در نگاه من زیبایی آن چیزی است که نیکوست، خوش آیند است و تحسین انسان را برمی انگیزد، آن عمل یا فکری است که به خاطر ارزش روشنفکرانه یا انسانی اش تحسین را برمی انگیزد. یک انسان می تواند زیبا باشد، یک شاهکار هنری می تواند زیبا باشد، یک فرهنگ و تاریخ هم می تواند تحسین برانگیز باشد.
با دیدن زیبایی در ذهن انسان احساس آرامش و شادی به وجود می آید. به عبارت دیگر زیبایی می تواند تأثیر عاطفی و احساسی داشته باشد. زیبایی به زندگی معنا و جان می دهد و انسان را به سوی خلاقیت ذهنی و نوآفرینی راهنما می شود. شما و من از دیدن زیبایی نوعی رضایت روحی و روانی به دست می آوریم.
ما زیبایی را حتا می توانیم در تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران زمین ببینیم. چه چیزی می تواند زیباتر از داوری و عدالت هخامنشیان باشد که در دوران باستان حقوق بشر را روا دانست و به رسمیت شناخت؟ عظمت ایران باستان که از افتخارات تاریخ ما به شمار می آید از نگاه من با زیبایی بر تارک تاریخ جهان می درخشد.
به نمایش درآوردن و نشان دادن تمدن درخشان ملتی می تواند باعث پیشرفت و خوشبختی آن ملت بشود و برعکس پوشاندن و مخفی کردن زیبایی های آن و تحریف تاریخ درخشان ملتی می تواند به سرگردانی و ناامیدی انسان های آن جامعه بیانجامد. آنچه ما در این چهل سال گذشته شاهدش بوده ایم کشاندن پوشش و حجابی ضخیم بر این زیبایی ها بوده است.
زن ایرانی یعنی نیمی از جمعیت کشور که ستون و پایه ی جامعه است از این ظلم به دور نبوده و در طی این سال ها تحت ستم ها و بی عدالتی های فراوانی قرار گرفته است. ستمی که به زنان رفته است هم از سوی حکومت، هم از سوی مردان و هم از سوی زنان ناآگاه و گمراه بوده است. زن موجودی است آفریننده که از اهمیت خاصی برخوردار است.
اهمیت زنان را می توانیم با نگاهی به ریشه ی واژه زن دریابیم.
زن در زبان پهلوی ژن است. لغت نامه دهخدا می نویسد؛ زن نقیض مرد باشد … آنندراج: مادینه انسان. بشر ماده. …
در زبان فرانسه واژه ای که به جای زن می نشیند واژه femme است که از کلمه ی یونانی phuomai به معنای کسی که می زاید است و همینطور از لاتین femina که از foetus مشتق شده است. فمینای لاتین به معنی کسی است که زندگی می بخشد. فواتوس هم به معنی کسی است که میوه باروری را با خود حمل می کند. ریشه هند و اروپایی فه fe به معنی غذا دادن است.
پس زن است که زندگی می بخشد و انسان های زیادی را در دامان خود پرورش می دهد و رمز و راز انسان بودن را به آنان می آموزد.
زن ایرانی از نظر زیبایی در همه ی جهان شهرت دارد.
حافظ اندیشمند و شیرین سخن از این زیبایی لذت می برد و به توصیف لطافت و زیبایی این موجود می پردازد:
ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش
دلم از عشوه یاقوت شکرخای تو خوش
همچو گلبرگ طری هست وجود تو لطیف
همچو سرو چمن خلد سراپای تو خوش
شیوه و ناز تو شیرین خط و خال تو ملیح
چشم و ابروی تو زیبا قد و بالای تو خوش
هم گلستان خیالم ز تو پر نقش و نگار
هم مشام دلم از زلف سمن سای تو خوش
…
تحمیل حجاب اجباری پوششی است بر زیبایی های صورت و بدن این موجود زیبا با این فکر که شاید اسلام را حفظ کنند. اما تاریخ گواه است که همیشه این پوشش ها توسط انسان های آزاده و شجاع پس زده می شود و انسان ها در مسیر کسب آزادی به پیش می روند.
