیتوان گفت، ساختاراقتصادی درونی ونقش زن درخانواده و درنظام اقتصادی را دخالت نداد و ارتباط آن رابا استثمار زن در خانواده ، روشن نکرد.
از دوران مشروطیت ببعد زنان ایران بتدریج وارد عصر رهائی اجتماعی شدند، زن در اسلام دارای هیچگونه حقوق نیست، آخوند ها بر منبرها چه دروغها که نگفتند، بعد از روی کار آمدن جمهوری ضد زن اسلامی ایران با داشتن امکانات و فرصت فراوانتر با عناوین پر طمطراق همچون “حقوق زن” و ” حرمت و شرف زن” در اسلام، توانستند در سالهای اول انقلاب زنان را فریب دهند، باتسلط آخوندها برجان ومال و ناموس مردم ، جامعه نفرت عمومی را علیه کل قوانین ارتجاعی بر انگیخته است.
زنان با صفوف منظم وبا برنامه علیه خرافات اسلامی درکوچه و خیابان فریاد میزنند، و نفع قوانین اسلامی را میطلبند، و به عنوان اعتراض روسری های خود را در ملاء عام برمیدارند، و میرود تا آئین عربی از دیار ایران رخت بر بندد، و تا آن زمان زنان آرام نخواهند، نشست.
اگر قرار است حجاب اجباری لغو شود کلیه زنان ازهر قشر و تبار که هستند و جانبدار آزادی پوشش آزاد میباشند و قرار است فقر و بیکاری، تن فروشی ، کارتن خوابی، فرودستی ، استثمار زنان، نا برابری و مجازات های اسلامی علیه زنان برچیده شود ، و روابط پدر سالارانه در هر شکل و هر جائی شکسته شود ، در اینصورت باید متحدا علیه جمهوری اسلامی وارد کارزار مبارزاتی شد، و در پشتیبانی از مبارزات زنان در ایران ورسیدن به خواسته های آنها در تظاهراتها، شرکت کنیم :
درچهار شنبه 6 مارس در هامبورگ آلمان
پنجشنبه 7 مارس در دن هاگ هلند
جمعه 8 مارس در بروکسل بلژیک
آدرس ایمیلBayat.a@freenet.de
02.03.2019