محمد علی مهرآسا
ما آدمیان معمولاً به حیوانات و یا موجودات زنده ای مانند شیر، پلنگ، ببر، گرگ، تمساح و غیره وحشی می گوئیم و مکانهائی را نیز برای نمایش این موجودات بی نوا فراهم کرده آنان را اسیر می کنیم و در این مکانها به نام «باغ وحش» نگه می داریم و از مردم پول می ستانیم تا به تماشای این وحوش بیایند و طرز زندگی آنها را از نزدیک تماشا کنند. گمان کنم دستکم هر پایتختی در دنیا یک باغ وحش برای مردمانش تهیه دیده و این حیوانات را در آنجا به معرض تماشای جنسی دیگر از حیوانات که خودش باشد، می گذارد.
وجدانتان را داور کنید و به زندگی این گونه جانوران و مقایسه اش با انسان بپردازید تا به خوبی و دقت معلومتان شود کدام یک وحشی ترند.
شیر، ببر،پلنگ، گرگ، تمساح و نظیر اینها مثل روباه و کفتار و… خلقتشان به گونه ای است که جز گوشت خام چیزی دیگر نمی توانند بخورند. پس این حیوانات برای زنده ماندن و بقای خویشتن باید گوشت تهیه کنند و درون معده و شکم بریزند. این کار نیز میسر نیست مگر اینکه شکار کرده و گوشت آن شکار را برای رفع گرسنگی مصرف کنند. جدا از چند استثنای کوچک مانند گرگ… بقیه ی این گوشت خواران همینکه با شکار حیوانی سیر شدند، در گوشه ای می لمند و تا گرسنگی بعدی در فکر و در صدد شکار جدید و آسیب به حیوانی دیگر نیستند. پس شما چگونه به شیر و یا پلنگی که خوراکش تنها و تنها گوشت خام است و باید آن را از هر راهی به چنگ آورد و رفع گرسنگی کند تا زنده بماند، وحشی می گوئید و به این آدمی که بی جهت هرگونه حیوان و حتا هم نوع خود را می کشد، اشرف مخلوقات لقب می دهید؟
آدمی با سیر شدن از وعده غذا و تأمین هزینه زندگی روزانه به هیچ وجه راضی نیست. شاید آن زمان که به سبب پرشدن معده از خوردن مواد غذائی و لاجرم به علت سیری از خوردن دست کشید، خود را سیر از غذا تصور کند. اما سیر از دنیا و ثروت درون آن هرگز نخواهد شد. همین فرد سیر شده از خوراک، چند ساعت بعد به یاد ثروت همسایه و همکار و دوست و غریبه می افتد طبع خود خواهی و افزون طلبی اش او را وادار می کند که در فکر افزودن بر ثروت باشد. برای رسیدن به این هدف نیز از هیچ رذالتی پرهیز ندارد. حتا کشتن فردی همسان خودش و آدمی که مال و ثروتی فزون بر او دارد. گاه ممکن است این فرد مورد حسد، اندوخته فراوانی نیز نداشته باشد و در حد کفایت خویش مالدار باشد، اما فرد حریص و بی ترحم براین مقدار دارائی نیز طمع می بندد و اگر شرایط مقتضی باشد برای تصاحب مال و پول و ثروت او حاضر است او را بکشد! تا ثروت او را به چنگ آورد و به مجموعه ی خود بیفزاید. که البته شرح اغلب این ماجراها را در جراید می خوانیم که اغلب موفق نمی شود و توسط قوای انتظامی سرانجام به دام می افتد و تقاص جنایتش را دریافت می کند.
من این را نیز آگاهام که آدمی برخلاف دیگر حیوانات – چه اهلی اش که آدمی آنها را تغذیه می کند و چه رام نشده اش که به هر نحو باشد غذای خود را تأمین کرده و سیر می شود؛ باید برای تأمین زندگی تنها به زمان حال بسنده نکند و برای زندگی خویش و ادامه ورثه مالی بیندوزد. اما حرص فراوان ناخوشی بسیار بدی است.