زنان و دختران ایرانی که در حکومت اسلامی به پس رانده شده اند، هنوز فاصله ی زیادی تا به دست آوردن تساوی حقوق انسانی و ابتدایی ترین حقوق خود دارند. برخی از آنان جرأت و شهامت بیشتری پیدا کرده اند و اعتراضات خود را به صورت های گوناگون به گوش دیگران و حتا دنیای خارج از ایران می رسانند.
شهامت این نسل جوان را می توانیم به طور مثال در اقدام شجاعانه دختر خیابان انقلاب ویدا موحد ببینیم که در دی ماه ۱۳۹۶ با برچوب زدن روسری سفیدش چون پرچمی به همه ی دنیا نشان داد که در کشورش از ابتدایی ترین حق که حق انتخاب لباس باشد، محروم است. او حق خوشبخت بودن، حق خودش بودن و حق رفتار و گفتار خود را ندارد. ویدا روسری خود را چون کبوتر سفیدی در هوا به پرواز در می آورد و آزادی و صلح را در خاموشی فریاد می زند. دختران خیابان انقلاب پدیده ای است نوین در جنبش ایرانیان. این دختران که تعدادشان هم روز به روز بیشتر می شود نشان می دهند که در قفسی زندگی می کنند که حکومت هر روز سعی در تنگ تر و تنگ تر کردن آن کرده است.
حماسه ی دختر خیابان انقلاب بارهای بار مرا به یاد بی بی مریم سردار بختیاری انداخته است. مریم بختیاری که به بی بی مریم معروف شده است متولد ۱۲۵۳ خورشیدی، دختر حسینقلی خان ایلخانی بختیاری و خواهر سردار اسعد بختیاری بود. او مادر علیمردان خان بختیاری است. بی بی مریم زنی روشنفکر، تحصیل کرده، آزادیخواه و انقلابی بود. او در دوران مشروطیت علیه استعمار انگلیس و روسیه می جنگید.
بی بی مریم در فتح تهران نقش رازگونه و مهمی به عهده داشت. او پیش از ورود سردار اسعد به تهران با گروهی تفنگدار بختیاری به تهران می رود و در پشت بام خانه ای نزدیک میدان بهارستان و مجلس سنگربندی می کند و با شلیک مسلسل ترس به جان عوامل استبداد می افکند.
نداشتن حقوق انسانی زنان از مهمترین مسایلی بود که او را رنج می داد. این مبارز حقوق زنان از نابرابری ها سخن می گوید و می نویسد:« ما حالا فکر می کنیم فقط برای رفع شهوت مردها خلق شده ایم یا برای اسارت و کنیزی خلق شده ایم. ما می توانستیم برای حقوق انسانی خود به تمام ملل عالم تظلم بکنیم و حقوق خود را برقرار بکنیم.»
آزادی ایران و داشتن عمل و دانش از آرزوهای بی بی مریم بود و در روزنامه خاطراتش چنین می نویسد:
«… ای کسانی که روزنامه مرا مطالعه می نمایید اگر در عصر شما ایران وطن عزیز مرا، خودتان را دیدید به دانش و علم نورانی و مشعشع شده و قدم در راه و خاک آزادی گذاشتید یا در سایه علم و تمدن زندگی نمودید از من بیچاره که یگانه آرزویم تمدن ایران است یادی بنمایید. آیا ساعتی که من در گور خوابیده ام شما ایرانی های بدبخت آزادید؟ با کمال سرفرازی قدم های شمرده شمرده می زنید؟»
برای من دختران خیابان انقلاب بی بی مریم هایی هستند که تأثیر ژرفی بر وضعیت جامعه ی خود می گذارند. بی بی مریم از ایل بختیاری است و دختران انقلاب از ایل سختی یاری (سختی کشیده)، بی بی مریم مبارزی بود که بر اسب سوار می شد و دختران انقلاب بر سکویی درخیابان می ایستند، اسلحه ی بی بی مریم تفنگ بود و اسلحه ی دختران انقلاب روسری سفیدشان. هر دوی این ها تحت فشارهای اجتماعی هستند، محرومیت از حقوق انسانی، محرومیت از انتخاب کردن و بطور خلاصه محرومیت از آزادی. و این مبارزه همچنان ادامه دارد…
زهرا شمس یدالهی
آبان ۱۳۹۷برابر با نوامبر ۲۰۱۸ میلادی