“در این‌جا انسانم”

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

احمد نظری

خوش‌بختانه دوران فردگرایی یعنی مقدم شمردن منافع خود و وابستگان خود بر جامعه که منجر به مطلق کردن امتیاز خود، گریز از قوانین اجتماعی، در جست‌وجوی امتیازات قدرت‌طلبانه و مفت‌خوارگی بودن و گریز از کار و تلاش می‌شود گذشته است!
در جهانی که فردمنشی، فامیل‌گرایی، خردستیزی و کارگریزی و امتیازطلبی و جست و جوی قدرت و ثروت و زندگی مرفه هدف نهایی طبقه حاکم باشد، این وضعیت نمی‌تواند اثرات مخرب خود را در جامعه باقی نگذارد. و حال آن‌که برای ساختن جامعه‌نو و توسعه‌یافته، به انسان‌های جمع‌گرا و نه فردگرا با وجدان علمی و اخلاقی، هم‌سانی گفتار و کردار، خودکوش و آفریننده نیاز است. اگر توقع داشته باشیم در شوره‌زار جامعه‌ی عقب نگه‌داشته شده لاله و سنبل بروید، امید و چشم‌داشت عبثی است. اگر به‌خواهیم بدون پریدن درآب شنا بیاموزیم، انتطاری بی‌جاست. ما باید بتوانیم با مردم همین جامعه دست به‌تحول بزنیم. در روند ساختن زندگی‌نو مردم به‌تدریج از مناسبات پیشین عبور می‌کنند. جامعه‌نو انسان‌های نو می‌آفریند و این دوعامل یعنی جامعه‌نو انسان را دگرگون می‌سازد و انسان دگرگون شده مناسبات جدید اجتماعی را تحکیم می‌بخشد.
تا زمانی‌که نیروهای بالنده و انسان‌های ‌نوساز هم‌سازی، هم‌سوی و تناسق نداشته باشند خطر واپس‌گرایی و تکرار شرایط پیشین بسیاراست. در جامعه مورد نظر‌ما جایی برای قدرت موروثی و یا ژن‌برتر وجود ندارد. با توجه به این‌که در شرایط مبهم و سردرگمی قرار داریم نه تنها ما را از هرگونه سخن و تحلیل جسورانه بر حذر می‌دارد، بلکه وادارمان می‌کند تا سخن یا گفته‌هامان با احساس عمیق متعهدانه انجام گیرد. وهم‌چنین می‌دانیم که به‌هر روی در کنار عامل اصلی مناسبات اجتماعی، عامل مداخله آگاهانه نیروهای مترقی و لائیک بی‌شک می‌تواند در سیاره‌ی زیبای ما مدنیتی پویا، محیطی انبوه از نشاط، حیاتی مالامال از آفرینش به‌وجود آورد. پیکارگرانی جسور و تاریخ‌ساز از جمع و گروهی که مظهر بنیاد آزادی اندیشه و بیان جامعه هستند.
دراین جامعه انسان‌گرایی واقعی تحقق می‌پذیرد یعنی انسان به تکیه‌گاه انسان بدل می‌شود، تا زمانی‌که این تکیه‌گاه واقعیت نیابد، انسان‌های ناآگاه و مستاصل تکیه‌گاه خود را در موهومات و خرافات خواهند جست. اما اگر شرایط جامعه‌ای برای مردم کمال‌مطلوب یعنی به‌زبان ساده به بهشت تبدیل گردد شرایطی که در آن هرکس به‌خود بگوید ” این‌جا جای من است، در این‌جا انسانم.”
مردم باید این شرایط را نه بر اساس تبلیغ و تلقین، بلکه به‌شکل ماهوی حس کنند و آبادی و رفاه را در چشم انداز داشته باشند. و آن زمان است که رودخانه خروشان طغیان خواهد کرد و با شتابی روزافزون به‌سوی مرزهای آینده راهی خواهد شد. و دیگر نیرویی نیست که بتواند آن را باز دارد. شاید عوامل گوناگونی آن‌را سریع‌تر و یا کُند کند. اما رود خروشان خلق تنها یک سمت دارد رو به آینده.
افت و توقف‌ها و واپس‌زدن‌ها موقتی و گذرا هستند. پیروزی و آزادی نهایی از آن مردم است. از سکوی آینده اکنون را بهتر می‌توان دید، و می‌توان گذرا بودن بسیاری از آن‌چه را که ماندگار و تکرار دایمی به‌نظر می‌رسند لمس کرد. این نه پیش‌بینی و آینده‌نگری تخیلی بلکه آینده‌نگری علمی و محتوم است.
به چنگ آوردن دمکراسی وآزادی اجتناب‌ناپذیراست. به‌مصداق این مثل ” همه‌ی راه‌ها به‌روم ختم می‌شود”. هر اتفاقی هم که بیفتد ما را جز این چاره نیست و تنها ره رهایی است.
برای تکامل اجتماعی – اقتصادی جامعه تنها یک‌راه باقی مانده است. فروپاشی این نظام فاسد، نظامی که بدون استبداد و سرکوب، بدون جنگ و بحران، بدون غارت و چپاول‌گری، بدون تشویق و ترویج جهل و خرافه، فقر و فلاکت، بدون غارت اموال عمومی، بدون ویرانی و نابودی زیست‌گاه طبیعی و بدون نابودی حرث و نسل این آب و خاک نمی‌تواند زندگی کند. با ایجاد فاصله طبقاتی وحشتناک، با رواج بازار دین‌فروشی و موهوم‌پرستی و با تسلط بدترین عوام فریبی‌ها به‌نام عدالت و مستضعفان و با تحمیل زشت‌ترین اشکال زندگی طفیلی در جامعه علی‌رغم امکانات و تحولات شگرفی که فن‌آوری و تجدد در اختیار جهان گذاشته است به‌بقای خود ادامه می‌دهد.
به‌همین‌روی پیکار در راه آرمانی متعالی که نخستین پایه آن آزادی و عدالت است، وظیفه خطیر انسان‌های شورش‌گر و پیکارجوست. که با هم‌سازی و هم‌راهی این نسل بتوانند معضلات دست‌کم نسل‌های پس از مشروطه را حل کنند.
در پایان، هرکاری برای آن‌که به‌نتیجه برسد، سرانجام باید آغاز شود.

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.