منظور من از طرح این موضوع تنها مطلب ذکر شده در بالا نیست. زمامداران غیر مردمی و گاه دیوانه نیز این خوی و سرشت را در حد اعلا در خود ذخیره دارند و هنگام رسیدن به قدرت و جاه و مقام به بدترین نوع آن را بروز می دهند. طبق آخرین آماری که در روسیه منتشر شده است، فردی در هیکل و لباس آدمی به نام ژزف استالین، در مدت سی سال زمامداری اش در اتحاد جماهیر شوروی سابق، بالغ بر بیست میلیون از اهالی هموطن خود را کشت و در حدود و شاید بیشتر از این عدد را نیز سالها به بدترین نقاط سردسیر سیبری تبعید کرد و آنها به سخت ترین کارها در هوای ۴۰ درجه سانتیگراد زیر صفر و سخت سرد و مشقتزا به کارهائی که اغلب لازم نبود گماشته شدند. آن گونه که وقتی پس از طی مدت محکومیّت به میان خانواده بر می گشتند اسکلتی شده بودند که پوستی برآن کشیده شده بود.
این کشتنها و تبعیدها را استالین در مورد ایرانیان توده ای که از ترس اعدام در ایران به قتلگاه او پناه برده بودند، نیز به کار می برد و در خاطرات بسیاری از این هممیهنان این گونه توحش و جنایت به درستی و عینی ذکر و نوشته شده است.
لنین رهبر انقلاب اکتبر شوروی به هنگام مرگ، «تروتسکی» را جانشین خود تعیین کرده بود. اما استالین گرجستانی که روس هم نبود با لباس ارتشی علیه او قیام کرد و او را به عنوان تبعید به آرژانتین فرستاد. اما این خونخوار وحشی وجود زنده ی تروتسکی را بیست و چند هزار کیلومتر دورتر از مسکو نیز تحمل نکرد؛ و فردی قاتل را به آنجا فرستاد و او را با ضربه تبر که قاتل بر سرش زد کشتند. خوب این فرد وحشی است یا شیر و ببر و پلنگ و… بیابان؟
هیتلر سرجوخه جنگ جهانی اول، با درست کردن حزب نازی فاشیسم را بر آلمان یعنی کشور مرکز فلسفه چیره کرد و با نابودی دموکراسی که با آتش زدن مجلس شورای ملی آلمان پایان یافت، توحشی به وجود آورد که شوربختانه ما نام دیکتاتوری به آن داده ایم. پیشوای خود خواسته آلمان نازی با آغاز جنگ دوم جهانی، بیش از پنجاه میلیون آدم را چه در میدان جنگ و چه در بمبارانهای هوائی به قتل رساند. آیا این فرد وحشی است یا حیوانات گوشت خوار بیابانها؟
«پل پت» وحشی و خونخوار بیش از سه ملیون مردم بیگناه هموطن خود را روانه گورستان کرد.
به این دلیل که اینها کمونیستهای خوبی نیستند!! به همین منوال چنگیز و مغولها، تیمور لنگ و سپاهش، خاقانهای چین، فرعونها، پادشاهان تمام روی زمین تا ۲۰۰ سال پیش و حتا حاکمانی که از طرف همان سلطان به ایالات فرستاده می شدند، همه گوی سبقت را از هر حیوان وحشی ربوده بودند.
در همین ایران ما دزدانی که شبرو به خانه ئی دستبرد می زنند، نخست صاحب خانه و بچه هایش را می کشند و سپس اسباب و پولها را در گونی و کیسه می ریزند و فرار می کنند. آیا این توحش نیست؟
در دعواهای لفظی جوانان خیابانی پس از یکی دو مشت که حواله هم می کنند، به فوری چاقو یا قمه را از بغل بیرون می آورند و یکی که حرکت نخست را انجام دهد، طرف مقابل را به شدت زخمی می کند. و چون بیمارستانهای ایران نیز به این گونه زخمیهای دعوائی کمتر می رسند، زخمی همان شب نخست می میرد و جراید می فرمایند: «متاسفانه معالجات مؤثر واقع نشده و زخمی فوت کرد» آیا اینها وحشی اند یا شیر و ببر و پلنگ و خرس و…؟
آری وحشی ترین موجود زنده زمین آدمی است که خوشبختانه قانونهای جزائی در بسیاری از کشورها محکم است و این توحش را تقلیل داده است. وگرنه از هرآنچه من و شما وحوش می نامیم، وحشیتریم و اگر آزاد بودیم همدیگر را می خوردیم؛ همچنانکه در روسیه قرن بیست و یکم طبق نوشته جراید چند روز پیش زن و شوهری سی انسان را کشته و گوشتشان را خورده اند.
کالیفرنیا دکتر محمد علی مهرآسا ۲۶/۹/ ۲۰۱۷ ترسائی
بین موجودات زنده، کدام موجود به معنای درست کلمه وحشی است؟